تاج‌زاده در  مناظره دوم خود با زاکانی با موضوع حوادث سال ۸۸ چه گفت:

* در جریان برگزاری انتخابات مجلس ششم من شاهد موارد منفی بسیاری بودم که منجر به شکایت من از آقای جنتی و شکایت آقای جنتی از من شد.

* در خصوص آن انتخابات آقای حداد عادل ۲۰ سال است که دروغ می‌گوید، ایشان می‌گوید صندوقی که خودشان رای دادند در آن رایشان صفر است، درحالیکه آن صندوق سیار بود. این دروغ را بعد مناظره قبلی نیز کیهان تکرار کرد.

* علی‌رضا رجایی چون ملی مذهبی بود نگذاشتند به مجلس برود، گفتند خطرناک است و نباید به مجلس برود. گفتیم هرکس که تایید کردید ما پاسدار رای مردم هستیم.

* هم‌مان زمان به آقای جنتی پیشنهاد دادم چون این انتخابات مهم است مکاتبات ما برای مردم منتشر شود، ابتدا پذیرفتند اما پس از انتخابات گفتند مخالف هستیم اما من همه را در کتابی منتشر کردم.

* جلوتر گفتند که بازشماری متوقف شود چون دیدند که هیچ تقلبی صورت نگرفته، پس از مدتی آقای جنتی رفتند مکه و بعد صحبت‌های عجیب و غریبی به گوش رسید که انتخابات باید باطل شود.

* به استناد تخلفاتی که صورت گرفته بود، از آقای جنتی شکایت کردم. به دادگاه من سریعا رسیدگی شد اما به شکایت من از آقای جنتی رسیدگی نشد که اگر شده بود آقای جنتی نمی‌توانست به راحتی هرکاری می‌خواهد‌ بکند.

* از سال ۸۴ تمام تبلیغات دروغ اصول گرایان بر این بود که من در این انتخابات تقلب کردم، و استنادشان هم همان صندوقی بود که می‌گفتند رایش صفر است.

* سال ۹۴ از آقای باهنر می‌پرسند که چرا در انتخابات شرکت نمی‌کنی؟ چون می‌دانی شکست می‌خوری؟ او پاسخ می‌دهد که در مجلس ششم مطمئن بودیم که اصلاح طلبان برنده خواهند بود اما مجلس دهم را مطمئن بودیم که اصول گرایان می‌برند و بود و نبود باهنر فرقی نداشت.

* در مجلس ششم مطمئن بودند می‌بازند، سه ماه کشور را معطل نگه داشتند. آقای محمدرضا خاتمی کلامی در خصوص انتخابات حرف بزند سریعا دادگاه تشکیل می‌دهند، اما آقای شریعتمداری من را آقای تقلب خطاب کرد و هیچ گاه دادگاهی ورود نمی‌کند. آنها مصونیت کامل دارند هرچه می‌خواهند بگویند و برخورد فقط با ما صورت می‌گیرد.

* من چند سوال هم از جلسه قبل از آقای زاکانی داشتم. چون ایشان آزادی‌خواه هستند و ما دیکتاتور، ایشان نظرشان را در مورد توقیف فله‌ای مطبوعات بگویند. صد نشریه تعطیل شد، نظرشان را بدهند در مورد این کار. دوم در مورد نظارت استصوابی و لغوش ایشان مدافع انتخابات آزاد هست یا خیر؟ سوم سوال کردم که بفرمایند نظرشان درباره لباس شخصی‌ها با همه جنایتی که کردند چیست؟ چهارم هم قاتل عزت ابراهیم نژاد چه شد؟ ایشان گفتند چند نیروی انتظامی در ۷۸ کشته شدند، اسم آن افراد را بگویند و در مورد پخش اعترافات اخیر نیز توضیح دهند.

* نمی‌شود که در این ممکلت هرکس هرنظری بدهد و بقیه هم دنبالش بدوند که سند پیدا کنند. در این بیست سال هیچ کدام از نهادهای امنیتی سندی مبنی بر اینکه کوی دانشگاه از قبل برنامه‌ریزی شده ارائه نداده‌اند. پس این اتهامات واهی باید تمام شود.

