يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Sunday 28 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 04.08.2007, 20:59

کودکی از دست رفته!


دويچه وله/مهيندخت مصباح

شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۶
راديو آلمان دويچه وله
مهيندخت مصباح
مجلس ايران، سه‌شنبه نهم مرداد لايحه الحاق دولت جمهوری اسلامی به پروتکل اختياری کنوانسيون حقوق کودک در خصوص فروش، فحشا و هرزه‌نگاری کودکان را تصويب کرد. آيا قانون می‌تواند جلوی سوءاستفاده از کودکان در هر زمينه را بگيرد؟
بدرفتاری با کودکان معمولا در چهار حوزه مورد بررسی قرار می‌گيرد: کودک آزاری جسمی، کودک آزاری عاطفی، کودک آزاری جنسی و غفلت به معنای ناديده گرفتن حقوق عاطفی، بهداشتی، تربيتی، آموزشی و يا تغذيه‌ای کودک. گو اين‌که دولت ايران با پذيرش مواد ۳۴ و ۳۵ کنوانسيون حقوق کودک، خود را ملزم به رعايت بخش‌هايی از حقوق کودکان کرده اما بسياری تخلف ها به دليل مبرا بودن والدين و به ويژه پدر از مجازات، قابل پيگيری قانونی نيستند.
از ديگر سو، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آسيب‌های اجتماعی گوناگون چون اعتياد، فقر و حاشيه‌نشينی، بسياری خانواده‌ها را به سوءاستفاده از فرزندان، به ويژه فرزندان دختر خود وامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارد. اين دختران مجبور به تهيه و مبادله مواد مخدر، خودفروشی، دزدی يا هر عمل پرمخاطره ديگری می‌شوند تا معاش خانواده تامين شود.
افزايش تعداد دخترانی که از سوی خانواده هايشان مورد انواع سوءاستفاده های کاری يا جنسی قرار می‌‌گيرند، تشکيل بنيادها يا "ان جی او"هايی را به دنبال داشته که هدف شان، بازپروری و تامين حقوق انسانی و اجتماعی اين گروه است.

پناهگاه‌هايی برای دختران آسيب ديده
خانم عشرت قلی‌‌‌پور از اعضای انجمن حمايت از حقوق کودک و مدير اجرايی بنيادی به نام «اميد مهر» در مورد اين بنياد و فعاليت‌های آن می‌گويد:
«اميد مهر يک سازمان غير سياسی، غير انتقاعی و غير دولتی است که توسط دکتر مرجانه حالتی تاسيس شده است. هدف اين بنياد، توانمند سازی زنان و دختران در وضعيت دشوار، با تاکيد بر وضعيت زنان آسيب ديده و در معرض خطر در سنين بين ۱۵ تا ۲۵ سال است. در حال حاضر ۶۵ دختر در معرض خطر را حمايت می‌کنيم. در بنياد اميد مهر، واحد‌های آموزش و مدد کاری و روانشناسی داريم. ۶۰ درصد دخترانی که نزد ما هستند، از سوی سازمان بهزيستی به ما معرفی می‌شوند. دوره های آموزشی ما ۱۸ ماهه هستند و دختران آسيب ديده، از خانه فرارکرده يا مورد خشونت قرار گرفته که تحت حمايت ما قرار می‌گيرند، در اين ۱۸ ماه مهارت‌های کاری و زندگی فرا می‌گيرند. از نظر روانشناسی و مدد کاری نيز با آنها بگونه‌ای کار می‌شود که اعتماد به نفس خود را دوباره پيدا کنند و روی پای خود بايستند.»
دختران در بنياد اميدمهر امکان فراگرفتن زبان انگليسی، کامپيوتر، حسابداری و ماشين نويسی، خياطی و آشپزی را دارند. اما نخستين نيازشان پس از تحمل خشونت و رانده‌شدگی، بازسازی روان آسيب ديده‌شان است.
عشرت قلی‌‌پور: «دخترانی که به ما مراجعه می‌کنند بخاطر شرايط روحی سختی که دارند، بعضی وقت ها نمی‌توانند به چرخه آموزش بروند. در اين حالت، گروه روانشناسی ما وارد می‌شود تا آنها از نظر روحی وضعيت پايداری پيدا کنند. اينها سپس به چرخه آموزش ميروند. دختران ۱۸ ماه پهلوی ما هستند و صبحانه، نهار و ميان وعده را هم اينجا می‌خورند. ما در هر فصل نيز آنها را به گردش می‌بريم. آخرين بار به طالقان رفتيم که به دخترها خيلی خوش گذشت.»

تعريف دختران آسيب ديده
به گفته خانم قلی‌پور، دخترانی که در بهزيستی به عنوان آسيب ديده نگهداری می‌شوند، يا فاقد خانواده‌اند، يا تک سرپرست و بد سرپرست هستند. برخی از اين دخترها، در خيابان‌ها يا پارک‌ها پرسه می‌زنند که در معرض خطرهای زيادی هستند. برخی به دليل نداشتن سرپناه و کس وکار، در خيابان مورد تجاوز واقع شده‌اند. عشرت قلی‌‌پور ادامه ميدهد: خانواده‌هايی هستند که به دخترخود گفته‌اند تو بايد حتما کار کنی و ما امکان تامين تو را نداريم. او را بيرون کرده‌اند. اين دخترها که هيچ تخصصی ندارند، اگر به‌عنوان کمک به خانه‌ افراد بروند، خطراتی در کمين‌شان است. ما در وهله اول، پس از پذيرش اين دخترها، به آنها مهارت‌های کاری می‌‌‌‌آموزيم تا قادر به اداره خود باشند. تازه بعضی وقت‌ها خانواده دختر به دلايل فرهنگی اجازه نمی‌دهد او مثلا منشيگری کند اما خياطی را می‌پذيرد. در نتيجه آموزش‌های ما نيز متنوع‌اند.

