|
-
|
ايران امروز |
برگردان: آزاد و شریفزاده
۱۰دسامبر ۲۰۲۵
اکنون که تحولات مهم ژئوپولیتیکی اروپاییها را وادار کرده است تا درباره چگونگی تضمین رفاه، امنیت و حاکمیت خود تجدید نظر کنند، آنها نباید نوآوری را امری بدیهی بدانند. این موتور اصلی رشد اقتصادی تنها زمانی بهدرستی کار میکند که بهدرستی تنظیم و با دقت نگهداری شود.
پاریس – در حالی که مباحث مربوط به چشماندازهای ضعیف رشد در اروپا دستکم از آغاز قرن جاری ادامه داشته است، دهه ۲۰۲۰ به این نگرانیها فوریتی تازه بخشیده است. حمله روسیه به اوکراین نه تنها وابستگی خطرناک اروپا به انرژی وارداتی را آشکار کرد، بلکه تغییر دولت در ایالات متحده نیز اروپاییها را وادار ساخته است تا دوباره درباره چگونگی تضمین رفاه، امنیت و حاکمیت آینده خود بیندیشند. افزون بر این، با توجه به آنکه آمریکا و چین در حوزه هوش مصنوعی – که بهطور گسترده بهعنوان فناوری عمومی نسل بعدی، همتراز با اینترنت، تلقی میشود – با سرعت پیش میروند، کمبود پویایی در اروپا به یک وضعیت اضطراری تبدیل شده است.
مشکل فقط فاصله شناخته شده میان درآمد سرانه در اتحادیه اروپا و ایالات متحده نیست. مسئله این است که اروپا مدتهاست از نظر فناوری عقب مانده است. و در اقتصاد پلتفرمهای دیجیتال، هوش مصنوعی، رقابت فضایی جدید، و سایر بخشهایی که در قرن بیست ویکم برای رقابتپذیری و امنیت ، ضروری خواهند بود، تعداد اندکی رهبر جهانی شناختهشده دارد.
اروپا که بهشدت به فناوریهای پیشرفته تولیدشده در سایر نقاط جهان وابسته است و قادر نیست رشدی را که برای تأمین اهداف راهبردی و تعهدات آیندهاش لازم است، ایجاد کند، نمونهای کلاسیک از این موضوع است که چرا «تخریب خلاق» – کنارزدن شرکتهای کم بازده توسط رقبای نوآور جدید – اهمیت پیدا میکند. اگر از آن روش استفاده نکنید، کاهش نسبتاً ملایم چشمانداز رشد، تازه آغاز مشکلات شما خواهد بود.
با وجود تمام موفقیتهایی که اروپا بهعنوان یک قدرت تجاری و مقررات گذار داشته است، این قاره همچنان آسیب پذیر خواهد ماند مگر آنکه بتواند به نوآوری ، با همان سرعت و مقیاسی که در ایالات متحده، چین و دیگر کشورها دیده میشود، روی آورد. از آنجا که هوش مصنوعی این قابلیت را دارد که علاوه بر انجام طیف گستردهای از خدمات یا کارکردهای تولیدی سنتی، دانش و ایدههای جدید نیز تولید کند، میتواند بهعنوان یک موتور دوچندان قدرتمند برای نوعی از « تخریب خلاق » عمل کند که در نهایت محرک رشد در بلند مدت خواهد شد.
نوآوری پیشرفته هرچه یک اقتصاد به مرز فناوری نزدیکتر شود، اهمیت بیشتری پیدا میکند. اما در حالی که افزایش سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه برای ایجاد نوآوریهای پیشگامانه ضروری است، اما کافی نیست. همانطور که در گزارش ماریو دراگی، رئیس پیشین بانک مرکزی اروپا و نخستوزیر سابق ایتالیا، برای کمیسیون اروپا با عنوان «آینده رقابتپذیری اروپا» تأکید شده است، قاره اروپا در نوآوری تدریجی و فناوری متوسط باقی خواهد ماند، مگر آنکه در سه حوزه اصلی پیشرفت قابل توجهی حاصل کند: حذف تمامی موانعی که بر سر راه دستیابی به یک بازار کاملاً یکپارچه برای کالاها و خدمات قرار دارند؛ ایجاد اکوسیستم مالی مناسب برای تشویق شرکتها به پذیرش ریسکهای بلندمدت، با تمرکز بر سرمایهگذاری مخاطرهآمیز و سرمایهگذاران نهادی (صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای مشترک)؛ و پیشبرد سیاست صنعتی حامی نوآوری و رقابت در حوزههای کلیدی مانند گذار انرژی، دفاع و فضا (شامل هوش مصنوعی) و زیستفناوریها.
