-
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 12.10.2025, 20:17

انتخابی تعیین‌کننده برای اسرائیل


یائیر لاپید

ترجمه: شریف‌زاده و آزاد
۶ اکتبر ۲۰۲۵

    پس از دو سال انزوای فزاینده و جنگ بی‌پایان، آینده‌ای جایگزین امکان‌پذیر است

دو سال پس از بدترین حمله به اسرائیل در تاریخ آن، این کشور بر سر یک دوراهی ایستاده است. اسرائیل یک کشور شکست‌خورده نیست، بلکه کشوری بزرگ با دولتی شکست‌خورده است؛ پایه‌های اسرائیل همچنان مستحکم‌اند. درحالی‌که اسرائیل به‌طور انکارناپذیری گرفتار بحرانی بزرگ شده، اما ریشه این بحران یک مشکل ساختاری نیست، بلکه سیاسی است. این ماهیت سیاسی، از بسیاری جهات، بحران را خطرناک‌تر می‌کند، اما در عین حال، حل آن را نیز آسان‌تر خواهد ساخت. راه‌حل این مشکلات باید با اصلاحات و جایگزینی‌ها در بخش بالایی حکومتی صورت گیرد، نه از طریق بازسازی از پایین جامعه.

فقط کافی است به اوضاع کشور اسرائیل در سه سال پیش، قبل از به قدرت رسیدن دولت فعلی، توجه کنید. منظور بازگشت به زمانی است که پیش از اجرای اصلاحات قضایی (توسط دولت نتانیاهو) که بنیادهای دموکراتیک اسرائیل را نابود کرد و همچنین قبل از کشتار حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳. در آن زمان، اسرائیل به دلیل اقتصاد نوآورانه و مبتنی بر فناوری جدید، دموکراسی قوی و پرتحرک و سیستم قضایی کاملاً مستقل خود شناخته می‌شد. این کشور برندگان جایزه نوبل بیشتری نسبت به مجموع ۲۲ کشور عربی داشت. توافقات دیپلماتیک و اقتصادی آن در سراسر جهان گسترده بود؛ از واشنگتن تا ابوظبی و معاهدات صلح پایدار با مصر و اردن. اسرائیل همکاری‌های علمی و تجاری گسترده‌ای با اروپا داشت؛ همچنین نامزدهای اسکار و برندگان یوروویژن داشت. اسرائیل کشوری بود که توانست بصیرت فلسفی و عمق تاریخی را با بهترین مدرنیته در هم آمیزد. در آن زمان، دشمنان در پی نابودی ما بودند، اما موفق نشدند. در آن زمان نیز یهودستیزان وجود داشتند، اما کسی به آن‌ها توجه نمی‌کرد. در آن زمان نیز اسرائیل سهم خود از افراط‌گرایان را داشت، اما آن‌ها کشور را رهبری نمی‌کردند.

بحران اخیر، نتیجه یک دولت افراطی و ناکارآمد به رهبری نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو است که پرونده‌های جنایی دارد و حمایت مردم اسرائیل را از دست داده است. سال‌های زیاد حضور او در قدرت، موجب فساد او و اطرافیانش شده است. این دولت آشکارا به اصول کشور دموکراتیک خود، که متعهد به ارزش‌های لیبرال غربی بود، اهانت کرد. به‌جای یک دولت دموکراتیک، به دنبال استقرار یک رژیم مذهبی و غیرلیبرال بود و هست؛ رژیمی که از نظارت رسانه‌ای در امان باشد و عاری از مزاحمت مفاهیمی مانند حاکمیت قانون، و تهدید دائمی انتخابات آزاد و عادلانه باشد.

اکنون، با طرح دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده، برای پایان جنگ در غزه و انتخاباتی که باید در ۱۲ ماه آینده برگزار شود، اسرائیل فرصتی برای بازآفرینی خود دارد. درحالی‌که بازگرداندن کشور از لبه پرتگاه، قبل از هر چیز، مستلزم بازگرداندن گروگان‌ها به خانه است، اما همچنین مستلزم برکناری افراط‌گرایان از قدرت است؛ آینده خود اسرائیل در خطر است.

