|
پنجشنبه ۸ آبان ۱۴۰۴ -
Thursday 30 October 2025
|
ايران امروز |
![]() |
دکتر شاهین فاطمی- دروغ گفتن برای این نظام امری بسیار ساده و طبیعی است؛ و سران نظام تنها در موارد بسیار استثنایی که امکان دروغ گفتن وجود نداشته باشد، به اجبار راست میگویند. بخش بزرگی از مردم ایران هم این را میدانند و هیچ توجهی به اظهارات رسمی مقامات نظام ندارند. در نتیجه سخنان وزیر امورخارجه یا دیگر مقامات جمهوری اسلامی، به نظر من، هیچ اهمیت و ارزشی ندارد.
دکتر حسن منصور- رهبران نمادین جنبش سبز، از یک سو خود به بدنۀ نظام تعلق دارند و از این رو بخشی از نیروهای نظام را با خود دارند؛ و از سوی دیگر، نماد جنبشی هستند که خواستههایش فراتر از نظام میرود. آنان با تأکید بر حفظ نظام و پالودن آن از «انحرافات عارضی» ضمن این که از یک سو در چارچوب قانونیت نظام قرارمی گیرند، و بخشهایی از نیروهای درون نظام را با خود میکشند، از سوی دیگر از خواستههای جنبش فاصله میگیرند.
دکتر مهرداد مشایخی- سال گذشته در مصاحبهای عنوان کردم که جنبش سبز هنوز در قد و قامت یک جنبش فراگیر و سراسری نیست. شماری از این اظهارنظر روی ترش کردند. به باور من، ما همچنان با این معضل رو به رو هستیم. هنوز جنبش سبز از خصلتی ملی و سراسری برخوردار نیست! ولی این مشکل قابل حل است. جنبش سبز میباید با اتخاذ سیاستهایی جدید و گفتمانی کمی متفاوت به جذب نیروهای اجتماعی بیشتری اقدام کند. طبعاً برای ایجاد ارتباط، هر دو سو میباید تغییراتی در نگاه و سیاستهایشان اتخاذکنند. خوشبختانه در میان نیروهای سیاسی سکولار، در یک سال اخیر، تحولی در رابطه با (نوعی) حمایت از جنبش سبز ایجادشده است. از مشروطه خواهان و بخشهای معتدل چپ مارکسیست و نیروهای سیاسی کردستان ( که پیش تر نگاه انتقادی تری به جنبش سبز داشتند) و دیگران، از حقوق شهروندی سران جنبش سبز دفاع کردهاند. اگرچه این به معنای حمایت از برنامه و سیاستهای جنبش سبز نیست ولی به هر حال، ژست مثبتی است که میتواند گسترش یابد.
محسن سازگارا- پرسش شما چند بعد دارد، من شخصا چندان نگران اسلام ستیزی پارهای افراد، به خصوص بخشی از خارج نشنیان نیستم؛ حداکثر زیان این قبیل حرکتها میتواند این باشد که حکومت با انتشار پر سرو صدای سخنان این افراد، دنبال جلب پشتیبانی روحانیت سنتی و گروههای متعصب مذهبی باشد.
دکتر امیرحسین گنج بخش- شاید گوشهای از سخن آقای مصباح یزدی دربارۀ الگوبرداری جنبشهای منطقه از مسیر انقلاب اسلامی درست باشد، بدین معنا که در آن سال هم معترضان به خیابان آمدند و گفتند «شاه باید برود» و شاه هم رفت؛ این تنها شباهت این جنبشهای همه گیر است، ولی یک اختلاف اساسی بین این جنبشهاست و آن این که جنبشهای مصر یا تونس، دستکم تا کنون، رفتن دیکتاتور را برای برقراری آزادی و دمکراسی و احترام به حقوق بشر میخواهند؛ انقلاب اسلامی ایران رفتن شاه را برای واپس مانده ترین شکل حکومت که حکومت دینی است، میخواست.
سعید قاسمی نژاد- حکومت کنونی از چهار بحران حکومتهای در خطر فروپاشی، دو بحران- بحران کارآمدی و بحران مشروعیت- را به تمامی داراست. به بحران همبستگی نخبگان نیز کمابیش دچار است که در شرایط مختلف شدت و ضعف مییابد. تا بدینجا نشانههای بحران سلطه را جز در روز عاشورا نشان نداده است. عدم نمود بحران سلطه اما بیش از هر چیز به این دلیل است که سلطه اش به چالش طلبیده نشده است. تاکید نخبگان جنبش سبز بر قرائتی غریب از مبارزات بدون خشونت که به گمانم اساسا بی سابقه است و نوعی تاکید بر پذیرش ستم همراه با شعف است که ناگزیر در مواجهه با طبیعت بشری به انفعال راه میبرد باعث شده است که دستگاه سلطه حکومت اسلامی دچار چالش جدی نشود. در روز عاشورا که مردم از خود دفاع کردند این دستگاه سلطه اتفاقا برای ساعاتی از هم فروپاشید و چنانکه همه گفتهاند کنترل شهر از دست مردم خارج شد.|
| |||||||||||||
|
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|