سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - Tuesday 16 December 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 16.12.2025, 11:07

غرش خشم، خرابکاری و تفرقه در خراسان


داریوش مجلسی

غرش خشم، دریچه‌ای به سوی بختیار،
خرابکاری و تفرقه.
هر سه با هم، در خراسان

درگذشت دکتر خسرو علیکردی و مراسم هفتمین روز درگذشت او، باعث شد خراسان از چند جهت توجه من و بسیاری از رهروان راه مصدق را به خود جلب کند. درگذشت یک شخصیت ملی در اثر رفتار ناهنجار ماموران امنیتی، و جمعیت بزرگی که برای اعتراض و هم‌دردی به خیابان آمده بودند، از یکسو نشان دهنده درجه قساوت و سبعیت رژیم حاکم بر کشورمان، و از سوی دیگر نشان دهنده تحولات امیدبخشی می‌باشد که در درون قشر ملی خراسان در حال شکل‌گیری می‌باشد.

تجمع مشهد مرا به یاد تجمع بزرگ جبهه ملی در کاروانسرا سنگی، و تجمع بسیار وسیع‌تر در احمدآباد، مزار دکتر مصدق، در دوران آغاز انقلاب انداخت. از نظر من جبهه ملی با برگزاری موفقیت‌آمیز هفتمین روز درگذشت یکی از اعضای شورای مرکزی، در عین‌حال، توانست درجه نفرت و خشم مردم‌مان را نسبت به عطش سیری‌ناپذیر قتل و سرکوب رژیم حاکم نشان دهد. همراهی نرگس محمدی و اقشار مختلف معترضین مدنی و سیاسی، نشان‌دهنده وحدت و همدردی این طیف‌های وسیع جامعه‌مان، با خانواده، دوستان و هموندان شادروان خسرو علیکردی بود.

نه فقط این گردهمائی بزرگ، بلکه یک حرکت ساده، کوچک و در عین حال پر معنای دیگری نیز نشان از هدف‌گیری درست جبهه ملی خراسان در روزهای اخیر دارد. پیش از درگذشت شادروان دهکردی، تصویری در تلگرام دریافت کردم از پایگاه خبری جبهه ملی ایران، خراسان. در صفحه اول آن، عکس شادروان شاپور بختیار را دیدم. اولین عکس‌العمل من گفتن این جمله بود “بختیار جان، به خانه خودت خوش آمدی”. این ابتکار، تنها گذاشتن یک تصویر نبود. بلکه نگاهی به گذشته و جبران یک خطا بود، خطائی که اگر انجام نمی‌گرفت شاید سرنوشت کشورمان قسم دیگری رقم می‌خورد.

برای جبهه ملی‌های (شورای ششم) باید بختیار همان ارزشی را دارا باشد که مصدق دارا بود. من از زمان دبیرستان به یاد دارم که بختیار در جبهه ملی به اندازه سایر رهبران آن جبهه مطرح نبود ولی من و عده‌ای از جوانان جبهه ملی در اصفهان علاقه خاصی نسبت به او داشتیم، شاید هم به این علت که او در دبیرستان صارمیه اصفهان درس خوانده بود و دارای تجربیات و گذشته‌ای بود که کمترین شخصیت ایرانی دیگری دارا بود.

او تنها ایرانی بود که در زمان تحصیل در فرانسه، داوطلبانه به چریک‌های “نیو اورلیان” پیوست و مسلحانه بر علیه هیتلر جنگید. او تنها ایرانی بود که همراه “لئون بلوم” رهبر یهودی سوسیالیست‌های فرانسه بر علیه فرانکو مبارزه می‌کرد.

