جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ -
Friday 8 August 2025
|
ايران امروز |
![]() |
احمدرضا لاهیجانزاده، معاون سازمان حفاظت محیط زیست ایران، در نشست خبری روز سهشنبه، ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، درباره دریاچه ارومیه گفت: «شوربختانه اکنون تراز آب به پایینترین حد خود رسیده است و اگر از این پایینتر رود، دیگر اعلام نمیشود؛ چراکه همین آمار، کمترین میزان ممکن است».
او اضافه کرد: «بر اساس آخرین دادهها در ۱۱ مرداد، تراز آب دریاچه ۱۲۶۹.۷۴ متر، وسعت آن تنها ۵۸۱ کیلومتر مربع و حجم آب موجود نیم میلیارد مترمکعب است. این رقم در زمان مشابه سال گذشته، دو میلیارد مترمکعب بود». او همچنین گفت: «از نظر میدانی به دلیل گرما و تبخیر، وضعیت از ارقام فعلی هم بدتر خواهد شد و پیشبینیها درباره خشکی کامل دریاچه تا پایان تابستان کاملاً درست است».
دریاچهای که ۲۰ سال پیش ۳۳ میلیارد مترمکعب آب با ۱۵۰ کیلومتر طول و ۵۰ کیلومتر عرض، مساحت ۶ هزار کیلومتر مربع و عمق متوسط ۱۶ متر داشت، اکنون خشک شده و به کویری با ۱۰ میلیون تن نمک تبدیل شده است. این شرایط باعث میشود در سالهای آینده، طوفانهای نمک تا ۵۰۰ کیلومتر دورتر از دریاچه را ویران کنند.
خشک شدن دریاچه ارومیه و سایر دریاچههای کشور، از بین رفتن تالابها، خشک شدن رودخانهها، گسترش ریزگردها و نشست زمین در ۱۵ استان کشور تنها یک دلیل دارد و آن هم سیاسی است.
سیاستهای ایدئولوژیک و مبتنی بر توهم رهبران جمهوری اسلامی، مبنای همه این بحرانهاست. سیاست خودکفایی کشاورزی و شعار «اقتصاد مقاومتی» با هدف مبارزه با استکبار جهانی به هر قیمت، کشور را به ویرانه تبدیل کرده است. فقط سیاستمداران متوهم در کشوری چون ایران که دومین منابع گاز و نفت دنیا را دارد، به فکر خودکفایی کشاورزی میافتند و فاجعه میآفرینند و زندگی ۹۰ میلیون انسان را تباه میکنند. آب و خاک ایران نمیتواند غذای بیش از ۵۰ میلیون نفر را تأمین کند، آن هم به شرطی که نیمی از این جمعیت در سواحل جنوب اسکان داده شوند.
البته شعارهای خودکفایی کشاورزی، امنیت غذایی و اقتصاد مقاومتی در عمل نتایج معکوس به بار آوردند. به گفته محمدرضا مرتضوی، رئیس کانون انجمنهای صنایع غذایی ایران: «طبق آمارها، سالیانه بین ۱۷ تا ۱۸ میلیون تن انواع غلات به کشور وارد میشود».
کارشناسان داخلی از جمله عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی سابق، و محمد درویش، از کارشناسان محیط زیست، میدانستند که سیاست «اقتصاد مقاومتی»، دریاچه ارومیه را خشک کرده است و به اشکال مختلف آن را بهصورت پوشیده بیان میکردند، ولی نمیتوانستند علناً علیه سیاستهای راهبردی رهبری حرف بزنند. تمام کارشناسان برجسته آب نیز پیشبینی میکردند که بالاخره کار به اینجا خواهد کشید و میدانستند که در آینده ایران باید نفت خام بدهد و آب آشامیدنی از کشورهای همسایه بگیرد، اما جرئت مخالفت با استراتژی مبتنی بر توهم رهبری جمهوری اسلامی را نداشتند. فقط کسی چون کاوه مدنی جرئت کرد حقایق را رودررو به مسئولان حکومت بگوید که قصد جانش را کردند و حسین طائب در مقام رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران گفت: «مدنی میخواست سیاستهای راهبردی ما را تغییر بدهد، دورش انداختیم».
مسئولان ریز و درشت اجرایی جمهوری اسلامی، دلایل حاشیهای را برای خشکی دریاچه ارومیه برمیشمردند. از جمله، گرمایش کره زمین را علت اصلی خشک شدن دریاچه میدانستند. برخی نیز خشکسالی را دلیل میآوردند و یا پل میانگذر را یکی از علل میدانستند، از دزدیده شدن ابرهای ایران حرف میزدند و درباره تغییر مسیر ابرهای دریای سیاه داستانسرایی میکردند. البته وعدههای زیادی نیز میدادند که آب دریای خزر را به دریاچه ارومیه خواهیم آورد و حتی سلمان ذاکر، نماینده فعلی ارومیه در مجلس که مثل اغلب بهاصطلاح نمایندگان، حساب و کتاب بلد نیست، میگوید که آب دریای عمان را به دریاچه ارومیه خواهیم آورد.