* آقای نظری در سندی که داده، نگفتند که چه کسی به او دستور حمله داده است. می‌گوید «کسی روی بیسیم ما رفته که از‌ هادی به نیروها اگر لازم شد، از سلاح گرم استفاده کنید، من هادی بودم، فریاد زدم هادی منم، از سلاح گرم استفاده نکنید.» چه کسی چنین توانی را داشته در آنجا فرمان داده، این موضوع مهمی هست، چه کسی در این کشور می‌خواهد آشوب کند، اصلاح‌طلب و اصول‌گرا هرکسی باید مشخص شود.

* کسانی که در کسوت لباس شخصی به کوی حمله کردند، در نماز جمعه به نوری و مهاجرانی حمله کردند، ترور سعید حجاریان را انجام دادند، خواهر زاده میرحسین موسوی را ترور کردند، همه به یک ستاد بر می‌گردند، اگر کسی فکر می‌کند دلسوز این کشور است برود دنبال این ستاد.

* معاون اطلاعات وقت نیروی انتظامی گفت نمی‌توانم بیشتر از این ضارب عزت ابراهیم‌نژاد را پیگیری کنم. دوستان هی اصول‌گرا اصلاح‌طلب می‌کنند، متوجه نیستند فساد یک طرف هست و آشوب یک طرف هست و ترور یک طرف هست.

* در مورد قتل‌های زنجیره‌ای چه کسی خواست افشا شود و چه کسی گفت سکوت کنید. به آقای خاتمی سناریو دادند عین مشهد، گفتند دو نفر منافق را بگوییم اینها بودند، پیگیری نکنید، قول می‌دهیم که تکرار نشود. اما آقای خاتمی نپذیرفت و ایستاد و اتفاقا آقای خاتمی گفت کوی دانشگاه نتیجه افشای قتل‌های زنجیره‌ای است.

* کار غلط باید محکوم شود، فرقی نمی‌کند چه کسی انجام دهد. در مورد آقای بخشی وزارت اطلاعات فیلم‌های اعترافات رو گرفته، صدا و سیما چرا پخش کرد؟  کار غلط را محکوم کنید چه فرقی می‌کند چه کسی انجام داده است.

* من به آقای حداد اتهام دروغ‌گویی وارد می‌کنم؟ پس همین جا ایشان را دعوت به مناظره می‌کنم، امیدوارم آقای زاکانی با ایشان صحبت کنند و مناظره برگزار شود. همین جا از سخنگوی شورای نگهبان نیز دعوت می‌کنم تا معلوم شود که شورای نگهبان با نظارت استصوابی چه کرده است؟ آنجا مشخص می‌شود چرا مکاتبات ما منتشر نشد؟

* چرا آنقدر خودی و غیرخودی می‌کنید؟ باورتان شده که شما فقط حقوق دارید و به هرکس می‌خواهید تهمت بزنید. از اول مناظره تا آخر هرچقدر خواستید اتهام زنید. ملت بشمرند تهمت‌ها را، هرچند اگر از ایشان بپرسند می‌گویند من که تهمت نزدم، تاج‌زاده بود که تهمت می‌زد.

* ما برابر هستیم، آنقدر رشد کرده‌ایم که قاطع بگوییم فردی هستیم مثل بقیه و حق ویژه‌ای نداریم.

* چطور می‌شود یک انتخابات را گفت که مخدوش است، اما در مورد یک انتخابات دیگر نمی‌شود حرفی زد؟

* اگر حرفی به آقای جنتی زده شود توهین به نظام است، اما هرکس هرچه بخواهد می‌تواند به آقای خاتمی و کروبی و موسوی بگوید؟

* ببینید به خاطر یک بار مجوز ندادن به ما چند بار گفت دیکتاتور، درحالیکه ما تمام تظاهرات‌ها را مجوز دادیم و فقط آن یک بار بود که آن هم به دلیل عدم تامین امنیت مجوز ندادیم.

