-
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 14.09.2006, 12:14

بايکانور، مکانی رؤيايی در انتهای راهی بسيار سخت

انوشه انصاری

پنجشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۵

منبع: وبلاگ انوشه انصاری
انوشه انصاری که تا دو روز ديگر عنوان نخستين فضانورد ايرانی را از آن خود خواهد کرد، در اقدامی جذاب، دست به انتشار وبلاگی زده است تا خوانندگان از نزديک با احساسات و هيجانات يک سفر فضايی آشنا شوند. گروه "دانش فضايی" با توجه به اهميت مطالب منتشر شده در اين وبلاگ، هر از چند گاهی جالبترين پستهای منتشر شده را ترجمه و در اختيار خوانندگان فارسی زبان قرار خواهد داد. در ادامه يکی از زيباترين مطالب منتشر شده تا اين لحظه را خواهيد خواند:

سلام به دنيا، من نمی‌دانم اکنون چه کسی اين مطلب را خواهد خواند. شايد تو دختری جوان باشی که کنجکاوی بيشتر درباره من بدانی، شايد مرد جوانی هستی که از تصوير من در روزنامه‌ها خوشت آمده و شايد تو هم يکی از آنهايی باشی که هميشه رؤيای سفر به فضا را در سر داشته‌اند و مشتاقانه می‌خواهند بدانند که در زمان تحقق اين آرزوی ديرينه، چه احساسی سراغشان خواهد آمد.


من در داخل کپسول فضايی سايوز مشغول تمرينات فضايی

شايد شما درباره جايزه انصاری X چيزهايی شنيده‌ايد و مايليد بدانيد که آينده برای من، برنامه‌هايم و جايزه X چه نقشه‌هايی کشيده است. شايد هم شما يک ايرانی هستيد که می‌خواهيد درباره زنی که در ايران به دنيا آمده و اکنون راهی سفر به فضا است، بيشتر بدانيد و شايد هم شما به اشتباه اين صفحه را باز کرده باشيد.

در هر حال، هر که هستيد و به هر دليلی که اين مطلب را می‌خوانيد، ورودتان را به وبلاگ خود، خوش‌آمد می‌گويم. اين اولين وبلاگی است که من در آن می‌نويسم. من يک فضانورد خصوصی هستم اما با توجه به اتفاقاتی که افتاد، احساس وظيفه کردم که بايد تجربياتم را با ديگران در ميان بگذارم.

ممکن است شما هم بدانيد که من از دوم سپتامبر (۱۱ شهريور ۱۳۸۵) تا کنون در پايگاه فضايی بايکنور واقع در کشور قزاقستان در قرنطينه قبل از پرواز به سر می‌برم. شما می‌توانيد با مراجعه به وب‌سايتهای شبکه فضايی روسيه و دانش‌نامه ويکی‌پديا، اطلاعات زيادی درباره پايگاه فضايی بايکنور به دست آوريد.

من تعدادی تصوير از اين مکان تهيه کرده‌ام که می‌تواند تصور بهتری برای شما از جايی که اکنون در آن به سر می‌برم ايجاد نمايد. پايگاه فضايی بايکنور همان مکان تاريخی است که ۴۵ سال پيش يوری‌گاگارين از آنجا راهی مدار زمين شد و بدين ترتيب اولين انسانی شد که پا به فضا نهاد. همچنين از همين جا بود که در سال ۱۹۶۳ نخستين زن فضانورد دنيا، والنتينا تروشکوا، سفر خود به فراتر از مرز فضا را آغاز کرد.

از همان سالهای نخستين عصر فضا، يک رسم همچنان پابرجا مانده است. طبق اين سنت ۶۰ ساله هر فضانورد پس از بازگشت از فضا يک درخت در اين مکان کاشته است (و گاهی اوقات که شانس يار نبوده، درختان توسط همقطاران آنها با اشک و اندوه بر زمين استوار شده). من هم اميدوارم قادر به کاشت درخت خود باشم. من تصاويری از درختان گاگارين و تروشکوا را برايتان ارسال کرده‌ام. اينجا مسيری بسيار طولانی توسط فضانوردان درختکاری شده که منظره‌ای بديع در صحرای بايکنور ايجاد نموده است.


