جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 17 May 2024
|
گفتوگو از: ابوالفضل پازوکی، پژوهشگر روابط بینالملل و فارغ التحصیل رشته روابط بینالملل دانشگاه بینالملل قبرس و علی موسوی خلخالی، سردبیر دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی: اخیرا ترکیه انتخابات مهمی را با موفقیت پشت سر گذاشت و رجب طیب اردوغان بار دیگر رئیس جمهور شد. انتخابات ترکیه در برهه حساسی برگزار شد، از یک سو زلزله مهیب که ویرانی گستردهای را در جنوب این کشور که کانون اقتصادی و صنعتی آن محسوب میشود به وجود آورده است و از سوی دیگر روابط بین المللی ترکیه در نقطه حساسی به سر میبرد. به نظر میرسد اردوغان برای غلبه بر مشکلات بیشماری که پیش رو دارد، با تغییرات اساسیای که در کابینه جدیدش ایجاد کرده است قصد دارد طرحی نو دراندازد و سیاستی جدید را پیش ببرد. ترکیه با بحران اقتصادی رو به روست و در صحنه سیاست خارجی نیز برهه حساسی را سپری میکند. جدای از اینکه جنگ اوکراین بر ترکیه مانند بسیاری از کشورها در جهان تاثیر گذاشته، معادلات پیچیده صحنه بینالمللی از جمله نوع تعامل با غرب و تلاش برای ایجاد توازن با شرق نیز وضعیت پیچیدهای را رقم زده است. افزون بر آن، رئیس جمهوری ترکیه رویاهایی در سر دارد که هنوز محقق نشده است و به نظر میرسد تا تحقق آن فاصله معناداری وجود داشته باشد. در این رابطه گفتوگویی را با دکتر اوزان اورمجی (Ozan Örmeci)، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه استانبول آیدین انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
* به نظر میرسد آقای رئیس جمهور اردوغان در دوره جدید ریاست جمهوریاش سیاست جدیدی را در سیاست خارجی آغاز کرده است. نظر شما در این زمینه چیست؟
ترکیه به توسعه سیاست موازنه قدرت خود ادامه میدهد و با تلاش برای عدم قطع روابط خود با روسیه و حفظ حضور خود در جهان غرب و ناتو، به دنبال ایجاد یک سیاست خارجی چند بعدی جدید و دائمی پس از انتخابات است. به عنوان بخشی از این رویکرد، ترکیه به پیوستن سوئد به ناتو چراغ سبز نشان داد، اما به رژیم تحریمی علیه روسیه نپیوست و تا کنون موضع شکاکانه خود را نسبت به افترا به چین در جهان غرب حفظ کرده است. آنکارا میخواهد نقش میانجی یا پل بین دو جهان را بازی کند و با این کار از منافع ملی خود به بهترین شکل دفاع کند. به عنوان مثال، تعداد شرکتهای مشترک روسیه و ترکیه در سال گذشته رونق گرفت زیرا بسیاری از تجار روسی مشارکت با شرکتهای ترکیه را راهحلی مناسب برای ادامه تجارت با کشورهای اروپایی میدانستند.
با این حال، حمایت از تمامیت ارضی اوکراین و انتصاب برخی از نامهای برجسته تحصیلکرده غربی در پستهای مهم دبیری (وزارتی) میتواند به عنوان تلاشی برای اصلاح روابط با غرب در نظر گرفته شود. از این نظر، مهمت شیمشک، وزیر اقتصاد، ابراهیم کالین، رئیس MIT (اطلاعات ترکیه)، حفیظه کایه ارکان، رئیس بانک مرکزی و هاکان فیدان، وزیر امور خارجه، افرادی هستند که سالهای زیادی را در ایالات متحده یا بریتانیا گذراندهاند و به خوبی آنچه از نهادها و دولتهای غربی انتظار میرود را میدانند. تلاشهای آنها میتواند تغییرات معناداری ایجاد کند، اما بسیاری از عوامل داخلی دیگر (حفظ پایگاه انتخاباتی رئیسجمهور اردوغان) در شکلگیری سیاست خارجی نیز وجود دارد.
* با توجه به اینکه دولت جدید ترکیه به رهبری اردوغان با دولت قبلی تفاوت زیادی دارد، سیاست خارجی این دو دولت را چگونه از یکدیگر متمایز میکنید؟
تفاوت در لحن خواهد بود، نه در ماهیت. دولت قبلی پس از کودتای سال ۲۰۱۶ به یک لفاظی رسمی ضدغربی وابسته شد. این امر به عنوان مثال در برخی از اظهارات سلیمان سویلو، وزیر کشور سابق، آشکار بود. در واقع، پس از اینکه سیاست ترکیه در حمایت از مخالفان برای سرنگونی رژیم اسد در سوریه به خوبی پیش نرفت، رژیم خود را موظف به توجه به روسیه احساس کرد. آنکارا حتی به خرید سامانه دفاع موشکی اس۴۰۰ از روسیه مجبور شد، اگرچه بسیاری از کارشناسان هشدار دادند که ممکن است به دلایل امنیتی و فنی از این سامانه در کشورهای عضو ناتو استفاده نشود.
