چهارشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۴ -
Wednesday 2 July 2025
|
ايران امروز |
سهراب سپهری به زیباترین شکل ممکن حال این روزهایمان را با واژههایش به تصویر کشید، وقتی گفت: «و گیاهان را در نور، و گیاهان را در ظلمت دیدم. جانور را در نور، جانور را در ظلمت دیدم. و بشر را در نور و بشر را در ظلمت دیدم.» ما در ظلمت بشر به تاریکترین شکل ممکن جاماندهایم و تاریکی این روزهای سخت چنان کورمان کرده که توان دیدن جانور را در نور نداریم. همین ظلمت و تاریکی گسترده، بستری را فراهم کرد تا به خود جسارت و اجازه جان ستاندن از جانداران را بدهیم. قتل وحشیانه سگهای کهریزک تنها نمودی کوچک از رفتار انسانهایی بود که نور و روشنایی را فراموش کردهاند. تحلیلهای روانشناختی این ماجرا نمودی واضح دارد. انسان دچار بحران شده است. انسان در روزگاری وارد بحرانی گسترده شده که به شکل ملموسی هر لحظه با خشم و خشونت گسترده در زندگی خود مواجه میشود. ما هر روز به عریانترین شکل ممکن در حال تماشای خشونت علیه بشریت هستیم. همین روند شاید موجب افزایش نمود رفتار خشونتآمیز در جامعه شده است.
روزهای اخیر فریاد فعالان حقوق حیوانات درباره آنچه به عنوان کشتار زجرآور سگهای کهریزک شاهد بودیم حسایت جامعه پیرامون چنین عملکردهای خشونتآمیزی را به نمایش گذاشت. تب حمایت از حقوق حیوانات باری دیگر در جامعه گسترش پیدا کرد و شبکههای اجتماعی از توئیتر تا اینستاگرام باری دیگر بستر درددلهای خودمانی پیرامون این ماجرا شد. هرچند تعدادی از شهروندان نیز پا را از فضای مجازی فراتر گذاشتند و در دنیای واقعی ایستاده مقابل شهرداری مطالبات خود را مطرح کردند. هرچند این مجال فرصت مناسبی برای نقد شیوه مطالبهگری در جامعه نیست، اما خوب است بدانیم نشستن پشت صفحه مانیتور در امنترین و آرامترین نقطه منزل و مدام گفتن از حقوق حیوانات، حقوق کودکان و حقوق زنان گره کوری را باز نمیکند. ما به عنوان شهروندان جامعهای که دچار خشونت گسترده شده خود در گسترش ویروس خشونت نقشآفرینی میکنیم.
تزریق مرگ
ماجرای تزریق سم و اسید به سگهای کهریزک تنها گوشهای از خشونت عظیم انسان علیه بشریت و علیه همه جانداران است. انسانشناس معروف دکتر آلبرت شوایتزر میگوید: ۹۰ درصد از جنایتکاران در کودکی از شکنجه دادن و کشتن حیوانات لذت میبردند که این موضوع در فایلهای قتلهای زنجیرهای توسط کارشناسان تایید شده است. تحقیقات دیگر در کشورهای مختلف نیز موید این موضوع است که بیشتر قاتلان زنجیرهای یا افرادی که رفتارهای خشونتآمیز در مقابل همنوعان خود داشتهاند در کودکی و نوجوانی و حتی بزرگسالی مبتلا به جنون حیوانآزاری بودهاند.
به همین دلیل در کشورهای توسعهیافته این رفتار جرم تلقی شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است، چرا که این اعمال میتواند نشانههای اولیه بیماری سادیسم باشد که در صورت پیگیری و درمان نشدن میتواند موجب فجایع انسانی و ناامنی در آینده شود؛ رفتاری که متاسفانه بسیاری از ما طی زندگی خود حداقل چند باری شاهد بودهایم یا کسانی را دیدهایم که با افتخار از آن تعریف کردهاند. بچههایی که گربه را از دم مانند وزنهای میچرخاندند و پرتاب میکردند. روی موشها نفت میریختند و آتش میزدند تا فرار هراسانگیزش را به تماشا بنشینند.