درخت يوری گاگارين


هر کدام از اين درختان به دست فضانوردی کاشته شده است

موضوع جالبی که در مورد پرتابهای فضايی روسيه قابل ذکر است، تعدد مراسم و سنتهای اين کشور در اين مورد می‌باشد. هر قدر که به زمان پرتاب نزديکتر می‌شويد، مراسم بيشتری در انتظار شما خواهد بود. همانطور که زمان می‌گذرد، اطلاعات من از اين آداب و رسوم افزايش می‌يابد. اين سنتها و مراسم متنوع و شاد از اين روزها لحظاتی خاطره انگيز و به ياد ماندنی می‌سازند. من تصاويری از مراسم امتحان ابعادی فضانوردان جهت جا شدن در لباس فضايی و بالا بردن پرچم کشورها در مقابل هتل فضانوردان برايتان ارسال کرده‌ام. اين تصاوير همچنين در وب‌سايت اردوی چهارهم ناسا نيز آمده است.

حالا که شما می‌دانيد من که هستم اجازه بدهيد بگويم چرا اينجا هستم...
در سالهای خيلی خيلی گذشته و در جايی خيلی خيلی دور دخترکی عادت داشت شبها چشم به آسمان شهرش، تهران، بدوزد و ستاره‌های چشمک‌زن را با اشتياق تمام نظاره کند. آن موقع‌ها آسمان چندان آلوده نبود و می‌شد اجرام نورانی و زيبای بی‌شماری را در آسمان ديد. تابستانها که خانواده آن دخترک برای خواب به پشت‌بام (در متن اصلی بالکون آمده) می‌رفتند تا از خنکای طبيعت بهره‌ ببرند، دختر قصه ما عميقاً به آسمان اسرار آميز شب می‌نگريست و از خود می‌پرسيد: "آنجا چه چيزهايی در انتظار ما است؟ آيا آنجا هم کسی از داخل رخت‌خوابش به آسمان نگاه می‌کند؟ آيا می‌شود او را دی و با او دوست شد؟ آيا می‌توان روزی در فضای مرموز و اعجاب‌براگيز بيرون از زمين طعم رها بودن را چشيد؟"

تقدير چنين بود که بشود...
اگر شما از دخترک قصه ما می‌پرسيديد که "آيا می‌خواهی به فضا سفر کنی؟" فوراً با جواب مشتاقانه "بله" روبرو می‌شديد و اگر از او می‌پرسيديد که "فکر می‌کنی روزی به آرزويت برای پرواز در فضا دست خواهی؟"، اميدوارانه پاسخ می‌داد "حتماً" و امروز آن لحظه‌ای که آرزوها تحقق می‌يابند نزديک شده است...

من در ايران به دنيا آمدم و تا سن ۱۶ سالگی نيز آنجا زيستم. سپس به همراه خانواده‌ام به ايالات متحده آمريکا هجرت کردم. در آمريکا بود که من در رشته مهندسی برق فارغ‌التحصيل شده و موفق به اخذ درجه ليسانس گرديدم و خوشبختانه همه چيز محيا بود تا من به سبک رؤيايی آمريکايی زندگی کنم. اشتباه برداشت نکنيد، راه رسيدن به بايکنور بسيار سخت و پر دست‌انداز بود. موانع بسياری را پشت سر گذاشتم و تلاطمهای زيادی را تحمل کردم تا بتوانم از بايکنور برای شما مطلب بنويسم. اما نکته مهم اين است که من رؤياهايم را فرو نگذاشتم و سرسختانه برای رسيدن به آن تلاش کردم. اميدوارم سفر فضايی من الگويی باشد برای همه کسانی که آرزويی بزرگ در سر دارند. آرزو می‌کنم رؤياهايتان را رها نکنيد و برای رسيدن به آنها مسيری درست برگزينيد و تا روزی که آرزوهايتان محقق شوند تحمل داشته باشيد. من همچنين اميدوارم همانطور که خود می‌بينم، قادر به نشان دادن فضا و کيهان به شما باشم و بتوانم اهميت فراوان کشف فضا و دست‌يابی به آن را برای نوع بشر برايتان شرح دهم. ما به رؤياپردازان و پژوهشگران جوانی احتياج داريم که به آسمان خيره شوند و مقدمات زندگی در فضا را ايجاد نمايند.

در روزهای آينده تا زمانی که پروازم آغاز شود، احساسات و برداشتهای خود را درباره اين سفر برايتان خواهم نوشت. همچنين شما را از پاره‌ای از جزئيات سفرم به فضا و مراسم و آداب و سنن قبل از آن آگاه خواهم کرد. من قصد دارم که زندگی چند هفته آينده خود را با شما قسمت کنم. شريک من باشيد.

انوشه انصاری
شنبه، ۹ سپتامبر ۲۰۰۶ مصادف با ۱۸ شهريور ۱۳۸۵

دانش فضایی


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024