حمله شريعتمدارى به سيد حسن خمينى

در روزنامه كيهان امروز
حمله شريعتمدارى به سيد حسن خمينى
پيرو امام باشيد

تابناك

در پى اعتراض مكتوب سيد حسن خمينى به رييس صدا و سيما به خاطر آن چه كه وى پخش گزينشى سخنان امام راحل و تلاش براى پوشاندن چهره رئوف و مهربان رهبر كبير انقلاب اسلامى خوانده ، حسين شريعتمدارى در يادداشت امروز كيهان با عنوان "شاخص شما چيست ؟!" ، نوه ى امام خمينى(ره) را مورد انتقاد قرار داده و شخصيت و جايگاه او را فقط نتيجه ى انتساب اش به بنيانگذار فقيد جمهورى اسلامى ايران دانسته و از وى خواسته پيرو امام باشد.
آفتاب: در پى اعتراض مكتوب سيد حسن خمينى به رييس صدا و سيما به خاطر آن چه كه وى پخش گزينشى سخنان امام راحل و تلاش براى پوشاندن چهره رئوف و مهربان رهبر كبير انقلاب اسلامى خوانده ، حسين شريعتمدارى در يادداشت امروز كيهان با عنوان "شاخص شما چيست ؟!"، نوه‌ى امام خمينى(ره) را مورد انتقاد قرار داده و شخصيت و جايگاه او را فقط نتيجه‌ى انتسابش به بنيانگذار فقيد جمهورى اسلامى ايران دانسته و از وى خواسته پيرو امام باشد.

يادداشت كيهان را بخوانيد:

شايد جناب حجت الاسلام والمسلمين سيدحسن خمينى، نوه گرامى حضرت امام(ره) از اين يادداشت آزرده خاطر شود و نگارنده نيز اگر پاى امام راحل(ره) و جفا به ساحت مقدس، انقلابى و فقهى و عرفانى آن بزرگوار در ميان نبود، ترجيح مى داد هرگز قلمى بر كاغذ نراند كه نوه امام(ره) را برنجاند، اما، به يقين جناب سيدحسن خمينى هم تصديق مى فرمايند، شخصيت ارزشمند ايشان مرهون نسبتى است كه با امام راحل(ره) دارند، بنابراين دفاع از ساحت ملكوتى آن مراد به حق پيوسته را مى توان و بايد، به منزله دفاع از شخصيت نوه ايشان نيز تلقى كرد. چرا كه، اگر از شخصيت جناب آقاى سيدحسن خمينى، رابطه نسبى وى با حضرت امام(ره) حذف شود، ايشان نيز يك شخص معمولى در ميان ساير افراد عادى و معمولى جامعه خواهند بود.

و اما، موضوع يادداشت امروز، نامه اى است كه حجت الاسلام سيدحسن خمينى خطاب به رئيس سازمان صدا و سيما نوشته و در آن به آنچه كه از نظر ايشان «پخش گزينشى سخنان حضرت امام(ره)» در برنامه «شاخص» تلويزيون است، اعتراض كرده اند... و در اين باره گفتنى هايى هست؛

۱-اعتراض- با عرض پوزش- تعجب آور و سؤال برانگيز آقاى سيدحسن خمينى در حالى است كه پخش مستند و تصويرى سخنان حضرت امام(ره) از سيماى جمهورى اسلامى ايران، بسيارى از مبانى و اصول خط مبارك امام(ره) را براى توده هاى عظيم مردم بازگو مى كند و نه فقط شمار فراوانى از نسل هاى اول و دوم انقلاب با شنيدن رهنمودهاى روشنگر و گره گشاى آن حضرت بار ديگر مبانى زلال بينش و منش امام خويش را از زبان خود آن حضرت مى شنوند و به خاطر غفلت از اين رهنمودهاى پيامبرانه و معجزه گون انگشت ندامت و حسرت به دندان گزيده و خط حركت خود را اصلاح مى كنند، بلكه از همه با اهميت تر، سيراب شدن روح حق جو و ذهن پرسش گر نسل هاى سوم و چهارم انقلاب است كه امام راحل(ره) را نديده اند و با مشاهده و شنيدن رهنمودهاى آن بزرگوار، «نقشه راه» را براساس بينش زلال و ملكوتى امام(ره) به دست آورده و در مقابل ترفندها و خيانت هاى گندم نمايان جوفروشى كه زير تابلوى خط امام(ره)، نسخه وارداتى جين شارپ و رابرت هلوى و جرج سوروس صهيونيست را به بازار مكاره فتنه اخير آورده اند، بيمه مى شوند و صدالبته، سران فتنه و برخى از خواص آلوده نيز با پخش مستقيم و بى واسطه رهنمودهاى حضرت امام(ره) ديگر امكان سوء استفاده از نام مبارك ايشان را پيدا نكرده و رسواتر از گذشته خواهند شد كه شده اند.

