يكشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴ - Sunday 28 September 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 05.08.2025, 20:06

چرا هندوانه وکیل مدافع دارد، اما کولر آبی غریب است؟


شهرام اتفاق

۱۲ مرداد ماه ۱۴۰۴ / ۴ آگوست ۲۰۲۵

به تازگی تلاشی آغاز شده است تا تصویری غیرواقعی از دلایل اصلی مشکلات آبی کشور به مردم عرضه شود. نمادها یا سمبل‌های این تلاش، «هندوانه» و «کولر آبی» هستند. تولید و صادرات محصولات کشاورزی با نماد «هندوانه»، ذینفعان خاص دارد. اما ذینفعان «کولرهای آبی» شهروندان عادی و مردم کوچه و بازار هستند که گزینه ارزان‌تری برای سرمایش ندارند.[۱]

واقع ماجرا از این قرار است که حدود ۹۰ درصد منابع آبی کشور صرف کشاورزی می‌شود و سهم کشاورزی در تولید ناخالص داخلی (GDP)  نیز حدود ۱۰ درصد است. به زبان ساده، ۹۰ درصد منابع آبی کشور، صرف یک فعالیت اقتصادی‌ کم‌ارزش به نام کشاورزی می‌شود.

از منظر سیاستگذار، هدف از تداوم این رویه غیر اقتصادی، تامین امنیت غذایی کشور است. در واقع به همین سبب نیز، آب به عنوان اصلی‌ترین نهاده کشاورزی، تقریبا به صورت رایگان (حدود ۱ تا ۳ درصد ارزش محصول) در اختیار بخش کشاورزی قرار می‌گیرد.

بخشی از اراضی کشاورزی و باغات و غیره در ایران، جزو املاک دولتی (مانند کشت و صنعت نیشکر هفت تپه) و انفال (مانند شرکت‌های کشت و صنعت وابسته به آستان قدس، بنیاد مستضعفان و ...) هستند و مابقی اراضی و باغات، به خرده‌مالکان تعلق دارد. هر سه گروه، یعنی دولت، انفال و خرده‌ماکان، بخشی از محصولات تولیدی خودشان یا محصولات تولیدی همدیگر را به خارج از کشور صادر می‌کنند.

آب و انرژی نهفته در محصولات کشاورزی، تقریبا رایگان در اختیار بخش کشاورزی قرار گرفته است و صادرات محصولات کشاورزی، به منزله صادرات آب و انرژی نهفته در آن‌هاست. یعنی به رغم وجود بحران عظیم آبی و بحران عظیم انرژی در سرتاسر کشور، آب و انرژی نهفته در محصولات کشاورزی، به خارج از کشور صادر می‌شود و سود حاصل از این صادرات، نصیب ذینفعان مزبور می‌شود.

هندوانه، مربا، انواع میوه، سیب‌زمینی، پرتقال، تخم خوراکی پرندگان، جو دوسر، گوجه‌فرنگی زراعی و گلخانه‌ای، رب گوجه‌فرنگی، پنیر، کشمش، بادام‌زمینی و غیره، از جمله محصولات صادراتی به شمار می‌روند.

فعالیت‌ بخش کشاورزی، حتا در استان تهران که عظیم‌ترین بحران آبی تاریخ حیات‌اش را سپری می‌کند، بی‌وقفه در جریان است و سهم قابل تاملی از کشاورزی کل کشور را به خود اختصاص می‌دهد.

از ۱۰ درصد باقیمانده منابع آبی، حدود ۵ درصد مربوط به مصرف شهروندان (اعم از شرب و بهداشتی) و حدود 5 درصد مربوط به بخش صنعت و غیره است. (حدود ۶۵ درصد از آب شرب و بهداشتی از مجرای فاضلاب، دوباره بازیافت می‌شوند)

در بخش مصرف شهروندان (اعم از شرب و بهداشتی) هم هدررفت آب زیاد است. مثلا هدررفت آب در کولرهای آبی بسیار زیاد است. اما مصرف‌کنندگان کولرهای آبی عامه مردم هستند که گزینه ارزان‌تری برای سرمایش ندارند. به‌علاوه، همچنانکه گفته شد، سهم بخش شرب و بهداشتی در کل، بسیار ناچیز (حدود ۶ درصد) است.

