پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Thursday 2 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 23.11.2019, 21:14

عاشقان خشونت و خرابکاری


مهرداد فرهمند

مشاهدات من از نزدیک از خرابکاری و آتش‌سوزی در جریان جنبش‌های اعتراضی در چند کشور، الگوی ثابتی برایم ترسیم کرده که امیدوارم اهل فن با مشاهدات دیگر، بویژه اعتراض‌های اخیر ایران مقایسه و بررسی علمی کنند: هرج و مرج و آشوب ناشی از تظاهرات زمینه مساعدی برای کسانی فراهم می‌آورد که میل به شلوغکاری، خرابکاری و غارتگری دارند. اینها به دنبال اعتراض نیستند و اصلا برایشان مهم نیست که جمعیت چرا به خیابان ریخته، بلکه فرصت را مناسب می‌بینند که بدون ترس از شناسایی و افتادن به دست پلیس، شهوت خشونت را ارضا کنند. اینها همان کسانی‌اند که پس از مسابقه فوتبال، اتوبوس‌های شرکت واحد را تخریب می‌کنند، آن هم در اعتراض به شکست تیم دلخواه‌شان که نه ربطی به حکومت دارد و نه به اوضاع اجتماعی یا اقتصادی.

روانشناسان می‌گویند برخی انسانها خوی رهبری دارند و شمار بیشتری، خوی پیروی. کافی است در جمعیتی، یکی دو نفر دست به عملی بزنند یا شعاری بدهند، جمعیت بیشتری ناخودآگاه پیروی می کنند. همین الگو بر بروز خرابکاری هم حاکم است. یکی که سنگی به شیشه‌ای بزند، عده دیگری پیروی می کنند. جمعیت توده وار و سازمان نیافته عقل جمعی ندارد، بر اساس غریزه و احساس عمل می‌کند. چه بسا کسی که هیچگاه اهل خشونت و خرابکاری نبوده، یک آن چشم باز کند و خود را در حال آتش زدن بانک ببیند، بی آنکه به پیامد عمل خود فکر کرده باشد.

بارها در مصر، لیبی، تونس، ترکیه، فلسطین و لبنان شاهد این چرخه خشونت، از آغاز تا انجام بوده‌ام. در هیچکدام از اینها سنگ به دستها و خرابکاران کوچکترین آگاهی از انگیزه‌ای نداشتند که جمعیت برای آن به خیابان ریخته بود. در گزارش‌هایم از ناآرامی‌ها همیشه سعی کرده‌ام این جنبه را مطرح کنم. یکی از نمونه‌هایی که الان به خاطرم آمد، تظاهرات علیه چاپ کاریکاتور پیامبر اسلام بود که در پی آن، سلفی‌ها به مقابل سفارت امریکا ریختند. اما من بین کسانی که سنگ و کوکتل مولوتوف به دست داشتند و دست به تخریب می‌زدند، هیچ سلفی ندیدم. عمدتا نوجوانان جویای شلوغی و دردسر بودند که خیلی‌هایشان هم پیراهن از تن درآورده و نیمه لخت بودند. چه بسا اصلا نمی‌دانستند تظاهرات برای چیست. همین‌ها باعث شدند تظاهراتی که لزومی به مداخله پلیس نداشت، به خشونت و درگیری و باتوم و گاز اشک‌آور بینجامد.

این قبیل افراد، فعال‌تر از معترضان عمل می‌کنند و چه‌بسا هدایت جمعیت را به دست گرفته، به‌سوی هدف خودشان می‌کشاندند که همانا خشونت و خرابی است. پلیس هم در برخورد با اینها، خشن و غیرخشن نمی‌شناسد. حتی به رهگذر هم رحم نمی‌کند. پشت آن سپرها و درون کلاه‌خودها و جلیقه‌های ضدگلوله پلیس هم کسانی‌اند که از شهوت خشونت بی‌بهره نیستند.

خشونت هدایت شده را هم البته نمی‌توان نادیده گرفت. صاحبان خرد و کلان قدرت، چه در صف حکومت و چه مخالفانش، گاه عاشقان خشونت و خرابکاری را سازمان داده، درون معترضان گسیل می‌کنند تا آب را برای ماهی گرفتن گل آلود کنند. اینها جلو می‌افتند و دنبالشان هم، دیگرانی بر اساس خوی پیروی.

حرکت توده‌وار و بی‌رهبر و سازمان، هر جا که باشد گرفتار این عارضه است. به خاطر داریم که در لندن نیز چنین شد. در مورد اعتراض‌های اخیر ایران، من و امثال من که از صحنه دوریم نمی‌توانیم بی‌آنکه شواهدی داشته باشیم داوری کنیم که چه میزان از خرابکاری هدایت شده بود و چه میزان، برخاسته از همان عوامل روانی و اجتماعی که برشمردم. امیدوارم محققان بتوانند این ابعاد را روشن کنند.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024