شکست در رأس قدرت

هیچ‌چیز بهتر از فاجعه ۷ اکتبر، نشان‌دهنده گسست بین دولت و مردم اسرائیل نیست. دولت وحشت‌زده و فلج نتوانست با وضعیت امنیتی و همچنین با پیامدهای داخلی متعاقب آن مقابله کند: رسیدگی به صدها هزار اسرائیلی آواره در داخل، هم از شهرهای اطراف غزه و هم از امتداد مرز شمالی با لبنان که تحت حمله مداوم حزب‌الله قرار داشتند؛ انجام بازسازی چشمگیری که هنوز در جنوب و شمال اسرائیل مورد نیاز است؛ و مهم‌تر از همه، التیام بخشیدن به یک ملت آسیب‌دیده. اسرائیلی‌ها از ناتوانی‌های دولت نه تنها در ۷ اکتبر، بلکه از ۸ اکتبر به بعد نیز صحبت می‌کنند.

در مقابل، جامعه مدنی اسرائیل به‌سرعت بسیج شد و با سرعت، خلأیی را که فقدان عملکرد دولت ایجاد کرده بود، پر کرد. در عرض یک روز، صنعت فناوری اسرائیل کنترل اوضاع را به دست گرفت، از قربانیان حمایت کرد و از خلاقیت مشهور جهانی خود برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی استفاده نمود. سربازان ذخیره با تعداد بی‌سابقه‌ای آماده شدند و جوانان اسرائیلی در رسانه‌های اجتماعی به جهان توضیح دادند که حماس چیست و چرا این گروه تروریستی به ما حمله کرد. اپوزیسیونی که من رهبری می‌کنم نیز برای حمایت از تلاش‌های سیاسی و سازمانی وارد عمل شد و مردم یهود در خارج از کشور در کنار اسرائیل در مبارزه برای بازگرداندن گروگان‌ها به خانه ایستادند. درحالی‌که دولت ضعف نفرت‌انگیزی را در آشفتگی و ناکامی در سازمان‌دهی منابع دولتی نشان داد، مردم اسرائیل انعطاف‌پذیری، عزم و اراده خود را برای انجام آنچه لازم بود، نشان دادند.

دو سال بعد، اسرائیل در یک نقطه عطف قرار دارد. خطر واقعی تحریم‌های بین‌المللی، فرار مغزها و جنگ بی‌پایان وجود دارد. اما اسرائیل همچنین این فرصت را دارد که خود را از نو بسازد و بر پایه‌های محکم خود استوار شود. این کشور یکی از تنها کشورهای جهان است که به‌عنوان یک دموکراسی تأسیس شده و این روحیه دموکراتیک در اعماق اکثریت شهروندان آن جریان دارد. مردم اسرائیل هویت منحصربه‌فرد این کشور را به‌عنوان یک کشور یهودی و دموکراتیک بدون مبارزه رها نخواهند کرد. نهادهای قضایی اسرائیل همچنان قوی هستند. سرویس‌های نظامی و امنیتی آن درک می‌کنند که نقش آن‌ها خدمت به ملت است، نه دولت. و اقتصاد آن همچنان یکی از نمونه‌های درخشان است - حتی در حال حاضر. اگرچه همه این نهادهای حیاتی عمداً توسط دولت تحقیر می‌شوند، اسرائیل هنوز به نقطه بی‌بازگشت نرسیده است. اسرائیلی‌ها این فرصت را خواهند داشت که مسیر را تغییر دهند و تنها چیزی که لازم است، یک تکه کاغذ در یک صندوق رأی در روز انتخابات است. جاناتان ساکس (Johnatan Sacks)، خاخام اعظم فقید بریتانیا و یکی از برجسته‌ترین متفکران و فیلسوفان تاریخ مدرن یهود، نوشت: «ایمان یهودی در زمان آینده نوشته شده است.»

هیچ‌یک از این واقعیت‌ها اسرائیل را از اعماق بحران ملی و بین‌المللی که در آن قرار دارد، بیرون نمی‌آورد. ۷ اکتبر شکاف‌های زشتی را آشکار کرد. در دو سال اخیر، شکاف بین دولت و مردم رو به افزایش است. کشور بیش از هر زمان دیگری قطبی و تقسیم شده است؛ وضعیتی که با نادیده‌گرفتن مداوم اراده مردم توسط دولت و ادامه جنگی که دیگر در خدمت منافع امنیت ملی اسرائیل نیست، تشدید شده است. جایگاه بین‌المللی اسرائیل هرگز بدتر از این نبوده است. در نشست سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر، ۱۴۲ کشور به ایجاد یک دولت فلسطینی مستقل رأی دادند و تنها ۱۰ کشور به آن رأی منفی دادند.

