يكشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ -
Sunday 8 December 2024
|
ايران امروز |
۳سال از زمان وقوع زلزله کرمانشاه میگذرد. خانه ها تقریبا ساخته و نونوار شده اند اما روح و روان آدم ها هنوز هم درگیر زلزله ۷.۳ ریشتری است.
سرزمین ایران یکی از کشورهای سانحهخیز دنیاست اما با وجود این، هنوز هم دارای یک برنامه موثر و استراتژی خاص جهت مدیریت ریسک و پیشگیری از سوانح نیست. گرچه قانون جدید مدیریت بحران ظرفیت های جدیدی را برای هماهنگی و برنامه ریزی در این زمینه بوجود آورده اما هنوز هم برای رسیدن به یک برنامه عمل مشخص برای مراحل مختلف قبل، حین و بعد از بحران نرسیده ایم. و در این میان آنچه بیشتر از همه مورد غفلت قرار می گیرد، وظایفی است که در دراز مدت و برای بازسازی روانی-اجتماعی حادثه داریم. به بهانه سالگرد زلزله کرمانشاه همین موضوع را با دکتر فاضل الیاسی، پژوهشگر و جامعه شناس کرمانشاهی مورد بررسی قرار داده ایم.
زلزلهای که میتوانست وخیمتر باشد
فاضل الیاسی، پژوهشگر پسا دکتری دانشگاه تهران، که از زمان وقوع زلزله کرماشاه بهعنوان رئیس تیم جامعهشناسی برای بررسی وضعیت مردم در این منطقه حضور داشت، در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «در زلزله ۷/۳ ریشتری که در بیستویکم آبانماه سال ۹۶ در کرمانشاه در هشت شهر و ۱۹۳۰ روستا به وقوع پیوست، سبب شد دهها هزار واحد مسکونی تخریب و در حدود ۷۰۰ کشته و هزاران زخمی بر جای بماند. اما در این حادثه، سه عامل منجر به کاهش بسیار زیاد جانباختگان شد و اگر این سه عامل دخیل نبود، باید شاهد مرگ هزاران نفر میبودیم.
او در توضیح این سه عامل میگوید: «زمان وقوع زلزله ساعت ۹ و ۴۸دقیقه شب بود و در این ساعت بیشتر مردم بیدار بودند و میتوانستند خودشان را به بیرون از خانهها برسانند. از سوی دیگر قبل از زلزله اصلی یک پیشزلزله رخ داد و همین زلزله کوتاه هشداری بود برای مردم ساکن این مناطق.
این جامعهشناس به وجود شبکههای اجتماعی همانند تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک و غیره اشاره کرده و میگوید: «بعد از وقوع پیشلرزه مردم در این شبکههای اجتماعی شروع به ارسال پیام کردند و این هشدار و اطلاعرسانی نقش مهمی برای خروج مردم از خانههای خود داشت.»
او در ادامه توضیح میدهد که بسیاری از واحدها به خصوص در روستاها نوساز بودند، زیرا در جریان جنگ ایران و عراق اشغال شده و ساکنان آن به مناطق دیگر آواره شده بودند و بعد از اتمام جنگ مردم اقدام به بازسازی خانههای خود کرده بودند و این نیز عاملی برای کاهش خسارات زلزله شدید در کرمانشاه بود.
از بازسازی فضای اجتماعی جا ماندهایم
در این سرزمین پرسوانح و حادثهخیز همانگونه که فاقد استراتژی و مدیریت ریسک و پیشگیرانه هستیم، فاقد برنامه پساسوانح و بحران نیز هستیم.
الیاسی در ادامه تأکید میکند: «مسئولان از بازسازی فضای اجتماعی مغفول مانده است. در طی سهسال گذشته شاهد هیچگونه اقدام شایستهای در این راستا نبودهایم. طلاق، خشونت خانوادگی، اعتیاد و سرقت افزایش یافته و امنیت روانشناختی، اجتماعی و شغلی روز به روز کاهش پیدا میکند.»
این جامعهشناس معتقد است که فضای فرهنگی مناطق زلزلهزده نیز کماکان با مشکلات زیادی مواجه است. با اینکه مدارس از لحاظ فیزیکی وجود دارند، اما امر آموزش و تحصیل با چالشهای فراوانی مواجه است؛ کتابخانه و فرهنگسراها از لحاظ فیزیکی نیز بازسازی نشدهاند.
