iran-emrooz.net | Fri, 27.05.2005, 8:10
تركيه، ارمنستان و سنگينی بار خاطره
چالرز تانوك / برگردان علیمحمد طباطبايی
جمعه ٦ خرداد ١٣٨٤
همهی جنگها بالاخره دير يا زود زمانی به پايان میرسند، اما خاطرهی قساوتها و فجايع روی داده به نظر نمیرسد كه هرگز به فراموشی سپرده شوند، همچون ناآرامیهای ضد ژاپن كه در اين اواخر در چين به وقوع پيوست و تنور آنها را خود دولت آن كشور (چين) گرم میكرد. ٩٠مين سالگرد قتل عام ارمنیها از سال ١٩١٥ كه به فرمان تركهای جوان در امپراتوری عثمانی به راه افتاد و به كمك كردهای تركيه به مرحلهی عمل در آمد زخم عميق ديگری است كه به سهولت شفا نخواهد يافت. اما چنانچه قرار است كه پذيرش عضويت تركيه در اتحاديهی اروپا همچنان به نرمی به جلو رود لازم است كه به طور حتم اين زخم معالجه شود.
امروزه اين گونه تصور میشود كه اين قتل عام ارمنیها بود كه الهام بخش نازیها برای طرح خود جهت نابودی كامل يهودیها گرديد. هر چند كه در مقايسه با نسل كشی يهودیها، هنوز هم تعداد اندكی از مردم جهان از اين رويداد دلخراش (قتل عام ارامنه) با خبر هستند.
در واقع برای اغلب ما تصور ابعاد درد و رنج و ويرانی كه به ارامنه و سرزمين آبا و اجدادی آنها تحميل گرديد دشوار است. ليكن وجود يك سنت انتقال شفاهی رويدادهای تاريخی در ميان آوارگان ارامنی باعث میشود كه در تعداد زيادی از آنها كه در كسب و كار خود در سراسر جهان بسيار موفق بوده و اقوام نزديك خود را در آن فاجعه از دست دادهاند خاطرهها همچنان در حال اشتعال باقی بمانند.
اين شوخی روزگار است كه بسياری از كردهای استانهای جنوب شرقی تركيه كه به آنها به عنوان پاداش برای به قتل رساندن كافرها دارايیهای ارمنیها وعده داده شده بود و البته جايگاه امنی در جهان آخرت، در اين نسل كشی با رغبت تمام شركت جستند. البته آنها بعدها خود را به عنوان طرف بازنده در تاريخی طولانی از خشونت ميان نيروهای خودی جدايی طلب و ارتش تركيه يافتند و قربانی سياست مستمر تبعيض قومی و همگون سازی تحميلی شدند.
ارمنیهای مسيحی از دوران قديم به لحاظ تاريخی از جمله مترقی ترين مردم شرق بودند، اما در قرن ١٩ ارمنستان ميان امپراتوری عثمانی و روسيه تقسيم گرديد. البته سلطان عبدالحميد دوم ترتيب كشتارهای بسياری را ميان ١٨٩٥ تا ١٨٩٧ داده بود، اما اول بار در بهار ١٩١٥ و در لوای جنگ جهانی اول بود كه حكومت ملی گرای تركهای جوان ارادهی سياسی لازم را برای به اجرا درآوردن يك قتل عام حقيقی دست و پا كرد.
ابتدا روشنفكران ارمنی توقيف شدند و در گروههای ٥٠ الی ١٠٠ نفری در مكانهای عمومی به دار آويخته شدند. به اين ترتيب ارمنیهای معمولی رهبران خود را از دست دادند و به زودی پس از آن نوبت به قتل عام خود آنها رسيد، آن هم به اين ترتيب كه بسياری از آنها زنده زنده در آتش سوزانده میشدند.
در ٧ ماه آخر سال ١٩١٥ نزديك به ٥٠٠ هزار نفر از آنها به قتل رسيدند و كسانی كه از مهلكه جان سالم به در برده بودند به نواحی بيابانی و بد آب و هوای سوريه نفی بلد شدند، يعنی جايی كه يا از گرسنگی در همانجا مردند و يا در اثر بيماریهای مختلف تلف شدند. چنين برآورد میشود كه ٥/١ ميليون نفر انسان به اين ترتيب جان خود را از دست داده اند.