* یک بار هم الله‌کرم آمد و نامه داد که اگر فردا طرفداران کرباسچی به خیابان آمدند ما می‌زنیم‌‌شان، به الله کرم گفتم من این نامه را ندیدم چون اگر کاری با آنها بکنید پدرتان را در می‌آورم. بروید جای دیگر من مجوز نمی‌دهم چون قطعا درگیری می‌شود، اگر می‌خواهید روز دیگر و یا جای دیگر مجوز می‌دهم که قبول نکردند.

* نامه را بردند و رفتند و تظاهرات را هم برهم نزدند. در کل سال‌ها، از جمله ۸۸ بحث داشتم با بازجوها که چرا اجازه تظاهرات نمی‌دهید، گفتم اجازه بدهید یک تظاهرات برگزار شود تا مطمئن شوید حتی تا عوارضی کرج هم برسند کسی تخریب نمی‌کند. گفت نمی‌دهیم، گفتم چرا، گفت یک سوت می‌زنید یک میلیون نفر می‌آیند.

* کسانی که هیچ حقی برای مخالف قائل نیستند، می‌شوند آزادی‌خواه و ما می‌شویم دیکتاتور. این نگاه دوگانه به کشور آسیب می‌زند.

* در خصوص تایید صلاحیت ملی مذهبی‌ها از دفتر رهبری تماس گرفتند که چرا این افراد تایید شده‌اند. من یک گزارشی تهیه کردم و در مکاتباتم آوردم. گفتم قبل از اینکه ما سر کار بیاییم، هیات نظارت شهر تهران، استان تهران، ...شورای نگهبان، شش مرجع صلاحیت تعدادی از این افراد را تایید کردند که خودشان نیامدند.

* گفتم این ماجرا برای سال ۷۴ بود، حالا سال ۷۸ است، چر آن زمان کسی به فکر نامه امام نیافتاد، چرا کسی نگفت امام را قبول دارید یا خیر؟ از آن طرف، می‌گویم من در جلسه شورای سه‌شنبه شورای عالی امنیت بودم، ایستادیم گفتیم نیروی انتظامی می‌تواند امنیت را تامین کند.

* اصلا قبول، ما یک بار به ناحق به شما اجازه ندادیم تا تظاهراتتان برگزار شود، شما که بارها اجازه ندادید اسمتان چیست؟

* دادگاه‌ها که جدیدا شاهکار شده، به آقای دکتر خاتمی و شکوری‌راد گفته‌اند، شما که پزشک هستید به چه حقی در سیاست دخالت می‌کنید؟

* ما زندانیانی که مورد ضرب‌و‌شتم قرار گرفته بودیم یک نامه نوشتیم، از بند انفرادی مارا خواستند، آنجا دیدیم که بازپرسی نشسته و برگه‌ای گذاشت، گفت این نامه زندانیان دست جمعی هست، دیدم متهم شده‌ام، گفتم ما شکایت کردیم که شکنجه شدیم، ما از قوه قضاییه دادخواهی کردیم، الان چه شده است؟

* شکایت کردیم ما را شکنجه کردند، رسیدگی شد؟ بعد می‌گویند قانون! از مشفق شکایت کردیم، ۷ نفر از کسانی که امضا کردیم، یک نفر نایب رئیس مجلس بود، وزیر، سخنگوی دولت، می‌خواهم بگویم افراد همه شناخته شده بودند که شکایت کردند، اما چه شد؟

* مشخص است که وقتی یک کارگر ساده می‌گوید شکنجه شده‌ام، چه بلایی بر سرش می‌آید.

* در مورد شخصیت‌ها، چیزهایی را برحسب عقل می‌پذیریم و جاهایی خیر، اما فرق در نفاق است.

* من به صراحت می‌گویم، بعضی جاها به رهبری و بنیانگذار انقلاب نقد دارم، اما در مورد شما، وقتی امام به صراحت می‌گوید نظامیان وارد سیاست نشوند، شما شروع می‌کنید به توجیه.

* در مورد صحبت‌های سردار مشفق، می‌گوید «نظام ۱۸۰ فرصت برای اینها فراهم کرده بودند و می‌توانستند در یک رقابت به ۱۸۰ کرسی در مجلس دست پیدا کنند. این برای مجلس هشتم است. البته من یادم هست ۱۳۰ نفر و خیلی از نیروهای اصلی رد شده بودند.» این یعنی مهندسی انتخابات و به سخره گرفتن شعارهای انقلاب.

