يكشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Sunday 19 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 15.12.2006, 8:33

ترکیه: بهشت تازه کشف شده روس‌ها


جواد طالعی (دفتر اروپائی شهروند)

از سفر تفریحی به ترکیه، کمتر گردشگری ناراضی به خانه باز می‌گردد. در سراسر سواحل آبی این کشور، ظرف دو دهه اخیر، هزاران مجموعه جهانگردی، هتل و متل مدرن، سر از خاک بر کشیده‌اند. تورهائی با قیمت ارزان و خدمات خوب، مسافران را از سراسر جهان و به ویژه از کشورهای اروپائی به سوی این مجموعه‌ها جلب می‌کنند. هتل‌ها، از صبح تا شام، هر آنچه را یک مسافر آرزو می‌کند، در اختیارش قرار می‌دهند: بوفه‌های صبحانه و ناهار و شام، نوشیدنی‌های الکلی و غیر الکلی از صبح تا نیمه شب، قهوه و کیک میان صبحانه و ناهار و شام و دست آخر، اگر هنوز هم اشتهائی مانده باشد، "سوپ شب به خیر"!

بیشترین مسافران ترکیه را، تا چند سال پیش، آلمانی‌ها تشکیل می‌دادند. آلمانی‌ها، نه تنها گردشگران موقت، که حتی ساکنان دوران بازنشستگی سواحل ترکیه بودند. هنوز هم، تعداد آن‌ها، در همه شهرهای توریستی سواحل آناتولی بی شمار است. تا آنجا که شهر زیبای "آنالیا" در صد و سی کیلومتری "آنتالیا" به "آلمان دوم" معروف است.

اما دوران طلائی جذب توریست‌های آلمان و سایر کشورهای اروپائی، ظاهرا دارد به پایان خود نزدیک می‌شود. "علی حکمت"، در منطقه کلوپاترای آنالیا صاحب دفتری است که در آن هم می‌توان تورهای یک روزه و چند روزه را برای بازدید از زیبائی‌های طبیعی و آثار تاریخی رزرو کرد، هم در صورت نیاز اتومبیل کرایه‌ای در اختیار گرفت، هم آپارتمان و ویلا خرید! یعنی تلفیقی از بنگاه کرایه اتومبیل، بنگاه معاملات ملکی و آژانس توریستی. مدیر تقریبا ٥٥ ساله این دفتر، آلمانی را راحت و روان حرف می‌زند. می‌پرسم: "چند سال در آلمان اقامت داشته‌اید"؟

می‌گوید: "آلمان را هرگز ندیده‌ام. آلمانی را در همینجا از آلمانی‌ها یاد گرفته‌ام. شهر ما به آلمان دوم معروف شده است. علتش هم این است که بسیاری از آلمانی‌ها، به ویژه در سنین بازنشستگی این شهر زیبا و خوش آب و هوا و ارزان را برای سکونت انتخاب کرده‌اند. تعدادشان آنقدر زیاد است که هر روز می‌شود با چند تائی از آن‌ها سر صحبت را باز کرد. اما متاسفانه، حالا دیگر آلمانی‌ها کمتر راضی به اقامت در اینجا می‌شوند. حتی از تعداد جهانگردان آلمانی هم کم شده است".

- چرا؟

می گوید: "تلاش برای راه یافتن به اتحادیه اروپا، خیلی چیزها را در ترکیه عوض کرده است. از همه مهمتر قیمت‌ها را. اگر فقط یک نگاه به تابلوهای قیمت پمپ بنزین‌ها بیاندازید، می‌فهمید که در اینجا چه می‌گذرد. ما لیر ترک در می‌آوریم و یورو می‌پردازیم".