عینی شدن خشونت در جامعه
از آنجایی که چنین عملکردی به شکل عریان در جامعه زنگ خطری جدی است، چرایی چنین روندی اهمیتی بسیار جدی دارد. علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس تربیتی درباره افزایش خشونت در جامعه به «جهان صنعت» میگوید: واقعیت این است که نمیتوان قاطعانه و با مدارک مستند علمی گفت خشونت الزاما در جامعه افزایش پیدا کرده. اما به قطع میتوان گفت خشونت این روزها به مدد شبکههای اجتماعی و رسانهها مرئی و ملموس شده است. از همین رو باید به این موضوع توجه داشت که میزان دیدن خشونت را نباید با افزایش آن یکی بدانیم. حال آنکه با نگاهی موشکافانهتر و دقیقتر میتوان گفت نه تنها خشونت این روزها مرئیتر از گذشته شده بلکه افزایش نیز پیدا کرده است.
یزدی در ادامه با تاکید بر اینکه خشم فروخفته به دلایل گسترده و گوناگونی افزایش پیدا کرده ادامه داد: یکی از دلایل اصلی افزایش این میزان از خشم فروخفته در جامعه به طور قطع مسائل و مشکلات اقتصادی است. افزایش آسیبهای اقتصادی همواره به اخلاق جامعه ضربه وارد کرده و آن را دچار بحران میکند. فراموش نکنید این میزان از خشم باید در کانالی مناسب تخلیه شود. عدم تخلیه آن در مسیر مناسب منجر به بروز و نمود آن به شکل پرخاش در جامعه خواهد شد که موضوعی بسیار جدی و خطرناک است. البته نمود خشم به شکل پرخاش روندی کاملا طبقاتی است. از همین رو در طبقات اجتماعی مختلف به اشکال متفاوت نمود پیدا میکند.
خشونت در متن خانواده
از سوی دیگر این جامعهشناس با اشاره به فاجعه سگکشی کهریزک افزود: اگر به ضلع طبقاتی بودن خشونت در جامعه توجه کنید به روشنی خواهید دید که ایجاد آزار و اذیت و آسیب رساندن به دیگران در منطقهای که سگکشی رخ داد به اشکال دیگر نیز ملموس و قابل مشاهده است. افراد جامعه در اقشار فرودست به شکلی عریان و ملموس اعضای خانواده، دوستان و هممحلهایهای خود را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. این آسیب اما حاصل بحرانهایی بسیار جدیتر است. از همین رو باید توجه کرد خشم و پرخاشگری خود معلول ماجرای برخاسته از بحرانهای جدی به مانند فقر و مشکلات اقتصادی است.
اما از آسیبهای خانوادگی و بحران در خانواده هم نباید گذر کرد. یزدی بر این باور است که وجود خشونت در متن خانواده موضوعی خطر آفرین است. مواجه شدن مدام کودک با پرخاشگری والدین و در گام بعدی خشونتهای مدام در مدرسه روندی خطرآفرین است. این روند در صورت تکرار فرد را تبدیل به انسانی پرخاشگر و خشن میکند. بازگشت دوباره او به چرخه جامعه تکرار خشم را رقم میزند. متاسفانه در حال حاضر خشونت و پرخاشگری شکلی عادی در جامعه گرفته است. برای مثال افرادی که به عنوان حامیان حقوق حیوانات در مقابل شهرداری تجمع کردند هر چند هیچ عمل خشونتآمیزی نداشتند اما در نهایت با رفتاری خشونتآمیز با آنها برخورد شد. از سوی دیگر این افراد که خود تلاششان انجام رفتاری انسانی بود با جملاتی خشونتآمیز مطالبات خود را بیان میکردند.
پیکری زخم خورده
نگاه به جامعه در جایگاه پیکری یکپارچه شاید پرسشهای گستردهای را پاسخ دهد. ماجرا فقط آسیب رساندن مدام به حیوانات نیست. ما هر روز خود را به عنوان گونهای از جانداران کره زمین به ضیافت بحران و خشونت دعوت میکنیم. این خشونت را در صف اتوبوس، صندلیهای مترو، کلاس درس و حتی بر سر سفره غذای خانوادگیمان میتوانیم به روشنی تماشا کنیم. چند بار در روز صدای بوقهای ممتد پشت چراغ قرمز امانتان را میبرد یا حتی کودک ۵-۴ سالهتان را تبدیل به سوژه جذاب شبکه اجتماعی تان میکنید. بگذریم که هر صبح کافی است پیچ رادیو را باز کنید تا آمار آخرین کشتههای تصادفات جادهای یا غرقشدگان در دریا و دریاچه را بشنوید. این زندگی خشونتآمیزی است که ما برای خود رقم زدهایم و هر لحظه خود قربانی خود میشویم. روشن است در چنین شرایطی دیگر قدرت انساندوستی یا احترام به هر موجود زندهای را نخواهیم داشت.
