جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 29 March 2024
|
اظهارات اخیر حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دولت احمدینژاد درباره ردصلاحیت هاشمی رفسنجانی، با واکنشها و انتقادات بسیاری روبرو شد و نوک پیکان این انتقادات نیز بیش از همه متوجه شورای نگهبان بود. هرچند شورای نگهبان، اظهارات مصلحی را تکذیب کرد اما فائزه هاشمی خواستار شفافسازی این شوراست.
بخشهایی از اظهارات فائزههاشمی درباره ردصلاحیت پدرش در گفتوگو خبرگزاری خبرآنلاین:
* همان زمان با عدم احراز صلاحیت بابا( که البته این مسئله هیچ فرقی با ردصلاحیت ندارد و این اسمهایی است که با اهداف دیگری تعیین میشوند و شورای نگهبان گذاشته و بابا از آن استفاده کرد) این اظهارات مطرح شد و بابا همان موقع این مسئله را مطرح کرد اما طبق معمول در آن زمان تکذیب شد هر چند الان خوشبختانه مطرح شد ولی بازهم شورای نگهبان تکذیب میکند.
* میخواهم بگویم آقای مصلحی به هر حال وزیر اطلاعات بوده و احساس کرد وظیفهاش بوده هر چند خارج از وظیفهاش عمل کرده و چنین گزارشی را ارائه داده است اما گلایه اصلی و در واقع مشکل اصلی روی دوش شورای نگهبان است چراکه شورای نگهبان باید سعی کند عدالت را رعایت کند، در راستای مصلحت نظام حرکت کند، از قانون خارج نشود و جلوی اقدامات سلیقهای را بگیرد بدین گونه که افراد خودشان را نظام میدانند و همه چیز را حول محور خودشان تعریف میکنند.
* بنابراین در حال حاضر ایراد بنده به آقای مصلحی نیست بلکه ایرادم به شورای نگهبان است که چرا در آن زمان تحت تاثیر قرار گرفت البته فقط در مورد بابا نیست بلکه اگر به ردصلاحیتها نگاهی بیندازیم بسیاری دچار چنین سرنوشتی شدند. در همین انتخابات هم میبینیم که حتی بدتر از آن زمان عمل شده است به بیانی دیگر تعداد ردصلاحیتهایی که اصلا نه قانونی، نه واقعی و نه به حق است به تدریج افزایش پیدا کرده است.
* متاسفانه به رغم همه اینها، شورای نگهبان باز هم تکذیب میکند و دروغگویی یک مسئله عادی شده است. نمیدانم چرا هیچ کس احساس مسئولیت در رابطه با اعمالش نمیکند که باید به جای تکذیب کردن، پاسخگو باشد. متاسفانه سالها است شورای نگهبان به سمتی رفته است که با قوانین “من درآوردی” و یا قوانین فراقانونی خودش، فضا را بسته و به نوعی فضا را برای رفتارهای سلیقهای مهیا کرده است.
* اینکه شورای نگهبان خودش را به هیچ کس و هیچ جا پاسخگو نمیداند و فکر میکند نباید دلایل ردصلاحیتها را بیان کند که چرا قانون به ما اجازه نمیدهد؟ باید بگوید این قانون را از کجا آورده است. شفافیت بهترین و ضروری ترین مسئله برای یک جمهوری است در واقع اگر شفافیت از جمهوری گرفت دیگر چیزی برایش باقی نمیماند یعنی هر چه فضا را بسته تر وتنگ تر کنند فسادها، سلیقهای عمل کردنها و دیکتاتورگونه عمل کردن افزایش پیدا میکند که افزایش پیدا کرده است بنابراین کسانی که به عنوان نماینده مجلس یا کاندیدای ریاست جمهوری یا رییس جمهور ردصلاحیت شدند وقتی پیگیری کردند در نتیجه به یک سری گزارشهایی رسیدند؛ از همین گزارشهایی که افراد میدهند که نه راستی آزمایی میشود و نه حقیقت دارد.
* در نتیجه این گزارشها را به عنوان ملاک بررسی قرار میدهند هرچند خودشان میگویند این گونه نیست اما خلاف واقع میگویند. عملا این اتفاق رخ داده است به نظر من خود شورای نگهبان نیازمند یک خانه تکانی مهم است. در واقع یکی از پایههای آسیب دیدن جمهوریت نظام، اعمال شورای نگهبان است که میگوید دلسوز است.
* اگر کسی واقعا دلسوز است باید بیاید شورای نگهبان را اصلاح کند که یکی از مهمترین بخشها در این قضیه است و آسیبهای جدی وارد کرده است.
