-
|
ايران امروز |
شان کرنان / ترجمه: نسیم بنایی
منبع: روزآروز
شان کرنان در وبسایت مدیوم، مطلبی نوشته درباره شناسایی آدمهای اندوهگین. او چهار علامت برای شناسایی افرادی که در خفا، غمگین هستند به ما یاد میدهد. با یادگیری این علائم، هم میتوانید غم را در وجود خودتان شناسایی کنید و هم در وجود اطرافیانتان. با شناسایی افراد اندوهگین، میتوان به آنها کمک کرد. اما افراد غمگینی که به کمک شما نیاز دارند، چه علائمی را بروز میدهند؟
اخیرا گزارشی منتشر شده که در آن فقط ۱۴ درصد از افراد گفتهاند در زندگی خود احساس رضایت و خوشحالی میکنند. در واقع ما نسبت به ۵۰ سال پیش، خیلی غمگینتر هستیم.
اما بسیاری از ما، نمیدانیم که غمگین هستیم. اکثر مردم با اندوهشان قدم به بیرون از خانه نمیگذارند. دوستان به سادگی میتوانند در برابر یکدیگر تظاهر به شادی کنند. ما هم به راحتی فریب میخوریم. اما گاهی رفتار آن دوست تغییر میکند، آن را به صورت شخصی، تعبیر میکنیم. فراموش میکنیم که در این بین، علائمی بوده که متوجه آنها نشدهایم. قضیه اصلا شخصی نیست.
باید علائم ظریف غمگینیِ یک شخص را بشناسید تا بتوانید با او همدردی کنید. با شناخت این علائم، خودتان را هم بهتر خواهید شناخت. از همه مهمتر اینکه، روابط اجتماعی شما هم پیشرفت خواهد کرد، روابطی که کاملا مرتبط با سلامت و شادی است.
۱. بروز خشم ناگهانی
من سه سال در یک فروشگاه خردهفروشی کار میکردم. آن کار را دوست داشتم. فشار کمی بود و حین آن کار، با افراد مختلفی دیدار و گفتوگو میکردم. تنها مشکل مربوط به برخی مشتریانی میشد که رفتاری متفاوت داشتند. مثلا روزی مادری به فروشگاه آمد که از ظاهرش میشد فرسودگی و خستگی را تشخیص داد. من سعی کردم خیلی زود به کارهایش رسیدگی کنم. وقتی جعبهای که خرید کرده بود را دید، خیلی سریع بدون ملاحظه گفت: «ببخشید جناب! این را اشتباه بستهبندی کردید.»
من بررسی کردم و به نظرم آمد که همهچیز درست است. از او پرسیدم مشکل چیست. گفت: «شما کاغذ کادوی اشتباهی داخل جعبه گذاشتید. من گفته بودم آبی باشد.»
دوباره نگاهی به کاغذ کادو انداختم و گفتم: «خانم این تنها کاغذ کادوی آبی است که ما داریم.» او کاغذ را از جعبه بیرون آورد و گفت: «خیر! این فیروزهای است. گوش نمیدهید به من!» پرخاشگری آن زن غافلگیرم کرده بود. برایش توضیح دادم که آبی فیروزهای تنها کاغذ کادوی آبی است که ما داریم. او هم عصبانی شد و با خشم بسیار مغازه را ترک کرد.
راستش را بخواهید قبلا در دورههای آموزشی، رفتار در چنین موقعیتهایی را به ما یاد داده بودند. یکی از مدیران ارشد میگفت چنین پرخاشگریهایی را شخصی برداشت نکنیم. اغلب این مشتریان، مشکلات بزرگتری در زندگیشان دارند. البته این مسئله، گستاخی آنها را توجیه نمیکند. اما به هر حال به ما کمک میکند موقعیت را بهتر درک کنیم.
ماجرا شبیه به ماجرای مادران فوتبالی است که تمام وقت و زندگی خود را میگذارند و گوشه زمین میایستند تا فرزندشان فوتبال یا فعالیتهایی نظیر آن (مثلا موسیقی) یاد بگیرد. تصور کنید، فردی که مشغول به یک کار است اما عملاً از او قدردانی نمیشود. احتمالاً در زندگی زناشویی هم از او قدردانی نمیشود. کنترل بچههایش را از دست دادهاست. همسرش در خانه به او کمک نمیکند. حالا رنگ کاغذ کادو به کانالی برای انتقال فرسودگیهایش تبدیل می شود. پرخاش این زن، شبیه به پرخاشهای پدر و مادر ما در زمانی است که بچه بودیم و تختخوابمان را مرتب نمیکردیم. در حقیقت از چیزهای دیگری ناراحت هستند اما در مواردی کماهمیت آن خشم و فرسودگی را بروز میدهند.
۲. خواب زیاد یا انرژی زیاد
یکی از زوجهایی که من میشناختم دقیقا چنین موقعیتی داشتند. خانم مدام از شوهرش گلایه میکرد. مرد تمام اوقاتی را که در خانه بود میخوابید یا به بطالت میگذراند. فقط از جایش بلند میشد و میرفت سر کار و خیلی سخت کار میکرد. باز هم برمیگشت خانه و کاملاً خاموش میشد.
این زوج کاملاً از وضعیت زندگی خود ناراضی بودند و زن گلایه میکرد که مرد به او توجهی ندارد و در کارهای خانه به او کمک نمیکند. در نهایت پس از مشاجرههای بسیار، این زن و شوهر از همدیگر جدا شدند که دلیل اصلی آن، همین رفتاری بود که قابل درک نبود.
