-
|
ايران امروز |
برگردان: آزاد و شریفزاده
۲۹ سپتامبر ۲۰۲۵
سؤال بزرگی که در دولت دوم ترامپ بیپاسخ مانده بود، این است که رد صریح نظم جهانی موجود، چه تأثیری بر استراتژی بینالمللی چین خواهد گذاشت؟ مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، نظم جهانی کنونی را هم «منسوخ» و هم «سلاحی که بر علیه ایالات متحده استفاده میشود» خوانده است و پرزیدنت دونالد ترامپ در ۲۳ سپتامبر، در سخنرانی خود در سازمان ملل، با تمسخر گفت: این نهاد «جهانیگرا، مشکلات جدیدی ایجاد میکند و از ما میخواهد که آنها را حل کنیم.»
در ماههای آغازین سال جاری، عکسالعمل پکن به حملات واشنگتن به نظم بینالمللی، عمدتاً محتاطانه و حسابشده به نظر میرسید. چین تعرفههای تلافیجویانهای را با ایالات متحده مبادله کرد، اما در غیر این صورت ترجیح داد عقب بایستد و از منزوی شدن ترامپ از متحدان ایالات متحده و خروج از نهادهای بینالمللی سود ببرد.
اکنون، آن دوره احتیاط به پایان رسیده است. پکن تصمیم گرفته است مسیر بسیار بلندپروازانهای در پیش گیرد و برنامههای خود را در نشست سازمان همکاری شانگهای در ماه سپتامبر به نمایش بگذارد. شی جین پینگ، رهبر چین، بهعنوان میزبان این نهاد اقتصادی و امنیتی منطقهای که مدتی در حال رکود بود، دست در دست ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، و نارندرا مودی، نخستوزیر هند، با ۱۸ رهبر دیگر از سراسر قاره اوراسیا دیدار کرد. چند روز بعد، شی جین پینگ در کنار پوتین و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، هدایت یک رژه نظامی عظیم در پکن را بر عهده داشت تا زرادخانه چین را که بهسرعت در حال رشد است، به نمایش بگذارد. اظهارنظر ترامپ در مورد این اجلاس سران – که گفت: «آنها امیدوار بودند که من آنها را تماشا کنم و من تماشا میکردم» – او را، بهطور ناخواسته، دقیقاً در جایگاهی که چین امیدوار بود، قرار داد: رئیسجمهور آمریکا که خود اغلب انجامدهنده اصلی سیاستهای جهانی بود، اکنون به یک تماشاچی حاشیهای «دنیایی در حال تغییر» تبدیل شده بود.
هدف شی این است که چین را به محور دنیای چندقطبی در حال ظهور معرفی نماید و او برای دستیابی به این هدف، راهبرد دیپلماتیک جدید و فعالی در پیش گرفته است. چین بهجای وادار کردن ایالات متحده به کنارهگیری از موقعیت رهبری خود در نظام بینالمللی یا واژگون کردن نظم موجود، از کنارهگیری سریع و مشتاقانه ترامپ از نقش واشنگتن سوءاستفاده میکند. چین همچنین قدرت و اعتبار خود را در نهادهای موجود تقویت میکند و میکوشد مرکز ثقل آنها را بهطور برگشتناپذیری به سمت پکن منتقل کند. اگر این قمار موفق شود، نظم بینالمللی از درون دگرگون خواهد شد، چین در مرکز صحنه قرار خواهد گرفت و نفوذ ایالات متحده به گونهای تضعیف خواهد شد که بازگرداندن آن برای دولتهای آینده آمریکا دشوار خواهد بود.
ساختن نظم جهانی
چندی پیش، تحلیلگران سیاست خارجی ممکن بود به نمایش اجلاس چین با تحقیر نگاه کنند. از این گذشته، در قبل، جلسات سازمان همکاری شانگهای غالباً از نظر ظاهر سنگین، اما از نظر محتوا سبک بودند. اختلافات بین اعضای کلیدی این گروه، مانند مناقشه مرزی طولانیمدت بین چین و هند، بر نکات مشترک آنها غلبه داشت. در واقع، برخی از مفسران و مقامات آمریکایی، رویدادهای اخیر به میزبانی چین را بهعنوان یک عملیات “اجرایی”، “برای نمایش دادن” و صرفاً یک “عکس یادگاری” بیاهمیت جلوه میدادند.
