پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۴ - Thursday 11 September 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 11.09.2025, 7:52

آتش نهفته در خاکستر گرم!


احمد پورمندی

سومین سالگرد قتل مهسا/ژینا امینی و انفجار خیزش «زن-زندگی-آزادی» فرا رسیده است. خیزشی که با صد روز حضور خیابانی سراسری و مؤثر، به نقطه‌عطفی در تاریخ ایران بدل شد، پایه‌هایی برای یک گفتمان نوین، به کلی متفاوت، معاصر و در طراز جهانی را خلق نمود و ماندگار شد. راز ماندگاری این خیزش، از جمله در این حقیقت نهفته است که به قولی حکیمانه، سه کلمه‌ی «زن»، «زندگی» و «آزادی» به «بذرهای آینده‌ی روشن» تبدیل شده‌اند. این بذرها اما برای آنکه به بار بنشینند، در همه‌ی زمینه‌ها، نیازمند تیمارند.

تلاش برای تعیین جایگاه و نقش تاریخی این جنبش، تعیین نسبت آن با گفتمان‌های تاریخا شکل‌گرفته‌ی موجود و ظرفیت‌های احتمالی آن برای خلق یک گفتمان جامع سیاسی-اجتماعی نوین، از جمله کوشش‌های ضروری است که در سه سال گذشته، اهالی اندیشه و صاحب‌نظران علوم اجتماعی را درگیر خود کرده و در نتیجه، ادبیات پرمایه‌ای نیز تولید شده است.

به‌عنوان یک کنشگر سیاسی، در نخستین و دومین سالگرد آغاز خیزش ز.ز.آ.، برخی ملاحظات در حوزه‌ی نظر را، از جمله در دو یادداشت زیر به اشتراک گذاشتم.

🔸 زن، زندگی، آزادی، در آستانه یک سالگی
🔸 زن-زندگی-آزادی: فراسوسیال-دموکراسی!

در این یادداشت می‌کوشم تا مقایسه‌ای میان گفتمان پایه‌ای جنبش سوسیال‌دموکراسی و خیزش زن-زندگی-آزادی انجام دهم. اگر به نمودارهای زیر توجه کنیم، می‌توانیم تفاوت‌ها و اشتراکات آن‌ها را به صورت زیر تبیین نماییم:

۱. «آزادی» در هر دو نمودار مشترک است و درک و تبیین آن هم تغییری نکرده است.

۲. درحالی‌که «برابری» یکی از ستون‌های گفتمان سوسیال‌دموکراتیک است، در زن-زندگی-آزادی، جلوه‌ی مشخصی ندارد و تنها به‌واسطه‌ی «زن» به‌گونه‌ای غیرمستقیم نمایندگی می‌شود.

۳. «همبستگی» که کلیدواژه‌ی سوم سوسیال‌دموکراسی است، در ز.ز.آ. حضوری ندارد و چسبی که باید همه سنگ‌پایه‌ها را در درهم‌آمیزی با یکدیگر، هارمونی و معنا ببخشد، در ز.ز.آ. مشاهده نمی‌شود.

۴. اگر خدشه‌ناپذیری کرامت انسان، صلح، حقوق بشر و حفظ محیط‌زیست را به‌عنوان عمیق‌ترین زیرساخت‌های مشترک همه‌ی گفتمان‌های متمدنانه‌ی معاصر، بدیهی و مشترک در نظر بگیریم، می‌توانیم نتیجه بگیریم که ز.ز.آ. به‌خاطر عدم حضور «برابری» و «همبستگی»، در مقایسه با سوسیال‌دموکراسی دچار نقصان جدی است.

۵. اصل «همبستگی» سوسیال‌دموکراسی که از خانواده و مدرسه تا کارخانه، شهر، کشور و جهان را در بر می‌گیرد، حاوی یک نگرش کلی به مناسبات دولت-ملت‌ها در جهان امروز نیز هست و می‌تواند توضیح‌گر ضرورت همبستگی جهانی علیه افسارگسیخگی سرمایه جهانی شده باشد. این نگرش در ز.ز.آ. حضوری ندارد.

۶. ز.ز.آ. با برجسته کردن «زن» و «زندگی» در دو حوزه‌ی تعیین‌کننده، از سوسیال‌دموکراسی پیشی گرفته است. تردیدی نیست که سوسیال‌دموکراسی یکی از پرچم‌داران اصیل دفاع از برابری زنان با مردان و رفع هرگونه تبعیض جنسی و جنسیتی و نیز پرچم‌دار دفاع از زندگی و زندگی بهتر برای همه‌ی مردم بوده است؛ اما مجموعه‌ی تحولات در دهه‌های اخیر، به‌گونه‌ای است که دیگر نمی‌توان این دو مقوله‌ی کلان را ذیل مفاهیم قدیمی‌تر قرار داد.

در جنوب جهانی و به‌ویژه در میان مسلمانان، ستم جنسی و جنسیتی، رکوردهای وحشتناکی پیدا کرده‌اند و بر زن کماکان، در مرز انسان و غیرانسان، بیشترین تحقیر و ستم روا داشته می‌شود و هیچ افق روشنی برای پایان دادن به این ننگ عظیم دیده نمی‌شود.

در  شمال جهانی هم، گرچه پیشرفت‌های بزرگی در راستای استیفای حقوق زنان و تحقق برابری جنسی و جنسیتی، رخ داده‌اند، اما مسائل نوینی، به تهدید در زندگی زنان بدل شده است.

