جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 17 May 2024
|
تهاجم روسیه در نوع خود تکان دهنده بود. برای چندین دهه، این شیوه از تسخیر به تاریخ پیوسته بود. بیش از سی سال از آخرین بار که یک کشور تلاش کرد به این شیوه کشور دیگری را تسخیر کند (حمله عراق به کویت) میگذرد. در این مدت اگرچه پیروی دولتها از هنجارهای حکومتی، چندان افتخارآمیز نبوده است اما دولتها سعی کردند مرزها را محترم بدانند.
اگر جامعه جهانی به روسیه اجازه سلطه بر اوکراین را بدهد باید منتظر ظهور امپراتوریها و انقراض کشورهای بیشتری باشیم. جهان باید از هنجاری که مسکو آن را به چالش کشیده است، دفاع کند و از تحریمها و دادگاههای بین المللی برای تحمیل هزینه بر مسکو استفاده کند.
از سال ۱۸۱۶ تا ۱۹۴۵ به طور متوسط هر سه سال یک بار، یک مرگ کشوری رخ میداد و کشوری از نقشه جهان ناپدید میشد. لهستان بیش از یک قرن به طور کامل از نقشه اروپا ناپدید شد. پاراگوئه نیز در سال ۱۸۷۰ سرنوشت مشابهی پیدا کرد. در اوایل قرن بیستم ژاپن کره را ضمیمه خاک خود کرد.
به آرامی برخی رهبران شروع به عقبنشینی از کشورگشایی کردند. در اوایل قرن بیستم، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده، وودور ویلسون، از تمامیت ارضی سخن گفت. هرچند درخواست او صرفا محدود به کشورهای اروپایی از جمله لهستان میشد نه مثلا استقلال مصر و هند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، عصر جدیدی آغاز شد. در دهههای بعدی تسخیر سرزمینی به طور کامل منقرض شد اما تلاش کشورها برای تسلط بر سایرین با دخالت در امور آنها و نه حمله مستقیم برای تصرف ادامه داشت.
چرا پس از جنگ جهانی دوم، توقفی ناگهانی در رویکرد تسخیر سرزمینی رخ داد؟ پاسخ را میتوان در یک نیروی قدرتمند روابط بینالملل یافت: هنجارها. همانطور که دانشمندان علوم سیاسی میگویند: هنجار، معیار رفتار مناسب برای بازیگرانی با هویت معین است. چرا کشورها باید به هنجارها احترام بگذارند؟ برخی جاهطلبیهای سرزمینی ندارند. برخی آن قدر آن را عمیقا درونی کردهاند که نقض آن را غیرقابل تصور میدانند. برخی نیز میدانند که اختلافات سرزمینی عامل اصلی جنگها بوده و ثبات در نظام بینالملل را به نفع خود میدانند.
وحشت از درگیریها و ظهور عصر هستهای، قدرتهای بزرگ را تشویق کرد تا از جنگهای آینده دوری کنند. جهانی شدن نیز انگیزه تسخیر سرزمینی را کاهش داد. افزایش تجارت به این معناست که کشورها میتوانند بدون توسل به زور به منابع سایر کشورها دسترسی داشته باشند.
اگر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه موفق شود یک دولت دست نشانده را در اوکراین مستقر کند به خودی خودی هنجار تسخیر سرزمینی در هم نمیشکند. به همین ترتیب اگر پوتین کریمه، دونتسک و لوهانسک را ضمیمه روسیه کند هنجار حفاظت از تمامیت ارضی را نقض میکند. حتی در این صورت هم پذیرش همان نقض محدود میتواند در دراز مدت آسیب زیادی وارد کند. همان طور که واکنش ضعیف غرب نسبت به الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ پوتین را جسور کرد.
البته که دلیلی برای هراس وجود دارد. چه بسا پوتین نقشهای فراتر از اینها دارد. شاید او در فکر ترسیم دوباره نقشه اروپا و بازگشت به امپراتوری روسیه است. به این ترتیب، سرنوشت این هنجار به واکنش بقیه جهان بستگی دارد.
خوشبختانه بسیاری از واکنشهای جهان به تهاجم روسیه منفی بوده است و این مساله نشان میدهد که کشورها در عزم خود برای محافظت از این هنجار متحد هستند. برای حفظ این هنجار، جامعه جهانی باید به فشار بر روسیه ادامه دهد. ائتلاف غربی نباید به طور کامل تحریمهای روسیه را لغو کند مگر این که روسیه مرزهای قبل از سال ۲۰۱۴ اوکراین را به رسمیت بشناسد.
اگر جامعه جهانی نتواند از هنجار تمامیت ارضی دفاع کند کشورهای همسایه قدرتهای بزرگ با بالاترین خطر انقراض روبه رو خواهند بود. حتی اگر جامعه جهانی در تلاش خود ناکام بماند امید به اوکراین از بین نخواهد رفت. حدود نیمی از تمام دولتهایی که از سال ۱۸۱۶ از نقشه ناپدید شدند بعدا دوباره زنده شدند. مقاومت ملیگرایان یک عامل مهم است. مقاومت گسترده و پیچیده اوکراین نشان میدهد که روسیه سلطه بر اوکراین را تقریبا غیر ممکن خواهد یافت.
نویسنده: تانیشا ام فزل
منبع: فارن افرز / تحریریه دیپلماسی ایرانی
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|