يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Sunday 28 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 06.03.2014, 13:54

سقف درآمدی بی‌عدالتی است


وطن امروز/محسن جندقی

تعیین سقف درآمدی برای دریافت یارانه یکی از مهم‌ترین چالش‌های دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها خواهد بود؛ سقفی که عملا خطی بین نیازمند و غیرنیازمند می‌کشد. این خط‌کشی در نگاه عموم به این معناست که دولت، غنی و فقیر را با همین شاخص سقف درآمدی شناسایی خواهد کرد و طبیعی است همه برنامه‌های حمایتی که وعده‌اش را داده مانند مسکن اجتماعی، سبد کالا و یارانه نقدی به نیمه فقیر گسیل شود. مسؤولان با توجه به همین نکته و بررسی نگاه عامه باید مراقب باشند که با تصمیمات و به دنبال آن عملکرد نامناسب خود افکار عمومی را مشوش نکنند. موضوع شناسایی افراد ثروتمند و نیازمند، یک مبحث بسیار مبهم است که می‌تواند به یک بی‌عدالتی محض در جامعه منجر شود. شناسایی اغنیا و فقرا در اقتصادی که بخش اعظم آن پنهان است و شفاف نیست، یک اقدام پوچ و بیهوده محسوب می‌شود. دولت برای شناسایی نیازمند و غیر‌نیازمند در گام اول فرمی موسوم به خوداظهاری را منتشر می‌کند که شبیه‌‌ همان فرم‌های اطلاعات اقتصادی خانوار دولت دهم است. در این فرم سرپرست خانوار باید به سؤالاتی مانند مقدار درآمد ماهانه، املاک و دارایی‌ها پاسخ دهد و دولت قصد دارد بعد از جمع‌آوری این اطلاعات، نیازمندان را شناسایی کرده و به آن‌ها یارانه بدهد. موضوع این است که به گفته مسؤولان، برای شناسایی اغنیا و فقرا بیشتر به سقف درآمدی تکیه خواهد شد و دولت نمی‌تواند به درستی پایش اطلاعات کند. به عبارت بهتر، دولت نمی‌تواند همه اطلاعاتی که مردم به دولت می‌دهند را تحلیل محتوا کند و کارمند عیالواری که مسکن مهر دارد و خودرویی قسطی خریده که با آن مسافرکشی کند را... از یک فرد مجرد دلالی که خود را بیمه نکرده و درآمدش پنهان است اما خانه و ماشین مدل بالا و خانه‌ای در بهترین نقطه تهران دارد، تمیز دهد. تکیه دولت برای پرداخت یارانه، بیشتر روی سقف درآمدی خواهد بود و کارمند باسابقه‌ای که بیشتر از سقف درآمدی مورد نظر مسؤولان، حقوق می‌گیرد از دریافت یارانه محروم خواهد شد. اطلاعات آماری دولت آنقدر ناقص است که نمی‌تواند یک نیازمند واقعی را از یک ثروتمند واقعی جدا کند. برای درک بهتر موضوع می‌توان هزار‌ها مثال آورد؛ فرض کنید سرپرست یک خانواده ۸ نفره، کارمندی است که دو شیفت کار می‌کند و درآمدی به اندازه سقف درآمد مد نظر دولت (مثلا یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان دارد). این سرپرست خانه‌ای را با چندین وام تهیه کرده و ماهانه باید حداقل یک سوم درآمد خود را برای اقساط کنار بگذارد و در عین حال یکی از اعضای خانواده بیمار است و باید مبلغ قابل توجهی خرج سلامت او کند. یارانه ۳۶۰ هزار تومانی این فرد می‌تواند کمک بسیاری به این خانواده بکند. از طرف دیگر فردی پولدار وجود دارد که دلال است و اصلا اظهارنامه مالیاتی هم پر نمی‌کند و اگر پر کند مبلغ ناچیزی می‌پردازد. او درآمدش را کم اعلام می‌کند و برای اینکه در تقسیم‌بندی فقیر و اغنیای دولت جزو ثروتمندان محسوب نشود تا بتواند از تسهیلات احتمالی استفاده کند، اصرار به دریافت یارانه می‌کند. دولت آیا می‌تواند با فرم خوداظهاری عدالت را رعایت کرده و نیازمند واقعی را تشخیص دهد؟ خب، فرض کنیم دولت آنقدر برنامه‌ریزی قوی‌ای دارد که به ۲ مورد بالا مشکوک می‌شود و قصد دارد راستی‌آزمایی کند. چگونه می‌تواند فرد ثروتمند بالا را شناسایی کند؟ دولت در استعلامات خود چنین اطلاعاتی را استخراج می‌کند: فرد کارمند یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان درآمد، یک ملک و یک خودرو دارد. فرد دوم هم ملک و خودرو ندارد (چون به نام یکی دیگر است) درآمد کمی دارد (چون بیمه ندارد و اظهارنامه مالیاتی هم ندارد یا بسیار ناچیز اظهار می‌کند). قطعا این یک بی‌عدالتی محض خواهد بود چون اقتصاد ایران آنقدر شفاف نیست که بتوان اطلاعات اقتصادی خانوار را به درستی استخراج کرد. در این باره می‌توان مثال‌های فراوانی زد؛ مثلا فرض کنید اهالی یک روستا برای دریافت تسهیلات، ملکی را خریداری می‌کنند اما مجبورند ملک را به نام یک نفر سند بزنند؛ قطعا از نظر دولت این فرد، متمول خواهد بود چون ملک قابل توجهی دارد! جالب اینکه دولتی‌ها اعلام کرده‌اند حساب شخصی را حریم شخصی افراد می‌دانند اما متقاضیان دریافت یارانه با پر کردن فرم خوداظهاری به مسؤولان اجازه می‌دهند حساب‌های شخصی را چک کنند. اینکه اصلا آیا اظهارنظر درباره حریم خصوصی بودن حساب‌هایی که در اختیار بانک‌ها و دولت است سخن صحیحی است یا نه، خود احتیاج به یک نوشته جدا دارد اما دولت با بررسی حساب‌های شخصی هم نمی‌تواند اغنیا و فقرا را تفکیک کند. تصور کنید همه درآمدهای کارمندی با شرایط مثال بالا در یک حساب واریز می‌شود یا اصلا او شغل دومی هم دارد و در این حساب پول واریز می‌شود و در طرف دیگر دلال پردرآمدی وجود دارد که به جای پس‌اندازکردن پول، سکه و دلار می‌خرد و در صندوق امانات نگه می‌دارد. دولت قطعا نمی‌تواند نیازمند واقعی و بی‌نیاز واقعی (در مثال فوق) را تمیز دهد. موارد بسیاری است که نشان می‌دهد دولت با برنامه‌هایی که اعلام کرده، نمی‌تواند افراد نیازمند واقعی را شناسایی کند، پس دولت باید چه کند؟ دولت برای اینکه بی‌عدالتی و درصد خطا به صفر نزدیک شود یا باید سقف درآمدی را بسیار بالا بگیرد (مثلا ۱۰ میلیون تومان) یا اینکه به همه یارانه بدهد یا اصلا به هیچ‌کس یارانه ندهد! دولت وقتی توانایی شناسایی نیازمند واقعی یا ثروتمند واقعی را ندارد نباید اقدام به قطع اجباری یارانه افراد بکند. واقعا همین یارانه که دولتی‌ها می‌گویند ناچیز است برای خیلی‌ها می‌تواند مشکل‌گشا باشد.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024