شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Saturday 4 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 21.10.2015, 16:41

اهمیت صادرات در چیست؟


روزنامه «شهروند»

٢٩ مهرماه روز صادرات است. روزنامه شهروند نیز یک روزنامه اقتصادی به معنای رایج آن نیست که ضروری باشد درباره اهمیت اقتصادی صادرات گزارش تهیه کرد یا یادداشت نوشت، از این رو یادداشت حاضر درباره صادرات درصدد توضیح اهمیت آن از حیث اثرات کلی اجتماعی و فرهنگی و تا حدی اقتصادی است. توضیح این ویژگی‌ها به این دلیل است که نگاه مردم در جامعه ما نسبت به صادرات، نگاه درستی نیست. گمان می‌کنند که صادرات یعنی فرستادن کالاهای خوب کشور به کشورهای دیگر و محروم کردن خودمان از آن کالا‌ها. به دلیل این نگرش نادرست است که هیچ‌گاه در ایران سیاست صادراتی قدرتمند و پایداری شکل نگرفته است و در بسیاری از موارد صادرات قربانی مصرف داخل شده است. حتما خیلی شنیده‌اید که برخی می‌گویند چرا چیزی را که خودمان نیاز داریم، صادر می‌کنند؟! همین ذهنیت بود که یک زمان خاویار شمال را با قیمت ارزان در داخل کشور عرضه می‌کرد تا مردم خودمان از آن بهره‌مند شوند! و به خیال خود به مردم خدمت می‌کرد!
فرض کنیم که یک جامعه‌ای خودبسنده به معنای کامل باشد. یعنی همه نیازهای خود را درون جامعه تولید کند. چنین جامعه‌ای یا باید آن‌قدر بزرگ باشد که در عمل بتواند در حالت خودبسندگی، به رشد و توسعه نیز برسد، مثل ایالات متحده آمریکا، که سهم تجارت خارجی آن در کل تولید ناخالص داخلی آن کشور زیاد نیست یا آنکه اینجامعه در ابتدایی‌ترین شکل زندگی کند، مثل جوامع بدوی آفریقایی یا جزایر اقیانوس آرام. ممکن نیست که یک جامعه بدون سیاست صادراتی بتواند موتورهای توسعه و ترقی خود را روشن کند. زیرا هر جامعه‌ای نیازمند واردات است، به این دلیل ساده که بسیاری از نیاز‌ها و لوازم توسعه و پیشرفت در جوامع دیگر تولید می‌شوند و باید آن‌ها را وارد کرد. برای چنین کاری نیاز به ارز داریم و ارز نیز از طریق صادرات به دست می‌آید. اگر این صادرات از طریق فروش مواد خام باشد، موجب ترقی نمی‌شود، زیرا صادرات مواد خام به منزله خوردن از ارث پدری است که به سرعت تمام می‌شود. حتی صادرات معادن و محصولات کشاورزی هم نمی‌تواند نیاز به ارز لازم برای واردات را تامین کند. بنابراین سیاست صادراتی رکن اساسی هر راهبرد توسعه است. صادرات به معنای آن نیست که فقط خودمان را از مصرف کالاهای خوب محروم می‌کنیم، بلکه به معنای آن است که پول بیشتری بابت آن محرومیت می‌گیریم که به درد نیازهای مهم‌تر ما می‌خورد. وقتی خاویار را به قیمت گران‌تر صادر کنیم، خودمان را از خوردن آن محروم کرده‌ایم، ولی درآمد آن را برای رفع نیازهای ضروری‌تری استفاده خواهیم کرد. پس صادرات بهترین کالا‌ها و باکیفیت‌ترین کالا‌ها به منزله واردات کالاهای ضروری‌تر برای بقای جامعه با ارز آن به کشور است.
ولی صادرات منافع مدیریتی مهمی دارد که به چشم مردم عادی نمی‌آید. تنها از طریق سیاست صادراتی است که می‌توانیم در جامعه‌ای مثل ایران، کیفیت تولید را بالا ببریم و از آن مهم‌تر اینکه قیمت تولید آن را کاهش دهیم. وقتی که سیاست صادراتی را می‌پذیریم به این معناست که خودمان را در رقابت با کشورهای دیگر قرار می‌دهیم. روشن است که برای موفقیت در این رقابت باید هزینه‌های تولید را کاهش دهیم، کیفیت را بهبود بخشیم، هزینه‌های مبادله را کم کنیم تا بتوانیم جنس را ارزان‌تر به دست دیگران برسانیم، نتیجه طبیعی آن بهبود کیفیت برای مصرف‌کننده داخلی و نیز افزایش بهره‌وری اقتصادی نیز هست.
وقتی که سیاست صادراتی را پذیرفتیم، مجبوریم از نظر صلاحیت و توانایی‌های مدیریتی نیز با کشورهای خارجی رقابت کنیم. در این صورت برای اداره یکی از دو بزرگ‌ترین کارخانه‌های خودروسازی ایران، جوان ٢٧ ساله‌ای را که هیچ سابقه‌ای در صنعت خودرو ندارد، مدیرعامل نمی‌کنیم، بلکه برای رقابت با خودروسازانی مثل هیوندای و تویوتا و... سعی می‌کنیم که بهترین مدیران داخل کشور و حتی از خارج کشور را استخدام کنیم تا بهترین مدیریت را اعمال کنند و نفع این به جیب مردم می‌رود.
وقتی سیاست صادراتی را می‌پذیریم، دیگر به خودمان اجازه نمی‌دهیم که هر کارخانه‌ای را برای تولید هر محصولی احداث کنیم. هر دلاری که سرمایه‌گذاری می‌کنیم باید بیشترین سود را داشته باشد. اگر تولید پارچه برای ایران به صرفه نیست و به جای آن تولید ماشین‌آلات صنعتی به صرفه است، حتما باید به جای کارخانه پارچه‌بافی، کارخانه ماشین‌سازی احداث کرد (این‌ها مثال است و نه واقعی) و ماشین‌آلات ساخته شده را صادر و به جای آن پارچه وارد کنیم. چنین سیاستی موجب می‌شود که اگر با یک دلار سرمایه‌گذاری بتوانیم یک متر پارچه تولید و مصرف کنیم، می‌توانیم با آن یک دلار میزانی از ماشین بسازیم که صادرات آن به واردات یک متر و بیست سانت پارچه منجر شود.
صادرات و واردات کشور‌ها را به یکدیگر وابسته می‌کند و اجازه نمی‌دهد که روش‌های خصمانه و ستیزه‌جویانه با یکدیگر داشته باشند. نه‌تن‌ها به لحاظ سیاسی صلح را نوید می‌دهد، بلکه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی آنان را به یکدیگر نزدیک می‌کند. همیشه و از قدیم، بازرگانان انسان‌هایی اهل مدارا و صلح‌جو و حتی فرهنگی بوده‌اند و فرهنگ ملل را به یکدیگر منتقل می‌کردند. بنابراین وظیفه حرفه‌ای ما است که در رسانه‌های خود از مقوله صادرات و الزامات آن دفاع و همه دست‌اندرکاران را تشویق به این کار کنیم. البته صادراتی که منحصر به مواد خام و معدنی نباشد. اگر امروز کشور چین قدرتمند‌تر از همیشه است، به دلیل داشتن نیروی نظامی نیست. آنان از طریق اقتصاد و کالاهای صادراتی درحال تاثیرگذاری بر جهان هستند. دنیایی که به شدت وابسته به صادرات و واردات باشد، دنیایی امن‌تر و بهتر خواهد بود و در درک تمدنی و فرهنگی از یکدیگر روادارانه‌تر خواهد بود.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024