جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 25.05.2011, 21:38

هفت  چرخ  کبود ...


پيرايه يغمايی

نه برکه‌ام که بميرم، که جان زنده‌ی رودم
بريده‌ام سر ِ خود را، به قبله گاه سرودم

ز حجم مُرده‌ی برفی، روانه‌ام به شگرفی
ز خويش تا که گذشتم، گذشته‌ام ز رکودم

خروش روشن آبم، به رنگ پای شتابم
گشوده‌ام چه گره‌ها، ز بند بند وجودم

در اين گذار گران سر، ز ناکسان به مکرر
چه نازها که کشيدم، چه هرزه‌ها که شنودم

ولی ز پا ننشستم، از اين و آن نشکستم
ستيزه کردم و سر را، به سنگ حوصله سودم

به راه عشقم و دانم، درنگ را نتوانم
که نيست گوش مجالی، به گفتگوی حسودم

سرود رفتن و رفتن، نشسته روی لب من
شتاب شد همه تارم، گذار شد همه پودم

بر آن سرم که سبک پا، رسم به آبی دريا
که تا رسانم از آنجا، به آفتاب درودم

تو آفتاب جهانی، که پرده پرده توانی،
به سادگی گذرانی، ز هفت رنگ کبودم

بر اين تبار زمينی، بتاب تا که ببينی
چگونه باز به سويت، حرير بال گشودم ...


.(JavaScript must be enabled to view this email address)




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024