* آنهایی که به آقای مصلحی ایراد گرفتند که در جایگاهی نبود که در آن زمان بخواهد مصلحت را بسنجد درست میگویند. در حال حاضر چهار مرکز است که درباره بررسی صلاحیتها نظر میدهد یکی از آنها وزارت اطلاعات است ولی وزارت اطلاعات باید در چارچوب سوابق و یا اگر کسی کار خلاف امنیت ملی انجام داده و یا پروندههای واقعی امنیتی(نه گزارشهای دروغین) دارد آنها را گزارش دهد نه اینکه تحلیل سیاسی انجام دهد این کار وزارت اطلاعات در چارچوب آن استعلامها نمیگنجد.
* قبل از اینکه شورای نگهبان تکذیب کند این گونه به ذهن میرسد که اینها هماهنگ با هم با یک هدف خاصی دارند این کار را میکنند اما وقتی شورای نگهبان تکذیب کرد که البته یک تکذیب غیرواقعی بود فرضیات تغییر پیدا کرد. بنابراین تنها دلیلی که به ذهن میرسد چرا این اتفاق رخ داده است این است که آقای مصلحی چون کاندیدای مجلس خبرگان است از این رو از این طریق خواسته خود را مطرح کند، دیده شود و رأی جمع کند اما من بر این باورم که به ضررش شد چون طبیعتا این قضیه ممکن است برای اصولگرایان تندرو جذاب بوده باشد اما در مورد عقلای اصولگرا بعید میدانم به چنین شخصیتی که هم در زمان خودش کاری را که نباید انجام میداد، را انجام داده است و هم در چنین شرایطی آمده چنین اظهاراتی را بیان کرده است.
* بنده خوشحالم که چنین اظهاراتی بیان شده اما از نگاه آنها، گفتن این مطالب در این زمان مناسب نیست. طبیعتا ممکن است رأی او در آن قشر از اصولگرایان ریزش داشته باشد و به هدفش نرسد. در نهایت آقای مصلحی برای دیده شدن چنین اظهاراتی را بیان کرده به بیان دیگر او به دلیل دیده شدن و نشان دادن قدرتش و البته جلب توجه چنین اظهاراتی را عنوان کرده است.
* برای این مصلحت نظام و حفظ نظام، دو دیدگاه وجود دارد یکی دیدگاه بابا است و دیگری دیدگاه اکثریت مجموعه اصولگرایان است. بابا به دنبال حفظ نظام بود حتی بسیاری از منتقدان نه از اصولگرایان بلکه از اصلاح طلبان، یکی از ایرادهایی که به ایشان میگیرند این است که طالب حفظ نظام بود و این را به عنوان یک نکته منفی برای ایشان میبینند.
* در حالی که بابا تعریفی که برای حفظ نظام میکرد(چون میدانید که طی دو دهه اخیر منتقد بود و تلاش میکرد نظام را به مسیر اصلیاش بازگرداند) این بود که نظام با توجه به اصول توسعه حفظ شود. اصول توسعه شامل دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، اقتصاد، تامین معیشت مردم و توزیع ثروت به جای فقر و غیره است. ایشان حفظ نظام در این گونه موارد میدید و تلاش میکرد که این اتفاقات رخ دهد و نظام هم حفظ شود. اما این آقایان حفظ نظام را در حفظ خودشان میدانند یعنی آنها نظام را در خودشان تعریف میکنند و تمام اشتباهاتشان و سیاستهای نادرستشان، چون به حفظ خودشان در نظام باز میگردد اصرار دارند ادامه بدهند و یک فردی مثل بابا که مخالف با این دیدگاه بود را برخلاف مصلحت نظام میدیدند چون آن نظام حفظ اینهاست نه حفظ ویژگیهایی که به اصول انقلاب ما باز میگردد و مطالباتی که مردم داشتند و همچنین به داشتن یک نظام قوی و مقتدر بامحتوا.
* ما ممکن است فکر کنیم از نظر سیاستهای تهاجمی قوی هستیم( که نیستیم مثلا کره شمالی الان بمب اتم دارد اما نمیتوان گفت یک نظام قوی است) حال اگر آن چیزی که بابا میخواست رخ میداد طبیعتا این نظام به نحوی حرکت میکرد که به طور طبیعی برای دولتها و ملتهای دیگر الگو میشد یعنی همان ایده صدور انقلاب. این نگاه بابا به صدور انقلاب این گونه بود که اگر ما خودمان را در همه زمینهها قوی کنیم و حرف برای گفتن داشته باشیم و بتوانیم در راستای چارچوبهای اصولی و درست حرکت کنیم بدین گونه که اولا حقوق مردم رعایت شود، کشور به پیشرفتی برسد توسعه و سازندگی رخ دهد و سایر مسائل دیگر. آن زمان چنین نظامی میتواند حفظ شود اگر برخلاف این مسیر حرکت کنیم طبیعتا این نظام دچار آسیبهای مکرر و روزافزون میشود و به تعبیری حفظ نظام کار حضرت فیل است.