جهان بر علیه اسرائیل برگشته است. پیمان ابراهیم در معرض خطر مسدود شدن یا لغو شدن است. اسرائیل حمایت دیرینه، دوحزبی (دموکرات و جمهوری‌خواه) خود را در واشنگتن از دست داده است. فریادهای «از رودخانه تا دریا» در محوطه دانشگاه‌ها، فراخوانی آشکار برای نابودی نسل‌کشی دولت یهود است. وقتی دانشجویان دانشگاه کلمبیا و دانشگاه تهران شعارهای یکسانی سر می‌دهند، یهودیان حق دارند که نگران باشند.

اظهارات نادرست وزرای افراطی دولت در صدر اخبار سراسر جهان قرار دارد و نتانیاهو و اطرافیانش هر کسی را که انتقاد کند، به یهودستیزی متهم می‌کنند. اما «ذهنیت قربانی بودن»، اوضاع را بهتر نمی‌کند. همه کسانی که با دولت مخالف هستند، یهودستیز نیستند و اسرائیل با غوطه‌ور شدن در بدبختی خود هیچ کاری انجام نمی‌دهد. هیچ‌یک از این‌ها چیزی نیست که اسرائیلی‌ها می‌خواهند. هر نظرسنجی که در دو سال گذشته در اسرائیل انجام شده است، داستان مشابهی را بیان می‌کند: رأی‌دهندگان اسرائیلی خواهان تغییر هستند. آن‌ها رهبرانی را می‌خواهند که بتوانند چشم‌اندازی پرافتخار و خوش‌بینانه از آینده کشورشان ارائه دهند که ریشه در توانایی‌های موجود آن دارد. این دیدگاهی است که اسرائیل باید به جهان ارائه دهد. شهروندان آن می‌دانند که دولت با اشتباهاتش از یک بحران و شکست به بحران دیگر وارد شد و معتقدند که برای این دولت، جایگزینی وجود دارد.

اسرائیل متفاوت

گزینه یا راهکار جایگزین اسرائیل، دولتی است که با رهبریتی متمرکز، تغییرات سیستماتیک در امنیت ملی، روابط خارجی، اقتصاد، نهادهای دولتی و روابط با همسایگان را ایجاد کند. رهبری که دارای دید عمیق و همه‌جانبه باشد و اسرائیل را از عمق بحران درآورد و بیش از هر زمان دیگری برای ورود به مرحله بعدی چرخه حیات خود، آماده سازد. برای رسیدن به این هدف، تنها چیزی که نیاز است، یک رهبری مناسب است که طبق یک چشم‌انداز روشن عمل کند.

جایگزین پایان دادن به جنگ در غزه، دولتی است که با ترامپ، تونی بلر، نخست‌وزیر سابق بریتانیا و ائتلافی از شرکای بین‌المللی برای اجرای طرح ۲۰ ماده‌ای ترامپ همکاری کند: گروگان‌ها را بازگرداند، جنگ را متوقف کند، و اطمینان حاصل نماید که غذا و داروی کافی برای پایان دادن به بحران انسانی وارد غزه شود. اسرائیل باید یک محیط امن در اطراف غزه ایجاد نموده تا از مرزهای خود در برابر حملات تروریستی بیشتر محافظت نماید. همان‌طور که در این طرح پیش‌بینی شده است، به‌جای اینکه این سرزمین تحت کنترل حماس باشد، منطقه باید تحت نظارت یک قدرت انتقالی قرار گیرد که اداره امور روزمره غزه را مدیریت کند و بر بازسازی آن نظارت نماید. این ائتلاف شامل بحرین، مصر، مراکش، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و همچنین بازوی غیرنظامی تشکیلات خودگردان فلسطین خواهد بود. اگر طرح ترامپ اجرا نشود، شکاف در جامعه اسرائیل چشمگیر و تصور خسارت آن دشوار خواهد بود. اسرائیلی‌ها به بازگشت گروگان‌های خود نیاز دارند. آن‌ها برای شروع، به روند بازسازی نیاز دارند.

