دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Monday 6 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 31.07.2007, 4:42

توصيه مهندس عزت الله سحابی به اصلاح طلبان


کيوان مهرگان/ملی-مذهبی

سه شنبه ۹ مرداد ۱۳۸۶

برنامه های اقتصادی را فراموش نکنيد

اشاره؛ عزت الله سحابی چهره شاخص جريان ملی - مذهبی از جمله شخصيت هايی است که شرکت نکردن در انتخابات را به دلايل مختلف رد می کند، چنانچه در گفت وگو با «اعتماد» هم بر همين مساله تاکيد می کند و معتقد است گروه های سياسی به هر حال ملزم به حضور در انتخابات هستند. گفت وگوی اعتماد را با سحابی می خوانيد؛

نيروهای ملی - مذهبی برای شرکت در انتخابات چه تصميمی گرفته اند؟
بحث و بررسی در بين نيروها وجود دارد و هنوز تصميم خاصی که خروجی اين جريان باشد گرفته نشده است.

برای شرکت در انتخابات پيش شرط مطرح کرده اند؟
البته پيش شرط هايی وجود خواهد داشت اما آنچه را که من در اين مصاحبه مطرح می کنم نظر شخصی خود من است و در بين دوستان ما هنوز تصميم گيری که با رای گيری انجام شده باشد، صورت نگرفته است.

رويکرد شما به انتخابات چيست؟
ببينيد من شرکت در انتخابات را يک فرصت برای نيروهای سياسی و حق قانونی خودمان می دانم. برخی از دوستان با اين نظر من مخالف هستند، اما ما نمی توانيم تئوريزه شده انتخابات را تحريم کنيم. به چند دليل، نخست آنکه تجربه اين بيست و هشت سال پس از پيروزی انقلاب نشان داده است که هر وقت مردم زياد شرکت کرده اند از يک طرف امکان پيروزی نيروهای اصلاح طلب زياد شده و از طرف ديگر مانور نيروهای اقتدارگرا به شدت کاهش پيدا کرده است، اما هر وقت مردم کم شرکت کرده اند (به هر دليلی) جناح انحصار طلب پيروز رقابت بوده است. به دليل اينکه اين جريان يک پايگاه حداقلی دارد و وقتی رهبران آنها امر بر شرکت در انتخابات کرده اند، بی درنگ در انتخابات شرکت کرده اند. شما نگاه کنيد به انتخابات چند سال اخير، در انتخابات دوم خرداد، مجلس ششم و شوراها مردم انبوهی شرکت کردند، اصلاح گران پيروز شدند، اما در انتخابات بعدی حضور کم مردم باعث پيروزی جناح انحصار طلب و شکست اصلاح طلبان شد. بنابراين شرکت در انتخابات اين فايده را دارد که نيروهای اصلاح طلب امکان پيروزی بيشتری را دارند. البته هدف ما از شرکت در انتخابات راهيابی چند نماينده به مجلس نيست بلکه مهم اين است که طی اين چند ماه انتخابات می توانيم حرف های مان را به سطح جامعه ببريم.

با اين حال اين پرسش پيش می آيد که آيا شما جمع بندی از شرکت در انتخابات رياست جمهوری داريد؟
بله طبيعی است، شرکت در آن انتخابات و حمايت از آقای هاشمی آثار و تبعاتی برای ما داشت.

چه تبعاتی؟
قبل از اينکه به اين پرسش پاسخ بدهم، ضروری است اين را بگويم که من يکی از منتقدان جدی برنامه های آقای هاشمی رفسنجانی بودم. زمانی که برنامه اول را به مجلس آوردند، اولين کسی بودم که در يک جزوه تمام برنامه های ايشان را نقد کردم و با آن مخالفت کردم يا وقتی قصد داشت در انتخابات مجلس ششم کانديدا شود در يک گفت وگوی مفصل با روزنامه خرداد مجدداً برنامه های اقتصادی وی را به چالش کشيدم. بنابراين نظرات من درباره برنامه های اقتصادی آقای رفسنجانی معلوم است.