اخيراً آوارگان ارمنی از تركيه در خواست كردهاند كه گذشتهی خود را بپذيرد و جنايتهای تاريخی كه مرتكب شده است را مورد تاييد قرار دهد. اما نظر رسمی تركيه در اين خصوص همواره چنين بوده است كه اين اتهامها مبتنی بر ادعاهای بی اساس يا غلو شدهاند و اين كه مرگ و ميرهايی كه روی داده در نتيجهی نبرد بر عليه ارمنیهايی بوده كه طی جنگ جهانی اول با روسهای مهاجم و بر ضد تركيه تبانی كرده بودند و يا آنكه آنها در اثر بيماری و گرسنگی طی تبعيد اجباری از بين رفته اند. افزون بر آن در نظريه رسمی تركيه چنين عنوان میشود كه مردم معمولی خود تركيه نيز دچار همين قسم سوانح و خسارتها شده اند.
به اين ترتيب استدلال تركيه در اين خصوص آن است كه اتهام نسل كشی برای لكه دار كردن سربلندی و نيك نامی تركيه طراحی شده و برای جلوگيری از جلوتر رفتن تركيه در پيوستن به اتحاديهی اروپا. همچنين بيم و هراسهای قابل دركی وجود دارد مبنی بر آن كه فاصله گرفتن از نظريهی رسمی در اين باره میتواند موجی از ادعاهای جبران خسارت ـ مشابه آنچه بر ضد آلمان نازی مطرح كرديد ـ را به راه اندازد.
برای بسياری از سياستمداران به ويژه در آمريكا علاقهی چندانی برای ناراحت كردن تركيه بدون دليل موجه وجود ندارد، زيرا تركيه يكی از متحدين وفادار ناتو و نامزد رسمی برای اتحاديهی اروپا است. اما علی رغم گذشت تقريباً نيم قرن از عضويت در شورای اروپا ـ و علی الظاهر دفاع از حقوق بشر، آزادی بيان و عقيده ـ تركيه هنوز هم هرگونه اشاره مبنی بر آن كه نسل كشی ارمنیها يك واقعيت تاريخی است را به عنوان جنايتی بر عليه عزت و افتخار ملی به حساب آورده و مجازات میكند. خوشبختانه اين ماده از قانون جزای تركيه اكنون در شرف بازبينی و احتمالاً ملغا شدن قرار دارد.
در واقع در تركيه تغييرات عميقی در جريان است. مطبوعات و دولت كه نگران شرايط لازم برای عضويت در اتحاديهی اروپا هستند، بالاخره تصميم گرفتهاند كه مطرح شدن موضوع حساس ارمنیها در مباحثههای عمومی را آزاد گذارند. حتی نخست وزير تركيه رجب طيب اردوغان كه با توجه به مذاكرات پذيرش در اتحاديهی اروپا ـ مذاكراتی كه برای ماه اكتبر در نظر گرفته شده است ـ زير فشار فزايندهی اتحاديهی اروپا قرار دارد، آمادگی خود را برای تحقيقات مستقل توسط تاريخ نگاران دانشگاهی اعلام نموده است. البته وی بار ديگر نظر قبلی خود را تكرار نمود و باز هم ادعا كرد كه چنين قتل عامی هرگز روی نداده. در فرانسه قتل عام ارمنیها به عنوان يك واقعيت تاريخی توسط قانون حفظ شده است و با تكذيب چنين رويدادی درست به مانند تكذيب قتل عام يهودیها برخورد میشود.
پارلمان اروپا تركيه را تحت فشار قرار داده است تا قتل عام ارمنیها را به رسميت بشناسد. اين پارلمان همچنين خواهان پايان دادن به تحريم اقتصادی جمهوری ارمنستان توسط تركيه و متحد نزديكش آذربايجان است و خواهان بازگشايی مرزها و توافق « زمين در برابر صلح » جهت حل مناقشههای ناحيه ای در بارهی منطقهی ناگورنی قرباغ در آذربايجان و حفظ هويت ارمنی آن است.
ارمنستان كشوری مستقل از ١٩٩١ همچنان مانند گذشته به حمايت و محافظت توسط روسيه وابسته باقی مانده است، يعنی به همانگونه كه در ١٩٢٠ به هنگام پيوستن به اتحاد شوروی بود تا از تجاوزات تركيه در امان ماند. اين موقعيت مناسبی برای همكاریهای منطقه ای نيست، آن هم با توجه به رنجش و آزردگیهای عميق دخالت روسيه در كشورهای همجوار گرجستان و آذربايجان.
برای تركيه، ارمنستان و منطقه يك راه به جلو بيشتر وجود ندارد: آينده فقط زمانی آغاز خواهد شد كه تركيه ـ همچون آلمان در گذشته و صربستان و كرواسی در زمان فعلی ـ سياستهای تكذيب را كنار گذارده و با جنايتهای وحشتناك خود در ١٩١٥ روبرو شود.
-----------------
چارلز تانوك نايب رئيس كميسيون فرعی حقوق بشر در پارلمان اروپا است.
Turkey, Armenia and the Burden of Memory by Charles Tannock.
Project Syndicate 2005.