برنامه جایگزین، همچنین درک تازه‌ای از دکترین امنیت ملی اسرائیل است. قتل عام ۷ اکتبر به اسرائیلی‌ها آموخت که ما نمی‌توانیم حتی برای لحظه‌ای، از حالت دفاع از خود در مقابل سازمان‌های تروریستی اسلام‌گرای قاتل، غافل شویم. اما این تنها درس آن واقعه نیست. امنیت ملی ما، بیش از هر چیز به یک ارتش قوی احتیاج دارد؛ برای رسیدن به آن، ما چیزی بیش از هدف قرار دادن تأسیسات هسته‌ای در نطنز یا پرتاب موشک به مرکز دوحه نیاز داریم. امنیت همچنین مستلزم ایجاد اتحادهای منطقه‌ای و جهانی لازم برای تقویت بازدارندگی، ایجاد و حفظ عمق استراتژیک و مشروعیت بین‌المللی و ایجاد یک جبهه متحد در برابر تهدید اسلام رادیکال و همچنین جاه‌طلبی‌های هژمونیک ایران و روندهای نگران‌کننده در ترکیه است.

برای انجام این کار، اسرائیل باید پیمان ابراهیم را گسترش دهد تا کشورهای دیگری از جمله عربستان سعودی و اندونزی را نیز در بر گیرد. این کشور باید از فرصت‌های موجود در لبنان و سوریه استفاده نماید و توافقات و ابتکاراتی را که من به‌عنوان وزیر امور خارجه در سال ۲۰۲۲ از طریق «مجمع نقب» (Negev Forum)* آغاز کردم، احیا کند؛ مجمعی که اسرائیل را با بحرین، مصر، مراکش، امارات متحده عربی و ایالات متحده گرد هم آورد. با این حال، احیای این روابط تا زمانی که جنگ به پایان نرسد و غزه تحت رهبری جدید قرار نگیرد، نمی‌تواند اتفاق بیفتد.

طرح جایگزین، همچنین یک سرمایه‌گذاری ملی گسترده در حوزه هوش مصنوعی و زیرساخت‌های انرژی جدید مانند راکتورهای هسته‌ای واحدهای کوچک است؛ فناوری‌هایی که آینده انرژی محسوب می‌شوند و بازار جهانی را که در تلاش برای یافتن پاسخی به تقاضای رو به رشد آن است، متحول خواهند کرد. در سال‌های آینده، اسرائیل باید از «کشور استارت‌آپ» به «کشور اسکیل‌آپ» تبدیل شود و از قابلیت‌های نوآوری خود برای ارتقای سیستم‌های ملی حیاتی مانند آموزش، مراقبت‌های بهداشتی و حمل‌ونقل استفاده کند. این‌ها برای امنیت و رفاه آینده اسرائیل اساسی هستند، اما تضعیف شده‌اند. برای بازگرداندن اسرائیل به جایگاه شایسته خود در میان لیبرال دموکراسی‌های پیشرو غربی، دولت بعدی باید در پرورش منابع قدرت نرم اسرائیل: طبقه متوسط مولد و بخش فناوری موفق، سرمایه‌گذاری کند.

راهکار جایگزین، جامعه اسرائیلی است؛ به‌خصوص در حال حاضر که باید پاسخگوی مشکلات ساختاری باشد که برای سه نسل آن را فلج کرده است. در یک دولت کارآمد، باید جامعه اولترا ارتدوکس را ملزم نمود تا در ارتش خدمت نمایند و وارد بازار کار شوند. یک دولت کارآمد باید به افزایش اشتغال در میان زنان عرب کمک کند، قانون اساسی را تدوین کند تا یک بار برای همیشه به توازن قدرت بین قوه قضائیه و مجریه رسمیت بخشد، در حوزه مسکن برای جوانان سرمایه‌گذاری کند و با هزینه‌های سرسام‌آور زندگی مقابله نماید.

انتخاب

راهکار جایگزین این است که اسرائیلی‌ها به خود و دیگران یادآوری کنند که موقعیت پرافتخار اسرائیل به‌عنوان تنها دموکراسی در خاورمیانه را نمی‌توان «امری بدیهی» دانست. این تعهدی است که رهبران کشور باید دائماً به آن پایبند باشند. بزرگ‌ترین متحد اسرائیل همیشه ایالات متحده بوده و خواهد بود. اما برای حفظ جایگاه خود در خانواده رژیم‌های دموکراتیک، اسرائیل باید روابط خود را با اتحادیه اروپا و همچنین با استرالیا، ژاپن، هند، کره جنوبی، انگلستان و سایر دموکراسی‌های بزرگ جهان از سر بگیرد. این روابط باید بر اساس ارزش‌های مشترک و مبارزه مشترک، بر علیه تمایلات فزاینده غیرلیبرال و حکومت‌های با ایدئولوژی مذهبی در سراسر جهان و خطرات ناشی از رسانه‌های اجتماعی مخرب و پوپولیسم بنا شود و ادامه یابد. به همین دلیل است که اسرائیل همچنین باید پیوندهای خود را با کشورهای که دارای دیدگاه مشترک با ما نسبت به آینده دارند، مانند امارات متحده عربی و سنگاپور، تقویت کند.

