iran-emrooz.net | Sat, 22.12.2007, 17:53
گفتگوی اشپیگل با جان بولتون
سیاست خارجی بوش در سقوط آزاد
برگردان: علیمحمد طباطبایی
 |
شنبه اول دی ۱۳۸۶
اشپیگل: آقای سفیر، شما از نزدیک با بوش کار میکردید و در دیدگاههای جنگطلبانه او در عراق سهیم بودید. اما کتاب جدید شما نسبت به جورج دبلیو بوش شدیداً عیبجویانه است. چرا؟
بولتون: سیاست خارجی او در سقوط آزاد قرار گرفته است. آقای رئیس جمهور برضد بهترین نظرات و غریزههایش تغییر مسیر داده و آنهم تحت تاثیر وزیر امور خارجه خانم رایس. فعلاً او صدای مسلط است، در واقع تنها صدای سیاست خارجه در این وزارتخانه.
اشپیگل: قرائت عامیانه از او کمی متفاوت است. فرض بر این است که او ضعیف است و نه چندان کارآمد.
بولتون: خیر. رایس کانالی برای دیدگاههای بوروکراتهای لیبرال در وزارت امور خارجه است. رئیس جمهور تمام توجهات خود را بر عراق متمرکز کرده است و با این عمل وزیر خارجه را اسیر وزارت امور خارجه ساخته. او به اندازه کافی بر خانم رایس نظارت ندارد. این یک اشتباه است.
اشپیگل: آیا این حدس درستی نیست که علت این رنجش شما این است که رئیس جمهور به نظر نمیرسد که دیگر به صدای نئومحافظهکارانی مانند شما گوش دهد؟
بولتون: معاون رئیس جمهور (دیک چنی) هنوز هم در راس کار است. اما این تصور که نئوکانها قدرت بسیاری را در اختیار دارند یک افسانه است. تعداد آنها پنچ شش نفری بیشتر نبود. من هم یک نئوکان نیستم بلکه حامی آمریکا (pro-American) محسوب میشوم.
اشپیگل: شما گفتهاید که سیاست خارجی میانهروانهی جدید که فعلاً توسط بوش دنبال میشود امنیت ایالات متحده را به مخاطره افکنده است.
بولتون: خب. این نظر من بود. کره شمالی که به نظر میرسد موفق به نگهداری سلاحهای هستهای خود شده و به باور من، برآورد اطلاعات ملی برای ایران این پیام را ارسال میکند که هر کاری ایران دلش میخواهد انجام دهد ...
اشپیگل: منظور شما همان گزارش اخیر سازمانهای اطلاعاتی است که گفتهاند ایران برنامه ساخت سلاح هستهای خود ار در ۲۰۰۳ متوقف ساخته؟
بولتون: بله. ۱۲ ساعت پس از انتشار این گزارش، دیگر کسی از ایران سخن نمیگفت. کسانی که در تهران نشسته بودند لابد با خود فکر میکردند: «حالا دیگر چه کاسهای زیر نیم کاسه آمریکا است؟». آنها ابتدا نمیتوانستند این گزارش را باور کنند و سپس اعلام پیروزی کردند.
اشپیگل: شما در گذشته خواهان دخالت نظامی در ایران بودید. آیا هنوز هم از این نظر خود طرفداری میکنید؟
بولتون: من اطمینان زیادی را که این تحلیلگران امنیتی دارند ندارم. در واقع سوء ظن زیادی به برنامه نظامی ایران وجود دارد. این یکی همانند آن ادعاها درباره تحت فشار قرار دادن جامعه اطلاعاتی بینوا برای بافتن اطلاعات از خودشان در باره عراق توسط دیک چنی نیست. این سیاستزدگی از آن طرف دیگر است. افرادی که در جامعه اطلاعاتی قرار دارند اجازه میدهند که اولویتهای سیاسی، تحلیلها و قضاوتهای آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
اشپیگل: و در این میان خود رئیس جمهور کجا است؟ آیا او فقط یک عروسک است؟
بولتون: نگاهی به سیاست آمریکا در رابطه با کره شمالی بیندازید. شکی نیست که کره شمالی در ساخت تاسیساتی که به تازگی اسرائیل در سوریه بمباران کرد دخالت داشته است. کره شمالی تعهدات خود را زیر پا گذاشته و هنوز هم در حال مذاکره است.
