شنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۳ - Saturday 7 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 16.12.2009, 9:39

طرح‌های سرکوب در آستانه ماه محرم


دکتر حسین باقرزاده

سه‌شنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۸ – 15 دسامبر 2009
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

به دنبال تظاهرات گسترده ۱۶ آذر، و در آستانه ماه محرم، حملات رسانه‌ها و سخنگویان حاکمیت به جنبش سبز تشدید شده است. بهانه این حملات، فیلمی از صحنه پاره کردن تصویر آیت الله خمینی و پخش آن در تلویزیون جمهوری اسلامی بود. تأکیدهای رسانه‌های حکومتی بر این صحنه و غوغایی که به خاطر آن راه انداخته‌اند، بیش از هر چیز دیگر مشکوک بودن آن را تأیید می‌کند. از سوی دیگر، با توجه به وسعت تظاهرات ۱۶ آذر و روزهای پس از آن، حاکمیت ظاهرا از امکان گسترش تظاهرات در روزهای عزاداری ماه محرم نگران است. به همین دلیل از یک سو مقامات امنیتی و نظامی در مورد این تظاهرات احتمالی شدیدا اخطار کرده‌اند، و از سوی دیگر حملات شخصی به رهبران و شخصیت‌های جنبش سبز تشدید شده است. فعالان جنبش سبز نیز بر آنند که از فرصت روزهای عزاداری برای ابراز مخالفت با حاکمیت جمهوری اسلامی حد اکثر بهره را بگیرند. محرم در روزهای آخر پاییز و اوایل زمستان می‌رود تا به یکی از ماه‌های داغ مبارزات دموکراتیک مردم ایران تبدیل شود.

جنبش سبز در طول شش ماه گذشته راه درازی را طی کرده است. در این مدت، نه فقط این جنبش پایداری خود را در زیر شدیدترین ضربات خشونت‌بار حاکمیت نشان داده و بلکه به لحاظ کیفی نیز تحول بی سابقه‌ای کرده است. تظاهرات همراه با سکوت و شعارهای «رأی من کجا است؟» روزهای اولیه اکنون به شعارهایی با هدف‌گیری مستقیم حاکمیت و یا خواست‌های تغییر بنیادین نظام حاکم ارتقا یافته است. شجاعت و ابتکار تظاهرکنندگان تحسین ناظران را در سطح جهانی برانگیخته است. و از همه مهمتر این که جنبش سبز با پایداری و مقاومت خود در برابر سرکوب خشن حاکمیت، آن را شدیدا به واهمه انداخته و به واکنش‌های شدیدتر واداشته است. تبلیغات شدیدی که رسانه‌های حکومتی ‌- و در رأس آن‌ها، کیهان ‌- علیه جنبش سبز و فعالان و حامیان آن به راه انداخته‌اند به خوبی دامنه وحشت حاکمیت را از ادامه حیات این جنبش نشان می‌دهد.

واکنش‌های روزهای اخیر رهبران جمهوری اسلامی به خصوص شدت واهمه حاکمیت را به نمایش می‌گذارد. آقای خامنه‌ای یک بار دیگر بر «درستی» انتخابات تأکید کرد و مثل گذشته فعالان جنبش سبز را تخطئه و محکوم نمود. بلندگوهای حکومتی بلافاصله اصلاح‌طلبان فعال در جنبش سبز را به باد انتقاد گرفتند و با متهم کردن آنان به خیانت و فتنه‌انگیزی خواهان شدت عمل با آنان شدند. این حملات تنها به آقایان خاتمی، موسوی و کروبی و یا منتظری یا بستگان و هواداران آنان خلاصه نمی‌شد. اکنون بستگان خمینی و مسئولان پخش آثار او نیز در معرض حملات مستقیم وابستگان به ولی فقیه قرار گرفته‌اند، و برای اولین بار یک سلسله حملات هماهنگ علیه هاشمی رفسنجانی نیز از سوی سخنگویان و روحانیان سازمان داده شد و او به طور به سابقه‌ای در این حملات به خیانت و تقابل با خامنه‌ای متهم گردید. در این حملات کسانی مانند محمد یزدی (رییس پیشین قوه قضاییه) و حسینیان با تحقیر و تهدید با رفسنجانی سخن گفتند. پیش از آن، در یک اقدام هماهنگ، خبرگزاری دولتی ایرنا لقب آیت‌اللهی را از هاشمی گرفت (کاری که قبلا در مورد مراجع تقلید منتظری و صانعی شده بود) و ذکر مقام او به عنوان رییس مجلس خبرگان را نیز منع کرد. دامنه تهدیدات در سطوح پایین‌تر به «چنگ و دندان کشیدن» و «خرخره خوردن» نیز رسیده است.

