جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Friday 3 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 08.11.2015, 18:29

گاهِ مطبوعات نمایشگاه مطبوعات


علیرضا خانی/روزنامه اطلاعات

یکشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۴

بیست و یکمین نمایشگاه بین‌‌المللی مطبوعات با حضور ۶۰۰ رسانه در تهران گشایش یافت.

درباره نمایشگاه مطبوعات دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول معتقد است، وقتی مطبوعات در طول سال روی دکه‌های مطبوعاتی حضور دارند و همه مردم می‌توانند آنها را تهیه کنند و بخوانند، برگزاری نمایشگاه اساساً ضرورتی ندارد و صرفاً هزینه‌ای زاید است. مطبوعات را نمی‌شود با نمایشگاه به خورد مردم داد. مردم را باید از کودکی با مطبوعات آشنا کرد و خو داد. مطبوعات، رکن چهارم دموکراسی هستند و حضور و نفوذشان در جامعه، نمایانگر رشد و بالندگی فرهنگی است و نماد مردم سالاری. مطبوعات چشمان بینا و زبان گویای جامعه‌اند مطبوعات می‌توانند با ایجاد فضای نظارت و نقد، عملکرد مسئولان و خطاهای کارگزاران را چون آئینه‌ای شفاف و صادق، به خودشان و جامعه بازتابانند.
اما با همه این احوال، با برگزاری نمایشگاه نمی‌توان به مطبوعات قوت و به مردم، فرهنگ مطبوعاتی و روزنامه‌خوانی داد. مطبوعات باید در خانه‌ها و دل‌های مردم حضور یابند نه در نمایشگاه برای نمایش!
دیدگاه دوم معتقد است، مطبوعات در این کشور مظلومند. از همه چیز و همه‌کس سخن می‌گویند جز خودشان و مسائل و مصائب‌شان. مردم مطبوعات را نمی‌شناسند، اگر هم از روی نسخه چاپی می‌شناسند،‌ مسئولان و مدیران و سردبیران و دبیران و به‌ویژه خبرنگاران را نمی‌شناسند. حتی دست‌اندرکاران مطبوعات نیز، همدیگر را به درستی نمی‌شناسند.
برگزاری نمایشگاه مطبوعات، سالی یکبار، فرصتی است و موقعیتی برای این شناسایی و بازشناسی. مردم، در غرفه مطبوعات با خبرنگاران و نویسندگان و مدیران مطبوعات آشنا می‌شوند. اطلاعات بیشتری می‌گیرند و غرفه مطبوعات، روزنه‌ای است برای ارتباط نزدیک‌تر و بی‌واسطه مطبوعات با مردم… با همدیگر.
فارغ از این‌که کدام یک از این دو دیدگاه صحیح باشد یا صحیح‌تر، در اینجا به بهانه نمایشگاه مطبوعات نگاهی بسیار کوتاه اما گویا به آمار مطبوعات کشور و تفاوت آن با بقیه دنیا می‌اندازیم.
در کشورهای پیشرفته دنیا نظیر آلمان، ژاپن، نروژ، سوئد، فنلاند و… تعداد شمارگان روزنامه‌ها از جمعیت کشور بیشتر یا تقریباً با جمعیت کشور برابرند. در آلمان ۸۰ میلیونی روزانه بیش از این تعداد روزنامه منتشر می‌شود و در ژاپن ۱۲۰ میلیونی نیز، به همین نسبت. در ایالات متحده آمریکا فقط ۵ روزنامه سراسری وجود دارد که در سراسر این کشور توزیع می‌شود و بقیه روزنامه‌ها استانی هستند، اما شمارگان مجموع روزنامه‌ها، اندکی کمتر از جمعیت ۳۰۰ میلیونی کشور است. در ایران، طبق آمار رسمی وزارت ارشاد ۳۸۱ «روزنامه» منتشر می‌شود که ۲۷۰ روزنامه «سراسری» است! هرچند بسیاری از این روزنامه‌ها را هیچکدام از ما و شما هرگز ندیده‌ایم، اما به لحاظ تعداد عناوین «روزنامه‌های سراسری» بدون تردید در دنیا رتبه اول را داریم. جالب است که شمارگان مجموع این روزنامه‌ها، باز به اذعان وزارت ارشاد روزانه از یک میلیون نسخه بیشتر نیست. یعنی خیلی کمتر از ۲ درصد جمعیت کشور.