اروپا نهتنها تحت بهانه اجرای سیاست رقابتی از سیاست صنعتی اجتناب کرده است، بلکه بر رقابت میان شرکتهای موجود در داخل اروپا تأکید داشته و توجه کمی به ورود بازیگران جدید و رقابت از خارج اروپا، بهویژه از ایالات متحده و چین، داشته است. ورود شرکتهای نوآور جدید از سایر نقاط جهان در واقع جوهره همان «تخریب خلاق» است که اروپا برای رشد سریعتر به آن نیاز دارد. در اوایل دهه ۲۰۰۰، جوزپه نیکولتی و استفانو اسکارپتا از سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نشان دادند که در حالی که جابهجایی شرکتها (جایگزینی شرکتهای قدیمی و کمبازده با شرکتهای نوآور جدید) نقش مهمی در رشد بهرهوری در ایالات متحده داشته است، بیشتر افزایش بهرهوری در اروپا در داخل شرکتهای موجود رخ میداد. بسیاری از مشکلات کنونی اروپا را میتوان به این تفاوت اساسی نسبت داد.
بهطور کلی، اروپا نیاز دارد که دکترین اقتصادی خود را ، که آن را به یک غول مقرراتی و یک کوتوله بودجهای تبدیل کرده است را بهروزرسانی کند. نخست، در اجرای محدودیتهای کسری بودجه معاهده ماساچوست، سیاستگذاران نباید دیگر سرمایهگذاریهایی که رشد را تقویت میکنند را در یک سطح با برنامههای مختلف هزینه عمومی مکرر (مانند بازنشستگی و مزایای اجتماعی) قرار دهند. علاوه بر این، باید اجازه دهند سیاستهای صنعتی بهدرستی اداره شوند، بهویژه زمانی که این سیاستها بهگونهای طراحی شدهاند که حامی رقابت و نوآوری هستند. در نهایت، کشورهای حوزه یورو باید اجازه داشته باشند بهصورت جمعی وام بگیرند تا در انقلابهای فناورانه جدید سرمایهگذاری کنند، به شرطی که کشورهای عضو در مدیریت چارچوبهای هزینه عمومی خود انضباط نشان دهند.
ترویج تخریب خلاق و نوآوری پیشگامانه در اروپا همچنین نیازمند سیاستهای مکملی است که به کارگران کمک کند و آنها را از بخشهای عقبمانده به بخشهای پیشرفتهتر منتقل نماید وجبران زیاندیدگان کوتاهمدت از اصلاحات ساختاری را بعهده بگیرند. برای این منظور، من مدل «امنیت منعطف» به سبک دانمارک را توصیه کردهام، مدلی که در آن دولت حقوق کارگران بی کار شده را پوشش دهد در حالی که آنها در حال آموزش مجدد و یافتن شغل جدید هستند. یک انقلاب صنعتی مبتنی بر هوش مصنوعی نیازمند چیزی کمتر از این نیست.
یک اروپایی، جوزف شومپیتر، اهمیت تخریب خلاق برای توسعه اقتصادی را تشخیص داد. اروپاییهای امروز باید آن را بپذیرند، اما همچنین آن را فراگیر و از نظر اجتماعی قابل قبول کنند تا بتوانند در سالها و دهههای پیش رو موفق شوند.
—————
فیلیپ آگیون، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۲۵، استاد کالج دو فرانسه و مدرسه اقتصاد لندن و همکار مرکز عملکرد اقتصادی است.
|
| |||||||||||||
|
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|