اکنون لفاظیهای دولت جدید کمتر غربستیزانه است. به خصوص برای اولویتهای اقتصادی، دولت نمیخواهد تصویر کشوری را ارائه دهد که مکرراً با واشنگتن و بروکسل درگیر اختلافات شدید است. در این میان، اقتصاد انتخاباتی نتایج منفی به همراه داشت و به دلیل گرایش اروپایی اقتصاد ترکیه، رئیس جمهور اردوغان فهمید که باید با دنیای غرب بهتر کنار بیاید. در واقع، او حتی مجبور شد از موضع سرسختانه خود در مورد نرخ بهره پایین بر اساس ایمان اسلامی خود دست بکشد. بنابراین، نرخ بهره افزایش مییابد اما مشکلات اقتصادی کماکان پابرجاست.
* آقای هاکان فیدان، رئیس سابق سازمان امنیت ترکیه (میت) اکنون وزیر امور خارجه شده است. به اعتقاد شما نگاه به خصوص ایشان چه تاثیری بر سیاست خارجه ترکیه خواهد گذاشت؟ آیا امکان امنیتی شدن سیاست خارجه وجود دارد؟
انتصاب هاکان فیدان به سمت وزیر امور خارجه نشان دهنده رویکرد جدید و هماهنگتر در روند سیاستگذاری خارجی در ترکیه است. در واقع در بسیاری از کشورها سازمانهای امنیتی هماهنگ با هم کار میکنند و پارامترهای سیاست خارجی را با هم تنظیم میکنند. با این حال، تا همین اواخر، نهادهای امنیتی مانند رقیب یکدیگر در ترکیه عمل میکردند. این امر بیشتر ناشی از شرایط جنگ سرد و موقعیت نامتعادل ممتاز ارتش در ترکیه بود. حتی میتوان گفت که رقابتی ناگفته بین ارتش و پلیس وجود داشت. از سوی دیگر MİT برای سالهای طولانی تحت کنترل ارتش بود. اما با غیرنظامیشدن ساختار قدرت در ترکیه، رویکردی هماهنگ برای ایجاد یک سیاست منسجمتر مورد نیاز بود.
از این حیث، وزیر امور خارجه جدید هاکان فیدان با اطلاع از تمامی پروندهها در امور اطلاعاتی و حفظ ارتباط با این نهاد، نشان میدهد که اکنون سیاست خارجی با گزارشهای اطلاعاتی بهتر قابل حمایت است. اما من فکر میکنم این به طور خودکار به این معنی نیست که سیاست خارجی ترکیه امنیتمحور خواهد بود. گاهی اوقات مردم فراموش میکنند اما MIT تنها نهادی در ترکیه بود که در اواخر دهه ۱۹۹۰ برای جلوگیری از واکنش مردم کرد تلاش کرد از اعدام رهبر پکک عبدالله اوجالان جلوگیری کند و در اواخر دهه ۲۰۰۰ مذاکرات مستقیم صلح با پ.ک.ک انجام داد. هیچ یک از نهادهای دولتی دیگر جرات انجام این کار را تا کنون برای ریشهکن کردن کامل مشکل تروریسم نداشتند. بنابراین، دخالت MIT در فرایند سیاستگذاری خارجی به معنای کثیف شدن اوضاع نیست.
* وقتی هاکان فیدان رئیسMIT بود، ترکیه بسیار به ایران نزدیک شد و همکاری بسیار نزدیکی در مسائل امنیتی و سیاسی داشت. آیا میتوان از فیدان به عنوان وزیر امور خارجه انتظار ادامه چنین رویکرد مثبتی نسبت به ایران را داشت؟
من مطمئن نیستم که هاکان فیدان به ایران یا کشور خاص دیگری نزدیک بود. این مطبوعات اسرائیلی بودند که در گذشته چنین اتهاماتی را مطرح کردند. از دیدگاه من، در این موقعیتهای برتر، مردم باید همیشه بهترین را برای کشورشان ترجیح دهند. این ممکن است بسته به شرایط به همکاری و روابط نزدیک با ایران، اسرائیل، آمریکا یا روسیه منجر شود. گاهی اوقات ممکن است به یکباره نیاز دیگری وجود داشته باشد. درست است که روابط ترکیه و ایران در دوره حزب عدالت و توسعه بهتر شد و احتمالا فیدان نیز در این روند نقش داشته است، اما تنها دلیل این تغییر مربوط به ترکیه نیست. ایران نیز پس از به قدرت رسیدن اردوغان به عنوان یک سیاستمدار اسلامگرا، احترام بیشتری را به ترکیه داشته است. علاوه بر این، ترکیه از دهه ۲۰۰۰ شروع به عدم احساس نگرانی در مورد سیاست تغییر رژیم ایران کرد. مشکلات موجود در روابط ترکیه و اسرائیل و بویژه عدم تمایل اسرائیل به حل مسئله فلسطین، آنکارا و تهران را نیز بر آن داشت تا علیرغم اختلافنظرها، گفتوگو و همکاری بیشتری را آغاز کنند. با این حال، روابط اقتصادی و سیاسی به دلیل اختلافات رژیم و سیاستهای ایران که مورد استقبال شرکای غربی ترکیه (در درجه اول ایالات متحده) قرار نگرفت، بسیار محدود ماند.
