شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Saturday 4 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 25.09.2006, 6:41

مشروطه، سرآغاز دگرگونی در مفهوم و نهاد کودکی


بی بی سی

نازنين پايدار - سوئد
عصر روز شنبه، ۱۶ سپتامبر، محمد هادی محمدی، داستان‌نويس و پژوهشگر ادبيات کودکان و نوجوانان، به دعوت کانون فرهنگی «ايده»، برای جمعی از ايرانيان در استکهلم، پايتخت سوئد، با عنوان «مشروطه، سرآغاز دگرگونی در مفهوم و نهاد کودکی» سخنرانی کرد.

محمد هادی محمدی از سال ۱۳۷۵ همراه با زهره قائينی در موسسه پژوهشی تاريخ ادبيات کودکان روی مجموعه کتاب‌های مرجع «تاريخ ادبيات کودکان ايران» کار می‌کند که تا به حال هفت جلد از آن منتشر شده است.
او با تاکيد بر اين که در چهار دهه اخير و با انتشار کتابی به نام «سده‌های کودکی»، مفهوم کودکی در جهان مورد توجه بسياری از کارشناسان قرار گرفته است، آن را در دوران «پيش از مدرن» (از دوران باستان تا دوره مشروطه) و «دوران مدرن» (از مشروطه تا امروز) در ايران مورد بررسی قرار داد و گفت: "مفهوم پيش‌مدرن از کودکی، هم‌سان همان نگاه انسان به خويش است. موجودی که زندگی و سرنوشت خود را بخشی از يک روايت بزرگ می‌بيند که در داستان‌های اسطوره‌ای بازتاب می‌يابد."
به عقيده وی در اسطوره‌های ايرانی، نخستين نمونه‌های طرح زندگی و سرنوشت کودک، «زال» رانده شده از خانواده و سپرده شده به طبيعت است. زال، نخستين کودک استثتايی در فرهنگ ماست که بنا بر يک سنت پيچيده در زندگی انسان چادرنشين و دوره‌گرد، که همه ناتوان‌ها و استثنايی‌ها را به طبيعت می‌سپرد تا سرنوشت آن‌ها را رقم بزند، به طبيعت سپرده می‌شود اما «سيمرغ» که نماد طبيعت پای‌دارنده يا نگهدارنده است او را در کنار جوجه‌هايش پرورش می‌دهد.

کودک در دنيای 'پيش مدرن' و 'مدرن'
اين پژوهشگر، کودک عادی را که در دوران پيش‌مدرن در دامان خانواده بزرگ می‌شد، و خويش‌کاری ويژه ‌ای نداشت، بخشی از نهاد خانواده دانست و ادامه داد: "در سده‌های ميانه، کودک، مينياتور بزرگسال است. عضو خانواده است و مسئوليت او را بزرگ‌ترها بر عهده دارند. در تمام دوره‌ های پيش‌ مدرن، فيلسوفان برجسته‌ ای چون افلاطون، ابن‌سينا و ارسطو در مورد موضوع کودک نظريه‌پردازی کرده‌اند اما بحث در مورد ماهيت کودکی به طور گسترده و تخصصی، حاصل جهان مدرن است.

در آن دوره، مثلاً ارسطو کودک را به عنوان مايملک پدر می‌شناخت. اين انديشه حدود دو هزار سال بر جوامع مختلف حاکم بود. ما حتی در نقاشی‌های به جا مانده از سده‌های ميانه، کمتر تصوير چهره‌ای از کودک به جز تصوير عيسی‌ در کنار مادرش و تصوير فرشته‌ها می‌يابيم. از سويی ديگر نيز می‌بينيم هنوز هم در برخی از کشورها اگر پدری فرزند خود را بکشد مجازاتی شامل حالش نمی‌شود."
اين نويسنده که در زمينه پژوهشی، آثاری چون روش‌شناسی نقد ادبيات کودکان و فانتزی در ادبيات کودکان ايران منتشر کرده است، تفاوت عمده دوران پيش‌ مدرن و مدرن را در مورد کودک چنين خلاصه کرد: "برخلاف دوران پيش ‌مدرن که کودک را در سنجش با بزرگسال مورد قضاوت قرار می‌دهند و او را کودکی نادان با ظرفيت‌های فکری اندک مطرح می‌کردند در دوران مدرن، کودک را به عنوان کودک نگاه می‌کنند."
آقای محمدی سپس توضيح داد: "جريان شکل‌گيری نهاد کودکی در اروپا با نظريه‌پردازانی چون جان لاک، فيلسوف بريتانيايی، و ژان ژاک روسو، فيلسوف فرانسوی، آغاز شد که به ماهيت کودکی می ‌انديشيدند و از جنبه شناخت‌شناسی با طرح پرسش‌ هايی چون طبيعت کودکی چيست، کودک چه ويژگی‌هايی دارد، فرايند شکل ‌گيری نهاد کودکی را در دنيای مدرن پايه‌گذاری کردند."