* بنده بنا ندارم در انتخابات شرکت کنم و رأی بدهم این حرکت جبهه اصلاحات را پسندیدم از این منظر که برای حمایت از آقای همتی به اجماع نرسیدند و از معدود اقدامات درستشان بود که رخ داد البته آقای همتی هم کاندیدای آنها نبود شاید به گونهای از آقای همتی عصبانی بودند چون حضورش موجب شد کاندیدای اصلی آنها که شاید آقای جهانگیری بود ردصلاحیت شود.
* به هر حال شورای نگهبان مجبور بود یکی، دو کاندیدای اصولگرا را حفظ کند در واقع ثبت نام کردند تعداد زیادی از این کاندیدهای اصلاح طلب به ضرر اصلاح طلبان شد کاندیدای اصلی و اجماعشان را از دست دادند. آقای جهانگیری هم چنین سرنوشتی داشت. آقای همتی، شخصی است که زمانی در سیستم دولت حضور داشته و در دوره مسئولیتش نتوانسته مقاومت کند و به آن سیاستهای نادرست تن داده و الان گفته که مخالف آنها بود حال اگر رأی هم بیاورد و رئیس جمهور هم شود غیر از این روش در پیش نمیگیرد. در اینجا هم به دلیل فشارهایی که بسیار بیشتر از رئیس جمهور به وی وارد میشود اعم از دخالتها، مانع تراشیها و موازی کاریها، حتما سکوت میکند و همراه میشود و دلیلی ندارد که اصلاح طلبان در این برهه از او حمایت کنند و کار درستی کردند.
* کار مهرعلیزاده کار درستی بود چون دوگانگی کاندیداها موجب شکستن رأی شان میشد از این رو با این کار تمرکز رأی صورت میگیرد و سیاست درستی بود.
* الان ما به جایی رسیدیم که عمده اصلاح طلبان، دولت آقای روحانی و خود آقای همتی که در آن دولت بودند با اصولگرایان همراهی کردند و پای مطالبات به حق جامعه و شاخصهای اصلاح طلبی نایستادند و یا تلاشی کنند که آنها را محقق کنند بنابراین حضورشان به دلیل انتخابات است که برگزار میشود و طبیعتا کاندیداهای رقیب باید حضور داشته باشند که البته میتوانستند حضور هم نداشته باشند این مسئله خودش میتوانست پیامهای بسیاری داشته باشد و تکلیف جامعه را بهتر مشخص میکرد.
* عدهای بر این باورند که نباید از انتخابات غافل شویم و صندوق انتخابات و نهاد انتخابات نباید تضعیف شود اما در این شرایط که عملکرد اصولگرایان و اصلاح طلبان شبیه به هم است حتی اگر در نهایت اصلاح طلب برنده شود در زمین اصولگرایان بازی میکند همانطور که در چهارسال گذشته رخ داد ، چنین شخصیتی در این زمان و شرایط چه امیدی میتواند ایجاد کند بنده آقای همتی را دوست دارم به هر حال فرد قابل احترامی است نه به عنوان یک رئیس جمهور، او را تایید نمیکنم چون عملکرد او شبیه همان عملکردی است که در سیستم داشته است حال چرا باید فکر کرد همتی رئیس جمهور شود عملکرد متفاوت تری خواهد داشت اتفاقا ضعیف تر هم خواهد شد چون جایگاهش متفاوت تر خواهد شد و فشارهای بزرگ تری از بیرون به او وارد میشود.
* فردا انتخابات برگزار میشود ما دو تجربه تاریخی برای برگزاری انتخابات یکی سال ۷۶ و دیگری سال ۸۸ داریم. در سال ۷۶، رییس جمهور وقت تلاش کرد از رأی مردم پاسداری کند، آمار دروغ ارائه نشود، تقلب صورت نگیرد و آن رأی واقعی بیرون بیاید. دیگری انتخابات سال ۸۸ بود که رییس جمهور وقت آنطور عمل کرد و همان اتفاقاتی رخ داد که دیدید.
* انتظار از آقای روحانی دارم (حداقل در این چهارسال نمیتوانم از عملکردشان دفاع کنم چون الان نطق ایشان باز شده و با بسیاری از مسائل مخالفت میکند که البته ایرادهایش درست است هر چند دیر است) حداقل نشان دهد که میتواند این انتخابات را سالم برگزار کند، از آمارهای نادرست و دروغ جلوگیری کند و آمار واقعی آرایی که به صندوق ریخته شده اعلام شود و این تلاش مردم را ناکام نگذارد. شرایط فضای مجازی به گونهای است که هیچ کس نمیتواند آمار دروغ اعلام کند یعنی وقتی هم دروغ اعلام شود به زودی علنی و آشکار میشود اما چه خوب است که آقای روحانی این عملکرد را از خودش به جای بگذارد.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|