* همین جا اشاره کنم در خصوص فساد. یکی از مشکلات جامعه ما که فساد گسترش پیدا کرده، ضعف مفرط قوه قضاییه و آلوده شدن بخشی از این قوه به فساد است.  یک بخش هم انتخاب افراد سیاسی در این قوه است، اگر بین قضات شایسته، افرادی انتخاب شوند بخشی از مشکلات حل می‌شود.

* تا وقتی که مطبوعات مستقل در جامعه شکل نگیرد، تا وقتی که افشاگران فساد، امنیت نداشته باشند و مانند یاشار سلطانی زندان نیفتند و همه اسامی برده نشود هیچ اتفاقی برای ریشه‌کن شدن فساد رخ نخواهد داد.

* دوتا نظر سنجی انجام ‌شده بود که نتیجه معلوم بود، از قول آقای زاکانی می‌خوانم؛ طبق نظرسنجی وزارت کشور و اطلاعات، انتخابات به دور دوم کشیده می‌شود.

* متن سردار جعفری فرمانده سپاه هم این است که خط قرمز نیروهای انقلاب، نیروهای مخالف ارزش انقلاب است که در دوران دوم خرداد نفوذ کرده بودند، نباید دوباره به قدرت برسند. همه نگران بودند که اگر با همین شیب ادامه پیدا کند انتخابات دو مرحله‌ای می‌شود، هنوز بسیاری از علما و خواص ابهام و اعتراض دارند.

* در تهران، نظر سنجی ما در کوشک می‌گفت که میرحسین موسوی ۵۳ درصد رای دارد و مابقی نماینده‌ها باهم، ۴۷ درصد رای در تهران داشتند. همیشه نتیجه انتخابات ایران همان نتیجه‌ایست که در انتخابات تهران است، و انتخابات ۸۸ تنها انتخاباتی بود که این اتفاق نیفتاد.

* مرتب می‌گویند آمریکا گفته رنگ سبز ... متوجه نیستند که آقای موسوی آنقدر فهم داشت که مثلا رنگ قهوه‌ای انتخاب نکند که کسی نگوید کار آمریکا است. همین چیزی که سردار مشفق می‌گوید، از دید بسیاری از اصلاح‌طلبان اگر میرحسین موسوی سر کار بیاید مشکل ما با آمریکا حل نمی‌شود بس که ضدآمریکا است. جالب است وقتی حرف آقای حداد می‌شود، مرتب می‌گویید تقوا پیشه کنید، علیرغم اینکه ایشان این همه تریبون دارد و می‌تواند جواب دهد. اما این همه سال علیه میرحسین موسوی صحبت کردید، یک بار به او تریبون ندادید. اینقدر معیارها دوگانه نداشته باشید.

* ما مفتخر هستیم که سالم‌ترین و پاک‌ترین دولت پس از انقلاب دولت میرحسین موسوی و محمد خاتمی بوده و هست. از سال ۸۴ تا ۹۲ تمام نهادهای انتخابی و انتصابی دست اصول‌گرایان بود و فساد سیستماتیک شد.

* از این شعارها ندهیم، فساد خیلی زیاد است که ریشه‌ی آن نیز بر می‌گردد به نظارت استصوابی که انسان‌های درست را کنار می‌گذارند و نمی‌گذارند یک مدرس وارد مجلس شود. در مورد قوه قضاییه هم که دوستان سکوت مطلق می‌کنند.

* چرا دروغ می‌گویید؟ تحریم چه ربطی به ۸۸ دارد، از وقتی که آقای احمدی‌نژاد آمد تحریم‌ها شروع شد. همانها که گفتند تحریم‌ها کاغذ پاره است، حالا طلبکار هستند.

* در مورد آشوب هم که هروقت کشور آرام است انصار حزب الله کشور را برهم می‌زند. چه کسی به سفارت انگلستان و عربستان حمله کرد؟ او هم پسر عمه من بوده است؟

* در این کشور انتخاباتی برگزار شد که عده‌ای اعتراض داشتند. دوباره می‌شد انجام شود. می‌گویید، میرحسین موسوی تریبون یک طرفه می‌خواست، خب چه اشکال داشت؟ می‌گذاشتید نیم ساعت یا یک ساعت حرف بزند، بعدش یکی را می‌گذاشتید و ده ساعت نقدش می‌کردید.