فرهنگ 'ديگری' در برابر 'خودی'
اين نويسنده که در زمينه آموزش خلاقِ کودک‌ محور نيز کتاب‌ های فارسی‌آموز ادبی در دو جلد و واژه‌ نامه چيستانی را منتشر کرده است سرآغاز و سرمنشاء روند دگرگونی در مفهوم و نهاد کودکی در دوره مشروطه را کوشش ‌های ميرزاتقی ‌خان اميرکبير دانست و کسانی که در کنار او موضوع تاسيس دارالفنون را شروع کردند.
آقای محمدی سپس چنين توضيح داد: "در اين دوره است که فرهنگ 'ديگری' درگير با فرهنگ 'خودی' می ‌شود که البته آن فرهنگ 'ديگری' بسيار پوياست و همواره می ‌خواهد هر چيزی را که در دسترس دارد دگرگون کند؛ حتی ذهن آدمی را."
وی افزود: "ايرانيان چون در کرانه‌ های ذهنی اين پديده قرار گرفتند خواسته‌ هايشان دگرگون شد و زندگی کودک ايرانی نيز تحت تاثير اين تحول قرار گرفت. اين دگرگونی در ابتدا يک فرايند ذهنی بود. در اين فرايند ايرانيان از طريق سفرنامه ‌ها، سفرهای بازرگانی و تحصيلی و کاری، گردشگری، روزنامه‌های فارسی ‌زبان منتشر شده در خارج از کشور، ترجمه آثار غربی، و آشنايی با زندگی ديپلمات‌ ها فهميدند که شيوه‌های زيست کودک ايرانی و اروپايی متفاوت است. پس از خود درباره ريشه اين تفاوت پرسيدند."
آقای محمدی سپس به نقل از ميرزا مصطفی افشار توضيح داد که اميرکبير در سفری به روسيه، تحت تاثير دستاوردهای آموزشی اين کشور، از جمله آموزشگاه ‌های نو، دوره‌ های آموزشی گوناگون، مدرسه‌ های علمی و صنعتی، بهره‌ گيری از آموزگاران مرد و آموزش دختران بر اميرکبير قرار گرفت.
به باور اين نويسنده در دوران مشروطه، نهاد کودکی بر چهار محور عمده بهداشت، آموزش و پرورش، پوشاک و اسباب بازی، و کار و حقوق کودکان شکل ‌گرفت و از درون آن نهادهای ثانويه ‌ای مانند ادبيات کودکان پديد آمد که خود گويای پويايی، زايش و تحول نهادهای ثانويه در جامعه است.

تحول در بهداشت کودکان
محمدی با اشاره به اين که در دوران مشروطه، تحول در حوزه‌ی کودکان ابتدا در محور بهداشت اتفاق افتاد با اين اولويت که نگذاريم کودکان به دليل بيماری‌های واگيردار بميرند، گفت: «پيش از آن اميرکبير از شيو‌ه‌های جلوگيری از بيماری‌های واگيردار در اروپا اخباری شنيده بود. در همين دوره آبله، جان بسياری از کودکان را در ايران می‌گرفت. او که نگران جان کودکان بود، قانون آبله‌کوبی را به تصويب رساند.»
به گزارش اين پژوهشگر، در اسناد بهداشتی اسنادی وجود دارد که مشخص می‌کند مايع آبله‌کوبی از فرانسه وارد ايران شده است که حاصل گسترش مراودات علمی و فرهنگی با اروپا بود. وی ادامه داد که اين روند با تشکيل مجلس حفظ‌الصحه در زمان ميرزاحسين‌خان سپهسالار معروف به مشيرالدوله ادامه يافت و موضوع مرگ و ميرهای همگانی از جمله مرگ و مير کودکان و جلوگيری از آن شکل سازمان يافته‌تری پيدا کرد.
پس از اين دوره بود که اين پرسش مطرح شد: چه کنيم تا کودک کمتر بيمار شود؟ در اين دوره چندين کتاب آموزش بهداشت به کودکان دبستانی منتشر می‌شود؛ از جمله کتاب «حفظ الصحه» به قلم سيدحسين‌خان نصر که در سال ۱۲۹۰ شمسی برای سال‌های سوم و چهارم منتشر شد.

