جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 18.04.2016, 7:41

از‌‌ همان آینده...


کامبیز گیلانی

راه به گونه‌ای دیگر
با تو سخن می‌گوید.
هوا با زمین بیگانه است
از کنارت کسی نمی‌گذرد.
صدای آشنای پرنده
خیالی است
که کسی به یاد نمی‌آورد.
رودی نیست
اگر رنگی چشم تو را
به خود بخواند،
دوستش نیست
از روی عادت است.
پیش رویت
درخت‌ها می‌افتند
کودکان غرق می‌شوند
تن‌ها زخمی می‌شوند
همه جا...
در اتاق‌های بسته
در کوچه‌های خاطرات تو
در خیابان‌های آرزو
در کلاس‌های پر از امید.

من
از آینده می‌آیم
از‌‌ همان
که هیچ نقشی
در ساختن آن نداشته‌ام.
همان
که خواهد سوخت.
نه سلامی نه درودی
نه انتقادی
نه خاطره‌ای از آزادی
عشق... رفاقت...
آنچه هست
تصویر زندگی در آینه.
پایان اندیشه
سقوط انسان...
تباهی عاطفه.

امروز
هنوز فرصتی هست
هنوز می‌شود آرزو کرد.
درختان ایستاده‌اند
و
روشنی را تاریکی
هضم نکرده است.
از آن آینده که من می‌آیم
آن قدر فاصله‌ای نیست
امروز
می‌شود خرابش کرد.
هنوز حرفی برای گفتن
گوشی برای شنیدن
و
نگاه عاشقانه‌ای
برای هدیه دادن
باقی مانده است.
راه می‌افتم
و
در امتداد افق
خورشید را دنبال می‌کنم
تا
آن همه رنگ را
در تار و پود وجودم
بنشانم
و
آن آینده را...




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024