|
يكشنبه ۷ دي ۱۴۰۴ -
Sunday 28 December 2025
|
ايران امروز |
آقای شهرام ناظری در دانشگاه سلجوق ترکیه سخنرانی کرده گفته «باید از ترکیه تشکر کنیم که مکتب مولانا را نگه داشتند اگر ایران بود، از بین رفته بود...»
از سخنان او، رگِ غیرت برخی جنبیده و شروع به حمله و فحاشی به او کرده اند. انگار طرف دروغ گفته!(کامنتهای اینجا را ببینید)
صحبتهای ناظری مرا به ۱۳۹۰ش برد که در کتابفروشی استانبول در ترکیه پرسه میزدم معمولا هر مسافرتی بروم چه خارج و چه داخل، به کتابفروشیها و کتابخانه ها سر میزنم.
در کتابفروشی استانبول دنبال کتبِ تاریخی بودم چون آنزمان مشغول نوشتن کتاب سالهای زخمی(جنگهای ایران و روسیه) بودم، میخواستم ببینم ترکیه نیز که در آن سالها مانند ایران درگیر جنگ با روسیه بوده، چه کتابهایی در این مورد دارد؟
در بین قفسه ها یک مرتبه چشمم افتاد به دو جلد کتاب بنام: (Aşkın Gözyaşları) یعنی اشکهایِ عشق.
کتاب دو جلدی بود: جلد اول در مورد شمس تبریزی و جلد دوم در مورد مولانا.
اگر چه ادبیات حوزه کاریام نیست اما همیشه علاقمند به شعر، حافظ، مولانا، شهریار و شعر نو بودهام.
آن دو کتاب را برداشتم وقتی تیراژ و دفعات چاپ شان را دیدم هر کدام بیش از ده بار تجدید چاپ شده و پرفروش بودند. کتابها را خریده و آوردم در تهران به نشر اوحدی دادم گفتم این کتابها در ترکیه خیلی پرفروش بوده پس این مولوی و شمس که شاعر ایرانی هستند اگر در اینجا چاپ شوند حتما پرفروشتر خواهند بود!
خلاصه حسابی تبلیغ کردم چند صفحه هم از کتابها خواندم و برای پیرمرد(مدیر نشر) ترجمه کردم. خیلی راغب شد چاپ کند و گفت که خودت ترجمه کن.
چون آن زمان شبانه روزی بر روی کتاب سالهای زخمی (تاریخ جنگهای ایران و روسیه) کار میکردم پس قبول نکردم و مدیر انتشارات، یک نفر دیگر برای ترجمه پیدا کرد و او جلدِ مربوط به مولانا را ترجمه کرد تا پس از آن، جلد دیگر یعنی شمس تبریزی را ترجمه کند و منتشر شود!
اما کتاب مولانا که خوب هم ترجمه و منتشر شده بود، یکسال بعد که سری به انتشاراتی زدم دیدم تنها چهارصد نسخه کتاب فروخته شده و بقیه بر روی هم تلنبار شده که حتی جا را هم برای پیرمرد ناشر تنگ کرده که از خیر ترجمه جلد دیگر کتاب هم گذشت!.
شما را به خدا برای لحظهای، اینهایی که رگ غیرتشان بر سخنان شهرام ناظری جنبیده ببینید که شاعری در حد و قواره مولانا برای یک جمعیت هشتاد میلیونی که ادعا هم میکنند هنر نزد آنها هست و بس! و همه این شاعران را هم مال خودشان می دانند! آنوقت تنها چهارصد نسخه ارزش داشته، البته الان بجای چهارصد نسخه، صد نسخه هم نمی رفت!
در حالیکه شاعری با اشعار فارسی، در همسایه ترک زبان و با جمعیتی مشابه ایران، کتابش جزو پرفروشترین ها و به چاپ دهم رفته!
اما اینجا به جای مطالعه، به شهرام ناظری فحشها دادهاند!
رگ غیرت وقتی میجنبد آدم باید به جای فحش، کاری ارزنده بکند.
آیا فحاشتر از ایرانیان دیدهاید؟! آنهم تحصیلکردههای ایرانی؟!
طفلکی شمس تبریزی که استاد و مراد مولوی بوده از بدِ حادثه و جبرِ جغرافیایی، مقبرهاش در ایران و در خوی هست. مقبره مولانا که در ترکیه با جلال و جبروت و احترام برای آن کشور ۱۰ میلیارد دلار درآمد توریستی دارد آن وقت، مقبره شمس را در همین عید که دیدم دقیقا شبیه و در حد و قواره مقبره پدربزرگ من در روستایمان است!
مدام از چندین سال پیش در خبرها میآید که سی میلیارد تومان بودجه برای مرمت مقبره شمس در نظر گرفته و نوشتند و مصاحبه کردند و دوباره هر سال هی از آغاز مجدد عملیات مرمت و از سرگیری گفتند و نوشتند... اما همین است که در فیلم زیر می بینید!.
هر موقع هم میخواهند مقبره شمس را خوب نشان دهند زوم میکنند روی آن منارهاش!
البته آن مناره هم در دوره صفوی به دستور شاه اسماعیل صفوی با جمجمهها و شاخهای قوچهای شکار شده ساخته شده یعنی گوشت قوچها را خورده از شاخها و جمجمههایش آن مناره را ساختهاند!
البته باز خوب است که از جمجمه آدمها نبوده چون از جمجمه آدمها مناره ساختن در این کشور مسبوق به سابقه بوده!
آرامگاه شمس در ۱۰متری این مناره است یعنی تمام سهمِ شمس از این ۱۲۰سال دلارهای نفتی و دویست سال تاریخ جدید و مدرن ایرانی، همین یک مناره و سنگ مزار است! طفلکی به درستی آخر عاقبت خود را پیشبینی کرده گفته بود:
من غریبم و غریب را کاروانسرا لایق است!
وقتی ایرانیان و مخصوصا این حمله کنندگان به شهرام ناظری را می بینم با خود می گویم اینها همان فرزندان، نوه ها و نبیره های شیخ آقانجفیِ ضد مشروطه در اصفهان اند که کتاب مثنوی معنوی مولانا را با چنگگ برمیداشت و در بخاری می انداخت تا دستش نجس نگردد!
تاریخ را نمی توان پرید، باید با تربیت مداوم و صحیح طی کرد و گرنه، لامصب مانند ژن عینا به نسلهای بعدی منتقل می گردد...
در زیر سخنان ناظری، مقبره شمس و سپس حکایت آن کتابها که به ناشر دادم:
|
| |||||||||||||
|
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|