سلاخخانه انسانیت
میتو ریکار، متخصص ژنتیک سلولی و نویسنده کتاب «در دفاع از حقوق حیوانات» مساله برخورد وحشیانه با حیوانات را به درستی مورد بررسی قرار داده است. او در مصاحبه تفصیلی خود با روزنامه «لیبراسیون» از ایدههای خود در دفاع از حقوق حیوانات چنین میگوید: ما با وجود شگفتیهایی که در دنیای حیوانات احساس میکنیم، کشتاری در ابعاد عظیم مرتکب میشویم. هر سال شصت میلیارد جانور خاکزی و هزار میلیارد جانور آبزی را برای مصارف خود میکشیم. این یعنی دو میلیون جانور در هر دقیقه. یعنی که ما هر هفته به تعداد کل انسانهایی که در تمام جنگها در کل تاریخ بشر کشته شدهاند حیوان و جانور میکشیم! ما به پیشرفتهای خیرهکنندهای در تمدن دست یافتهایم (مثل ممنوع کردن بردگی و شکنجه و صدور «اعلامیه جهانی حقوق بشر»)، اما دستکم هنوز کارهای زیادی باید برای رفع کردن یک نقیصه اخلاقیِ مهم انجام بدهیم، یعنی به تمایل مشترک همه موجودات دارای احساس و آگاهی برای گریز از درد و رنج و حفظ بقای خود احترام بگذاریم، از جمله حیوانات. نکته دیگر این است که، این کشتارهای انبوه و این قتلعامها و پیامد آنها، یعنی مصرف بیش از حد گوشت در کشورهای مرفه، به تشدید گرسنگی در سطح دنیا منجر میشود.
ریکار همچنین معتقد است این عملکرد انسان بسیار خطرناک است. همچنین در مراحل بعدی عدم توازن زیستمحیطی را افزایش میدهد و به سلامت انسان هم آسیب میرساند. تاثیر سبک زندگی ما بر زیستسپهر (بیوسفر)، با توجه به نرخ کنونی ناپدیدی انواع و گونههای جانوری، دارد ما را به ششمین مرحله انقراض گونههای جانوری از آغاز شکلگیری حیات روی کره زمین میرساند: در سال ۲۰۵۰، سی درصد از کل گونههای جانوری از روی کره زمین محو خواهند شد و این روند در همین حد هم متوقف نخواهد ماند.
بعضی وقتها ما چنان از حیوانات خانگیمان مراقبت میکنیم که انگار بچههای خود ما هستند، بعضی وقتها حیوانات دیگری را به خاطر لذت خودمان شکار میکنیم و میکشیم، بعضی وقتها هم با پوست آنها لباس درست میکنیم و با ناز و کرشمه میپوشیم. ما به نوعی اختلال معرفتی مبتلا هستیم و در نتیجه چنان نقش خود را در این موقعیتهای مختلف عوض میکنیم که انگار اصلا اتفاقی نیفتاده است، انگار که همه این موقعیتها گزینههای بیخطر و بیزیانی بودهاند، در حالی که برای خود حیوانات، این مساله، مساله مرگ و زندگی است. به همین دلیل، ما دچار یک ازهمگسیختگی و اسکیزوفرنیِ اخلاقی شدهایم.
برخی گفتهاند که اگر ما انسانها گوشت حیوانات را نخوریم و به آنها درد و رنج نرسانیم، «انسانیت» خودمان را انکار میکنیم یا به عقیده برخی دیگر، «آن بخش حیوانی وجودمان» را انکار کردهایم. اما توحش زمانی آغاز میشود که به این حیواناتی که پیشاپیش درد و رنج غیرقابل تصوری را در سلاخخانهها متحمل میشوند و همین طور در جاهای دیگری که مورد بهرهکشی قرار میگیرند، درد و رنج بیشتری برسانیم. به نظر میرسد منطق و شعور مشترک ما هم به همین مرض مبتلا شده است که سالانه پنجاه میلیون جوجه را در فرانسه روانه چرخ گوشتها میکنیم.
چهارشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۴ -
Wednesday 2 July 2025
|
ايران امروز |
چهارشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۴ -
Wednesday 2 July 2025
|
ايران امروز |
با آبگیری سد ایلیسو در ترکیه اتفاق ناگواری که منطقه مدتهاست انتظارش را میکشید رخ داده است. ما حالا از مرحله هشدار گذشته و درست وسط حادثه ایستادهایم: نه تنها بخش کشاورزی ایران در معرض تهدید است که اقدامات ضد محیط زیستی ترکیه ما را در معرض یک بحران زیست محیطی خطرناک قرار داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، داستان برج بابل یکی از مهمترین داستانهای اسطورهای است. داستانی که در کتابهای مقدس از تورات و انجیل گرفته تا قرآن بازگو شده و هنرمندان، نویسندگان و نمادشناسان را مدتها درگیر معانی پنهان خود کرده است. داستان از این قرار است: مردم که همگی در بابل جمع هستند، برجی بلند میسازند تا به بهشت برسند. خداوند بر آنها خشم میگیرد و عذابی نازل میکند و انسانهایی که همگی به یک زبان حرف میزدند، زبانهای مختلف پیدا میکنند و هر دسته در جایی از جهان سکنا میگزینند.
شاید چند قرن بعد، وقتی دیگر بینالنهرین که خاستگاه اسطورههای این چنینی، تمدنهای باستانی و ادیانی است که اکنون اکثر جهانیان پیرو آنها هستند، دیگر اصلا شبیه چیزی نباشد که حالا هست، از دستدرازی به طبیعت داستانهایی مانند داستان برج بابل تعریف شود. آیندگان، اگر در آتش خشم طبیعت که انسان امروزی آن را برافروخته، نسوزند و نابود نشوند، از ساخت و سازهایی حرف میزنند که به خشکی رودهایی میانجامد که تقریبا هیچ نقل تاریخی درباره بینالنهرین نیست، مگر اینکه نامی از آنها برده شده باشد.
از آتاتورک تا ایلیسو
خبر شوکه کننده بود: ترکیه آبگیری سد ایلیسو را آغاز کرد.
رسانهها این خبر را حدود یک سال بعد از تقاضای عراق از دولت ترکیه که به تعویق آبگیری سد ایلیسو منجر شد، منتشر کردند. حالا درست وسط اتفاق ناگواری هستیم که سالهاست درباره تبعات آن حرف میزنند.
آبگیری سد ایلیسو ادامه اجرای پروژه گاپ است. ترکها ۸۳ سال پیش یعنی در سال ۱۹۳۶ به فکر اجرای طرحی به نام پروژه آناتولی جنوب شرقی یا همان گاپ افتادند. چشمانداز ترکیه برای گاپ ساخت ۱۴ سد روی فرات، هشت سد روی دجله و ۱۹ نیروگاه برقابی است. سد آتاتورک که سال ۱۹۹۲ تکمیل شد اولین سازه بزرگ کامل شده در جریان اجرای گاپ است. این سد پنجمین سد بزرگ جهان است و از نظر تولید برق رتبه سوم جهان را دارد. کارشناسان بر این باورند که ترکیه با ساخت سد آتاتورک روی فرات به بحرانهای شدید محیط زیستی در منطقه دامن زده است. این سد که گنجایش ۴۸ میلیارد متر مکعب آب (حدود نیمی از آب تجدیدپذیر سالانه ایران) را دارد نه تنها عراق، سوریه و ایران را با پدیده شدید گرد و غبار رو بهرو کرده که کشاورزی این کشورها را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داده است. در شرایطی که هنوز دل فعالان محیط زیست و مسئولان دولتی در کشورهای متاثر از فعالیتهای ضدمحیط زیستی ترکیه خون است، این کشور ساخت سد ایلیسو را هم تکمیل کرده و آبگیری آن از مرداد امسال آغاز شده است. ایلیسو سدی است که با گنجایش ۳۰ میلیارد متر مکعب آب روی دجله احداث شده و آبگیری آن بر منابع آبی ایران، بخش کشاورزی و حتی صیادی کشور ما تاثیری مستقیم میگذارد.