کمی بعد، مشخص شد که آن مرد، افسردگی حاد دارد و علائمش کاملاً گمراهکننده بوده است. کسانیکه بیخوابی دارند و همچنین کسانیکه زیاد میخوابند یا آنها که تمام شب بیدار هستند در واقع علائمی را از ناراحتی و نارضایتی از خودشان بروز میدهند. تغییرات و نوسانات بسیاری در سطح انرژی یک شخص در حقیقت نشاندهنده یک خبر بد است. من هر بار میبینم یکی در دو سر این طیف است، برایش نگران میشوم.
۳. فروپاشی رابطهها
من دوستی دارم که باستانشناس است. او در آزمایشگاهش به یک همکار نیاز داشت. در نهایت به شخصی مبلغی را پیشپرداخت کرد تا کار را انجام دهد. اما ماهها طول کشید و آن مرد با اینکه پول را گرفته بود، به بهانههای واهی، کار را به بعد موکول میکرد. مدام جلسهها را کنسل میکرد و دلایلش همیشه مسخر بود.
اگر بخواهم کمی از جزئیات برایتان بگویم، او زیاد نوشیدنی الکلی مصرف میکرد و درگیر مسائل و مشکلات شخصی در زندگیاش بود. اما او پول یک شرکت را گرفته بود و خدماتش را ارائه نمیکرد. روابط کاری و حرفهایاش را ویران میکرد. عملاً در حال نابودی زندگی حرفهای خودش بود.
وقتی کسی روابط واقعیاش را نابود میکرد، تماسهای تلفنی را جواب نمیدهد و به کارهای عادیاش نمیرسد، نشانههای جدی از ناراحتی و نارضایتیاش در زندگی را بروز میدهد. افرادی که افسرده هستند مدام از روابط با دیگران طفره میروند. این افراد دوستیها و روابط کاری خود را نابود میکنند از رئیسشان گرفته تا شریکشان.
۴. طفره رفتن از واقعیت
سالها پیش در یک رابطه عاطفی بودم که در آن اصلاً احساس خوشحالی و رضایت نمیکردم. البته همان موقع، نمیفهمیدم که خوشحال نیستم. خودآگاهی کافی در این زمینه نداشتم و نمیتوانستم احساساتم را بشناسم و بیان کنم. بهعلاوه، در انکار هم بودم. من اصولاً آدم خوشخلقی هستم و احتمالاً با حرف زدن با من، شما هم متوجه نمیشدید که خوشحال نیستم.
اما دقیقتر نگاه کنیم قابل تشخیص میشود. من خودم را زیر انبوهی از سرگرمیها دفن کرده بودم به جای اینکه با شریک عاطفیام وقت بگذرانم. سعی میکردم هر کار احمقانهای انجام دهم تا دور و بر او نباشم. او هم به درستی، از اینکه من چیزهای احمقانه را به بودن با او ترجیح میدهم، احساس ناراحتی میکرد. در این بین، من اصلاً علاقهای به وقتگذرانی مشترک با او نداشتم چون مدام با هم بر سر هر مسئلهای بحث میکردیم. در عالم واقعیت، ما برای همدیگر ساخته نشده بودیم. او دختری فوقالعاده است و اکنون از آن روزها گذشتهاست. من هم برای او خوشحال هستم.
من کاری را میکردم که هر زوج ناراحتی انجام میدهند. من داشتم از او فرار میکردم. وقتی مرد سرگرم قماربازی، بازیهای ویدیویی یا چرخیدن با دوستانش میشود، میتوانید این فرار از رابطه را ببینید. گاهی چیزهای جدیدی میآیند و تمام وقتش را پر میکنند. حتی میتوان به شکلی، فرار از رابطه را نوعی خیانت تعبیر کرد. فرد خودش را چیزهای مختلفی سرگرم میکند تا نگاهی به مشکلاتش نیفتد. طفره رفتن یکی از نشانههای بزرگ ناخشنودی و ناراحتی است.
همدردی یکی از مهارتهای مهم زندگی است. چهارچشمی حواستان به نشانههای ناراحتی باشد تا بتواند جلوی بروز آن را در خودتان هم بگیرید.
شما میتوانید با شناختن این علائم، تغییری را در زندگی افراد ایجاد کنید که خودشان متوجه آن نیستند. سالها پیش، کسی متوجه مشکلات من در زندگی شد و دستم را گرفت و از آن مشکلات بیرون کشید. به دنبال این نشانههای ظریف از اندوه باشید.
مختصر و مفید بگویم تا در ذهنتان بماند:
* آنها که زیاد میخوابند یا سطح انرژیشان نوسان ناگهانی زیادی دارد.
* آنها که دست به کارهای احمقانه میزنند. کسانیکه ناراحتی عمیق خود را به شکلی نامنتظره بروز میدهند.
* آنها که روابطشان در حال خراب شدن است و حتی دشمنیهایی برایشان شکل گرفته است. کسانیکه از رابطه و توضیح دادن، طفره میروند.
* آنها که ناگهان سرگرمیهای جدیدی برای خودشان پیدا میکنند تا از واقعیت طفره بروند. کسانیکه فرار میکنند.
این افراد، غمگین هستند و به کمک شما نیاز دارند!
آنچه خواندید ترجمه مقالهای بود که در تاریخ ۱۷ مارس ۲۰۲۱ در وبسایت مدیوم با مشخصات زیر منتشر شده بود:
Four Signs a Person Is Secretly Unhappy with Their Life
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|