او معتقد است نگاه مسئولان به بازسازی صرفا یک نگاه فنی و فیزیکی است، مسئولان یا درک و فهم بازسازی در تمام ابعاد آن را ندارند یا توان انجام بازسازی با کلیت و جامعیت آن را ندارند.
او تأکید میکند: «سهسال از زلزله کرمانشاه گذشت اما درد و رنج زلزلهزدگان کماکان برجاست. در تحلیلهای جامعهشناختی که در این مدت انجام گرفته، به این نتیجه رسیدهایم که بسیاری از زلزلهزدگان نسبت به زندگی و آینده ابراز ناامیدی میکنند.» از سوی دیگر سایه فقر و بیکاری بیش ازپیش در این مناطق احساس میشود و همین موضوع فشار روانی زلزلهزدگان را افزایش داده است.
ممكن است ساخت خانهها طي يیکی دو سال انجام شود اما ساختار اجتماعي به اين سادگيها قابل بازسازي نيست. دهها ستاد بازسازی با صدها مهندس و تعداد زيادي كارگر و تكنيسين به شهر زلزله زده می آیند تا كالبد فيزيكي شهر را بسازند اما متاسفانه در حوزه خدمات اجتماعی و روانشناختي پس از سانحه اقدامات چنداني انجام نميشود.
آسیبهای اجتماعی پس از زلزله
او به عوارض پس از زلزله اشاره کرده و میگوید: «طلاق، خشونت خانوادگی، اعتیاد و بیکاری بلای جان کسانی شده است که در این زلزله عزیزان خود را نیز از دست دادهاند.»
این پژوهشگر تأکید میکند: «مهاجرت بازماندگان از زلزله برای کار به کشورهای خارجی روز به روز افزایش یافته و روابط، ساختار و ارزشهای خانواده در این مناطق دچار دگردیسی شده است. از سوی دیگر انگیزه کار، تشکیل خانواده، تحصیلات و حفظ بسیاری از ارزشها نسبت به گذشته کمرنگتر شده است.»
به گفته الیاسی ممكن است ساخت خانهها طي يیکی دو سال انجام شود اما ساختار اجتماعي به اين سادگيها قابل بازسازي نيست. دهها ستاد بازسازی با صدها مهندس و تعداد زيادي كارگر و تكنيسين به شهر زلزله زده می آیند تا كالبد فيزيكي شهر را بسازند اما متاسفانه در حوزه خدمات اجتماعی و روانشناختي پس از سانحه اقدامات چنداني انجام نميشود. این در حالی است که تبعات اجتماعي از خود زلزله خطرناكتر است.
کووید-۱۹ بلای جان مناطق زلزلهزده
افزایش شدید قیمتها و مسائل مرتبط با کووید-۱۹ مشکلات و مسائل مناطق زلزلهزده کرمانشاه را تشدید کرده است.
این جامعهشناس که سالها در این منطقه به تحقیق و پژوهش مشغول است، تأکید میکند که بیکاری و تعطیلات کرونایی، مستأجران و قشر کارگر این مناطق را دوچندان تحت فشار قرار داده است. (حدود ۴۷درصد زلزلهزدگان شهر سرپل ذهاب مستأجر هستند.)
هنوز هم دیر نیست
به گفته الیاسی، باز هم دیر نیست و درصورتی که دستگاههای متولی به این موضوع ورود پیدا کنند و از این افراد حمایت کنند، میتواند شرایط را به قبل برگرداند. او از حمایتهایی که نهادهای مربوطه میتوانند در این حوزه انجام دهند، میگوید: «بخشش یا تعویق بازپسگیری تسهیلات زلزله در مناطق مذکور، بازاندیشی در بازسازی و توجه جدی به بازسازی اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی و غیره، توجه جدی به اقشار آسیبپذیر در مناطق زلزلهزده، اقدامات فوری در راستای اشتغالزایی و کمک به واحدهای تولیدی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید میتواند در این راستا بسیار تأثیرگذار باشد. کمک به مستأجران، در اولویت قراردادن مسائل فرهنگی و اقدام عملی در راستای امور مدارس و آموزش در سطوح مختلف میتواند قدم مهمی در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی و روانشناختی به شمار بیاید.»
