iran-emrooz.net | Sat, 06.08.2005, 19:17
عربستان همچنان در ترديد
مای يمانی / برگردان: علیمحمد طباطبايی
 |
شنبه ١٥ مرداد ١٣٨٤
اكنون چنين به نظر میرسد كه يك موج دموكراسی خواهی سراسر جهان عرب را در برگرفته است و حتی حكومتهای سنتی و سلطنتی عربی و شيخ نشينها نيز از تاثير آن بینصيب نماندهاند. در كويت هم اكنون زنان نيز میتوانند به عنوان رای دهنده در انتخابات شركت كنند. در قطر يك برنامهی اصلاحی بلندپروازانه مورد استقبال قرار گرفته است، بحرين تظاهرات گروههای مختلف مردم را تحمل میكند و امارات متحدهی عربی درنظر دارد كه به زودی مطبوعات آزاد را متحقق سازد. ليكن عربستان سعودی همچنان نگران هرگونه تغييری است و به همان وضعيت قبلی خود ادامه میدهد و به اين ترتيب به عنوان مانعی بزرگ و از قرار معلوم تزلزل ناپذير در راه اصلاحات باقی مانده است.
با وجودی كه آل سعود، يا همان خانوادهی حاكم در عربستان زير فشار قابل توجهی برای درس گرفتن از سرمشقهای همسايگان خود قرار دارد، اما مقاومت داخلی در جلوگيری از وارد شدن به چنين مسيری پيوسته بسيار قوی بوده است. به اين ترتيب آل سعود تبديل به موجود افسانهای دوچهره (جانوس) شده است: از يك سو خانوادهی سلطنتی اصلاج طلبان طرفدار دموكراسی را برای آزادی بيان و انتقاد آزاد مورد تشويق قرار میدهد، و از طرف ديگر چنانچه آنها چنين كنند، به زندانشان میافكند.
در ١٥ ماه میدر دادگاهی غير علنی و بدون حضور وكيل مدافع قانونی، سه نفر از اصلاح طلبان ـ علی الدمينی شاعر و روزنامه نگاری مشهور و عبدالله الحامد و متروك الفالح كه هر دو استاد دانشگاه هستند ـ مقصر شناخته شده و به ٣ تا ٩ سال زندان محكوم شدند. جرم آنها تبليغ برای سلطنت مشروطه بود. در رای رسمی آنها قيد گرديده بود كه آنها اتحاد ملی كشور را مورد تهديد قرار داده، مقامات كشوری را به چالش طلبيده و به تحريك مردم بر عليه حكومت پرداخته اند، آن هم در حالی كه واژگان « خارجی » يعنی غربی را مورد استقاده قرار میدادهاند.
مدت نه چندان طولانی پس از حملهی تروريستی در سپتامبر ٢٠٠١ در ايالات متحده آمريكا، اين اصلاح طلبان ليبرال با ١٦٠ متخصص و كارشناس تحصيل كردهی ديگر همراه گرديده و نامهای را به امضای خود به وليعهد عربستان يعنی امير عبدالله تقديم كردند و در آن خواهان ادامهی جدی روند اصلاحات شدند. از جمله مطالب مهم آن عريضه، درخواستی برای رعايت محدودههای تعين شده در قانون اساسی و يك نظام قضايی مستقل از مقام سلطنت بود.
اصلاح طلبان بر اين عقيده بودند كه چنين اصلاحاتی تنها راه نجات عربستان از خطر خشونت، بیثباتی داخلی و تجزيهی ملی است. آنها تاكيد داشتند كه اكنون دورنمای چنين خطراتی در افق آسمان سياسی عربستان در حال آشكار شدن است. به باور آنها فقط يك قانون اساسی میتوانست به نظام سياسی كشور ـ كه به طور گسترده از طرف مردم به عنوان شديداً فاسد و نالايق به شمار میآمد ـ مشروعيت بسيار ضروری را بازگرداند.
امير عبدالله وليعهد عربستان يا همان شخصی كه در حال حاضر در جای برادر ناتنی و بيمار خود ملك فهد بالاترين مسئوليتها را به عهده دارد، مشتاق آن است كه ديگران او را به عنوان پرچمدار اصلاحات بشناسند. او اين پيشنهاد را در ژانويهی ٢٠٠٣ با استقبال بسيار دريافت نمود. اما برادر ناتنی و رقيب قدرتمند او امير نايف كه فعلاً پست وزارت كشور را به عهده دارد ترتيب دستگيری، محاكمه و زندانی كردن ١٣ نفر از اصلاح طلبان را در مارچ ٢٠٠٤ داد.
اميران عربستان سعودی و در راس آنها امير نايف برای آن كه قدرت مطلقهی خود را اعمال كنند وخشم عمومی را تا سر حد امكان پائين نگه دارند، از اصلاح طلبان درخواست كردند كه توافقنامهای را به امضا رسانند كه مطابق با آن ديگر نمیبايست اصلاحات را پی گيرند. امير نايف حتی استفاده از واژهی « اصلاحات » را در گفتگوها و گفتارهای عمومی تحريم نمود، زيرا به عقيدهی او اين واژه حكايت از آن داشت كه چيزی در نظام اشتباه است. بد نيست اشاره شود كه واژهی مورد علاقهی او « تكامل » است.