این مقایسه نشان می‌دهد که در شرایطی که شمارگان روزنامه‌ها در برخی کشورهای دنیا بیش از ۱۰۰ درصد جمعیت‌شان است، در کشور ما شمارگان روزنامه‌ها در حدود یک و نیم درصد جمعیت کشور است. به عبارت ساده‌تر، از هر یکصد نفر جمعیت کشور یک و نیم نفر روزنامه می‌خوانند. همه این‌‌ها در شرایطی است که از نظر تعداد عناوین روزنامه در دنیا، مقام اول را داریم. دریایی به عمق یک بند انگشت!
اینجا قصد واشکافی علل چنین پدیده‌ای را نداریم، شاید مهمترین اشکالی که بر نظام روزنامه‌ای کشور وارد است، آن باشد که مانند بقیه اقتصاد کشور، سرشار است از روزنامه‌ها و نشریاتی که با استفاده از بودجه دستگاه‌های عمومی منتشر می‌شوند و نه کیفیتی دارند و نه مخاطب‌شناسی کرده‌اند و… علت دیگرش نیز آن است که در مقاطعی، نظام یارانه‌ای حاکم بر کشور، به هر روزنامه‌ای و نشریه‌ای که با هر انگیزه‌ای منتشر می‌شد، ماهانه مبلغی به عنوان یارانه می‌داد و این به تنهایی عامل و انگیزه بزرگی بود برای خلق نشریات خلق‌الساعه با حداقل ممکن کیفیت و تیراژ.
اما در چرایی این‌که در کشوری مدعی فرهنگ و فرهنگ مداری، چه طور است که شمارگان روزنامه‌هایش به دو درصد جمعیت نمی‌رسد،
باید نیک‌تر و بیشتر اندیشید. روزنامه در این سرزمین، هنوز «نیاز» نیست، «تفنن» است، علت اصلی‌اش آن است که «مطالعه» در این دیار «تفنن» است. در کشوری که سرانه مطالعه روزانه‌اش بیشتر از چند دقیقه نیست، کاملاً طبیعی است که تیراژ روزنامه‌هایش اینچنین باشد. اگر جز این بود، غیر طبیعی بود.
برای جا انداختن فرهنگ رسانه‌، نمایشگاه نمی‌دانیم چه‌قدر نقش دارد، اما خانواده و آموزش و پرورش را می‌دانیم که نقش محوری و بلکه همه نقش‌ها را در خود دارد اما، آموزش و پرورش هم از همین جامعه است. مگر معلمان ما همه‌شان روزنامه می‌خوانند که به دانش‌آموزان بیاموزند… مگر والدین می‌خوانند که به فرزندان آموزش دهند؟ تنوع بیش از حد عناوین روزنامه‌ها و مجلات در این کشور، ناشی از تنوع نیازها نیست، بلکه ناشی از نگاه درآمدی داشتن به روزنامه است. همان اتفاقی که در آموزش هم افتاده است و نیم میلیون صندلی، بدون دانشجو مانده، در مطبوعات هم رخ داده است وگرنه مگر می‌شود باور کرد ۳۸۱ عنوان روزنامه و ۶۵۱۲ عنوان مجله، فقط یک میلیون خواننده داشته باشد؟
برای تغییر این نسبت‌های وارونه، هم باید آموزش و پرورش به میدان آید و به بچه‌ها یاد دهد که استفاده از رسانه‌ «منزلت» است، نه تفنن و هم باید خانواده‌ها آموزش بگیرند و هم وزارت ارشاد، سیاست‌های غبار گرفته سالیان پیش را اصلاح کند و هم، ما روزنامه‌نگاران دست به کار تغییر و تحولی بزرگ شویم و جهان امروز و نسل امروز و نیازهای امروز را به درستی بشناسیم.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024