در ماه هشتم از ریاست جمهوری دوم ترامپ، چنین برداشتی در بهترین حالت، یک نظر خوشبینانه است. آنها همه واکنشهای جهانی بر علیه اقدامات ترامپ در تغییر شکل دادن جهان را نادیده میگیرند. نظم بینالمللی که ایالات متحده برای دههها ایجاد و حفظ کرده بود، در حال فروپاشی است و آنچه که باقیمانده است نیز در معرض نابودی است. بسیاری از کشورها در تلاش کسب نفوذ بیشتری هستند و بهجای همکاریهای بلندمدت، دادوستدهای کوتاهمدت و معاملهگرانه به یک هنجار جدید تبدیل شده است؛ مرحلهای آغاز شده است که یکی از ما آن را “چندقطبی مزدور” در نشریه فارین افرز نامید. ایالات متحده و چین همچنان دو کشور قدرتمند هستند، اما کشورهای دیگر، مانند هند و روسیه و همچنین اتحادیه اروپا، بازیگران مهم با برنامههای خاص خود هستند. و درحالیکه اتحادهای ایالات متحده در دوران ترامپ در حال از هم پاشیدن است، رقبای ایالات متحده به روشهای فزاینده و معنادار با یکدیگر همکاری میکنند.
با توجه به اینکه شکل نهایی نظم جدید هنوز بهطور مشخص تعریف نشده است، شی جین پینگ اوضاع جهان کنونی را، فرصتی برای ایجاد «جهانی چینمحور» میبیند؛ او بدون رویارویی مستقیم با ایالات متحده، با حرکتهای قاطعانهای در مناطقی که سیاستهای ترامپ «اول آمریکا» فرصتهایی برای او ایجاد کرده است، وارد میشود. این پروژه بسیار فراتر از نمایش گردهمایی رهبران جهانی در شهرهای چین است. در زمانی که رئیسجمهور ایالات متحده با رهبران برزیل و هند در حال منازعه بود، شی جین پینگ در نشست مجازی بریکس، به میزبانی رهبران برزیل، در باره “مقاومت در برابر حمایتگرایی” سخنرانی کرد و از مودی برای حضور یافتن در چین، برای تقویت روابط بین دو قدرت کلیدی، استقبال کرد. درحالیکه ترامپ تعرفههایی بر بسیاری از کشورهای جهان اعمال میکند و کمکهای خارجی ایالات متحده را حذف مینماید، شی جین پینگ با رهبران کشورهای درحالتوسعه دوستی برقرار میکند: پکن در ماه ژوئن کاهش تعرفههای چین بر کالاهای آفریقایی را اعلام کرد و در ماه سپتامبر ادعا نمود که تلاش برای اصلاح سازمان تجارت جهانی به نفع رشد اقتصادی کشورهای درحالتوسعه، را تقویت خواهد کرد. درحالیکه دولت ترامپ، ملیگرایی گستاخانه فناوری را پذیرفت و برنامه اقدام هوش مصنوعی خود را «پیروز در رقابت» نامگذاری کرد؛ چین میزبان کنفرانس جهانی سالانه هوش مصنوعی خود را با شعار «همبستگی جهانی در عصر هوش مصنوعی» برگزار نمود و اعلام کرد که پکن میخواهد مزایای هوش مصنوعی را به اشتراک بگذارد و یک پروژه جهانی جدید حکمرانی در زمینه هوش مصنوعی را عرضه کند. و درحالیکه ترامپ به تغییرات اقلیمی بهعنوان “بزرگترین کلاهبرداری تاریخ” حمله کرد و از حضور در نشست سازمان ملل در مورد این موضوع صرفنظر کرد، شی هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای چین را تعیین نمود، اگرچه این هدف بهطور قابلتوجهی بلندپروازانه نبود، اما در برخی محافل مورد تحسین قرار گرفته است. این فهرست همچنان ادامه دارد.
اگر قمار چین موفق شود، نظم بینالمللی را دگرگون خواهد کرد.
شاید نگرانکنندهترین نکته برای واشنگتن این باشد که اقدامات شی بهروشنی نشان دادهاند، جهان چینمحور به مقاومت در برابر ایالات متحده پاداش خواهد گرفت. بهترین نماد آن تصمیم شی جین پینگ برای دادن افتخار نشستن کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، در کنار وی در رژه نظامی پکن بود؛ رهبری که دهههاست تحت تحریمهای تنبیهی قرار دارد و سربازان خود را برای جنگ روسیه علیه اوکراین اعزام کرده است. شی جین پینگ به همین ترتیب از رهبران دیگری که بر علیه ایالات متحده اقدام کرده بودند، استقبال کرد: پوتین، مودی، و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، همگی در چین مورد استقبال پرشور قرار گرفتند.