* مگر به همین مهندس موسوی قبل از انتخابات وقت ندادید صحبت کند؟ خب بعد از انتخابات هم صحبت می‌کرد. شما هم گفتید، چه اشکالی داشت این مناظره می‌رفت در سیما! ما هم بهتر صحبت می‌کنیم.

* سردار جعفری می‌گوید دستگیری‌های گسترده توسط دستگاه‌های امنیتی، مقابله‌های گسترده نیروهای بسیج و ... با معترضین.

* دوبار صحبت شد با مهندس موسوی که من بعد از زندان فهمیدم، یک بار عسگراولادی رفته پیش مهندس و آقای موسوی می‌گوید، هیات حل اختلاف راه بیاندازید، نام هم می‌برد از تعدادی بی‌طرف که طرفین هم آنها را قبول دارند، عسگراولادی هم خوشحال شد و رفت مطرح کرد، اما بعد از آن گفتند نمی‌شود.

* مهندس یک پیشنهاد دیگر هم که داده که یک طرف دعوا شورای نگهبان است، حل دعوا را ارجاع ندهید به شورای نگهبان، ۶ نفر از اعضای شورای نگهبان به نفع یک کاندیدا موضع گرفتند. هیاتی را مشخص کنید، یک مرجع بی‌طرف که هر دو گروه قبول داشته باشند، دیگر آشوب هم نمی‌شد.

* گفته‌اند هرچه می‌گوییم بگو چشم وگرنه سرکوب می‌شوید او هم قبول نکرد.

* مردم بدانند مهندس موسوی چقدر نجیب است، دوبار در سال ۷۶ و ۸۴ می‌خواست نامزد ریاست جمهوری شود. در هر دوبار اگر می‌آمد بدون تردید رئیس جمهور شده بود.

* حتی قبل از آقای خاتمی رفتیم به سمت مهندس موسوی چون مطمئن بودیم ایشان رئیس جمهور می‌شود.

* یک کلام پیغام از دفتر رهبری آمد که ایشان مصلحت نمی‌داند، کشید کنار، کلامی حرف نزد.

* چه کسی حاضر است ریاست جمهوری را بگذارد کنار و کلامی حرف نزد، علتش هم این بود می‌گفت می‌خواهیم کار کنیم نمی‌خواهیم بجنگیم.

* سال ۸۸ رهبری عملا از آمدن ایشان استقبال کرد، اما چه اتفاقی افتاد؟ یک مرتبه دیدیم رهبر می‌گوید شکست احمدی نژاد شکست من است؟ همه بسیج شدند برای احمدی نژاد. رهبر باید فراتر از نامزدها حرکت کند، در همان انتخابات وقتی احمدی نژاد گفت باید انتحاری عمل کنیم، رهبر در دهنش باید می‌زد، اینکه فوتبال نیست گل بزنی تمام شود بروی.

* فقط گفتن رهبر گفته است اسم نبر که او هم اسم برد، گفت آمده دزدگیر ۸۸ راه بیاندازم.

* مهندس موسوی چنان پاک است که مخالفان هم نمی‌توانند بگویند دزد است و هنوز زاکانی هم جرات ندارد بگوید دزد است.

* این آدم اعتراض دارد، فرق مهندس موسوی با حداد عادل در این است، حداد عادل می‌داند دروغ می‌گوید و می‌گوید تقلب شده است و مهندس موسوی باور دارد که تقلب شده است. فرض کنیم تقلب نشده است، اما باور دارد تقلب شده، چه کارش باید بکنیم؟ سرکوب باید بشود؟ همین اقای جنتی آقای زاکانی از او بپرسد که نظر شما در مورد انتخابات سوم و ششم مجلس چیست؟ آیا نمی‌گوید تقلب شده است؟ چرا هیچ کس به او نمی‌گوید این خیانت است؟

* به جای دستگیری گسترده کار دیگری می‌کردید. شما به دنبال کودتا بودید. به دنبال خفه کردن ما بودید. این روزنامه ایران است نوشته «شناسایی تاجزاده و امین زاده در میان یازده متهم امنیتی». ما چه کار کردیم به جز فعالیت در ستاد مهندس موسوی. بعد روزنامه دولت فردای انتخابات باید این را بنویسد.