اکنون قادریم تا درک روشن‌تری از دو نماد «هندوانه» و «کولر آبی» داشته باشیم. «هندوانه» و «کولر آبی» سمبل‌های مصرف دو گروه متفاوت از ذینفعان هستند. کولر آبی «وکیل مدافع» ندارد. اما محصولات کشاورزی صادراتی، از جمله هندوانه صادراتی، وکیل مدافعانی دارد. وکیل مدافعانی که زیر باد کولر گازی، در مقابل دوربین فیلمبرداری ظاهر می‌شوند و با اعداد ارقام ثابت می‌کنند که مقصران اصلی بحران آبی در کشور، «عوام» و کولرهایشان هستند.

بنابراین با تبرئه «نظام حکمرانی آب» و محکوم کردن «عوام» و «کولرهای آبی‌شان»، کسب و کار پررونق کشاورزی می‌تواند هم‌چنان ادامه پیدا کند.

————————
[۱] به عنوان نمونه، رجوع کنید به برنامه «ناگفته‌های بحران آب» در آدرس:
https://www.youtube.com/watch?v=1-zm2EvFr-g


نظر خوانندگان:


■ به گمانم آقای اتفاق با کمی بی‌دقتی، وارد دوگانه «هندوانه و کولر آبی» شده‌اند. در همین گفتگویی که مورد استناد ایشان قرار گرفته، آقایان فاضلی و میان‌آبادی، روی دو دو گانه کاملا متفاوت بحث کرده‌اند. دوگانه نخست «گندم- هندوانه» است و دوگانه دوم «آب شرب و کولر آبی»! در دوگانه اول حکومت و ذینفعان برای آنکه حماقت مستتر در شعار خودکفایی و تداوم فاجعه‌بار کشت گندم در زمین‌های آبی را بپوشانند، هندوانه را به عنوان آفتابه دزد و موجودی که آب را می‌بلعد، پیش می‌اندازند تا گندم موذی را بپوشانند! در دوگانه دوم، با اشاره به درخواست حکومت به کاهش مصرف در خانه، از بی‌کفایتی حکومتی که کشور را در سطح تکنولوژیک ۶۰ سال پیش منجمد کرده، با اشاره با حجم آبی که کولرها می‌بلعند، رونمایی می‌شود. یعنی کولر در مقابل آب شرب و هندوانه در مقابل گندم! بدون آنکه بتوان چیزی را با فاکتورگیری ، حذف کرد!
با ارادت پورمندی