علی حکمت را که ترک می‌کنم، به مغازه کوچک مجاور دفتر او می‌روم تا آب بخرم. لازم نیست بگویم که "سو" می‌خواهم. هم "واتر" انگلیسی را می‌فهمد و هم "واسر" آلمانی را. به این ترتیب، سر صحبت باز می‌شود. دو فرزند دارد. یک دختر و یک پسر. پسرش تحصیلات دانشگاهی را تمام کرده و دخترش در دانشگاه ازمیر پزشکی می‌خواند. شوخ و شنگ است و سر حال. او هم آلمانی را راحت و روان حرف می‌زند. خیلی بهتر از خیلی ترک‌هائی که به عنوان کارگر میهمان دهها سال است در آلمان زندگی و کار می‌کنند.

- آلمانی را کجا به این خوبی یاد گرفتی؟
- همینجا. از مشتری‌های آلمانی‌ام.
- هنوز هم مشتری آلمانی زیاد داری؟
- کمتر از گذشته. دیگر کمتر می‌آیند و بیشتر می‌روند. تا پیش از آن که دولت اسلامی برای نزدیک کردن ارزش پول ما به ارزش یورو شش صفر را از جلوی اسکناس‌هامان بردارد، یک آلمانی، با حقوق بازنشستگی‌اش، حتی اگر کم بود، اینجا مثل پاشاهای دوران امپراطوری عثمانی زندگی می‌کرد. اما حالا دیگر آنطور نیست.

وقتی یک بطری آب یک لیتری را به قیمت یک لیر از او می‌خرم، حرف‌هایش را می‌فهمم. یک لیر جدید ترک، جای یک میلیون لیر قدیم را گرفته است. در زمستان سال ٢٠٠٢ وقتی بلیت چهار ایستگاه قطار خیابانی را به قیمت یک میلیون و ٨٠٠ هزار لیر خریدم، خنده‌ام گرفت. به خودم گفتم: اینجا، تاکسی که هیچ، برای سوار شدن به قطار خیابانی هم باید میلیونر باشی.

حتی گرانتر از اروپا

حالا، دولت اسلامی، که به گفته بسیاری از شهروندان ترکیه توانسته است از میزان فساد مالی و اداری اندکی بکاهد، این مشکل را هم حل کرده است: شش صفر از اسکناس‌های ترکیه حذف شده و یک لیر، همان یک میلیون لیر سابق است. یک یورو را می‌توان در صرافی‌های آناتولی با یک و هشت دهم لیر عوض کرد. به توصیه علی حکمت، که تشابه اسمی اش با "ناظم حکمت" زمینه ساز دوستی زودگذر ما شده است، نگاهی به تابلوی قیمت‌های یک پمپ بنزین می‌اندازم و می‌بینم که یک لیتر بنزین سوپر به بهای دو لیر و سی و هشت صدم لیر به فروش می‌رسد. تبدیل که می‌کنم می‌شود یک یورو و ٥٢ سنت. سه روز پیش، نرخ یک لیتر بنزین سوپر در فرانکفورت یک یورو و ٢٠ سنت بوده است.

مقایسه بهای آب آشامیدنی و بنزین، مرا تا آنجا پیش می‌برد که به فکر دست یافتن به متوسط درآمد کارگران ترکیه بیافتم و آن را، در میان اطلاعاتی که وزارت خارجه آلمان روی سایت اینترنتی خود منتشر کرده است می‌یابم: در سال ٢٠٠٤ حداقل دستمزد قانونی برای کارگران ٤٣٣ لیر بود که معادل ٣٠٤ دلار است. میان حداقل و حداکثر دستمزد کارگران، حدود ٨٠ درصد فاصله است. یعنی یک کارگر ماهر می‌تواند تا حدود ٥٥٠ دلار دستمزد داشته باشد و این چیزی است برابر با حداکثر ٣٠٠ لیتر بنزین! مساله به همینجا ختم نمی‌شود. بهای یک فنجان قهوه را حدود ٥٠ درصد گرانتر از کافه‌های برلین و کلن می‌یابم. علی حکمت به من گفته است که قیمت مسکن و اجاره آن نیز، رشدی تصاعدی دارد.