* موضوع قره باغ از مسائل مورد اختلاف ایران و ترکیه است. اما دو طرف اجازه ندادهاند که این موضوع مبدل یه یک بحران و تنش بشود. نظر شما در این زمینه چیست؟ اساسا دو طرف چگونه میتوانند به یکدیگر کمک کنند و پرونده قفقاز را مدیریت کنند؟
من متخصص قفقاز نیستم، اما به لطف ارتباطات ما در آذربایجان، تحولات را از نزدیک دنبال میکنم. آذربایجان با پسگرفتن اراضی خود از ارمنستان با روشهای نظامی در جنگ ۴۴ روزه وضعیت موجود در قفقاز جنوبی را تغییر داد. از آنجایی که بر اساس قوانین بینالمللی این حق آنها بود، ترکیه به هر نحوی از باکو حمایت کرد. با این حال، هدف ترکیه تبدیل قفقاز به منطقه مشکلات و درگیری نیست. در عوض، آنکارا میخواهد پروژههای اقتصادی و حملونقلی در منطقه را با مشارکت همه بازیگران اصلی از جمله ارمنستان توسعه دهد. بنابراین، اکنون تصمیمگیری در مورد اینکه آیا بخشی از پروژهها در حال توسعه باشد یا خیر، به عهده ایروان است. نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان قطعا وضعیت را درک میکند و میخواهد روابط خود را بهبود ببخشد، اما موانعی وجود دارد که توسط دیگر بازیگران منطقه ایجاد شده است. از سوی دیگر، ایران از توسعه روابط آذربایجان و اسرائیل و همچنین تغییر مرز ارمنستان و ایران آشفته است. از دیدگاه من، همه مسائل از طریق قوانین بینالمللی و مذاکره قابلحل است. ایران میتواند روابط خوبی با ارمنستان داشته باشد، اما از منظر منطقی، روابط بهتر با ترکیه و آذربایجان باید برای تهران مهمتر باشد. بنابراین، بهنظر من، رهبری همه کشورها باید کمتر ایدئولوژیک باشد و بیشتر قانونی و تجارتمحور باشد تا همه مسائل را حل کند.
* آقای ابراهیم کالین از پیروان و یاران بسیار نزدیک مکتب فکری سید حسین نصر، متفکر ایرانی است. همان طور که مستحضرید آنها نگاه ویژهای نسبت به سیاست خارجی دارند که رنگ و بوی فلسفه و عرفان اسلامی – شرقی دارد و آقای نصر در این زمینه صاحب نظر و نظریه است. به نظر شما آیا این دیدگاه میتواند در هر چه بیشتر نزدیک شدن دو کشور موثر باشد؟
متاسفانه هنوز آثار آقای کالین را نخواندهام. من در حال حاضر روی پروژههای بسیار مهمی در مورد سیاست خارجی ترکیه کار میکنم. اما امیدوارم در آینده یک مقاله علمی در مورد جهانبینی آقای کالین بنویسم، زیرا او یکی از تاثیرگذارترین نامهای امروز ترکیه است. یادم هست یک بار از نصر نقل قول کرد و توییت کرد: “تغییر اتفاق میافتد اما طبق اصول خاصی این کار را انجام میدهد.” علاوه بر این، سخنان او این تصور را به من میدهد که با سنت صوفیانه اسلام همدل است و از موضع ضد استعماری و ضد امپریالیستی در سیاست خارجی دفاع میکند. در عین حال، او آمریکا را نیز میشناسد و به همین دلیل است که این ظرفیت را دارد که به غرب و شرق (جهان اسلام) کمک کند تا به گفتوگوی تمدنی و توافق در مورد چگونگی زندگی مشترک (همزیستی مسالمت آمیز) علیرغم تفاوت وجودیشان برسند.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|