شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Saturday 27 April 2024
|
جمعی از دادخواهان خاوران در بیانیهای خواستار حفظ و ثبت بینالمللی خاوران به عنوان حافظه تاریخی جنایتهای جمهوری اسلامی شدهاند. این بیانیه در پی انتشار اخباری مبنی بر حفر قبرهای جدید در خاوران و اجبار شهروندان بهایی برای دفن درگذشتگان خود در این گورستان منتشر شده است.
گورستان خاوران واقع در شرق تهران، یکی از گورهای دستهجمعی قربانیان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ است که در طول سالهای گذشته بارها توسط نهادهای امنیتی در معرض دستکاری و تخریب قرار گرفته است.
نویسندگان بیانیه با ابراز نگرانی شدید از اجبار شهروندان بهایی توسط نهادهای حکومتی برای دفن درگذشتگان متعلق به این دیانت در گورستان خاوران، اعلام کردهاند: «خاوران سند سرکوب، خشونت، بازداشت، شکنجه و قتل دولتی زندانیان سیاسی دگراندیش، به ویژه فعالان سیاسی چپ گراست و آزار و شکنجه خانوادهها در پنهان کاری جنایت و عدم پاسخگویی مسئولان برای کشف حقیقت این جنایتها را در دل خود دارد. خاوران سند مقاومت و پایداری مادران و خانوادههای خاوران برای کشف حقیقت، یادآوری و همچنین برای دادخواهی است. خاوران سند همراهی مادران و خانوادههای خاوران و جامعه بهایی در برابر سرکوب و ستم حکومتی را در دل خود دارد. خاوران باید حفظ شود تا روزی که ما خانوادهها و تمامی دادخواهان بدانیم که بر سر عزیزان ما چه آوردند.»
خاوران به عنوان حافظه تاریخی جنایتهای جمهوری اسلامی ایران
باید حفظ و در اسناد بین المللی ثبت شود!
بیش از ۴۲ سال است که زیر سلطه دیکتاتوری اسلامی ایران، مردم معترض به شدت سرکوب، بازداشت، شکنجه و کشته میشوند و نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر در ایران تا هم اکنون ادامه دارد.
در اوایل مرداد ۱۳۶۷ روحالله خمینی در فتوای خود حکم میدهد “رحم بر محاربان سادهاندیشی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند.”. پس از صدور حکم خمینی، از اوایل تابستان ۱۳۶۷ ارتباط خانوادهها با زندانیان سیاسی قطع و زندانیان ممنوع الملاقات میشوند و ظرف مدت کوتاهی، زندانیان سیاسی در سراسر ایران توسط «هیئتهای مرگ» با چند سوال درباره نظرات سیاسی و یا عقاید مذهبی شان روبرو میشوند. این هیئتهای مرگ در کمتر از ۲ ماه، در تابستان ۱۳۶۷، نزدیک به ۵ هزار زندانیان سیاسی را که پیشتر احکام ناعادلانه زندان گرفته و مشغول سپری کردن احکام خود بودند یا محکومیت شان پایان یافته و منتظر آزادی بودند را پشت درهای بسته مورد «تفتیش عقاید یا انگیزاسیون» قرار دادند. سپس آنهایی را که بر سر مواضع خود ایستاده بودند، بدون اطلاع زندانیان و خانوادههای شان، مخفیانه اعدام کردند و عزیزان ما را در گورهای جمعی خاوران و دیگر گورستانهای بی نام و نشان در تهران و شهرستانها، مخفیانه به خاک سپردند.
اعضای هیئت مرگ در تهران عبارت بودند از:
۱. حسینعلی نیری: در آن زمان حاکم شرع تهران بود و هم اکنون معاون دیوان عالی کشور و رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات است.
۲. مصطفی پورمحمدی: در آن زمان سمت معاونت وزارت اطلاعات را داشت. وی در در کابینههای بعدی به پستهایی مانند جانشین وزیر اطلاعات، وزیر کشور، و رئیس سازمان بازرسی کل کشور رسید و در دور اول ریاست جمهوری روحانی وزیر دادگستری بود.
۳. سید ابراهیم رئیسی: در آن زمان سمت معاون وقت دادستان تهران را داشت و در کابینههای بعدی به پستهایی مانند دادستان تهران، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، معاون اول قوه قضائیه، و دادستانی کل کشور رسید و هم اکنون نایب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری و رئیس قوه قضائیه دولت روحانی است.
۴. مرتضی اشراقی: در آن زمان دادستان دادگاههای انقلاب تهران بود.
افرادی چون محمد مقیسه (ناصریان) و حمید نوری دادیار و همدست هیئتهای مرگ در زندانهای اوین و گوهردشت بودند.
اوج جنایتها در این حکومت را در دهه ی خونین شصت و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ شاهد بودیم و این رویه به شکل سیستماتیک از آغاز حیات این رژیم تا کنون ادامه داشته است. در تابستان ۶۷، زندانیان سیاسی که پیشتر توسط دادگاههای ناعادلانه حکم زندان گرفته و مشغول سپری کردن احکام خود بودند یا محکومیت شان پایان یافته و منتظر آزادی بودند را پشت درهای بسته توسط «هیئتهای مرگ» مورد تفتیش عقاید قرار دادند و بدون اطلاع زندانیان و خانوادههایشان، اعدام و سر به نیست کردند. ما خانوادههای خاوران تا به حال نمیدانیم که این جنایتها را چرا و چگونه انجام داده و عزیزان ما را در کدام گور بی نام و نشان به خاک سپردهاند و سالهاست که به دنبال کشف حقیقت و دادخواهی هستیم.