او تأکید میکند: «اگر این مسائل مغفول بماند، ما در آینده شاهد تشدید آسیبهای اجتماعی و روانشناختی، فقر، خودکشی، خشونت خانوادگی، طلاق، بزهکاری، اعتیاد، نافرمانی مدنی و کمرنگترشدن بیشتر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در مناطق زلزلهزده خواهیم بود.»
يكشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ -
Sunday 8 December 2024
|
ايران امروز |
ترامپ هنوز کوتاه نیامده اما ما در اینجا نهتنها جشن پیروزی بایدن را گرفتهایم بلکه در تعیین نوع مواجهه با او نیز به اختلاف نظر خورده و مشغول مجادلهایم. حسن روحانی به عنوان رییسجمهوری که با روی کار آمدن ترامپ فاتحه اصلیترین دستاورد خود یعنی برجام را خوانده بود، روی کار آمدن بایدن را فرصت میداند. به هر حال او در رقابتهای انتخاباتی چنین وعدهای داده است و برخی از سیاسیون در ایران نیز به آن دلخوش کردهاند. برخی دیگر از اهالی سیاست خاصه در جریان رقیب مخالف هر نوع مذاکره بوده و چنان به دست و پا افتادهاند که انگار همین فردا مذاکره میشود، بایدن تحریمها را لغو میکند و دولت روحانی قهرمانانه پاستور را تحویل نامزد اصلاحطلب میدهد! شاهد این مدعا ورود به فضای شرط و شروط گذاشتن برای مذاکره است آن هم شروط عجیب و غریبی مثل قصاص ترامپ!
رویکرد آنان به نوعی با واکنش دولت که هنوز چند ماهی زمان دارد و امیدوار است از آن استفاده کند، همراه شده و برای همین حسن روحانی در جلسه دیروز هیات وزیران با تاکید بر اینکه هر جا ببینیم که شرایط برای لغو تحریم آماده است از این فرصت استفاده خواهیم کرد، گفت: «هدف ما این است که تحریم ظالمانه لغو شود، هدف ما این است که ایران بتواند به راحتی با جهان در تعامل باشد، هدف ما این است که فشار تحریم را از روی شانه مردم برداریم و هر جایی، هر فرصتی مناسب باشد برای این کار وظایف و اقدامات خودمان را انجام خواهیم داد. هیچ کس حق ندارد فرصتسوزی کند هر فرصت مناسبی که به وجود آید بر مبنای منافع و وحدت ملی انجام میشود.»
نکته قابل تامل آنکه مخالفان مذاکره یعنی اصولگرایان خوب میدانند که فشار حداکثری آمریکاییها کار خود را کرده و در نهایت راهی غیر از حل و فصل مسائل مربوط به برجام باقی نخواهد ماند. همچنین میدانند که تشکیل دوگانه سازش و مقاومت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نتیجه خوبی برایشان ندارد بنابراین ضمن اینکه به مخالفت با مذاکره میپردازند از ویژگیهای تیم مذاکرهکننده خوب میگویند و منتظرند که مخاطب بفهمد منظورشان کیست. مثلا حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی موتلفه به جماران میگوید: «مذاکره در صورت ضرورت به وسیله کسانی که بتوانند منافع ملت را حفظ کنند و نفوذناپذیر باشند، میتواند اتفاق بیفتد.»