عوارض پیش رس عضویت در اتحادیه اروپا

همه شواهد نشان می‌دهند که اصرار دولتمردان ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا دلیل عمده این تورم است. البته، آمارهای رسمی از کاهش تورم و افزایش رشد اقتصادی سخن می‌گویند: میزان تورم، که در سال ١٩٩٨ بیش از ٨٤ درصد بود، در سال ٢٠٠٤ به حدود ده و نیم درصد کاهش یافت. در شش ماهه نخست همین سال، اقتصاد کشور ناگهان به یک رشد اعجاب آور سیزده و نیم درصدی رسید. یک سال بعد روند عادی تری را پیمود و حدود ٥ درصد بود. این آمارها، کارشناسان اقتصادی را امیدوار کرده است که ترکیه بتواند در ده سال آینده پیش شرط‌های مالی عضویت اتحادیه اروپا را داشته باشد.

اما آیا با توجه به اثرات منفی یی که تلاش در راه پیوستن به اتحادیه اروپا در زندگی روزمره مردم ترکیه بر جای نهاده است، اکثریت مردم این کشور اصولا تمایلی به تحقق این هدف دارند؟

برای یک نمونه گیری، در سفر کوتاه خود، همین پرسش را با حدود ٥٠ شهروند ترک در میان می‌نهم. آن‌ها، عمدتا مغازه داران، کارکنان هتل، رانندگان تاکسی و رهگذرانی هستند که نمی‌دانم شغلشان چیست. بیشترین آن‌ها می‌گویند که تا دو سال پیش، طرفدار پیوستن به اتحادیه اروپا بوده‌اند. اما حالا اگر رفراندومی برگزار شود، به این امر رای منفی خواهند داشت. پیوستن به اتحادیه اروپا، به نظر آن‌ها، چنان سبب افزایش قیمت کالاها و خدمات خواهد شد که زندگی در ترکیه را برای شهروندان کم درآمد غیرممکن خواهد ساخت. از دید بیشترین آن‌ها، پیوستن به اتحادیه اروپا تنها دو امتیاز دارد. یکی بالا بردن اعتبار سیاسی ترکیه در منطقه و دیگری ایجاد امکان اشتغال برای آن گروه از ترک‌هائی که مایلند در کشورهای ثروتمندتر اروپا کار کنند.

یک راه سخت و ناهموار

اما راه پیوستن کشور آتاتورک به اتحادیه اروپا هنوز هموار نیست. ترکیه در سال ١٩٥٢ به عضویت پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در آمد و از چهل سال پیش برای پیوستن به بازار مشترک اروپا می‌کوشد که امروز به "اتحادیه اروپا" تبدیل شده است. شورای اتحادیه اروپا در دسامبر سال ٢٠٠٤ میلادی تصویب کرد که مذاکره برای پذیرش عضویت ترکیه از سوم اکتبر سال ٢٠٠٥ آغاز شود. اما سیاستمداران اروپائی، از دو دیدگاه کاملا متفاوت با این موضوع برخورد می‌کنند. گروهی از آن‌ها معتقدند که عضویت ترکیه، با توجه به این که اکثریت مردم این کشور مسلمان هستند، رابطه میان اروپا و جهان اسلام را بهبود خواهد بخشید. گروهی دیگر، بر این نظرند که درست به همین دلیل نباید ترکیه به عضویت اتحادیه اروپائی در آید که شهروندان آن عمدتا متاثر از فرهنگ کلیسائی هستند. گروه سومی هم هستند که می‌گویند به جای عضویت، ترکیه می‌بایست شریکی شناخته شود که نسبت به سایر کشورهای خارج از اتحادیه، از امتیازات ویژه‌ای برخوردار است.