پس چرا از آقای هاشمی حمايت کرديد؟
آقای رفسنجانی هم در حاکميت و هم در بين روحانيون نفوذ زيادی دارد، با همين نفوذ اگر هاشمی می خواست با جناح اقتدارگرا درگير بشود بهتر از سايرين می توانست اين کار را بکند. اين تنها حرف من نبود، نيروهای کانون نويسندگان هم می گفتند. پس حمايت ما از آقای هاشمی به اين دليل هم بود. علاوه بر اين در صورتی که هاشمی به قدرت می رسيد اين فضايی که امروز وجود دارد، تحميل نمی شد، شما نگاه کنيد همه نيروهای اجتماعی اعم از دانشجويان، زنان، کارگران و روزنامه نگاران را به حاشيه رانده اند و همه درباره محدوديت رسانه ها انتقاد می کنند.

هنوز هم به آن سوال جواب نداديد که تبعات حمايت از هاشمی برای جريان ملی - مذهبی چه بود؟
باعث شد بخشی از نيروهای هوادار ما ريزش کند.

در بدنه اصلی جريان چه آثاری به همراه داشت؟
طبيعی است که اختلاف باشد، اما تاثير آنچنانی در بدنه اصلی نداشت.

آقای مهندس، شما پيش نيازهای شرکت در انتخابات را چه می دانيد؟
من همواره اقتصاد را استخوان بندی يک نظام سياسی دانسته ام. اين حرفی نيست که الان بگويم. در دوم خرداد ۷۶ که آقای خاتمی پيروز انتخابات بودند، در نامه يی ۱۵ صفحه يی و سربسته برای شان نوشتم که توسعه سياسی بدون توسعه اقتصادی مانند زدن مهر بر آب است. از همين اصطلاح برای توصيف هدفم از آن نامه استفاده کردم. همانجا هم نخستين بار بود که از اصطلاح «بورژوازی ملی» استفاده کردم. چون با هر مسلک و اعتقادی بايد اين واقعيت محتوم را بپذيريم که در ايران فعلاً همه کاره دولت است. اين دولت است که در همه جا نقش دارد، پس اگر شما می خواهيد حرکت قطار توسعه در ايران از مسير اصلی خودش خارج نشود، ناگزيريد که به اصلاح دولت روی بياوريد. حالا مقدمه اصلاح دولت را اگر توسعه سياسی بدانيم، پيش نياز توسعه سياسی، توسعه اقتصادی و پيش نياز توسعه اقتصادی اصلاح نظام اداری و مالی است. تاکيد می کنم اگر می خواهيم اصلاحاتی در ايران به ثمر بنشيند بايد نظام اداری و مالی را با هم اصلاح کنيم، چون اصلاح طلبان در مجلس ششم به اين مساله اصلاً توجه نکردند مجلس هفتم هم که وضع را بدتر کرد و با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد اين وضع به شدت بدتر شده است.

چرا؟
آنچه در دولت احمدی نژاد اتفاق افتاده نمودش در انحلال سازمان برنامه است. در همه ادارات و نهادها کارشناسان کار کشته و با تجربه را بازنشسته کرده اند و جوانان تازه فارغ التحصيل شده از برخی مراکز خاص را آورده اند. البته ايرادی بر اين جوانان نيست چون اينها تجربه ندارند.

اين روندی که آغاز شده را قابل اصلاح می دانيد؟
قابل اصلاح است اما بسيار مشکل است، چون هدايت اين کارها در دست نيروهايی است که علاقه زيادی به ارائه آمار و ارقام مطابق واقعيات موجود ندارند.

