-
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 26.03.2025, 23:02

اروپا و نظم جهانی بعدی


زیگمار گابریل و پیتر آیتل

برگردان به فارسی: آزاد ـ شریف‌زاده
۲۶ مارس ۲۰۲۵

با کنار گذاشتن موثر تعهد ۸۰ ساله آمریکا به روابط ترانس‌آتلانتیک و نظم بین‌المللی گسترده‌تر توسط دونالد ترامپ، آینده صلح و رفاه اروپا اکنون کاملاً در دستان اروپاییان است. وظیفه کنونی، آزادسازی کامل پتانسیل فناوری، اقتصادی و نظامی این قاره است.

برلین – تغییرات رادیکال ترامپ در سیاست خارجی آمریکا بسیاری را به این باور رسانده که او در بلندمدت به دنبال همسویی بیشتر با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه است. اکنون این انتظار وجود دارد که ایالات متحده، چین و روسیه جهان را میان خود تقسیم کنند، همان‌گونه که دول پیروز جنگ جهانی دوم در کنفرانس یالتا در سال ۱۹۴۵ چنین کردند. با کنار گذاشتن تعهد ۸۰ ساله آمریکا به حفظ نظمی بین‌المللی مبتنی بر قوانین و مقررات، جهان در حال بازگشت به دوره‌ای است که “قدرت، حقانیت می‌آفریند.”

با این حال، از آنجا که ترامپ تمام دیپلماسی را صرفاً به‌عنوان معامله می‌بیند، او در حال از دست دادن بزرگ‌ترین عامل قدرت آمریکا است: توانایی ایجاد و رهبری اتحاد در دنیاست.

البته، رویکرد ترامپ لزوماً به این معنا نیست که او به دنبال رابطه‌ای ویژه و نزدیک با پوتین خواهد بود یا از شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، تمجید خواهد کرد. علاوه بر این، نباید فرض کرد که پوتین و شی هرگز به ایالات متحده اعتماد خواهند کرد، حتی اگر روابطشان با ترامپ دوستانه شود. چرا رهبران نظام‌های اقتدارگرا و دیکتاتوری باید ناگهان به کشوری اعتماد کنند که استراتژی آن ممکن است پس از انتخابات اینده به‌طور اساسی تغییر کند؟

توصیف بهتر این وضعیت این است که ترامپ نه به سمت روسیه متمایل شده، بلکه از اروپا فاصله گرفته است. او به‌سادگی می‌خواهد پرونده جنگ اوکراین و، در حالت ایده‌آل، کل شراکت ترانس‌آتلانتیک را ببندد. اتحادیه اروپا، به‌عنوان پروژه‌ای که حقوق برابر را برای همه کشورهای عضو خود قائل است، با درک ترامپ از جهان در تضاد است. از نظر او، جنگ اوکراین و تعهدات آمریکا نسبت به متحدان اروپایی، موانع پرهزینه‌ای بر سر راه عظمت ملی هستند.

ترامپ بر این باور است که ایالات متحده می‌تواند به‌تنهایی بر جهان سلطه یابد، به شرطی که خود را از قید قوانین، هنجارها و تعهدات بین‌المللی رها کند. رقابت بین قدرت‌های بزرگ که در پی این رویکرد شکل خواهد گرفت، ممکن است به درگیری نظامی منجر نشود، اما بی‌تردید شاهد نبردی شبیه جنگ برای برتری فناوری، اقتصادی و مالی خواهیم بود.

چنین تغییری در استراتژی ایالات متحده پیامدهای عمیقی برای اروپا دارد. خروج آمریکا یک خلأ قدرت در قاره اروپا ایجاد می‌کند، قاره‌ای که همین حالا نیز در میان طوفان‌های شدید رقابت‌های ژئوپلیتیکی گرفتار شده است. ترامپ تصور می‌کند که با کنار گذاشتن اروپا، آمریکا را از باری سنگین رها کرده است، اما روس‌ها و چینی‌ها بهتر می‌دانند که این فرصت را چگونه بهره‌برداری کنند. آنها مشتاقانه در پی سوءاستفاده از فروپاشی اتحاد ترانس‌آتلانتیک هستند.

در نهایت، ترامپ، شی و پوتین هر یک تلاش خواهند کرد اروپا را به دو قسمت تقسیم کنند، البته هر کدام به دلایل خود. به‌طور پارادوکسیکال، درست در زمانی که مرکز ثقل جهانی از حوزه یورو-آتلانتیک به منطقه هند و اقیانوس آرام منتقل شده، اروپا بار دیگر به محور سیاست جهانی تبدیل می‌شود. اروپا ممکن است بدون ایالات متحده هنوز وزن ژئوپلیتیکی زیادی نداشته باشد، اما این بدان معنا نیست که کشورهای عضو و نهادهای آن محکوم به تبدیل شدن به ماهی‌های کوچکی در دریایی پر از کوسه هستند.

اروپا از پتانسیل فناوری، اقتصادی و نظامی قابل‌توجهی برخوردار است؛ موفقیت یا شکست اروپاییان در تحقق این ظرفیت، نظم جهانی آینده را تعیین خواهد کرد.