به نظر می‌رسد که در واکنش به مقاومت مردم و جنبش سبز، حاکمیت طرح یک تصفیه بزرگ را در آستانه ماه محرم در دستور کار خود قرار داده است. تارنمای «کلمه» وابسته به آقای موسوی هشدار داده که «اتفاقی در پیش است» و زمزمه‌های دستگیری او و خاتمی و کروبی در روزهای اخیر شدت یافته است. ولی دامنه این تصفیه، اگر واقعیت داشته باشد، ظاهرا قرار نیست به آنان ختم شود و ممکن است حتا افرادی مانند هاشمی رفسنجانی را نیز در بر گیرد. تبلیغاتی که این روزها علیه رفسنجانی به راه افتاده می‌تواند به منظور زمینه‌سازی این امر صورت گرفته باشد. البته حذف رفسنجانی کار چندان ساده‌ای نیست. این تنها سابقه هاشمی رفسنجانی به عنوان «مرد مقتدر» نظام نیست که هزینه حذف او از حاکمیت را بسیار سنگین می‌کند، و بلکه موقعیت و مقامات فعلی او نیز مانع بزرگی بر سر راه حاکمیت است. برای حاکمیت حذف کسانی که دارای قدرت بالفعل نیستند مانند آقایان خاتمی، کروبی و موسوی به مراتب راحت‌تر است (گرچه بی دردسر نیست)، ولی حذف فردی که هم‌زمان بر دو ارگان مقتدر حکومتی ریاست می‌کند مقوله دیگری است.

موقعیت هاشمی به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت گرچه به او اجازه می‌دهد که بر بسیاری از مقامات حکومتی، از جمله رییسان سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه، در درون مجمع ریاست کند به تنهایی چندان حائز اهمیت نیست. این مقام انتصابی است و خامنه‌ای می‌تواند او را از این مقام عزل کند. ولی هاشمی هم‌چنین ریاست مجلس خبرگان رهبری را یدک می‌کشد. او این مقام را با رأی اعضای این مجلس گرفته است و تنها با رأی آنان می‌توان او را از ریاست آن برکنار کرد. این کار البته با سرسپردگی اکثریت اعضای این مجلس به ولی فقیه عملی است، ولی بیش از یک حکم عزل از سوی خامنه‌ای را می‌طلبد، و تنها در پایان دوره ریاست فعلی مجلس می‌توان به آن اقدام کرد. در این فاصله، هاشمی اگر بخواهد در برابر خامنه‌ای بایستد ممکن است بتواند از این پایه قدرت خود بهره بگیرد. فراموش نباید کرد که مجلس خبرگان موظف به نظارت بر عملکرد ولی فقیه است و از جمله می‌تواند (به صورت نظری) ولی فقیه را از مقام خود عزل کند ‌ گرچه هیچ‌گاه از مجلس خبرگان (با کیفیتی که اعضای آن با نظارت استصوابی شورای نگهبان ولی فقیه انتخاب می‌شوند) چنین انتظاری نمی‌رود.

رژیم جمهوری اسلامی که با بزرگترین و پایدارترین مخالفت عمومی مردم در طول 30 سال گذشته روبرو شده از درون نیز در حال تلاشی است. تقابل بین هاشمی رفسنجانی و خامنه‌ای بزرگترین خطری است که موجودیت رژیم را از درون تهدید می‌کند، و اگر هاشمی در طرح بزرگ تصفیه رژیم قرار گرفته باشد باید گفت که رژیم جمهوری اسلامی به بزرگترین قمار سیاسی در طول حیات خود دست زده است. البته از رژیمی که موجودیت خود را در برابر جنبش سبز در خطر می‌بیند و ناباورانه شاهد گسترش و تعمیق این جنبش است، این امر خارج از انتظار نیست. نکته اساسی این جا است که گزینه‌های رژیم برای مقابله با تهدیدی که از جانب جنبش دموکراتیک مردم متوجه آن شده چنان محدود شده که در سرکوب این جنبش ممکن است حتا به خودزنی نیز متوسل شود.

در هر صورت، تبلیغات تهدید آمیز حکومتی علیه فعالان و حامیان جنبش سبز علایم بدشگونی از طرح‌های خشن برای مقابله با این جنبش در ماه محرم به دست می‌دهد. محرم «ماه خون» است و رژیم می‌تواند با تحریک احساسات مذهبی هواداران خود، راه را برای اعمال خشونت‌های گسترده علیه مردم هموار کند. از سوی دیگر، فعالان جنبش سبز برآنند که از فرصت یگانه این ماه و امکانات تجمع به مناسبت‌های عزاداری بهره بگیرند و خواست‌ها و آرمان‌های خود را فریاد زنند. تصور نباید کرد ‌ آنگونه که بعضی می‌اندیشند ‌ که رژیم به حرمت ماه محرم از تعرض به «عزاداران حسینی» ابا خواهد کرد. برای رژیمی که در نبرد مرگ و زندگی درگیر است هر جنایتی می‌تواند مجاز شناخته شود. این بر عهده فعالان و رهبران جنبش سبز است که تا حد ممکن ضربه‌پذیری خود و جنبش را در برابر موج سرکوب حکومت کاهش دهند ‌- و بر همه مردم است که به یاری کسانی بشتابند که در معرض سرکوب رژیم قرار می‌گیرند و به تشکیل صف متحد مردمی در برابر رژیم کمک کنند.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024