|
پنجشنبه ۴ دي ۱۴۰۴ -
Thursday 25 December 2025
|
در هیچ شرایطی «باحجاب» بازی نخواهم کرد
جان باختن مهسا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ سرنوشت ترانه علیدوستی را هم مانند بسیاری از ایرانیان برای همیشه تغییر داد. دختری ۲۲ ساله به نام مهسا مشهور به ژینا، در بازداشت گشت ارشاد کشته میشود و موج گستردهای از اعتراضات سراسر ایران را فرا گرفت. اعتراض یا جنبشی معروف به «زن، زندگی، آزادی»، که ترجمهای از شعار کردی «ژن، ژیان، ئازادی» است.
از همان روزهای اول اعتراضها، بازیگرانی مانند: کتایون ریاحی، شبنم فرشادجو، شیوا ابراهیمی، مریم بوبانی و هنگامه قاضیانی برای همراهی با معترضان روسریهایشان را برداشتند؛ اقدامی که میدانستند احتمالا به معنای ممنوعیت کار آنها در سینمای جمهوری اسلامی ایران است.
ترانه علیدوستی، صمیمی و بیتعارف در خانهاش مقابل دوربین نشست و به صراحت گفت که دیگر در هیچ شرایطی باحجاب اجباری جلوی دوربین نمیرود.
او از کنار گذاشتن بازیگری احساس بدی ندارد و برعکس، خوشحال است که در همراهی با جامعه چنین تصمیمی گرفته است: «هیچ وقت قصد نداشتم فعال مدنی باشم. الان ورق برگشته به خاطر این انفجاری که در سطح ملی رخ داده، آن هم برای چیزی که من همیشه آرزو داشتم مردم به آن فکر کنند. چطور میتوانم نقشی نداشته باشم؟»
در صحنههایی از فیلم، زنان در جریان اعتراضات خیابانی میرقصند و روسریشان را آتش میزند. ترانه از این صحنهها میگوید و مسئولیتی که در قبال این جنبش احساس میکرده است: «وقتی این همه دختر نوجوان دارند روسریشان را درمیآورند، در خیابان آتش میزنند و کشته میشوند، من امنیت این را دارم که گوشه خانه یک سلفی از خودم بگیرم… بالاخره جایم امنتر از آن همه آدمی است که کف خیابان هزینه دادند.»
در تصاویری که روز ۱۸ آبان ۱۴۰۱ ضبط شده است، ترانه علیدوستی دارد با ماژیک مشکی روی کاغذی مینویسد «ژن، ژیان، ئازادی…» روی مبل کنارش، روزنامهای افتاده با تیتر درشت «خطر در کمین است.» هنوز به کلمه آزادی نرسیده او با خنده و شوخی تیتر روزنامه را زیر لب تکرار میکند و میگوید: «اگر من را گرفتند، این را منتشر کن.»
میگوید، آن زمان فکر کرده که وقت عمل است و «با هیچ کپشن یا پستی این قضیه جمع نمیشود و مسئولیت من از روی دوشم برداشته نمیشود.»
حالا بعد از سه سال ترانه علیدوستی احساس آن روز را شرح میدهد؛ آن زمان با خودش فکر میکرد که یا آن «خیزش با شکست مواجه میشود یا پیروزی». او کاری با نتیجه نداشت و در هر دو صورت فکر میکرد «خودش را نمیبخشد، اگر کاری نکند.»
...
«یک سال بیماری بیعلاج»
دنیای ترانه علیدوستی کاملا تغییر کرده است. حالا ترجمه میکند و دنبال مسیری تازه برای کسب و کاری جدید است: «خودم را مجهز کردم که بتوانم بار روانی خیلی چیزها را تحمل کنم اما جایی سخت میشود که حسابش را نکردهای.»
«من این مبارزه را در سلامت کامل انتخاب کردم. فکر نمیکردم با یک بیماری بسیار نادر فلج شوم. به خاطر یک اتفاقی که دست من نیست، دیگر مثل قبل قوی نیستم.»
بیماری ترانه که یک سال خانهنشینش کرد، نوعی بیماری خودایمنی است که در آن سلولهای دفاعی به پوست بدن حمله میکنند: «از سر تا کف پا تمام پوست بدن از بین میرود.» او حتی نمیدانست که بعد از تغییر حالت آیا چهره قبلیاش را باز مییابد یا نه. یک سال کنارهگیری کرد و خبری از ترانه علیدوستی پخش نشد تا زمانی که «موها درآمد و قیافه عادی شد.»
او میگوید: «در شرایط مریضی هیچوقت خودم را نشان نداده بودم تا الان. این برای من یک ذره معذبکننده است اما میدانم این هم مرحلهای است که باید از آن عبور کنیم.»
ترانه علیدوستی حالا «بینهایت احساس امنیت» میکند: «این حرف خیلی احمقانه است، میدانم. ولی هیچ چیز ندارم که مواظبش باشم و از کسی پنهان کنم یا هیچ چیز دیگری که از دست برود.»
«۲۲ سال در این سینما، بهترین فیلمها را بازی کردم. دستاوردهای خوبی بود اما کافی است. ما هنوز هستیم. وجود داریم. ممنوعالکار بودن در وزارت ارشاد جمهوری اسلامی، اصلا معنای حذف ندارد؛ به هیچوجه. این اراده من بوده که تا الان در خانه مخفی بنشینم و الان هم اراده من است که مخفی نباشم. هرچه بادا باد.»
بخشی از مقاله پگاه آهنگرانی درباره ترانه علیدوستی/ منتشر شده در بیبیسی فارسی
|
| |||||||||||||
|
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|