کودکان کار و حقوق کودکان
«مشروطه، اساس تحول در حقوق و وضعيت کاری کودکان است. در سندهای اين دوره، روی کودکان قاليباف تاکيد فراوان شده است. تعداد زيادی از کودکان روستايی و شهری به دليل تجارت پر سود قالی نقش ويژه‌ای در توليد قالی ايرانی، بخصوص در بافت قالی ابريشمی داشتند. نازک بودن بند انگشتان کودکان که برای بافت اين نوع از قالی ضروری بود آن‌ها را به عنصر بدون جانشين اين هنر تبديل کرده بود.»
آقای محمدی با اشاره به نقش انتقادی نخبه‌گان دوره مشروطه نسبت به وضعيت کودکان کار، درباره يحيی دولت‌آبادی، مولف کتاب «دوره زندگی» يا «غصب حق الاطفال» که در تاريخ ۱۳۳۳ قمری منتشر شده است، گفت: «نقش وی در چنين دوره‌ای در زمينه شکل‌گيری انديشه حقوق کودک و پايه‌گذاری نهادهای حقوقی و کيفری کودک در دوره‌های بعد قابل توجه است. او بيش و پيش از ديگران به حقوق کودکان که هسته اصلی تحول در جايگاه کودک را نشان می‌دهد اهميت می‌دهد.»
او با اشاره به تحقيق ميرزا يوسف‌خان مستشار الدوله در قانون اساسی فرانسه و آموزش کودکان تهيدست در کشورهای اروپايی و تلاش وی برای پيوند حقوق کودکان با حق آموزش همگانی، گفت: «آموزش همگانی هنوز و با گذشت يک قرن از دوره مشروطه، در جامعه ما جا نيفتاده است ولی ضرورتش در آن دوره توسط برخی از نخبه‌گان ديده شد."
وی افزود: "در کشور ما مشروطه به عنوان يک جنبش فرهنگی و فکری و در پی آن يک جنبش سياسی، در پی فهم مناسباتِ فرهنگ ديگری است. برای فهم اين مناسبات نياز به درک فلسفه و فرهنگ ديگران است. در مسير اين کوشش‌ها جريانی نيز در پی فهم مناسبات حاکم بر کودکی در فرهنگ ديگری است."

آغاز دگرگونی در پوشاک کودکان
يکی از موضوعات بنيادينی که در تحول تاريخی و فرهنگی مفهوم و نهاد کودکی همواره درباره آن گفت و گو شده است، موضوع پوشاک، وسايل زيستی، بازيچه‌ها و ايجاد سرگرمی برای کودک بوده است.
آقای محمدی با تاکيد بر اين که در دوران پيش‌مدرن، پوشاک کودک عين پوشاک بزرگسالان بود، گفت: «از دوره مشروطه به بعد و با آغاز درک مفهوم کودکی، رنگ و شکل و طرح، ابتدا در طبقه اشراف، دو عنصر اساسی ويژه پوشاک کودکان می‌شود. پوشيدن لباس اروپايی به سبک اروپايی ابتدا در خانواده درباريان و وزيران، و بازرگانان ديده شد که به دليل رفت و آمد به قفقاز پوشاک کودکانه متداول در آن‌جا را با خود به سوغات می‌آوردند.»
اين نويسنده با طرح اين که آموزش همگانی و طرح استفاده از يونيفورم نيز موجب تحول در چگونگی پوشاک کودکان شد توضيح داد که طالبوف از جمله کسانی بود که در زمينه پوشاک کودکان در دو کتاب «احمد» و «مسالک المحسنين» درباره نقش و ضرورت بازی در زندکی کودکان و ضرورت دگرگونی در پوشاک کودکان و يکسان سازی پوشاک در آموزش سخن گفته است.

آغاز دگرگونی در آموزش و پرورش
به عقيده‌ی آقای محمدی، تحول در آموزش و پرورش ايران با تاسيس «دارالفنون آغاز شد و هسته اصلی تحول در مورد نهاد و تعريف کودکی در دوران مشروطه، آموزش و پرورش است.
وی گفت: «برخی از آزادی‌خواهان و نخبه‌گان دوره مشروطه، مانند ميرزافتحعلی‌خان آخوندزاده، ملکم‌خان، عبدالرحيم طالبوف، حاج‌زين‌العابدين مراغه‌ای، يوسف‌خان مستشارالدوله، ميرزا تقی‌خان کاشانی، ميرزا حسن رشديه، و يحيی دولت آبادی با طرح نيازهای آموزشی در چهارچوب بنيادگذاری آموزشگاه‌های نو، بهسازی خط، آموزش الفبا با روش نو و فراهم آوردن خواندنی‌های فراخور درک کودکان به رويارويی با روش‌های کهنه آموزش برخاستند.»
وی در پايان سخنان خود تاکيد کرد که نقش دارالفنون در تربيت گروهی نخبه که چند دهه بعد بنياد آموزش و پرورش نو در ايران را می‌گذارند، هيچگاه به طور پررنگ ديده نشده است.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024