اکنون تمرکز چین براین است که نه بهعنوان یک برهمزننده، بلکه بهعنوان مدافع نظم بینالمللی دیده شود و چرخش جدیدی را در تلاشهای طولانیمدت خود برای تضمین جایگاه ممتاز، در نهادهای موجود جهانی و افزایش توان خود در تعیین هنجارها و قوانین داخلی آنها ایجاد کند. تا همین اواخر، چین مسیر امنتری برای انتقاد از سیاستهای نامطلوب ایالات متحده را دنبال میکرد و بیشتر فعالیتهای خود را متمرکز در زمینههایی که توجه بینالمللی محدودی را به خود جلب مینمود، مانند توسعه، فرهنگ و حفظ صلح، مینمود. اما با توجه به اینکه ترامپ در سخنرانی خود در مجمع عمومی اساس موجودیت سازمان ملل را به زیر سؤال برد، پکن، اکنون مخاطبان بینالمللی بیشتری دارد که ممکن است پذیرای پیشنهادات آن باشند. لی چیانگ، نخستوزیر چین، تنها چند روز پس از سخنرانی ترامپ در سازمان ملل متحد گفت: «چین همواره مدافع سرسخت صلح و امنیت جهانی عمل کرده است.»
شی، در ماه سپتامبر، «ابتکار حکمرانی جهانی» خود را اعلام کرد؛ طرحی که هدفش زدن مهرچین بر سیستم سازمان ملل متحد بود. این ابتکار با بهرهبرداری از خواست بسیاری از کشورها برای یک نظم بینالمللی «عادلانه و منصفانهتر»، چین را – نه هیچ کشور یا نهاد بینالمللی دیگری – داور، آنچه که این نظم جدید در بر خواهد داشت، تبدیل میکند. پکن در حال حاضر اصولی را به پیش میبرد که به سود وی عمل کند، مانند قرائتی مطلقگرا اما گزینشی، از حاکمیت ملی که در چین اعمال میشود، که ممکن است برای کشورهای دیگر مفید نباشد. چین ارزشهایی را به حاشیه میراند که برای خود تهدیدکننده میداند، مانند حقوق بشر جهانی. چین جزئیات اندکی درباره چگونگی حل اختلافات درون یا اصلاحات در نهادهای بینالمللی ارائه میدهد و تمایلی به پرداخت هزینه بیشتر برای برنامههای پرهزینه سازمان ملل، ندارد. اما با توجه به تحقیری که دولت ترامپ نسبت به سازمان ملل نشان داده است، کشورهایی که به سیستم سازمان ملل متعهد هستند ممکن است به درخواستهای چین برای حمایت از ابتکار جدید و مواضع آن در مورد مسائل متعدد اساسی، پاسخ مثبت دهند. شی امیدوار است که با غفلت مداوم ترامپ، همراه با سرمایهگذاریهای برجسته، هرچند متوسط در نهادهای سازمان ملل و پرسنل آنها، قادر باشد این نهادها را به دلخواه خود تغییر دهد.
تحلیلگران ممکن است، به سازمان همکاری شانگهای، مانند «ابتکار حاکمیت جهانی» را بهعنوان یک شعارپردازی صرف نگاه کنند. اما مقامات چین مشتاقانه در تلاش هستند تا مجموعهای از پروژههای خود را، از جمله ابتکار توسعه جهانی، ابتکار تمدن جهانی و ابتکار امنیت جهانی را به واقعیت تبدیل کنند. بهعنوان مثال، محققان شینا چستنات گریتنز (Sheena Chestnut Greitens)، آیزاک کاردون (Isaac Kardon) و کامرون والتز (Cameron Waltz) اخیراً دریافتند که آژانسهای امنیت داخلی چین بهطور قابلتوجهی مشارکتهای بینالمللی پلیس و همکاریهای امنیتی غیرنظامی خود را تحت پرچم ابتکار امنیت جهانی، بهویژه در آسیای جنوب شرقی، آسیای مرکزی و جزایر اقیانوس آرام و همچنین در آفریقا و آمریکای لاتین افزایش دادهاند. با عقبنشینی ایالات متحده، چین بی سروصدا انواع جدیدی از مشارکتها را در کنار روابط تجاری قوی خود قرار خواهد داد، با این هدف که با گذشت زمان، کشورهای بیشتری، پکن را بهعنوان مهمترین رابطه خود با جهان ببینند، نه واشنگتن را.