گزینه جدید در اسرائیل ممکن است در وهله اول شامل یک کشور فلسطینی نباشد – نه پس از آنچه در ۷ اکتبر با اسرائیلی‌ها انجام شد. اما برخلاف دولت فعلی، اکثر اسرائیلی‌ها می‌دانند که فلسطینی‌ها وجود دارند و ما باید روزی از آن‌ها جدا شویم. این روند طولانی و دشوار خواهد بود. و باید با نشان دادن توانایی فلسطینی‌ها برای اداره مؤثر خود آغاز شود. بار اثبات اکنون بر دوش فلسطینی‌ها است، نه بر دوش اسرائیل. آن‌ها باید ثابت کنند که می‌توانند به‌طور مؤثر با تروریسم مبارزه و اطمینان دهند که سازمانی مانند حماس نمی‌تواند دوباره قدرت را به دست بگیرد.

تشکیلات خودگردان فلسطین نه تنها باید به مبارزه با عوامل تحریک‌کننده متعهد شود، بلکه باید در عمل نیز بر علیه آن اقدام کند. نه تنها وعده اصلاحات حاکمیتی را بدهد، بلکه باید به‌طور جدی آن را انجام دهد. نه تنها به مقابله با فساد بپردازد، بلکه باید علل فساد را ریشه‌کن کند. مردم اسرائیل حق دارند در صلح و امنیت زندگی کنند، بدون تهدید یک دولت تروریستی شکست‌خورده در مرزهای خود. فلسطینی‌ها باید قبل از شروع هر روندی، به اسرائیلی‌ها ثابت کنند که تحقق این امر ممکن است. اسرائیل به نوبه خود باید موضوع الحاق را از دستور کار خارج کند و برای پایان دادن به بلای خشونت شهرک‌نشینان افراطی اسرائیلی که به فلسطینی‌ها روا داشته می‌شود، بسیار مؤثرتر بجنگد. اولی خطر قربانی‌کردن ادغام منطقه‌ای اسرائیل بدون هیچ منفعت استراتژیک را به همراه دارد. دومی لکه‌ای اخلاقی بر کشور است.

آینده اسرائیل نه توسط دشمنان و نه توسط دولت فعلی، بلکه توسط شهروندانش تعیین خواهد شد. پس از دو سال از پرآسیب‌ترین سال‌های زندگی ما، اکثریت آشکار اسرائیلی‌ها خواهان مسیر جدیدی هستند. جهان به اسرائیل نگاه می‌کند و کشوری را در بحران می‌بیند، اما من کشوری می‌بینم که نفس خود را در سینه حبس کرده است. این کشور منتظر یک رهبریت جدید است تا آن را در مسیر دیگری هدایت کند. آینده اسرائیل به تصمیمات سیاسی بستگی دارد که اسرائیلی‌ها در سال آینده خواهند گرفت. اگر دولت فعلی در قدرت باقی بماند، اسرائیلی‌ها ممکن است خود را محکوم به انزوای بین‌المللی، فقر و شکاف‌های فزاینده اجتماعی ببینند. اگر اسرائیلی‌ها شجاعت را به بزدلی، گشودگی را به‌جای انزوا، رفاه را به‌جای تعصب مذهبی انتخاب کنند، بهترین روزهای کشور هنوز در پیش خواهد بود.

————————-
* یائیر لاپید (Yair Lapid) رهبر اپوزیسیون در کنست اسرائیل است و در سال ۲۰۲۲ به عنوان نخست وزیر و وزیر امور خارجه اسرائیل خدمت کرد.
https://www.foreignaffairs.com/israel/defining-choice-israel
*  اولین نشست «مجمع نقب» در تاریخ مارس ۲۰۲۲ به دعوت  یائیر لاپید، وزیر امور خارجه وقت اسرائیل و با شرکت  وزرای خارجه پنج کشور:  مصر، مراکش، بحرین، امارات، و ایالات متحده  در ناحیه نقب اسرايئل  صورت گرفت. اعضای این نشست از  مسایل مختلف مورد نظر همگی شامل: مسایل  امنیت ملی، تعلیم و تربیت، بهداشت، غذا، انرژی، توریسم، و آب. صحبت کردند و قرار شد که این نشست به طور سالانه ادامه یابد.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net