* با این بازجوها بحث داشتم می‌گفتند ما برده بودیم، می‌گفتم پس چرا رفتار شما کودتایی بوده است. اگر رفتار کودتایی نبود، چرا احکام بازداشت زودتر صادر شده بود، چرا اینترنت بسته شده بود؟ چرا اس ام اس‌ها را قطع کردید. چرا عصر روز جمعه به ستاد ما حمله کردید؟ کدام ستاد پیروزی عصر انتخابات به ستاد شکست خورده حمله می‌کند؟ چرا خبرگزاری ایرنا مطلب زده که تاجزاده و امین زاده دستگیر شده‌اند؟

* اولین تظاهرات جمعه عصر در مقابل ستاد قیطریه انجام شد. مردم آمده بودند مقابل ستاد چون شنیده بودند که به ستاد حمله شده است.  ما البته عادت داشتیم دوم خرداد هم به ستاد ما حمله کردند اما این بار فرق داشت مردم آمده بودند تا از رای خود دفاع کنند. همه را هم که بازداشت کردند. مگر کودتا کرده بودید که اینطور رفتار کردید؟ چرا می‌ترسید از مردم؟

* اصلا قبول، آقای زاکانی! مردم با شما هستند و ما فریبکاریم، چرا نسبت شما با انتخابات آزاد نسبت جن و بسم الله هستند؟ چرا در مقابل نظارت استصوابی نمی‌ایستید؟ همین آقای زاکانی هم اگر کمی جلو برود حذفش می‌کنند. زیرا همه باید تابع باشند. این فساد را در این کشور نظارت استصوابی به وجود آورده است.

* همه باید تابع باشند اگر غیر از این باشد همه باید بروند کنار، دست به دست هم دیم این مشکل را حل کنیم آنوقت ببینیم می‌توانیم با فساد و بیکاری و ...مبارزه کنیم یا خیر؟

* عده‌ای بر این اعتقاد بودند که تقلب شده است. اعتقادشان هست. می‌خواهید سرکوب کنید یا روش دموکراتیک در پیش بگیرید.

* در زندان هم گفتیم، یک کمیته بی‌طرف انتخاب کنید، بررسی کند. یک طرفه نمی‌شود که قضاوت کرد. ما صد در صد مزدوران آمریکا هستیم و هرچه گفتند باید بگویید باید بگوییم چشم.

* پیشنهاد مناظره درست بدهید، مناظره آقای خاتمی با نظری یعنی مناظره هوا شدن، انگار که من بگویم می‌خواهم با رهبری مناظره کنم.

* خیلی در مورد فتنه صحبت می‌کنند، سرکوب استبداد و خفقان و به دنبالش انفجار. زمانی بحث این بود که اطلاعات را بدهند به سپاه که رهبری مخالفت کرد.

* بسیج بحثش بود که به سپاه بدهند یا خیر که آنهم خطرناک بود و انجام نشد. این مسیر که در آن سردار مشفق در می‌آید که می‌گوید چطور مقابل مهندس موسوی ایستادند.

* اختلاف داریم، خطا داریم، ما هم ثابت کردیم شکست بخوریم می‌پذیریم. من در شورای دوم باختم اما زنگ زدم و تبریک گفتم. این شمایید که نمی‌پذیرید.

* جامعه ما از ضعف مدیریت و فساد و آسیب‌پذیری در مقابل خارج در رنج است. باید فکر اساسی برای کشور انجام دهیم.

* یکی از کارهای خوب اصلاح قانون اساسی است که امام هم گفتند در زمان خودشان. بهتر است که اصلاحاتی در قانون اساسی صورت بگیرد.

* به نظر من یکی از اصلاحات می‌تواند زمان‌بندی رهبری باشد که هم خود رهبری هم زیر مجموعه‌ها قانونمند و پاسخگو باشند.