■ ۱) درود آقای پورمندی عزیز.
درباره انتقاد از حکومت: پیش از هر چیز توصیه میکنم که نوشته بنده را درباره «اصلاح‌طلبان و مسئله آب» مطالعه بفرمایید.
در آنجا شرح داده‌ام که از مجموع ۳۶ سال حاکمیت جمهوری اسلامی پس از خاتمه جنگ (از ۶۸ به بعد)، اصلاح‌طلبان تاکنون ۲۵ سال (ربع قرن) در مسند قدرت بوده‌اند. به علاوه خود جناب فاضلی نیز ۴ سال از این ۲۵ سال در حوزه آب با نظام‌ حکمرانی همکاری داشته‌اند. به عنوان نمونه پروژه ۴۶ هزار هکتاری آبیاری دشت سیستان، که مورد نقد ایشان است، در سال ۱۳۹۴ و در زمان همکاری فاضلی با دولت کلید خورده بود. اما امروز، یعنی در سال ۱۴۰۴، فاضلی با شگفتی از پروژه‌های شکست خورده‌ی ده سال پیش و هدر رفتن منابع در سیستان و بلوچستان یاد می‌کند و منتقد آن‌هاست. گویی اصلاح‌طلبان به عنوان یک توریست، تازه وارد این کشور شده‌اند و نخستین بار است که با چنین پدیده‌ای مواجه می‌شوند. از نگاه من جناب فاضلی نماینده تمام عیار رویکرد اصلاح‌طلبی در ایران هستند. اصلاح‌طلبانی که ربع قرن در مسند قدرت بوده‌اند و همواره از موضع اپوزیسیون و منتقد درباره عملکرد حاکمیت طی ۳۶ سال گذشته سخن می‌گویند. میان‌آبادی در آن جلسه به درستی درباره تعارض منافع سخن میگوید. اما مگر اصلاح‌طلبان همواره یکی از عوامل و طرفین این تعارض منافع در قوه مجریه و مجلس نبوده‌اند؟
۲) درباره آب: نکته نهفته در بحث بنده «ذینفعان» هستند. «گندم- هندوانه» یک دوگانه جعلی است و هدف از آن گمراه کردن ذهن مخاطب است. «گندم- هندوانه» ذینفعان مشترکی دارد و لازم است تا درباره ذینفعان خاص آن‌ها سخن گفته شود. دوگانه جعلی بعدی «آب شرب و کولر آبی» است که ذینفعان آن‌ها عامه مردم هستند. در آن نشست، ایجاد این دوگانه‌های جعلی سبب می‌شود که دست آخر، «مردم عادی» به عنوان ذینفعان کولر آبی، به اندازه «شرکت‌های کشت و صنعت خاص» مقصر جلوه داده شوند.
فاضلی در حوالی دقیقه 02:26:10 گفتگوی یادشده، به وضوح تاکید دارد که «اهمیت و اولویت رسیدگی به مسئله آب کشاورزی و کم اهمیت بودن آب شرب در برابر آن» صرفا یک «افسانه» است. درحالی‌که علت‌العلل مسئله اب در کشور کشاورزی است. بحران آب در کشاورزی خلق می‌شود و در پروژه‌های آبی رانتی به ثمر می‌نشیند.
۳) راهکارها: راهکارهای «من‌درآوردی» فاضلی در بخش‌های پایانی این گفتگو، اوج این اغتشاش فکری عامدانه است. توصیه می‌شود که «دانشگاه» و «معدن‌چی» و «دولت» و «کشاورز» و غیره، در یک ساختار نامعلومی با هم تعامل داشته باشند تا مسئله آب حل شود. یعنی اختراع دوباره چرخ گاری.
با احترام - اتفاق


■ آقای اتفاق گرامی! سپاس از پاسخ. من در فکر دفاع از فاضلی و اصلاح طلبان نیستم و در حد توانم، نقش او ، از جمله در رابطه با بدفهمی از آرای داگلاس نورث، جریان روزه گشایی را نقد کرده‌ام. تا آنجایی که دنبال کرده‌ام، همه تفاهم داریم که ریشه اصلی بحران و ورشکستگی آبی در شعار خود کفایی و تخصیص ۹۰ در صد آب به بخش کشاورزی نهفته است که به قول درست شما سهم آن در تولید ناخالص ملی حدود ده در صد است. اما در هر دو حوزه آب شرب و آب کشاورزی، به نظر می‌رسد که عمدی در کار است تا صورت مساله درست مطرح نشود. سوال این است که چند درصد از این نود درصد، صرف گندم و برنج می شود و چند درصد صرف هندوانه؟ و آیا گرفتاری اصلی گندم است یا هندوانه؟ به نظرم هم فاضلی و هم میان‌آبادی در این رابطه دست روی نقطه درستی گذاشتند که نباید مورد مخالفت شما باشد. این حقیقتی است که افسانه هندوانه به مخفی کردن فاجعه گندم کمک می‌کند و شاید به همین خاطر ساخته شده باشد!
در مورد دوگانه دوم هم، کماکان با برداشت شما مشکل دارم. تاکید بر کولر آبی اتفاقا از سوی میان‌آبادی صورت گرفته است. پیام او هم روشن است: یقه مردم را نگیرید که چرا بیشتر از ۱۳۰ لیتر در روز مصرف می‌کنند، فکری به حال کولرهای آبی و تکنولوژی دوره استالین! بکنید. او وکیل کولر نیست، از موضع وکیل مردم، یقه کولر را می‌گیرد. بعید می‌دانم که در مورد میزان مصرف آب در کولر ها، حرف پرتی زده باشد.
در مورد ذینفعان، مستقل از گندم و هندوانه، به گمانم گفتگوی آزاد با فاضلی و میان‌آبادی بسیار روشنگر و تا آن حد تکان دهنده بود که مهدی احمدی را هم دچار شوک کرد. در اینجا باید منصف باشیم و بپذیریم که مساله ذینفعان و تعارض منافع را هر دو خوب بیان کردند و فاضلی هم کم نگذاشت. من به دقایق مورد اشاره شما مراجعه کردم. به گمانم یا شما سریع گوش دادید و یا مطلب در جای دیگری گفته شده است. تعامل بین بخشی، برای غلبه بر ورشکستگی آبی و فراتر از آن، برای تدوین حکمرانی آبی درست، آیا امری بدیهی نیست؟ بحث ساختار این تعامل البته مقوله دیگری است که باید در جای خود مطرح شود
با ارادت پورمندی