به این ترتیب روی کار آمدن بایدن دو سوال مهم و اساسی را مطرح کرده است؛ نخست اینکه آیا پیروزی دموکراتها آنطور که روحانی و برخی حامیانش میگویند، فرصت است؟ دوم اینکه دعوای فعلی در فضای سیاسی ایران بر سر اصل «مذاکره» است یا اینکه چه کسی و چه جریانی باید مذاکره کند؟
نباید هول شویم
محسن کوهکن فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «جهان صنعت» درباره اینکه آیا انجام مذاکره با آمریکا در قالب برجام با روی کار آمدن بایدن در ایالات متحده برای ما فرصت است یا خیر گفت: «آنچه مسلم است ما باید شناخت دقیق و درستی نسبت به حاکمیت در آمریکا داشته باشیم و بدانیم که سیاست کلی چطور تعیین میشود. ضمن اینکه ما در ۴۰ سال گذشته روسای جمهور دموکرات و جمهوریخواه متفاوتی را امتحان کرده و دیدهایم که روشهایشان فرق دارد اما سیاست یکی است. اگر فکر کنیم که با آمدن بایدن، سیاست آمریکا تغییر میکند، سادهلوحی است و دلیلش نیز عملکرد آمریکاست. اینجا اما یک ظرافتی وجود دارد. آن هم این است که واکنش مناسب در قبال تغییر تاکتیک دشمن چیست؟ پاسخ این است که ما نباید از هول حلیم در دیگ بیفتیم اما باید از فرصت تغییر تاکتیک به نفع خودمان استفاده کنیم.»
وی افزود: «ترامپ به نحوی حرف میزد و عمل میکرد که همه فکر کردند اگر او برود، همه چیز حل میشود. این در حالی است که دموکراتها با پنبه سر میبرند بنابراین ما نباید به تفاوتهای این دو دلخوش شویم و فریب بخوریم.»
این فعال سیاسی اصولگرا همچنین تاکید کرد: «به نظر میرسد رسیدن بایدن به ریاستجمهوری و شروع کار او ساده نخواهد بود اما اگر هم رییسجمهور شد و خواست طبق وعدههای انتخاباتی به برجام برگردد، آن وقت ما هستیم که باید برای او شرط بگذاریم و ضرر و زیان تعریف کنیم. به هر حال برجام تعهدی بود که اگرچه قابل دفاع نبود، ما به آن متعهد شده و عمل کردیم و آنها بودند که خارج شدند. حالا هم به نظر من بایدن همان مسیر اوباما را ادامه میدهد و میخواهد از موضع عضو برجام اهداف خود را دنبال کند.»
وی در تشریح شروط مورد نظر خود نیز گفت: «همان طور که تبلیغ میکردند و میگفتند تحریمها رفت، شرط کنند که تحریمها برداشته شود. همچنین باید شرط کنند که به هیچ عنوان مباحث غیربرجامی مورد مذاکره قرار نمیگیرد. بایدن اگر میخواهد با برجام آشتی کند باید برای او چارچوب گذاشت تا با ورود به برجام همان رویه قبلی را ادامه ندهد.»
چه کسی مذاکره کند؟
کوهکن در واکنش به اینکه برخی اصولگرایان با شرط گذاشتن و تاکید بر اینکه تیم مذاکره باید چنین و چنان باشد، این طور القا میکنند که مذاکره صرفا باید از جانب آنان صورت بگیرد، گفت: «من چنین برداشتی ندارم و این را هم قبول ندارم که کسی بگوید اگر من مذاکره کنم، مذاکره خوب است و اگر دیگران مذاکره کنند، مذاکره بد است. خوب و بد بودن مذاکره به محتوا، شروط آن و دستاورد مذاکره برای کشور بستگی دارد. همه میتوانند بگویند که ما منافع ملی را لحاظ میکنیم پس میتوانیم مذاکره کنیم.»این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: «نکته مهم دیگر این است که محور و فرمان مذاکره در برجام دست دوستان و افرادی بوده که مستقیم یا غیرمستقیم اصلاحطلب بودهاند. در همین جریان دقت در مذاکره و کاربرد کلمات کافی نبوده است. مثلا آقای نبوی مطالبی را درباره برجام مطرح کرد و هیچ کس تا امروز پاسخ او را نداد. نکته دوم اینکه جریانی با ماهیت فکری مذاکرات برجام را انجام داد که از درون آن دریاصفهانی و امثال آن بیرون آمدند. بنابراین من هم تاکید میکنم که تیم مذاکرهکننده حتما باید یک تیم چارچوبدار باشد که از درون آن جاسوس بیرون نیاید اما درباره خوب و بد بودن مذاکره – مذاکره در قالب برجام – این محتوا و دستاورد است که اهمیت دارد.»