خاستگاه خانوادگی اين دختران
تحقيق‌ها نشان می‌دهند که عمده اين بچه‌ها از خانواده‌های فقير، معتاد، بيسواد يا کم سواد و حاشيه نشين هستند. عشرت قلی پور در توضيح می‌گويد:بضاعت و پراولاد هستند. دليل بچه زياد هم همان فقر است. تفريح خانواده فقير، سکس است چون حتی رفتن به يک پارک ساده به عنوان تفريح، خرج دارد. دختران ما عمدتا در خانواده‌هايی مورد سوءاستفاده قرار می‌گيرند که معتادند. در خانه کودک دروازه غار، دختر ۱۲ساله‌ای را می‌شناختم که ديدم خيلی ناراحت است. يک روز رفتم به خانه‌شان. وارد که شدم ديدم دود در خانه موج می‌زند و پدر کنار يک منقل نشسته است. مادر مرا کنار کشيد و گفت کمک‌مان کنيد. اين مرد دختر مرا مجبور می‌کند برود مواد مخدر رد و بدل کند. برود دزدی کند. برود پول بياورد. دختر ديگری داشتيم که ناپدری‌اش او را از خانه بيرون انداخته بود و گفته بود تا برای من و مادرت مواد نياوری، برنمی‌گردی...»

آسيب‌های روحی و روانی
«در بخش روانشناسی ما دخترهايی داريم که مدام به خودکشی فکر می‌کنند يا سابقه چند مرتبه خودزنی دارند. موردی داشتيم از يک دختر ۱۴ ساله که به ما خبردادند مادرش او را مجبور به شرکت در مجالس خوش‌گذرانی می‌کند. اين دختر را که ديدم، بسيار پريشان احوال ومعتاد بود. او را تحويل بهزيستی داديم تا برای ترک اعتياد در بيمارستان بستری شود. اميدواريم بعد به ما بپيوندد تا آموزش ببيند.»

شناسايی و جذب دختران آسيب ديده
بيشتر دخترها را بهزيستی و کلانتری به بنياد اميد مهر معرفی می‌کنند. عشرت قلی‌پور ادامه می‌دهد: «ما فراخوان عمومی در سطح سازمان بهزيستی و ان جی او های مشابه خودمان داديم. برخی از اين بچه ها از اين طريق به ما معرفی می‌شوند. بعضی ديگر خودمعرف هستند. کافی است يک دخترکه به ما مراجعه کرده، طيف ديگری از دختران مشابه خودش را به ما معرفی کند. يکی از بزرگترين مشکلات ما اين‌است که ظرفيت‌مان محدود است و برای همين بسياری، در ليست انتظار ما می‌مانند.»

نمونه‌های بازگشت به زندگی
از جمله نمونه‌های برجسته‌‌ی کودکان و دختران آسيب ديده که در اين مرکز بازپرورده شده و به زندگی برگشته‌اند، ليلا مافی و نازنين فاتحی هستند. ليلا مافی به دليل فحشا، مدتها زير تيغ اعدام بود و سرانجام با اثبات اين‌که توسط مادر و خانواده‌اش مجبور به اين کار شده، تبرئه شد. نازنين فاتحی نيز که از خانواده‌ای بسيار فقير و حاشيه نشين است، به دليل قتل مدتها در خطر اعدام قرار داشت.
به گفته عشرت قلی‌پور: «ليلا همسر نابابی داشت که او را می‌فروخت. الان اين دختر دو سال است که نزد ماست و اصلا قابل مقايسه با روز اول نيست. ليلا سواد نداشت و از سن نه سالگی توسط مادرش مجبور به خودفروشی شده بود. خودش می‌گفت: مادرم مرا با يک پفک فروخت و فريب داد. الان ليلا ضمن اين‌که در محيط امنی به سر می‌برد، دارد نزد ما آموزش می‌‌‌‌‌بيند، دارد خياطی می‌کند و حقوق می‌گيرد.»
او به نمونه ديگری اشاره می‌کند و می‌افزايد: «مورد ديگر نازنين فاتحی است. او خانواده بسيار فقيری دارد. مردم پول جمع کردند برای کمک به او و خانواده‌اش. اما پدر او به دليل اعتياد و فقر، پول را گرفت برای عمل خودش خرج کرد. آن سوی آب‌ها در خارج کشور، کسانی خيلی تبليغات کردند که نازنين را ما از اعدام نجات داديم. در حالی‌که چنين نيست و تلاش‌های مدافعان حقوق کودک و حقوق بشر و مردم نيک ايران بود که نازنين را به زندگی برگرداند.»




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024