■ جناب پورمندی
محاسبه سهم محصولات کشاورزی و دامی (گندم، جو، برنج، هندوانه، گوشت گاو و ...) در مصرف آب، با احتساب سطح زیر کشت آن‌ها، کشف جدیدی نیست و جزو الفبای اقتصاد آب است. به‌عنوان نمونه، بنده در سال ۲۰۲۳ در صفحه۲ بی.بی.سی، [۱] بحران کشت گندم را توضیح دادم. یا در سومین جلسه درس‌گفتارهای اقتصاد سیاسی آب در جولای ۲۰۲۴، [۲] آن را با نمودار و جزئیات بیان کرده‌ام. بنابراین تمامی آمارهایی که در ان جلسه بیان شد، تقریبا صحیح است و بقیه کارشناسان هم از آن مطلع بوده و هستند.
الان پرسش این است که اصلاح‌طلبان (و از جمله جناب فاضلی)، در طی ربع قرن تصدی قوه مجریه (و گاهی تصدی کرسی‌های مجلس و شورای شهرها) چه اقدامی برای حل مشکلات آبی کشور انجام داده‌اند؟ و اکنون، اصللح‌طلبان منتقد چه کسی هستند؟
مثلا در طی سال‌های گذشته کنشگران محیط زیست تلاش کردند تا قانونی را به نام «سند ملی امنیت غذایی»،[۳] برای محدود کردن کشاورزی (گندم و ...) و صیانت از آب کشور تصویب کنند. اما دولت اصلاح‌طلبان تن به این اصلاحات نداد و در نهایت، کنشگران محیط زیستی دولت رئیسی را مجاب کردند تا آن را تصویب کند. (البته شاید دولت رئیسی هم نمیدانست که چه چیزی را تصویب کرده است)
[۱] لینک bbc
https://www.youtube.com/live/ieE2ZZB3aMA?si=eV48O9cV4lQuI2dl
[۲] لینک سومین جلسه درسگفتار
https://youtu.be/1pz9MfKdKbg?si=Oj8crxea7IehtPGv
[۳] لینک سند ملی امنیت غذایی
https://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/116276/
اتفاق


