دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Monday 6 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 28.01.2022, 22:52

“مردم”؛ چه واژه‌ی مظلومی!


کیقباد یزدانی

درنگی بر واژه‌ی “مردم” در مقاله‌ای از علی مرادی مراغه‌ای

هیچ واژه‌ای همچون واژه‌ی “مردم” تا این اندازه در درازای تاریخ، به‌ویژه تاریخ معاصر ما مظلوم و مورد سوءاستفاده‌ی “همگان” واقع نشده. آخر این “مردم” چه مردمی‌اند که هم از دهان حکمرانان بیرون می‌آیند و هم حکومت‌ستیزان؟ هم آخوندها از آن‌ها سخن می‌گویند، هم ضد آخوندها؟ هم کمونیست‌ها ستایششان می‌کنند، هم ضد کمونیست‌ها‌‌، هم ملیون از آن‌ها یاد می‌کنند، هم ملی‌‌ستیزان. این واژه بر زبان “همه” جاری است، بی‌آنکه “مردم” خود بخواهند یا بدانند و یا نفعی از آن داشته باشند و بی‌آنکه حتی روشن باشد که منظور از “مردم” کیان‌اند! 

آیا مردم همان‌هایی هستند که انقلاب کردند یا بر حکومت انقلابی شوریدند؟ آیا زندانیان مردم‌اند یا زندانبانان؟ اعدام‌شدگان مردم‌اند یا اعدام کنندگان؟ سرکوب‌شدگان مردم‌اند یا  سرکوبگران؟ زنده‌باد گویان مردم‌اند یا مرده‌باد گویان؟ آری گویان مردم‌اند یا نه گویان؟ ما از کدامین “مردم” سخن می‌گوییم؟

علی مرادی مراغه‌ای نویسنده و تاریخ‌پژوه، به‌تازگی (۲۷ ژانویه ۲۰۲۲) مقاله‌ای با عنوان “مردم احساسی و اهل افراط‌وتفریط ایران...” در صفحه‌ی تلگرام خود “تاریخ تحلیلی ایران” انتشار داده و در آن، آغاز و انجامِ شیخ فضل‌الله نوری و رفتار “مردم” با او را در سه پرده‌ به نمایش گذاشت و نشان داد که مردم چگونه از دست‌بوسی شیخ به رقصیدن زیر پای دارِ او و در نهایت به زیارتگاه کردن گور او رسیدند و از آن نتیجه گرفت که “مردم ایران اهل شور و احساس‌اند تا اهل خرد و عقلانیت.”

من درباره‌ی درستی یا نادرستی نتیجه‌گیری و داوری نویسنده درباره‌ی “مردم” کاری ندارم، فقط می‌خواهم درنگی داشته باشم بر این واژه‌ی “مظلوم”!

مقاله‌ی آقای مرادی مراغه‌ای نمونه‌ی بارز و دیگری از “مظلومیت” واژه‌ی “مردم” و “خودِ مردم” است. آخر کسی نمی‌پرسد که در هر پرده‌ی این نمایشِ تاریخی “کدام مردم” از “ملت” چندمیلیونی آن زمان حضورداشته‌اند؟ آیا در هر سه پرده، همان “مردم” یکسان بوده‌اند یا گروهی و دسته‌ای دیگر؟ آیا عجیب است که در میان ملتی چندین میلیونی انواع گونه‌های “مردم” وجود داشته باشد؟ از آگاه و ناآگاه، از دین‌دار و بی‌دین، از خرافی و  ضد خرافه، از کمونیست و ضد کمونیست، از سلطنت خواه و ضد سلطنت، از جمهوری‌خواه و ضد جمهوری، از زورگو و زور پذیر تا زور ستیز،  از ترسو و فرصت‌طلب تا شجاع و ایثارگر، از .... ؟

آیا به کاربردن واژه‌ی “مردم” برای همه و همگان، بی‌هیچ تفاوت و تمایزی، مخدوش و بی‌اعتبار کردن معنا، نقش و اهمیت “مردم” نیست؟ آیا چنین کاربردِ نادقیق و نامسئولانه ستم و بی‌انصافی به اقشار و لایه‌های مختلف مردم نیست؟

آیا به‌راستی سخت است، در کنار واژه‌ی «مردم»، واژه‌ی برخی، بعضی، بخشی، گروهی یا دسته‌ای را به کاربرد تا هم به «دیگران» ستم نشود و هم ‌سخنمان دقیق‌تر باشد؟ حتی “دسته و گروهی از مردم” را نیز نمی‌توان به یکسان نامید و به کار برد. فقط کافی است یک دسته و برای مثال “روحانیون” را در نظر بگیریم:

وقتی آن‌که بر مسند قدرت نشسته روحانی و آن‌که در برابرش ایستاده هم روحانی است؛ آن‌که خلع لباس می‌کند، روحانی و آن‌که خلع لباس می‌شود، روحانی است؛ آن‌که حکم صادر می‌کند، روحانی و آن‌که محکوم است نیز روحانی است، گرچه هردوی آن‌ها باوری مشترک و ظاهری همسان دارند، آیا ما از “یک” روحانی سخن می گوییم؟ همین‌گونه است درباره‌ی “انقلابی‌ها”، “اصلاح‌طلبان”، “سلطنت‌طلبان، “چپ‌ها”، “راست‌ها”، “کمونیست‌ها”، “لیبرال‌ها” و بسیاری گروه‌ها و دسته‌های سیاسی و اجتماعی دیگر.

آیا هنوز زمان آن نرسیده است که این واژه‌ی «مظلوم» را از این “ستم زبانی و فرهنگی” نجات دهیم و آن را در معنای درستش به کار ببریم؟ اگر “مردمِ” من با “مردمِ” تو، متفاوت از “مردمِ” اوست، پس در به کار بردن واژه‌ها دقت بیشتری کنیم و احساس مسئولیت بیشتری داشته باشیم؛ به‌ویژه برای واژه‌ی مظلوم “مردم”!

بهمن ۱۴۰۰



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024