رها شدن از قیدوبند ازدواج‌های سنتی و فراگیر شدن زندگی مشترک و آزاد دو جنس، در متن نابرابری اقتصادی و اجتماعی و نبود قوانین مؤثر در حمایت از دوران بارداری و مادری به‌مثابه‌ی «مشاغل برتر و دشوار»، ناهنجاری‌های جدیدی ایجاد کرده‌اند که نتیجه‌ی تحمیل و تحمل فشار نگهداری از فرزندان به‌وسیله‌ی مادران جوان و تنهاست. این امر مادران جوان را از بسیاری از امکانات رشد در این جوامع محروم می‌کند و هم‌زمان فرزندآوری را به معضلی بزرگ تبدیل می‌نماید.

تا وقتی که رابطه‌ی دو جنس در این کشورها زیرورو نشود و زن بر تارک هستی انسانی ننشیند، بار این قافله‌ی تمدن تا حشر، کج خواهد ماند. با جهانی‌شدن سرمایه و پایان عصر طلایی «دولت-ملت»ها و دولت‌های رفاه، فشار بر اقشار آسیب‌پذیرتر جوامع صنعتی و به‌ویژه زنان دائما در حال افزایش است. آنچه امروز در جوامع پیشرفته به مرحله‌ی بحرانی رسیده، دیر یا زود دامن کشورهای روبه‌رشد از جمله ایران را هم خواهد گرفت.

در حوزه‌ی بازار کار هم تحولات بزرگی رخ داده است که معادلات را به سود زنان تغییر داده و می‌دهد. نقش زور بازو و توانایی‌های بدنی در بخش تعیین‌کننده‌ی بازار کار و تولید ارزش، بسیار کم‌رنگ شده است و در مقابل هنر، ظرافت و چندوجهی‌نگری در آنِ واحد، که از جمله مزیت‌های بیولوژیک زنان است، جایگاه و وزن بیشتری یافته است. این امر هنوز در بخش مدیریت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، انعکاس لازم را نیافته است و در طبقات بالای سیاست و اقتصاد، کماکان مردان با موهای نقره‌ای و کت‌وشلوار خاکستری، حرف اول و آخر را می‌زنند.

همه‌ی این مقدمات، به این نتیجه ره می‌برد که اگر زمانی «کارگر» چشم و چراغ چپ و از جمله سوسیال‌دموکراسی به شمار می‌آمد، اکنون این «زن» است که به‌مثابه‌ی پیشتاز و پیش‌آهنگ، باید در نوک پیکان تمدن قرار بگیرد.

شعار «زن-زندگی-آزادی» از سر تصادف به تهران رسید؛ اما بر بستر ستم ناشی از حکومت اسلامی زن‌ستیز از یک‌ سو و گشایش‌های عظیم ناشی از انقلابات بزرگ علمی و آغاز عصر فرمانروایی قهرمانان سرعت از سوی دیگر، جامعه‌ی زنان ایران استعداد تمام را برای جذب و خودی کردن آن داشت و کرد آنچه را که باید می‌کرد و در گرفتن پرچم «زن» فردایی، پیشگام جهان آزادی‌خواه شد.

۷. در مبحث «زندگی» هم، سوسیال‌دموکراسی نتوانست، همه‌ی آنچه را که باور داشت و بدان جامع عمل پوشاند، بر پیشانی گفتمان خود بنشاند و با ارتقای مطالبات و نیازهای جامعه به سطوح بالاتر هرم مازلو، خود را به‌روز کند.

در نمودارهایی که مشاهده می‌کنید، درک تکامل‌یافته و هشت‌لایه‌ای از هرم مازلو را به‌مثابه‌ی تبیین مفهوم «زندگی» پیش نهاده‌ام تا پیکره‌ی کاملی از این مفهوم در مقابل ما قرار بگیرد و سیاست‌مدار هم بداند که منظور از زندگی چیست و از لایه‌ی اول تأمین آب، غذا و خواب تا لایه‌ی هشتم «تعالی» چه راه دراز و پیچیده‌ای در پیش دارد. چه با این تبیین و چه با هر تبیین دیگری، برکشیدن «زندگی» به مرکز گفتمان فراسوسیال‌دموکراسی را هم مدیون «زن-زندگی-آزادی» خواهیم بود.

۸. نظر به آنچه در مورد برتری‌ها و کمبودهای دو گفتمان سوسیال‌دموکراسی و «زن-زندگی-آزادی» ترسیم شد، می‌توان تصور کرد که اگر سنتزی صورت بگیرد و مثلاً «زن» و «زندگی» به سه‌گانه‌ی «آزادی-برابری-همبستگی» سوسیال‌دموکراسی افزوده گردد و یا برعکس، «برابری» و «همبستگی» به سه‌گانه‌ی «زن-زندگی-آزادی» اضافه شود، یک پنج‌گانه‌ی معاصرتر، کاراتر و جامع‌تری به صورت «زن-زندگی-آزادی-برابری-همبستگی» پدید خواهد آمد که از پیوندهای درونی نیرومند و هارمونیکی برخوردار است و احتمالاً نه صرفاً ناشی از جمع و تفریق ساده، بلکه نوعی انتگرال‌گیری از مفاهیم محدودتر و رسیدن به یک کلان‌گفتمان راه‌گشا است. این را می‌توان با ترسیم یک نمودار سوم هم نشان داد.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net