■ شهرام اتفاق گرامی،
این بحث یک مشکل دارد و آن هم این است که تقسیم “تقصیر” و “ملامت” جایگاه مهمی در آن یافته است. به عنوان مثال، تعداد چاه‌های عمیق و پی‌آمدهای آن از قبیل گودال‌ها، فرونشست زمین و خشکی/خشکسالی در همه نقاط دنیا، در طول ۵۰ سال گذشته تقریبا همزمان رو به افزایش گذاشته است. مشاهده همین پدیده در فلوریدا “تقصیر” اصول‌گرایان یا اصلاح‌طلبان ایرانی نیست. بنابراین، بهتر است بحث را حداقل به سه بخش تقسیم کرد.
بخش اول یک بحث کارشناسی از دیدگاه علوم طبیعی/تجربی/اقتصادی است. چاه عمیق چیست؟ پیشرفت تکنیک‌های حفاری چگونه بوده است؟ سفره‌ آبی زیرزمینی چیست؟ قیمت حفاری چه تغییراتی را نشان می‌دهد؟ تکنیک‌های آبیاری کدامند؟ منابع آبی در کجا قرار دارند؟ انتقال آب از سطح یا عمق زمین، و از یک منطقه به منطقه دیگر چه پیامدهایی دارند؟ و بحث‌های دیگری از این قبیل!
بخش دوم یک بحث کارشناسی از دیدگاه علوم اقتصادی/اجتماعی است. نیازهای آبی یک منطقه یا یک کشور در کجاست (کشاورزی، نوشیدن/بهداشت، صنعت)؟ منابع لازم انسانی/دانشیک چه هستند؟ انتقال آب از سطح یا عمق زمین به چه مقدار منابع مالی نیاز دارد؟ و غیره!
بخش سوم یک بحث کارشناسی از دیدگاه علوم اجتماعی/انسانی است. ساختار تصمیم‌گیری چیست؟ اولویت‌ها چگونه تقسیم می‌شوند؟ چه ساختاری برای انتقال تجربیات به تصمیم‌گیران وجود دارد؟ حتی اینکه چه کسی چه حرفی را می‌تواند بزند یا نزند جزیی از این بخش است. مثلا اگر من در ایران زندگی می‌کنم، آیا می‌توانم از خمینی و خامنه‌ای انتقاد کنم یا مجبورم انتقاد را به اصول‌گرایان/اصلاح‌طلبان محدود کنم؟ و دیگر چیزها!
اگر یک بخش‌بندی، نه حتما مانند بخش‌بندی بالا، صورت بگیرد شاید بتوان گفت:
- در دهه 11970، و در تمام جهان، باور اشتباهی وجود داشت که گمان می‌کرد منابع آب زیرزمینی نه محدودیت دارد و نه پی‌آمدهای اسفناک. مشکل، یک مشکل جهانی است. در مورد ایران، حتی خمینی به اشتباه گمان می‌کرد که ایران آب زیاد دارد؛
- در هر کشوری/منطقه‌ای دلایل خاص اقتصادی سرعت حفاری چاه‌های عمیق بالا و پایین می‌برد. در شروع سال ۱۳۵۸ در ایران، استفاده از منابع مالی/اقتصادی عمومی برای کمک به کشاورزی بسیار رایج بود و همین امر اجازه می‌داد که جهاد کشاورزی وجود داشته باشد. در این مورد تفاوتی بین اندیشه‌های اسلامی‌ها و مارکسیست‌ها و یا دیگران وجود نداشت. خمینی که اقتصاد را مال خر می‌دانست صریح‌ترین بروز این اندیشه بود. بنی‌صدر در شورای انقلاب پی‌گیری می‌کرد تا تعاونی‌های تولیدی (مخصوصا در بخش کشاورزی) وام‌های مناسب دریافت کنند؛ - در هر کشوری انتقال تجربیات از سطح کارشناسی به سطح تصمیم‌گیری با موانع زیادی روبرو بوده است. دلایلی که در آمریکا یا چین یا پرو وجود دارد، با دلایل ایران فرق دارد. در ایران بطور خاص ذهنیت “خودی” و “دیگری” بسیار قوی بود و کار را به اولویت “تعهد” بر “تخصص” کشاند.
- ساختار تعیین اولویت‌ها و تصمیم‌گیری در ایران از قبل از انقلاب هم از بالا و دستوری کار می‌کرد. خمینی از پاریس به کشاورزان سلام می‌رساند و از آن‌ها می‌خواست گندم بکارند تا کشور خودکفا بشود. نتیجه آن شد که در دشت گرگان زمین‌های پنبه‌کاری به گندم‌کاری تبدیل شدند. در آذربایجان مراتع سرسیز را شخم زدند تا گندم بکارند. غافل از آنکه محصولات پنبه (پنبه، روغن، کنجاله) یا محصول مرتع (بره؛ و پشم و کوشت و شیر حاصل از آن) ده‌ها برابر تولید گندم است. هم بنی‌صدر و هم خامنه‌ای صدای رسایی بودند برای افزایش جمعیت به ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون نفر. توگویی، این دهان‌های باز، غذا لازم ندارند.
- ...
این‌ها را نوشتم که بگویم مشکل آب مشکلی عمومی است، و هر فردی/گروهی/اندیشه‌ای سهمی در ایجاد بحران آب دارد. در بهار سال ۱۳۵۸ من با تبدیل زمین‌های پنبه‌کاری به گندم‌کاری یا تبدیل مراتع به گندم‌کاری مخالف بودم، اما هیچ نکته‌ی منفی در حفر چاه عمیق نمی‌دیدم (فقط از هدر رفتن آن همه آب “حیفم” می‌آمد) . در این بین، جمهوری اسلامی در تمامیتش، باعث بروز و تشدید این مشکل، و تبدیل آن به یک بحران بزرگ شده است. همچنین اینکه بروز و تشدید این مشکل در ایران به قبل از ایجاد دوگانگی اصول‌گرا/اصلاح‌طلب بر‌می‌گردد. تقسیم “تقصیر” در مراحل ابتدایی یک تحلیل می‌تواند به ضعف تحلیل بیانجامد.
با احترام – حسین جرجانی