* قوانین مشخصی باید بیاید. نیروهای نظامی به پادگان برگردند. انتخابات آزاد تضمین شود نه اینکه آقای جنتی انتخاب کند.

* قوه قضاییه و شورای نگهبان باید غیر سیاسی شوند. امکان تحقیق و تفحص در تمام نهادها وجود داشته باشد.

* به این ترتیب می‌توانیم راه را برای شفافیتی که در جامعه حاکم شود باز بگذاریم و هیچ‌کس از هیچ جناحی نتواند دیکتاتوری کند. اگر در این زمینه بتوانیم موفق شویم، صداوسیما هم از این شرایط خارج شود.

* بعید می‌دانم هنوز کسی باور داشته باشد که با بگیر و ببند می‌تواند جامعه را اداره کند.

* ما با این اصلاحات می‌توانیم مشکلات را حل کنیم و هنوز هم در مورد ۸۸ می‌توانیم یک مرجع حقیقت‌یاب بعد از ده سال تشکیل دهیم و این کمیته ارزیابی کند، و در هر سطحی به نتیجه رسید که خطا شده من شخصا می‌پذیرم.

* به تجدیدنظر در سیاست خارجی هم نیاز داریم. تا پیش از انقلاب اسلامی نمونه نداریم از کشورهایی که جهش اقتصادی داشته باشند و همه از قبل بوده است و در این چند سال چند کشور توانستند. در ارزیابی، این کشورها، سیاست خارجی تنش‌زدا نقش پررنگی دارد. در این چارچوب می‌توانیم سیاست خارجی را در خدمت توسعه اقتصادی قرار دهیم.

* جهت‌گیری کوتاه‌مدت ما باید تحریم‌شکنی باشد، عین همان برجام، تلاش کنیم مشکل را حل کنیم، اگر به نتیجه برسیم که الحمدالله و اگر نرسیدیم جامعه می‌پذیرد تلاش خود را کرده و غفلت نکرده‌ایم اما آمریکا زور می‌گوید و ما نتوانسته‌ایم.

* سوال خبرگزاری فارس از مصطفی تاجزاده: «شما و آقای خاتمی بارها در سال ۸۸ اعلام کردید، عملا تقلب منتفی است با وجود این شما ادعای تقلب کردید»:

* آقای هاشمی نقل کرده، آقای رضایی آمده است پیش من می‌گوید ۸ میلیون تقلب شده است. آقای رضایی وقتی اعلام می‌کند تقلب شده، حتما دلایلی داشته است. حتی آقای قالیباف، سلیمانی و لاریجانی فکر می‌کردند که نتیجه این نیست.

* یک ابهامی بوجود آمده، چرا با سرکوب می‌خواهیم مشکل را حل کنیم. آقای جنتی هم معتقد هست نمایندگان مجلس ششم درست نبودند، خب نظرش این است چه کار می‌توانیم انجام دهیم.

* یک جای کار می‌لنگید، اگر مشکلی وجود نداشت، رقیبی برده بود به ستاد گروه بازنده حمله می‌کند؟

* دوستان فکر می‌کنند مشکل فقط مهندس موسوی و آقای کروبی هستند اما فقط این نیست. میلیون‌ها نفر احساس می‌کردند به رای‌شان بی‌احترامی شده و خوانده نشده، احساس همگانی این بود که رای مهندس موسوی همان رای تهران بوده است.

* اگر حتی هیچ سندی نداشته باشیم جز سخنان سردار مشفق، این انتخابات باید باطل می‌شد.

* تعداد زیادی از مردم مساله داشتند، باید به خواست مردم توجه می‌شد. برخورد جمهوری اسلامی با این انتخابات برخورد دموکراتیک نبود. چرا روش سرکوب را گرفتید؟ چرا جامعه به سمتی رفت که مردم سرکوب شوند؟

* چرا همین مناظرات را سال ۸۸ نگذاشتید؟ چرا ما را بردند زندان؟ ما را گرفتند تا تظاهرات نشود؟ خب همین مذاکرات در سال ۸۸ شکل می‌گرفت.