اصلاحات هنوز کافی نیست

دولت ترکیه، در سال‌های اخیر، برای متقاعد کردن اروپائیان، اقداماتی در مسیر اصلاح قوانین انجام داده است که بعضا، قدم‌های نخستین در زمینه گسترش دموکراسی محسوب می‌شوند. لغو مجازات اعدام و جرم شناختن قتل‌های ناموسی، در شمار مهمترین این اقدامات است. اما در زمینه به رسمیت شناختن حقوق قومی کردها، همچنان خویشتنداری‌هائی هست که اعتراض اروپائی‌ها را بر می‌انگیزد. آنچه روشن است، عضویت ترکیه، دست کم تا ده سال دیگر تحقق کامل نخواهد یافت، اما عوارض نزدیکی به اتحادیه اروپا را از همین حالا، در زندگی روزمره مردمی می‌توان یافت که به سختی می‌کوشند سطح زندگی خود را حفظ کنند. در این میان، جالب ترین نکته آن است که تنها ٤ درصد از خاک ٧٧٩ هزار و ٤٢٥ کیلومتری ترکیه در قاره اروپا و ٩٦ درصد دیگر آن در قاره آسیا واقع شده است. تنگه بسفر، در استانبول این دو قاره را از هم جدا می‌کند.

بهشت روس‌ها؟

در اتوبوس لوکسی که ما را از فرودگاه آنتالیا به هتل "ستاره آبی" در مرکز آنالیا می‌برد، "احمد" راهنمای جوان تور توضیح می‌دهد که در سال گذشته کشورش حدود ١٨ میلیون توریست داشته که هشت میلیون از آن‌ها روس بوده‌اند. توریست‌های ترکیه را، تا سال‌های پایانی قرن بیستم، عمدتا اروپائیان و بیش از همه آلمانی‌ها تشکیل می‌دادند. در آن سال‌ها، به ندرت ممکن بود یک شهروند روسیه راهی سواحل ترکیه شود. اما حالا، ترکیه می‌رود که جاذبه خود را اندک اندک برای گردشگران اروپائی از دست بدهد و به بهشت روس‌ها تبدیل شود.

بیش از ١٤ درصد درآمد ناخالص ملی ترکیه از طریق گردشگری و حمل و نقل ترانزیت تامین می‌شود. به این ترتیب، اگر روس‌ها به صورت عمده جای اروپائیان دیگر را در صنعت جهانگردی ترکیه بگیرند، بی تردید، مناسبات فرهنگی این کشور روندی تازه را طی خواهد کرد. این روند، بر مناسبات ترکیه و روسیه نیز، که امروز دست کم در ارمنستان، آذربایجان و گرجستان دارای تضاد منافع شدیدی هستند، اثر خواهد نهاد. در سال‌های اخیر با توجه به حضور سربازان آمریکائی در بسیاری از جمهوری‌های آسیای مرکزی، رقابت میان روسیه و آمریکا تشدید شده است. از سوی دیگر، پیمان شانگهای، روسیه و چین را، در کنار بسیاری دیگر از کشورهای آسیائی به هم نزدیک کرده و می‌رود تا مقدمات دوقطبی شدن دوباره جهان را فراهم سازد.

ترکیه، امروز عضو ناتو و هم پیمان آمریکا در منطقه است. اما دشواری‌های آنکارا و واشنگتن، به ویژه در عرصه برخورد با مساله کردها، حادتر از همیشه شده است. در حالی که ترک‌ها وجود یک کردستان خودمختار در داخل خاک عراق را مغایر منافع خود می‌دانند و داعیه مالکیت کرکوک را مطرح می‌کنند، کردستان مورد پشتیبانی آمریکا است. ارتش ترکیه از ماه‌ها پیش حدود ١٥٠ هزار نفر از نیروهای نظامی خود را در مرز شمالی عراق مستقر کرده است. این نیرو، اگر مخالفت آمریکا نبود، تا به حال به بهانه سرکوب چریک‌های حزب کارگران کردستان ترکیه وارد خاک عراق شده بود.

همه این مسائل، در کنار زیان شدیدی که سیاست‌های جنگی جورج بوش در کشورهای اسلامی به وجهه آمریکا وارد ساخته، می‌تواند در درازمدت زمینه ساز جدائی ترکیه از آمریکا و نزدیکی این کشور به روسیه و چین شود. هشت میلیون توریست روسی، شاید سرپل‌هائی برای این چرخش تاریخی باشند.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024