فرصتی در کار نیست
ناصر قوامی فعال سیاسی اصلاحطلب اما اساسا وضع موجود و روی کار آمدن بایدن را فرصتی برای برقراری مذاکره، رفع تحریم و حل مشکلات ایران نمیداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «فکر میکنم فرصت وقتی بود که ترامپ گفت برجام را قبول ندارم و باید مذاکره کرد، آن زمان میشد برخی از مشکلات را حل کرد و شاید مانع از بروز مشکلاتی که ترامپ ایجاد کرد، میشدیم. الان اما فقط دو ماه طول میکشد که بایدن روی کار بیاید و بعد هم که شروع به کار کند، ایران در اولویت او نیست بنابراین نباید تصور کرد که برای ما فرش قرمز میاندازد تا مذاکره کنیم.»
وی افزود: «خانم هریس معاون اول بایدن همان حرفی را میزند که ترامپ میزند؛ حرفهایی مثل اینکه نباید در لبنان، عراق و یمن دخالت کنید، موشک بالستیک نداشته باشید و… بنابراین نباید گمان کنیم که راه مذاکره برای ما باز است. بایدن اولویتهایی مثل کرونا، متحد کردن ملت آمریکا که دچار شکاف شده و ارتباط با چین و مسائل اقتصادی… دارد. اولویت او این نیست که همان روز اول با ایران مذاکره کند یا درباره برجام و تحریمهای علیه ایران تصمیم بگیرد.»
بهرهبرداری انتخاباتی
قوامی در واکنش به استقبال اصلاحطلبان از روی کار آمدن بایدن و مخالفت سرسختانه اصولگرایان با مذاکره نیز گفت: «استقبال از بایدن خوشخیالی و سادهانگاری است. سیاست خارجی آنان عوض نمیشود. دموکراتها در کنگره اکثریت را دارند و خیلی از آنان با مذاکره و برجام مخالف بودهاند. همچنین سنا هنوز در اختیار جمهوریخواهان است. به اعتقاد من دموکراتها نوع دیگری به ما فشار خواهند آورد و بایدن میتواند جامعه جهانی را با خود همراه کند درست مثل دوران اوباما که چندین تحریم و قطعنامه علیه ایران تصویب شد. اینها با پنبه سر میبرند و همانهایی هستند که ما را به نرمش قهرمانانه و مذاکره ناچار کردند.»
قوامی درباره رقابتهای سیاسی که حول محور مذاکره در کشور شکل گرفته نیز گفت: «مذاکره کردن یا نکردن نه در اختیار دولت روحانی بود و نه در اختیار دولتی که روی کار بیاید و فرضا اصلاحطلب باشد. مذاکره نکردن نیز همین طور. اینها سیاستهای کلی است که رهبری تعیین میکنند. اگر رهبری تعیین کنند، مذاکره زیر نظر ایشان صورت میگیرد و فرقی هم نمیکند که تیم مذاکرهکننده اصلاحطلب است یا اصولگرا. مگر ظریف بدون تایید تهران، اجازه امضای چیزی را داشت؟ اینها برای خودشان الکی خوش هستند. کسی به آنان اجازه نمیدهد مستقل مذاکره کنند و این بحث مطرح باشد که چه کسی بهتر مذاکره میکند.»این نماینده پیشین مجلس درباره اینکه موضعگیریهای اصلاحطلبان و اصولگرایان چقدر در افکار عمومی اثر دارد و موجب بهرهبرداری سیاسی است، گفت: «جامعه ما آگاه و بیدار است و به این حرفها توجه ندارد. همه میدانند که آمدن رییسجمهوری مثل روحانی یا فرد دیگری فرقی ندارد. مردم آگاه هستند و میدانند که رییسجمهور در سیاستهای کلی نظام نقشی ندارد بنابراین با این حربهها نمیتوان بهرهبرداری سیاسی و انتخاباتی کرد.»
خلاصه کلام
خلاصه کلام آنکه نه روی کار آمدن بایدن فرصتی جدی و فوقالعاده برای احیای برجام و به تبع آن لغو تحریمها و رفع مشکلات اقتصادی است و نه مانور تبلیغاتی روی محور اینکه چه کسی بهتر مذاکره میکند، نظر مردم را جلب کرده و دستاورد انتخاباتی دارد.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|