فاجعه بارتر این که تمامی این جنایت کاران بدون پاسخگویی به خانوادهها و جامعه، نه تنها در مسند قدرت یا دل بسته به قدرتاند، بلکه برای کسب مقامهای بالاتر مردم را به پای صندوقهای رای که انتخاب شدن و انتخاب کردن در آن بی معناست، میکشانند. سید ابراهیم رئیسی یکی از چهرههای شاخص این جنایت کاران است که از قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ تا هم اکنون در پستهای کلیدی بوده است. آخرین سمت او رئیس قوه قضائیه است که در ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ به دستور علی خامنهای برای سرکوب بیشتر مردم گمارده شد و حداقل قتل عام ۱۵۰۰ نفر از مردم در آبان ۱۳۹۸ در خیابان و قتل عام مسافران پرواز ۷۵۲ در آسمان در پروندههای جنایت کاری او و دیگر مسئولان کشور است و باید محاکمه شوند.
متاسفانه در ایران مسئولان کشور از مصونیت از مجازات برخوردارند و دامنههای آن از محدوده ی عدم پاسخ گویی و مسئولیت پذیری در مورد اعدامهای فراقضایی دهه ۶۰ و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، فراتر میرود. بسیاری از مسئولان که بطور مستقیم و غیر مستقیم در کشتارهای دهه ۶۰ و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ متهم به مشارکت هستند، همچنان در مسند قدرتاند و سرکوب مردم آینه تمام نمای وجودی آنها و نقطه ی اتحادشان برای حفظ حکومت دیکتاتوری اسلامی است.
مقامات حکومتی، نه تنها از اطلاع رسانی شفاف به خانوادههای کشته شدگان درباره ی سرنوشت و محل دفن پیکر عزیزان ما خودداری کردهاند، بلکه خانوادههای ما را نیز مدام مورد تهدید، آزار و ارعاب قرار دادهاند. تخریب اخیر خاوران، یکی از نمونههای آشکار نابود کردن آثار جنایت شان است که با اذیت و آزار و شکنجه و نقض آشکار حقوق خانوادهها همراه بوده است و تمامی جناحهای در قدرت از اصول گرا تا اصلاح طلب، در قبال این جنایتها مسئولاند و یا حداقل در پنهان سازی جنایتها و آزار خانوادهها سهیم بودهاند و بالاخره روزی باید در دادگاههای عادلانه و علنی پاسخگو باشند.
ما جمعی از خانوادههای دادخواه خاوران ضمن تکرار خواستههای خود در نامه مورخ ۵ دی ۱۳۶۷ به حسن حبیبی وزیر دادگستری وقت، خواهان روشن شدن تمامی حقایق جنایتهای دهه ۶۰ و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ هستیم. ما از نهادهای مستقل بینالمللی میخواهیم که در تشکیل یک کمیسیون حقیقت یاب مستقل بینالمللی برای رسیدگی به این جنایتها و مجازات آمران و عاملان آن با ما خانوادههای دادخواه خاوران همراه شوند و ما را تنها نگذارند.
ما مصرانه میخواهیم بدانیم:
۱) چرا و چگونه زندانیان سیاسی را در دهه شصت، به ویژه در تابستان ۶۷، پشت درهای بسته و بدون اطلاع زندانیان سیاسی و خانوادهها مخفیانه کشتند و در گورهای فردی و جمعی خاوران و دیگر گورستانهای بی نام و نشان، به خاک سپردند، بدون این که حتی کرامت انسانی اعدام شدگان و حق ما خانوادهها برای برگزاری مراسم محترمانه خاک سپاری و سوگواری به رسمیت شناخته شود؟
۲) چرا گورهای فردی و جمعی خاوران و دیگر گورستانهای بی نام و نشان را بارها تخریب کردند و ما خانوادههای خاوران برای سادهترین حق خود برای برگزاری مراسم آزادانه و دانستن حقیقت بی وقفه مورد اذیت و آزار حکومت بوده ایم و وصیت نامه عزیزان ما را نیز به ما تحویل نمیدهند؟
۳) چرا اسامی بسیاری از فعالان سیاسی اعدام شده در زندان یا کشته شده خارج از زندان در دهه شصت و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، در «سامانه جستجوی متوفی» سازمان بهشت زهرای تهران و شهرستانها ثبت نشده است، و چرا ما هنوز نمیدانیم که چه تعداد از زندانیان سیاسی در دهه شصت کشته شده اند؟
۴) چرا تمامی مسئولان نظام در زمان وقوع جنایت، متحدانه تلاش کردند که این جنایت را انکار، تحریف و پردهپوشی کنند و این پرده پوشی و تحریف حقایق تا به اکنون ادامه دارد؟
۵) چرا سازمان ملل، گزارشگران ویژه سازمان ملل در ایران و دیگر گزارشگران ویژه شکنجه درباره جنایتهای حکومت در دهه ی شصت و به ویژه درباره قتل عام تابستان ۶۷ و آزار و شکنجه خانوادهها سکوت کرده اند؟
خاوران سند سرکوب، خشونت، بازداشت، شکنجه و قتل دولتی زندانیان سیاسی دگراندیش، به ویژه فعالان سیاسی چپ گراست و آزار و شکنجه خانوادهها در پنهان کاری جنایت و عدم پاسخگویی مسئولان برای کشف حقیقت این جنایتها را در دل خود دارد. خاوران سند مقاومت و پایداری مادران و خانوادههای خاوران برای کشف حقیقت، یادآوری و همچنین برای دادخواهی است. خاوران سند همراهی مادران و خانوادههای خاوران و جامعه بهایی در برابر سرکوب و ستم حکومتی را در دل خود دارد. خاوران باید حفظ شود تا روزی که ما خانوادهها و تمامی دادخواهان بدانیم که بر سر عزیزان ما چه آوردند.
دادخواهان خاوران
سیزدهم خرداد ۱۴۰۰
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|