تا کنون، نیاز اتحادیه اروپا به اجماع، آن را به نهادی ناکارآمد و بیش از حد کند در تصمیم‌گیری تبدیل کرده است، زیرا تفاوت‌های قابل توجهی بین کشورهای عضو آن وجود دارد. بنابراین، اولین وظیفه، ایجاد یک ساختار جدید برای همکاری است. ائتلاف موسوم به “ائتلاف مایلان” که اخیراً در حمایت از اوکراین اعلام شده، نخستین گام مهم برای رهایی از وابستگی به ایالات متحده است. نکته قابل توجه این است که این ابتکار شامل کشورهای غیرعضو اتحادیه اروپا نیز می‌شود و رهبری آن را فرانسه و بریتانیا، نه خود اتحادیه اروپا، بر عهده دارند.

با ادامه رهبری فرانسه و بریتانیا (که هر دو قدرت هسته‌ای هستند)، این گروه باید یک شورای امنیت موقت ایجاد کند تا به سمت تشکیل اتحادیه دفاعی اروپا حرکت کند، اتحادیه‌ای که آلمان، لهستان و ایتالیا را نیز در بر بگیرد. این شورا، علاوه بر رسیدگی به مسائل مربوط به عضویت، می‌تواند روابط این ائتلاف با اتحادیه اروپا و ناتو را مشخص کند، سهم کشورهای عضو در بازدارندگی متعارف و هسته‌ای را تعیین کند و هماهنگی حمایت نظامی از اوکراین را بر عهده بگیرد.

اما این تغییرات به تنهایی برای بقای مستقل اروپا کافی نخواهند بود. اروپا باید منابع جدیدی برای تقویت اقتصادی خود بیابد. فراتر از کاهش بوروکراسی و ایجاد شرایط جذاب برای شرکت‌ها، اروپا به مشوق‌های قوی‌تری برای ترویج نوآوری، تحقیق و توسعه نیاز دارد. اگر نتواند منابع لازم را برای جذب برترین پژوهشگران و نوآورترین شرکت‌های جهان بسیج کند، پویایی مورد نیاز خود را به دست نخواهد آورد.

در نهایت، اروپا باید با همسایگان جنوبی خود همکاری کند. در مقابل، عقب‌نشینی از همکاری‌های بین‌المللی و تمرکز منابع بر تسلیحات و تجهیزات نظامی تنها باعث تشدید رقابت ژئوپلیتیکی با حاصل جمع صفر خواهد شد، رقابتی که اروپا در تلاش است از آن اجتناب کند.

آلمان در این تلاش‌ها نقش محوری خواهد داشت. سال‌ها به نظر می‌رسید که این کشور تمرکز خود را از اروپا برداشته و به نوعی درگیر خودنگری بی‌ثمر شده است. خوشبختانه، این رویکرد خطرناک اکنون به نظر می‌رسد که به گذشته تعلق دارد. حتی پیش از روی کار آمدن، صدراعظم آینده، فریدریش مرتس، پیامی قدرتمند به جهان فرستاده است: آلمان بازگشته است، و این‌بار به شکلی کاملاً متفاوت.

مبالغ هنگفتی که برای تقویت توان دفاعی و زیرساخت‌های آن وعده داده شده است، نشان می‌دهد که این فقط حرف نیست. مرتس می‌داند که یک “چرخش آلمان به سمت اروپا” زمانی موفق خواهد بود که اقتصاد آلمان قوی و پویا باشد.

مرتس و همکاران آینده‌اش در ائتلاف، حزب سوسیال دموکرات، به‌خوبی درک کرده‌اند که سرنوشت اروپا تا چه اندازه به ایفای نقش آلمان در پیشبرد یکپارچگی اروپایی بستگی دارد. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز به همین واقعیت واقف است و هم‌اکنون در هماهنگی نزدیک با رهبری جدید آلمان کار می‌کند.

با این حال، آلمان می‌تواند از طریق ایفای نقش به‌عنوان صدایی قوی برای گفتگو و دیپلماسی نیز به اروپا کمک کند، حتی در حالی که مسیر تقویت دفاعی خود را در پیش می‌گیرد. قدرت نظامی و تمایل به تعامل، دو روی یک سکه در مسیر ایجاد صلح هستند.

اکنون آینده صلح و رفاه اروپا، به‌طور کامل در دستان اروپاییان است.

——————-
* زیگمار گابریل(Sigmar Gabriel)، وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم پیشین آلمان، رئیس مؤسسه آتلانتیک-بروکه (Atlantik-Brücke) است.
* پیتر آیتل(Peter Eitel)، مدیر ارشد مشاوره ریسک ژئوپلیتیکی در مؤسسه FTI Consulting آلمان است.
* منبع مقاله:

https://www.project-syndicate.org/commentary/europe-response-to-trump-will-determine-shape-of-world-order-by-sigmar-gabriel-and-peter-eitel-2025-03



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net