حالا پيشنهاد شما به اصلاح طلبان چيست؟
به اصلاح طلبان هشدار می دهم که طرح دموکراسی و مردم سالاری کافی نيست، لازم است ما هم از آنها حمايت کنيم اما کافی نيست. آنها بايد در مجلس آينده بتوانند برنامه هايی را تدوين کنند که نقطه آغازی برای کاهش وابستگی دولت به نفت باشد. من هم می دانم که در يک دوره و چهار سال امکان قطع وابستگی دولت به نفت وجود ندارد، اما همين که بتوانيم به ميزان ۲۰ درصد وابستگی دولت به نفت را کاهش بدهيم، کار زيادی شده است. اصلاح طلبان بايد بدانند که اگر به اين سمت بروند، مردم بيشتر به سمت آنها خواهند رفت.

در بين برخی نيروهای اصلاح طلب اين تحليل وجود دارد که اصلاح طلبی جنبشی نخبه گر است و نمی تواند به سمت شعارهای اقتصادی برود چون ممکن است در دام پوپوليست بيفتد.
غلط است، اشتباه است. اين باور غلطی است. پوپوليسم که اصلاح نظام اداری و مالی را نمی خواهد، پوپوليسم که دنبال قطع وابستگی از نفت نيست. اتفاقاً در عدم اصلاح نظام اداری و مالی و در وابستگی دولت به نفت است که پوپوليسم رشد می کند. البته خوشبختانه مردم فهميده اند که اين شعارهای پوپوليستی برای آنها آب و نان نمی شود و مجريان اين شعارها نمی توانند کاری کنند. اينجا است که اصلاح طلبان بايد با برنامه وارد کار شوند.

شما هم به برنامه رای می دهيد؟
دقيقاً اگر بنای دوستان ما به شرکت در انتخابات باشد ما به برنامه رای می دهيم. ديگر به افراد کاری نداريم، برنامه است که مسير رای ما را مشخص می کند.

برنامه فقط اقتصادی و آن هم اصلاح نظام اداری و مالی باشد؟
يکی از مهمترين اهداف و برنامه ها بايد اين باشد. علاوه بر اين به نظرم بايد کسانی که نامزد می شوند در حوزه مسائل هسته يی هم حرف برای گفتن داشته باشند. بايد بتوانند در حوزه سياست خارجی حرف برای گفتن داشته باشند. اين چه سياستی است که همه کشورهای عربی را از ما دور کرده است. دشمنان ما حالا فقط امريکا و اسرائيل نيست ظاهراً اين روزها عرب ها هم برای ما خط و نشان می کشند. روسيه هم معلوم نيست سر اين نيروگاه بوشهر، چه بازی يی مانده سر ايران در بياورد.

منظور شما از حرف برای گفتن داشته باشد، برنامه مشخصی است؟
همان برنامه های آقای خاتمی در حوزه سياست خارجی خوب بود. اگر کشورهايی دوست ما نبودند، با دشمن ما هم همکاری نمی کردند. اين چه تدبيری است که کشورهايی اگر زمانی با ما دوست نبودند، با دشمن ما هم همکاری نمی کردند، الان همه عليه ما فعاليت می کنند.

آقای سحابی، با توجه به تغيير شرايط سياسی در کشور و برگزاری انتخابات در آخرين روزهای سال چه مشکلاتی را فراروی اصلاح طلبان می بينيد؟
به نظر من دو مشکل برای اصلاح طلبان وجود دارد؛ نخست مساله تاييد صلاحيت ها است که فکر می کنم اگر رايزنی کنند بتوانند از آنچه در مجلس هفتم اتفاق افتاد، جلوگيری کنند. دوم، مساله سلامت انتخابات است. اين هم از مشکلات اصلاح طلبان است که بايد در دو جبهه بجنگند. يک جبهه، جبهه مردم است که آنها را متقاعد کنند در انتخابات شرکت کنند. جبهه ديگر، تلاش برای گرفتن تاييد صلاحيت ها است. اصلاح طلبان بايد در اين دو جبهه خوب مبارزه کنند تا بتوانند نتيجه بگيرند.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024