اشپیگل: راه حل شما چیست، بمباران پیونگ یانگ؟
بولتون: من دور دنیا نمیچرخم تا دشمنی ایجاد کنیم. راه حل کره شمالی اتحاد شبه جزیره کره است. چین میتواند شمالیها را تحت تاثیر قرار دهد زیرا ۸۰ تا ۹۰ درصد انرژی آنجا را تامین میکند. ایالات متحده باید بر چین فشار آورد تا چین نیز به نوبه خود کره شمالی را زیر فشار گیرد.
اشپیگل: آیا در خصوص درگیری آمریکا در عراق هیچ راه حل دیگری هم دارید؟
بولتون: به زیر کشیدن صدام کار درستی بود. این خود رژیم بود که یک تهدید به حساب میآمد. در بازاندیشی به گذشته فکر میکنم که شاید من با سرعت بیشتری قدرت را به آنها بازمیگرداندم و میگفتم: « بفرمائید. این هم کشور شما و حالا خودتان ببینید که چگونه باید آن را بگردانید ».
اشپیگل: آیا فکر میکنید که جهان در مقایسه با قبل از جنگ عراق اکنون مکان امنتری شده است؟
بولتون: بله، اکنون دیگر این امکان وجود ندارد که عراق سلاحهای کشتار جمعی داشته باشد. علاوه بر آن، ما به این موفقیت هم رسیدیم که رهبر لیبی معمر قذافی دست از برنامه سلاح هستهای خود بکشد. یقیناً او به غلط تصور میکرد که بعد از صدام نوبت او است.
اشپیگل: به نظر نمیرسد که شما در مورد رویکرد یکجانبهی آمریکا در عراق آنهم علیرغم موج رو به افزایش آمریکاستیزی در سراسر جهان تردیدی به خود راه داده باشید؟ آیا یک چنین دیدگاه منفی از آمریکا، قدرت ایلات متحده را تضعیف نمیکند؟
بولتون: من این گونه نمیاندیشم. من به نظرسنجیهای اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۵۰ طی اوج طرح مارشال، نگاهی انداختم. آنها یک برخورد کاملاً منفی نسبت به ایالات متحده داشتند. چه به خاطر جنگ ویتنام و چه به هنگامی که ریگان میخواست موشکهای بالستیک میانبرد را مستقر سازد، همیشه با ایالات متحده برخورد منفی وجود داشته است. من بر این تصور نیستم که رئیس جمهور باید سیاست خارجی خودش را بر اساس نظرسنجی از مردم آمریکا قرار دهد، حالا نظر سنجی در کشورهای دیگر که جای خود دارد.
اشپیگل: چه نوع سیاست خارجی را رئیس جمهور بعد از این ادامه خواهد داد؟
بولتون: اگر هیلاری کلینتون به قدرت رسد، درست مانند آنچه پس از جنگ ویتنام روی داد ما باید منتظر عقب نشینی از عراق و کاهش نفوذ آمریکا در جهان باشیم. و در چند سال بعدی اروپاییها نیز در این باره شکوه خواهند نمود. باید ببینیم چه مدت نیروهای آمریکایی در اروپا تحت دولتی که فکر میکند وقتش رسیده است که آمریکاییها به خانه بازگردند دوام خواهند آورد.
اشپیگل: آیا تهدیدی هم وجود دارد؟
بولتون: خیر. اتحادیه اروپا اکنون میتواند مانند یک قدرت اصلی دست به اقدام بزند، حداقل این آن چیزی است که خودشان به ما میگویند. خودشان میدانند چه میکنند ـ میتوانند با روسیه دست به تجربه بزنند.
اشپیگل: آقای سفیر، از این که وقتی برای انجام این گفتگو دادید بسیار متشکریم.