از آن ١٣ نفر اصلاح طلبی كه دستگير شده بودند ١٠ نفر به تقاضای او تن دادند، اما ٣ نفر ديگر از امضای آن خودداری كرده و بهای اين مخالفت را هم پرداختند. البته آنها همچنان در رياض و تا زمان صدور رای نهايی به طور غير قانونی در بازداشت باقی ماندند. اما آنهايی كه به امضای توافقنامه رضايت داده بودند گذرنامههايشان ضبط گرديد، كار خود را از دست داده و هرگونه مصاحبه با مطبوعات برای آنها ممنوع اعلام گرديد.
خانوادهی حاكم در عربستان سعودی زير فشار محلی و بين المللی يك دهكدهی اصلاحات به سبك پوتمكين (٢) ايجاد كرده است آنهم در حالی كه همچنان كنترل مطلق خود را بر تمامی رويدادهای سياسی حفظ میكند. اوايل سال جاری آنها انتخاباتهای شديداً كنترل شدهی شهرداریها را آنهم برای بخشهايی از مردم به انجام رساندند. طبق انتظار دراين انتخابات عقايد و نظرات مستقل كمترين اجازهی ظهور و تاثير گذاری را نيافتند. به زنهای عربستان اجازهی شركت داده نشد و فقط يك چهارم از مردها واجد شرايط رای دادن بودند. بنابراين اسلام گرايان وهابی بهترين استفاده را از اين موقعيت كردند.
خانوادهی آل سعود از دو سو با خطر مواجه است: از يك طرف اسلام گرايان افراطی و از ديگر سو اصلاح طلبان ليبرال. شواهد بسياری وجود دارد كه نشان میدهد آنها از اصلاح طلبان ترس و واهمهی بيشتری دارند. شايد اميران عرب بر اين تصوراند كه به قتل رساندن « تروريستها »ی جنايتگار از سركوب تقاضا برای عدالت اجتماعی بسيار ساده تر است. در واقع به قتل رساندن اسلام گرايان افراطی و اعضای القاعده مورد تشويق و تحسين جوامع بين المللی قرار میگيرد، به ويژه از طرف ايالات متحده آمريكا به عنوان موفقيت در « جنگ بر عليه تروريسم » شناخته میشود. اما در حالی كه آنها تندورهای خشونت گرای محل را به دام انداخته و به قتل میرسانند، در عين حال حلقهی طناب را به دور تمامی آنهايی كه خواهان اصلاحات معتدل هستند تنگ تر میكنند. اين سركوب اصلاح طلبان ليبرال در ساير نقاط جهان توجهی را جلب نمیكند، به ويژه كه سكوت آمريكا بسيار معنی دار است.
البته اين سكوت برای اميران عربستان بسيار حياتی است، زيرا آل سعود بيشتر از هر چيز نگران حمايت ايالات متحده است. با توجه به وضعيت كلی در عربستان سعودی، دولت ايالات متحده خارج از رژيم عربستان برای تغييرات لازم هيچ متحد قابل قبول و در خور اعتمادی ندارد. به اين ترتيب بر خلاف اوكراين، گرجستان، قزاقستان و لبنان آمريكا نمیتواند دست به اقدامی بزند كه برای مقاومت مردم در برابر رژيم مفيد واقع شود. تا زمانی كه رژيم سعودی نيازهای نفتی آمريكا را برآورده سازد و با تندروهای اسلامی بجنگد، همچنان حمايتهای آمريكا و البته سكوتش ـ كه به معنای رضايت از اين اوضاع است ـ شامل حال او خواهد شد.
اما چه برای آمريكا و چه عربستان سعودی چشم پوشيدن كوته نظرانه است. آنهايی كه يك انقلاب مسالمت آميز را غير ممكن میسازند،در واقع انقلابهای خونين را اجتناب ناپذير میكنند. اصلاح طلبان ليبرال كه به زندان افتادهاند میتوانند راه گزار به يك عربستان سعودی اصلاح شده را باز كنند. با زندان كردن آنها رژيم آشكار میسازد كه خشونت تنها مسير باز برای كسانی است كه خواهان تغييرات هستند.
---------------
مای يمانی عضو هيئت علمی در موسسه تحقياتی سلطنتی مسائل بين الملل در لندن است و جديدترين كتابش «گهواره اسلام ».
1: Ambivalent Arabia by Mai Yamani
Project Syndicate 2005.
٢: منظور ظاهری آراسته و زيبا است كه میخواهد يك واقعيت درونی زشت را مخفی نگه دارد، يا با ظاهر سازی كردن موفق به فريب ديگران شدن. مترجم.