اكنون بايد به جناب سيدحسن خمينى عرض كرد كه كجاى اين ماجرا، حضرتعالى را نگران كرده است؟ رسوايى سران فتنه؟! بيدارى و هوشيارى نسل هاى سوم و چهارم انقلاب و رويكرد آنان به خط زلال حضرت امام؟! واگويه دوباره نظرات ملكوتى و گره گشاى آن حضرت؟! و...؟! اگر هيچكدام از اين موارد باعث نگرانى جنابعالى نشده است- كه نشده و نبايد بشود- پس علت نگرانى شما چيست؟!

۲- در برنامه شاخص كه با استقبال و قدردانى گسترده مردم روبرو شده است، نظرات صريح و خالى از ابهام حضرت امام(ره) درباره جنايات آمريكا و اسرائيل، خيانت گروههاى تروريستى نظير منافقين، وابستگى بهائيت به رژيم صهيونيستى، آمريكايى بودن نهضت آزادى و بنى صدر، ماجراى عبرت انگيز آيت الله منتظرى، جنايات مهدى هاشمى، ضرورت ترديد نسبت به حمايت بيگانگان از شخصيت ها و گروههاى سياسى، توبيخ كسانى كه با بيگانگان پيوند مى خورند و انتخابات را زير سؤال مى برند، ملامت و نهيب به جرياناتى كه ادعاى حمايت از نظام اسلامى دارند و عليه نظام دست به سياه نمايى مى زنند، برخورد حكيمانه و مستدل به افراد و گروههايى كه سعى در حذف «اسلام» از قاموس «جمهورى اسلامى ايران» دارند، افشاى چهره واقعى جرياناتى كه روز عاشورا با كف و سوت، به ساحت حضرت امام حسين(ع) اهانت مى كنند، خروش و عتاب نسبت به آنان كه مى كوشند با طرح شعارهاى فرعى، شعار مرگ بر آمريكا را حذف كنند و... مطرح شده است.

اكنون بايد از نوه محترم حضرت امام(ره) پرسيد كجاى اين سخنان و رهنمودهاى روشنگر و گره گشاى امام راحل(ره) به نظر حضرتعالى «اشكال»! دارد؟! مگر جنابعالى نظرات مبارك حضرت امام(ره) در موارد ياد شده را قبول نداريد؟! و خداى نخواسته- و با عرض پوزش- آمريكاو اسرائيل و منافقين و بهايى ها را دشمن اسلام و انقلاب و نظام نمى دانيد؟! و يا نستجيربالله با حذف اسلام از قاموس «جمهورى اسلامى ايران»، اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسين(ع)،...
” اگر از شخصيت جناب آقاى سيدحسن خمينى، رابطه نسبى وى با حضرت امام(ره) حذف شود، ايشان نيز يك شخص معمولى در ميان ساير افراد عادى و معمولى جامعه خواهند بود “
موافق هستيد؟! به يقين، نظر جنابعالى چنين نيست، بنابراين بفرمائيد ايراد شما به پخش اين سخنان حضرت امام(ره) چيست؟!

۳- سران فتنه و سازمان هاى سيا و موساد و MI۶ كه به گواهى اسناد غيرقابل انكار، مديريت فتنه اخير را برعهده داشته اند، حق دارند از پخش سخنان حضرت امام(ره) عصبانى و سراسيمه باشند، چرا كه فتنه گران با پخش نظرات صريح آن بزرگوار نمى توانند پيروى بى كم و كاست خود از آمريكا و اسرائيل و ائتلاف آشكار خويش با منافقين و بهايى ها و سلطنت طلب ها و نهضت آزادى را زير پوشش تظاهر به خط امام(ره) پنهان كنند و از اينكه با وجود نظر مبارك امام(ره) نسبت به آقاى منتظرى، از او به عنوان «پدر معنوى جنبش سبز» ياد كرده اند- خجالت كه چه عرض كنم!- خيانت خود را افشا شده مى بينند و...

اما، جناب سيدحسن خمينى چرا از پخش اين سخنان حضرت امام(ره) ابراز نگرانى مى فرمايند؟!

۴- جناب آقاى سيدحسن خمينى در نامه خود نوشته اند «چنانكه از منابع موثق شنيده ام، برنامه اى تحت عنوان شاخص در تلويزيون پخش مى شود و به گونه اى غيرصادقانه و تحريف آميز، شخصيت جامع عارف كامل و مهربان و رهبرى مقتدر امام خمينى(س) را مخدوش نموده است»... كه گفتنى است؛

الف: همانگونه كه نوه محترم حضرت امام(ره) تاكيد مى كند، ايشان، خود برنامه شاخص را نديده اند! و به نوشته خودشان « از منابع موثق شنيده اند»! و اشاره نمى كنند كه اين «منابع موثق»! چه كسانى بوده اند؟ آيا در اين مسئله حياتى و حساس مى توان به «منابع موثق»! بدون ذكر نام آنها استناد كرد؟ با اين حساب، اعتراض آقاى سيدحسن خمينى، اعتراض خود ايشان نيست، بلكه اعتراض آن منابع- به قول ايشان- موثق! است كه معلوم نيست چه كسانى هستند؟!