اکنون که بعد از جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل مشخص شده که عوامل نفوذی همهجا و از جمله در سیاستگذاریهای راهبردی ایران حضور داشتند و سیاستهای دلخواه خود را به سیاستمداران متوهم جمهوری اسلامی دیکته میکردند، میتوان گفت که به احتمال قوی، سیاست خودکفایی کشاورزی و اقتصاد مقاومتی را هم استراتژیستهای نفوذی در دهان رهبر متوهم جمهوری اسلامی و مشاوران او گذاشتهاند.
دریاچه ارومیه بزرگترین قربانی سیاست اقتصاد مقاومتی است، ولی سیاستهای مخرب همچنان دنبال میشوند و حتی بعد از جمهوری اسلامی هم دههها آثار مخرب سیاست اقتصاد مقاومتی باقی خواهد ماند. به گفته کارشناسان، هزاران سال نیز طول خواهد کشید تا ذخایر آبهای زیرزمینی احیا گردد و فرونشست زمین متوقف شود.
طی ۲۰ سال گذشته که تراز دریاچه ارومیه پایین میرفت و کشتیرانی و صنعت توریسم در اطراف دریاچه غیرممکن میشد، در مرحله اول کسانی که از کاهش آب دریاچه متضرر میشدند و بعد از آن ساکنان اطراف دریاچه و نهایتاً طرفداران محیط زیست آذربایجانی به نامهنویسی و مراجعه به مقامات مسئول و اعتراض روی آوردند و خطرات ناشی از خشک شدن دریاچه را که زندگی ۱۴ میلیون انسان را با خطر مواجه خواهد ساخت، با اعداد و ارقام یادآوری کردند. اما مقامات جمهوری اسلامی نگاه امنیتی به این هشدارها داشتند، چنانکه طرفداران محیط زیست را در اداره اطلاعات تبریز شلاق میزدند و میگفتند: «دریاچه بهانه است و شما پانترکیسم تبلیغ میکنید».
نظریات عجیبوغریب دیگری نیز فراوان بود. خشکی دریاچه را به بیحجابی خانمها مربوط دانستند. احمدینژاد در مقام ریاست جمهوری ایران گفت که «دریاچه ارومیه هر ۵۰۰ سال یکبار خشک میشود و دوباره خودبهخود احیا میگردد».
هرچه تراز آب دریاچه پایین میرفت، سدسازیها بر روی رودخانههایی که به این دریاچه میریختند، توسعه مییافت. حزباللهیها برای خشکاندن دریاچه ارومیه در دانشگاه تبریز کنفرانسی تحت عنوان «چگونه میتوانیم از شر دریاچه ارومیه خلاص شویم» تشکیل دادند و گفتند که حتی یک قطره آب شیرین نباید با آب شور دریاچه مخلوط شود. بر روی ۲۲ رودخانهای که به دریاچه میریزند، ۴۴ سد زدند و مساحت زیر کشت را از ۳۰۰ هزار هکتار به ۶۸۰ هزار هکتار رساندند که اکنون مجموع سدهای بتنی، خاکی و سدهای سیلبند به ۱۱۰ سازه رسیده است. وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست ایران سه مجری اصلی خشکاندن دریاچه ارومیه هستند.
در طول تاریخ، آذربایجان غربی انبار خشکبار دنیا بوده، اما در جمهوری اسلامی تاکستانهای انگور را از ریشه کندند و درخت سیب کاشتند که سردخانهای برای نگهداری سیب ندارند. چندین کارخانه قند در آذربایجان غربی به کار انداختند، حتی کارخانه قندی که در خراسان به علت نبود چغندر کار نمیکرد را پیاده کردند و آن را دوباره در مهاباد مونتاژ نمودند. کشت یونجه را که یک محصول آببر است، توسعه دادند تا برای گاوداریهای مشهد و اصفهان یونجه تولید بکنند. دهها هزار چاه عمیق در حوزه آبریز دریاچه حفر کردند و نه تنها چشمهها را خشکاندند، بلکه ۸۵ درصد آبهای زیرزمینی را نیز مصرف کردند.
نتیجه این شد که هیچ آبی به دریاچه نرسید. گفتند از سد کانیسیب که بر روی رودخانه زاب کوچک زده شده، آب به دریاچه میآوریم. بنیاد خاتمالانبیاء بودجه کلانی برای آن از دولت گرفت، اما بعد از سالها قطرهای آب به دریاچه نرسید؛ زیرا در مسیر انتقال، مجتمعهای کشاورزی رانتخواران، آب را با پمپهای ۶ اینچی میکشند و کشتزارهای یونجه و چغندر اطراف کانال را آبیاری میکنند. ۶۳ درصد آبها در آذربایجان غربی صرف تولید سه محصول غیرراهبردی، یعنی یونجه، چغندر و سیب میشود.
ستاد احیای دریاچه ارومیه در دولت حسن روحانی ایجاد شد و راهکارهایی برای احیای دریاچه ارائه کرد، اما با شروع ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، به بهانه تحقیق و تفحص در مصرف بودجه احیای دریاچه، اندک مبلغی را هم که به احیای دریاچه ارومیه اختصاص داشت قطع کردند و محمدصادق معتمدیان، استاندار آذربایجان غربی را که مخالف ورود آب رودخانهها به دریاچه بود، ارتقای مقام دادند و استاندار تهران کردند.
ماشااله رزمی
۷ ژوئیه ۲۰۲۵
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|