مردم منطقه ما ناچار به مهاجرت میشوند. تمدنها رخت برخواهند بست، کشاورزی، شهرسازی و زندگی مردم متوقف میشود. بنابراین یک مسئولیت انسانی، منطقهای و بینالمللی در مقابل این تهدید خطرناک داریم.
دجله و فرات هر دو از ترکیه سرچشمه میگیرند و به سوی کشورهای سوریه، عراق، ایران و سرانجام خلیج فارس روان میشود. آبگیری سد ایلیسو از ورود ۵۶ درصد از آب این رود به عراق جلوگیری میکند. به تبع آن آب کمتری به اروندرود و سرانجام هورالعظیم میرسد. پیشبینی میشود با سدسازی و بستن آب روی عراق و ایران، کشاورزی منطقه رویایی بینالنهرین که از دیرباز خیلیها رویای زندگی در آن را داشتهاند از بین میرود. سدهایی که مانند غولهایی کریه گلوی دجله و فرات را میفشارند بیشک به تغییر اقلیم بیسابقهای منجر میشوند. کارشناسان میگویند آبگیری سد ایلیسو که متعاقب آبگیری آتاتورک رخ داده همه ایران را با پدیده گرد و غبار شدید درگیر میکند.
شمایل یک تهدید خطرناک
«مردم منطقه ما ناچار به مهاجرت میشوند. تمدنها رخت برخواهند بست، کشاورزی، شهرسازی و زندگی مردم متوقف میشود. بنابراین یک مسئولیت انسانی، منطقهای و بینالمللی در مقابل این تهدید خطرناک داریم.»
این اظهارات را دو سال پیش رئیس جمهور در کنفرانس بینالمللی مقابله با گرد و غبار بیان کرد. اشاره حسن روحانی به سدسازیها در ترکیه و افغانستان بود که خطر تغییر اقلیم در ایران، خشکی، مهاجرت، تشدید گرد و غبار و ... را نزدیک کرده است.
در سالهای اخیر خطری که ممکن است برای همیشه اقلیم منطقه را تغییر دهد، بارها مورد انتقاد ایران و عراق قرار گرفته و مسئولان ایرانی، از مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست گرفته تا مسئولان وزارت امور خارجه، مراتب اعتراض خود را اعلام کردهاند.
معصومه ابتکار (رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست) مرداد ۹۶ عنوان کرد: ترکیه سدهای بزرگی را روی رودخانههای دجله و فرات زده است و این کار رودخانهها و تالابهای عراق و سوریه را خشک میکند.
همچنین عباس عراقچی (معاون وزیر امور خارجه) درباره سدسازیهای خطرناک ترکیه عنوان کرده است: آنها ادعا میکنند تبعات زیست محیطی این پروژه را روی کشورهای اطراف در نظر گرفتهاند. در حالی که این ادعای آنهاست و ما نسبت به صحت این ادعا هنوز قانع نشدهایم. از دیگر سو کارشناسان ایران، عراق و سایر کشورهای اطراف، دیدگاههای دیگری در این زمینه دارند.
با وجود اعتراضات گستردهای که به پروژه گاپ شده، نه تنها این پروژه ادامه دارد که آبگیری سد ایلیسو نشان میدهد ترکیه در اجرای این طرح ضد محیط زیستی اصرار و جدیت دارد.
تبعات خطرناک آبگیری ایلیسو
در ایران مهمترین استانی که از آبگیری سد ایلیسو ضربه میخورد، خوزستان است. خوزستان از جمله استانهایی است که سهم بالایی در تولیدات کشاورزی ایران دارد. این استان که زمانی زندگی کردن در آن رویای بسیاری از ایرانیان بود، در سالهای اخیر با مشکلاتی دست به گریبان بوده که به استناد آمار منتشر شده و اظهارات مسئولان استانی و کشوری این منطقه را با پدیده مهاجرت شدید مواجه کرده است. در سالهای اخیر بروز پدیده گرد و غبار در خوزستان خبری بوده که در بسیاری از روزهای سال روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفته است. خوزستان با خشکی بیسابقه و گرد و غباری روبهروست که بیش از هر چیز نتیجه فعالیتهای ضد محیطزیستی همسایگان ایران است.