ب: متاسفانه، طى چندماه اخير و به گواهى اخبار رسماً منتشر شده، جناب سيدحسن خمينى با برخى از عوامل اصلى فتنه پس از آزادى موقت آنها، ديدار صميمانه و دلجويانه داشته اند و از آنجا كه اين افراد و سران فتنه به شدت از روشنگرى هاى حضرت امام(ره) آسيب ديده و رسوا شده اند، اين احتمال پيش كشيده مى شود كه مبادا، «منابع موثق»! مورد اشاره نوه محترم امام(ره) همين دشمنان تابلودار حضرت امام(ره) باشند! كاش حجت الاسلام سيدحسن خمينى نام اين منابع موثق را بيان مى كردند تا ملت جايگاه آنها را در فتنه اخير ارزيابى كنند. چرا كه فقط سران فتنه و مديران بيرونى آنها از پخش سخنان روشنگر حضرت امام(ره) لطمه ديده اند و چنانچه آقاى سيدحسن خمينى، خود اين برنامه ها را مشاهده مى كرد به يقين نگرانى و سراسيمگى دشمنان امام(ره) را به عنوان نظر «منابع موثق» مطرح نمى كرد و حرمت و ساحت مبارك امام راحل(ره) را نمى شكست.

ج: فرموده اند كه صداوسيما به گونه اى غيرصادقانه و تحريف گونه، شخصيت امام خمينى(ره) را مخدوش كرده است!! كه بايد پرسيد؛ مگر آنچه از صداوسيما پخش شده است، عين و متن سخنان حضرت امام(ره) نيست؟ بنابراين تهمت «غيرصادقانه» چيست؟!

از سوى ديگر، در اين موارد، حضرت امام(ره) تكليف ملت را مشخص كرده و در وصيت نامه سياسى- الهى خويش تاكيد فرموده اند كه يكى از اصلى ترين ملاك ها و معيارها براى ارزيابى صحت آنچه به ايشان نسبت مى دهند، سخنانى است كه از طريق سيماى جمهورى اسلامى ايران پخش شده است، يعنى همان كه حضرتعالى با كم توجهى و بى دقتى، آن را غيرصادقانه!! ناميده ايد.

جناب سيدحسن خمينى دراين نامه به پخش «تحريف گونه»! بيانات حضرت امام(ره) از سيماى جمهورى اسلامى نيز اشاره كرده است كه با توجه به پخش متن سخنان امام راحل(ره) و تاكيد آن بزرگوار بر ملاك و معيار بودن آن، معلوم نيست نوه محترم امام(ره) از كدام تحريف!! سخن مى گويند؟! و با عرض پوزش بايد گفت؛ تحريف آشكار نظرات مكتوب و مضبوط حضرت امام(ره) بارها از سوى افرادى نظير آيت الله صانعى، آقاى محتشمى پور و... صورت پذيرفت ولى جنابعالى و موسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره) برخلاف مسئوليتى كه داريد در مقابل اين تحريف ها سكوت فرموديد و حتى بعد از آن كه كيهان متن مكتوب و مضبوط رهنمودهاى حضرت امام(ره) در صحيفه را با متن اظهارات تحريف كنندگان منتشر كرده و تحريف آشكار نظرات مبارك ايشان را به طور مستند اعلام كرده بود، نيز مؤسسه نشر آثار زحمت دفاع از نظر امام(ره) و مقابله با تحريف كنندگان را به خود نداد!

۵- به يقين نوه محترم امام راحل(ره) در صحت نظرات پخش شده آن بزرگوار ترديدى ندارند ولى ظاهراً پخش آن را به مصلحت نمى دانند. ايشان نوشته اند، اين بخش از سخنان حضرت امام(ره) به چهره رئوف و مهربان آن بزرگوار لطمه مى زند! كه بايد گفت؛ اگر به اعتقاد ايشان، بيان حال منافقان، شرح ترفند دشمنان، ضرورت هوشيارى نسبت به توطئه آنان و لزوم برخورد با فتنه انگيزان، لطمه زدن به چهره ملكو تى حضرت امام(ره) است، نظرتان درباره آيات فراوانى از قرآن كريم و احاديث و روايات بى شمارى از رسول خدا(ص) و ائمه معصومين(ع) كه دقيقا به بيان همين مسائل اختصاص دارد چيست؟ آيا معتقديد كه اين آيات و روايات نيز بايد از قرآن و احاديث معصومان(ع) حذف شود؟! قطعاً چنين نظرى نداريد.

۶- و بالاخره، نگارش اين بند از يادداشت براى نگارنده نيز بسيار تلخ و ناگوار است، اما ساحت قدسى حضرت امام(ره) والاتر و ملكوتى تر از آن است كه اين نكته ناگفته بماند، و آن اين كه به گفته خداوند سبحان، «ان اولى الناس بابراهيم للذين اتبعوه... نزديكترين مردم به حضرت ابراهيم كسانى هستند كه از او پيروى مى كنند.» - آيه ۶۸ آل عمران- بنابراين رابطه نسبى با حضرت امام(ره) اگر چه محترم است ولى محترم تر از آن پيروى و تبعيت از امام راحل(ره) است و هر كه تابع تر، به حضرت امام(ره) نزديكتر.

حسين شريعتمدارى