دستاندازهای مسیر
این غیرواقعی است که انتظار داشته باشیم دولت ترامپ بهطور ناگهانی رویکرد خود در دیپلماسی و چندجانبهگرایی را تغییر دهد یا دارای خرد پذیرفتن متحدان و رقابت با چین برای نفوذ در سازمان ملل، را دریابد. چنین اقداماتی در میان مردم آمریکا مورد حمایت قرار خواهد گرفت، چون اکثریت قاطع آنها فکر میکنند که متحدین ایالات متحده دوستان این کشور هستند و سازمان ملل متحد نقشی ضروری، هرچند ناقص، در جهان ایفا میکند. اما این اقدامات در حقیقت بیشازحد در تضاد با ایدئولوژی “اول آمریکا” دولت ترامپ است و مورد توجه او قرار نخواهد گرفت. بنابراین، احتمالاً، ایالات متحده برای چند سال آینده، چین را آزادانه در نهادهای بینالمللی رها خواهد کرد.
تلاشهای شی جین پینگ ممکن است به لطف رویکرد ترامپ به دیپلماسی با پکن، شتاب بیشتری بگیرد. ترامپ پیش از سفر برنامهریزیشده خود به چین در سال ۲۰۲۶، بر چشمانداز روابط شخصی خود با شی جین پینگ از دستیابی به یک توافق دوجانبه صحبت میکند. اگر مذاکرات قبلی معیار ما باشد، بسیاری از مردم جهان ممکن است آن را توافق خوبی برای چین بدانند، اما، ترامپ آن را یک پیروزی برای خود اعلام خواهد کرد. کشورهای دیگر این مذاکرات را از نزدیک زیر نظر خواهند داشت؛ هر توافقی که به مقاومت چین در برابر خواستههای ایالات متحده باشد، پاداش خواهد گرفت، که نشاندهنده این است که در مقایسه با ایالات متحده، نفوذ چین در حال افزایش است.
اما موفقیت چین قطعی نیست. پکن ممکن است برای رسیدن به آرمانهای بزرگش تلاش کند که آنها را بهنحوی با خواستههای جهانی نزدیک کند. بسیاری از کشورها درک میکنند که یک جهان «چینمحور» با الزاماتی همراه خواهد بود و پکن ممکن است نتواند در برابر تشدید اختلافات ارضی متعدد خود در آسیا از به نمایش گذاشتن تواناییهای قهریاش استفاده نکند. بارها در طول دهه گذشته، اقدامات پکن – از اقدامات تنبیهی اقتصادی علیه شرکای تجاری اصلی، تا آزار و اذیت دریایی مدعیان ارضی رقیب در دریای چین جنوبی – باعث عقبنشینی کشورهایی شده است که برای خودمختاری خود ارزش قائل بودند. اکنون، این کشورها میتوانند با کاهش وابستگی خود به پکن و واشنگتن، در برابر تلاشهای چین برای شکل دادن به نظم جهانی مقاومت کنند. جهانی پراکندهتر و پر از هرجومرج، لزوماً جهانی نیست که چین بتواند بر آن تسلط داشته باشد.
گامهای اشتباه چین یا مقاومت سایر کشورها میتواند طرحهای شی را ناکام گذارند. برای ایالات متحده، چنین شکستهایی میتواند زمان بخرد، تا زمانی که رهبرهای متفاوت در واشنگتن، بیشتر به اطراف بنگرند، نه فقط برای نفع خود، بار دیگر چشماندازی بهتر از آینده ارائه دهند.
———————-
* جفری پرسکات بهعنوان سفیر ایالات متحده در آژانسهای سازمان ملل متحد در رم خدمت کرد و محقق مهمان در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی است.
* جولیان گویرتز بهعنوان مدیر ارشد امور چین و تایوان در شورای امنیت ملی ایالات متحده خدمت کرد. او محقق ارشد در دانشگاه کلمبیا و نویسنده کتاب هرگز به عقب برنگردید: چین و تاریخ ممنوعه دهه ۱۹۸۰ است.
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|