خیلی چیزها را از او آموختم. یادم هست که روزی در خانه‌اش جلسه داشتیم، خدمتکارش مجله “ایران فردا” را که شادروان مهندس سحابی منتشر می‌کرد، آورد. من گفتم ما در اینجا مبارزه می‌کنیم و او در ایران به نوشتن و تجزیه و تحلیل می‌پردازد. بختیار گفت تو اشتباه می‌کنی، مطالبی که سحابی می‌نویسد و قدرت قلم او باعث خواهد شد دانشجویانی که به دانشگاه راه یافته و اهل مطالعه می‌باشند با خواندن مقالات او به فکر و تحقیق روی آورند و همان‌هائی که حالا از غربال کنترل ورود به دانشگاه گذشته‌اند، تبدیل به مخالفان سر سخت رژیم گردند. حق با او بود. طولی نکشید که شاهد جنبش دانشجوئی ۱۸ تیر بودیم.

جبهه ملی در انقلاب ۵۷ از اصول خودش عدول کرد و به انقلابیون پیوست. اخراج بختیار از جبهه ملی، استخوان لای زخمی بود که باعث یک دو دستگی زیر خاکستر گردید. سال‌ها طول کشید تا این دو دستگی منجر به تاسیس جبهه ملی ششم گردید. بعد از سال‌ها، ظهور عکس او در اول صفحه خبرگزاری، وداع با گذشته و پاک کردن لکه ای بود که به دامان جبهه ملی نشسته بود.

در مشهد به غیر از غرش اعتراضی در هفتمین روز در گذشت یک هموند، و ظهور تصویر بختیار بعد از سال‌ها، شاهد یک پدیده ناپسند هم بودیم و آن نقش تخریبی و نفاق‌افکن، هواداران شاهزاده رضا پهلوی در آن تظاهرات بود. شعارهای گمراه‌کننده و تخریبی، بی‌حرمتی به نرگس محمدی به موازات حملات عاملین رژیم به تظاهرکنندگان، نشان از یک هماهنگی چندش‌آور بین سرکوبگران و هواداران شاهزاده، در دستگیری و آزار و اذیت تظاهر کنندگان را داشت.

من با آشنایی که با شخصیت و افکار شاهزاده دارم، منتظر بودم مانند گذشته از شعار ها و حرکات تخریبی هوادارانش فاصله بگیرد، ولی عکس‌العمل مثبت ایشان نسبت به بی‌حرمتی، توهین و خرابکاری آنها در آن تظاهرات، چهره دیگری را از ایشان نشان داد که فرسنگ‌ها با چهره‌ای که من از او می‌شناختم فاصله داشت.

سال‌ها پیش او در یک تظاهرات بزرگ در لس‌آنجلس، مصدق را رهبر واقعی ملت ایران نامید، باز هم سال‌ها پیش زمانی که مرحوم امیر انتظام قرار بود در بیمارستان جراحی شود از طریق من پیامی برای او فرستاد و بهبودی وی را آرزو داشت و در همان پیام به تمجید از جبهه ملی پرداخت. در جنبش سبز به حمایت از رهبران جنبش در ایران پرداخت در حالی که همان شاهزاده رضا پهلوی این روزها مشوق حمله به ایران و تمجید از خرابکاران تظاهرات مشهد می‌باشد.

ایشان در سال‌های دور مشاورین مختلفی داشت مانند مرحوم فروغی، مرحوم هرمز حکمت (از جبهه ملی‌های سابق)، شهریار آهی و مهرداد خوانساری. آیا تغییر چهره فاحشی که ایشان از خود نشان می‌دهد می‌تواند تفاوت کیفی مشاورین سابق و کنونی، باعث و علت آن باشد؟

به دور از همه این مباحث، ایران امروز و عزیز ما، در چنان وضع اسفناکی به سر می‌برد که چنانچه دچار حمله یا جنگ گردد، در وحله اول ملت ستمدیده و زجر کشیده، مات و متحیر، نمی‌داند به مقابله با دشمن بپردازد یا زمان را مساعد گرفتن انتقام خون‌های زیادی که ریخته شده و هنوز هم ریخته میشود می‌بیند.

مقصر در وحله اول، رژیم سرکوبگر حاکم بر کشورمان می‌باشد که با جنایاتش اجازه نمی‌دهد ملت‌مان در شرایط خطرناک، به مقابله با دشمن بپردازد.

داریوش مجلسی، دسامبر ۲۰۲۵



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net