يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Sunday 5 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 23.06.2021, 10:24

«کالبدشکافیِ مرگی که نامنتظره نبود»


مهدی تدینی

امروز حجاریان در توئیتی از «مرگ اصلاحات صندوق‌محور» سخن گفت و بر کالبدشکافی برای فهمیدن دلیل مرگ تأکید کرد. چند سالی است که در نوشته‌هایی در همین کانال این مرگ را پیش‌بینی می‌کردم. از سال ۹۶ چنین روزی را هشدار داده بودم. در پاسخ به آنچه حجاریان «کالبدشکافی پیش از تدفین خوانده» دعوت می‌کنم پاره‌هایی از نوشته‌های سال‌های اخیرم را بخوانید... چکیده‌ای از نقدهایی که این مرگ را پیش‌بینی می‌کرد، وقتی هنوز نوبت سردخانه و کالبدشکافی نرسیده بود... اما جلوی این بیماری پیشرفته را نمی‌شد گرفت...

نخستین مشکل این بود که اصلاح‌طلبان خسته بودند و به جای چاره‌اندیشی این خستگی را تئوریزه می‌کردند: اگر اصلاح‌طلبان نقد دلسوزانه را می‌پذیرند، بهتر است «خستگی خود را تئوریزه نکنند»! بلکه میان خستگیِ نیروی انسانی خود و اصول تئوریک مرزبندی کنند. با لاپوشانی نظری نمی‌توان ره به جایی برد. با بزرگ‌نمایی دستاوردهای کوچک و ناچیزنماییِ ناموفقیت‌ها، یا با دلیل‌تراشی‌های به ظاهر عقلانی و توئیت‌های خشک و خالی نمی‌توان بدنۀ مردم را فریفت و حفظ کرد. همان نقدی که شما به اصولگرایان دارید، کاملاً بر خود شما نیز وارد است: بترسید از روزی که مردم از شما رویگردان شوند. (کل متن)

این رویگردانی را «افول نسل طلایی رأی‌دهندگان» می‌نامیدم: ظرف اصلاحات روزبه‌روز خالی‌تر می‌شود. بزرگ‌ترین بازندۀ سیاسیِ امروز ایران اصلاح‌طلبانند. وقت آن رسیده که آن‌ها حداقل حرف‌های خودشان را جدی بگیرند و ببینند چطور با بازی نابجا و پُرخطای خود آچمز شده‌اند. با دو سه کیشِ دیگر مات خواهند شد. آرایش سیاسی و مناسبات اجتماعی هرگز به نفع آن‌ها نیست و خودشان هم چنان دچار واقعیت‌گریزی، گسست، بی‌برنامگی و توئیت‌بازی‌اند که بعید است تدبیر مفیدی برای نجات اصلاح‌طلبی در ایران بیابند. آینده هر چه باشد، بسیار بعید است اصلاح‌طلبان و اصلاح‌طلبی دیگر نقشی در آن داشته باشند.

مردمی که پای صندوق‌های رأی می‌روند نه تحلیلگرانی چیره‌دستند و نه فیلسوفانی دوراندیش. نفس دموکراسی چنین است که آدم‌ها را درگیر تحلیل‌های روزمره می‌کند. بعید می‌دانم دیگر هیچ‌گاه نسلی فهیم‌تر، صبورتر و فرهیخته‌تر از نسلِ رأی‌دهندگانِ ۸۴ تا ۹۶ در آینده در ایران وجود داشته باشد. این نسل طلایی روبه‌افول است... قطعاً یکی از مقصران اصلی این نسل‌سوزی اصلاح‌طلبانند...

اما بزرگ‌ترین خطای تاکتیکی اخیر اصلاحات گره زدن سرنوشت خود به دولت روحانی و دادن چک سفید به او بود. نتیجۀ این چک بی‌محل و نسنجیده این بود که اصلاحات دچار نامنتظره‌ترین بحران شد. همیشه هر اتفاقی در صحنۀ سیاسی ایران رخ می‌داد جریان اصلاحات به نحوی بدنۀ مردمی و «نیروی اجتماعی» خود را حفظ می‎کرد و با آن سرمایۀ اجتماعی دوباره سرپا می‌ایستاد. اما این بار در نقطه‌ای ایستاده است که نه می‌داند چه کند و نه می‌تواند کاری کند و با پدیده‌ای روبروست که هیچ‌گاه ندیده است: دقیقاً آن بخش از جامعه که هوادار ثابت‌قدم اصلاحات بوده‌اند از این جریان قطع امید می‌کنند و این فرایند اگر ادامه یابد معنایی جز مرگ این جنبش ندارد. اصلاح‌طلبان در برزخی گرفتار شده‌اند که به هیچ نحو نمی‌توانند جلوی ریزش خود را بگیرند. نه این همت و انگیزه و اراده را دارند که به منتقد دولت بدل شوند و نه می‌توانند با همراهی با دولت پیگیر مطالبات اجتماعی جناح خود باشند. اگر هم همچنان با صدای رسا از دولت حمایت کنند نارضایتی مردم گریبانشان را می‌گیرد. نام این وضعیت «خودفلج‌سازی» نیست؟

محافظه‌کاران سال‌ها کوشیدند اصلاح‌طلبان را از چشم مردم بیندازند و نتوانستند، چنان‌که پس از ۸۸ سه بار پیاپی توانستند در سه انتخابات در حدی که مجال داشتند پیروز شوند. اما انگار از دل این پیروزی‌ها شکستی بی‌سابقه سر برمی‌آورد، و این نامنتظره‌ترین چالش اصلاح‌طلبان است و اگر چاره‌جویی نشود (که بعید است شود!) به دو جریان رادیکال کمک فراوان خواهد کرد: یکی رادیکالیسمِ درون‌حکومتی (که نمونۀ پیشینش احمدی‌نژاد بود) و دیگری رادیکالیسم ضدحکومتی.

اما ریشه‌ای‌ترین مشکل در چیزی بود که آن را «هویت‌پریشی اصلاحات» نامیده بودم. اصلاحات نیروی خود را از هویت «جنبش‌گونه»اش می‌گیرد، اما کردار خود را «حزب‌گونه» تنظیم می‌کند و این تناقض ریشه‌ای اصلاحات است. اصلاحات باید بین «جنبش ماندن» یا «حزب شدن» تصمیمی سرنوشت‌ساز می‌گرفت، اما تا امروز از این تصمیم فرار کرده است، زیرا می‌ترسید اگر «جنبش» بماند عملاً دست خود را ببندد و نتواند کنش سیاسی مستقیم داشته باشد، و اگر «حزب» شود نیروی اجتماعی‌اش را ببازد. پس راهکاری بینابین انتخاب کرد که نتیجه‌اش دوجنسیتی یا سانتوری شدن اصلاحات بود («سانتور» جانوری افسانه‌ای است با بالاتنۀ انسان و پایین‌تنۀ اسب).




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024