■ حسین جرجانی گرامی
ممنون از توجه‌ شما و ممنون از اینکه در این بحث مشارکت دارید.
۱) «فقر»، «دیابت»، «بیکاری»، «بیماری‌های واگیردار»، «آلودگی هوا»، «ترافیک» یا «کمبود آب»، جملگی از مسائلی هستند که در همه کشورهای دنیا وجود دارند. اما موضوع مورد بحث ما، «شیوه مواجهه نظام‌های حکمرانی با این مسائل» است. بنابراین بیان این نکته که، «کمبود آب» در همه جای دنیا وجود دارد، صرفا «تطهیر» عملکرد نظام حکمرانی آب در کشور ماست. برخی از نظام‌های حکمرانی در جهان توانسته‌اند مسائلی را که در همه جهان وجود دارند، به بهترین شکل ممکن حل کنند. بنابراین، آنچه در کانون توجه من قرار دارد، دست بر قضا همان یافتن «تقصیر» حکمرانی است.
۲) شما می‌فرمایید که “مسئله آب در ایران، به پیش از دوگانه «اصولگرا» و «اصلاح‌طلب» برمی‌گردد.” به گمان من، این استدلال سبب «تطهیر» عملکرد نظام حکمرانی می‌شود. ما در همه دوره‌های تاریخی مشکل آب داشته‌ایم. اما در هر دوره، تدبیری برای حل مشکل اندیشیده شده است.‌ ایلامی‌ها هم ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد مسیح مشکل آب داشتند و برای حل آن، مجموعه عظیم و باشکوه «چغازنبیل» را در خوزستان بنا کردند.[۱] بنابراین ما امروز ایلامی‌ها را به خاطر «شیوه مواجهه نظام‌ حکمرانی» با مشکلات آن روزشان تمجید می‌کنیم.
۳) شما می‌فرمایید: “جمهوری اسلامی در تمامیتش، باعث بروز و تشدید این مشکل، و تبدیل آن به یک بحران بزرگ شده است.” من با این فرمایش شما کاملا موافقم. اما از درون این کلیت، یک جناح به نام «اصلاح‌طلب»، فریبکارانه قصد دارد تا مردم را بفریبد و خودش را مبرای از مسئولیت‌ها و بیگناه جلوه بدهد.
۴) بدیهی است که ناکارآمدی حکمرانی و قصور شرکای آن (از جمله اصلاح‌طلبان)، فقط به این یک مورد «کمبود آب» محدود نمی‌شود. در عین حال شاهد این هستیم که در سایر موارد، «اصلاح‌طلبان» کوششی مشابه را در پیش گرفته‌اند و از موضع یک منتقد خارج از نظام حکمرانی، به انتقاد از عمکرد گذشته می‌پردازند.
با احترام - اتفاق
[۱] درباره سازه چغازنبیل - جلسه دوم درسگفتارهای اقتصاد سیاسی آب در نشانی: https://youtu.be/0zDg70vxtug?si=eg_bqR4ZM5Y4Jchr


 



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net