مسعود اسدی (عضو شورای مرکزی خانه کشاورز کشور و رئیس نظام صنفی کشاورزی استان خوزستان) در گفتوگو با ایلنا میگوید: آبگیری سد ایلیسو قطعا روی دبی آب دجله تاثیر دارد و به تبع آن اروند رود و هورالعظیم نیز از این اقدام دولت ترکیه متاثر میشوند.
او تبعات چنین اقدامی را اینطور توضیح میدهد: کاهش دبی آب دجله و فرات با آبگیری سدهای ایلیسو و آتاتورک منجر به طغیان پدیده گرد و غبار میشود. ما در سالهای اخیر با تشدید پدیده گرد و غبار در استانهای جنوبی کشور مواجه بودهایم و در مقاطعی این گرد و غبار به مرکز ایران هم رسیده است. سدسازی غیرکارشناسی امیدها برای کنترل گرد و غبار را از بین میبرد.
عضو شورای مرکزی خانه کشاورز کشور ادامه میدهد: علاوه بر این کاهش آب در عراق به فقر و بیکاری میانجامد که خود زمینهساز ایجاد نارضایتی و ناامنی در همسایگی ما و تقویت تروریسم است.
او با تاکید بر اینکه بحران زیست محیطی و تقویت تروریسم نتایج محتمل سدسازیهای ترکیه و بستن آب روی عراق و ایران هستند، میگوید: مهمترین تاثیر این اقدام دولت ترکیه تاثیری است که بستن آب دجله و فرات بر کشاورزی منطقه میگذارد و از این نقطه نظر خوزستان نیز تاثیر پذیرفته و کشاورزان دچار مشکل میشوند.
اسدی با بیان اینکه لازم است در این زمینه با همکاری عراق اقدامات عاجل و اساسی صورت گیرد، عنوان میکند: باید وزارت خارجه دیپلماسی فعالی در این زمینه داشته باشد و به صورت حقوقی در سطح بینالمللی حق ایران را بگیرد.
او با بیان اینکه قوانین مشخصی درباره آبهای مشترک وجود دارد، تصریح میکند: برای مثال رود نیل را در نظر بگیرید. این رود از هفت یا هشت کشور آفریقایی میگذارد که همگی بالادست مصر هستند، اما بر اساس معاهدات و قوانینی که وجود دارد ۷۰ درصد آب نیل به مصر میآید.
عضو شورای مرکزی خانه کشاورز کشور با تاکید بر اینکه ترکیه حق ندارد با سدسازی منابع آبی کشورهای منطقه را از آنها بگیرد، خواستار پیگیریهای موثر در این زمینه است.
شکستن مرزهایی ممنوع
اسطورهشناسان میگویند اسطورهها مهم هستند چون در زندگی آدمها ساری و جاری میشوند. اسطورهها در مواردی به ما هشدار میدهند که فلان سرکشی و زیر پا گذاشتن فلان قوانین و بهمان تعهدات، میتواند نتایج ناگواری به بار آورد. برج بابل، برجی که انسان برای غلبه خود بر این دنیا و آن دنیا میساخت، ویران شد چون گذشتن از مرزهایی بود که شکستن آنها ممنوع بود. حالا در همان سرزمینی که انسان باستانی برج بابل را ساخت و عذابش را کشید، سازههایی عظیم ساخته میشوند که بیشباهت به همان برج نفرین شده نیستند. دو سد آتاتورک و ایلیسو به تنهایی قرار است به اندازه حدود تمامی آب تجدیدپذیر سالانه ایران، آب در خود جمع کنند. اقدام اخیر ترکیه، سوریه، عراق و ایران را مستقیما تحت تاثیر قرار میدهد و چه بسا تاثیرات غیرمستقیم بر کل منطقه و جهان داشته باشد. به نظر میرسد نجات کشاورزی و محیط زیست کشورهای منطقه نیازمند همگرایی و مذاکره فشرده درباره طرح گاپ است؛ مذاکرهای که نیاز به دیپلماسی فعال و در صورت نیاز شکایت بردن به مراجع بینالمللی دارد.
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|