شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۴ - Saturday 12 July 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 07.07.2025, 10:22

چرخش گفتمانی یا فریب ولایی؟


احمد علوی

مقدمه
نظام‌های استبدادی و خودکامه، مانند رژیم ولایی، اغلب از گفتمان‌های استراتژیک برای حفظ مشروعیت و مدیریت بحران‌های داخلی و خارجی بهره می‌برند (Wedeen, 1999). تأکید اخیر آیت‌الله خامنه‌ای بر مفاهیم ملی‌گرایانه مانند «ایران» و «ملت» در پیام‌های ویدیویی (۵ تیر ۱۴۰۴) و حضور عمومی در مراسم عاشورا (۱۴ تیر ۱۴۰۴)، به‌ویژه درخواست اجرای نوحه «ای ایران»، در تضاد آشکار با گفتمان سنتی نظام مبتنی بر «امت اسلامی» و «جهان‌وطنی اسلامی» قرار دارد. این تغییر، که پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و غیبت طولانی‌مدت رهبر رخ داده، این پرسش را مطرح می‌کند: آیا این یک چرخش گفتمانی واقعی به سمت ملی‌گرایی است یا یک فریب ولایی برای جلب حمایت عمومی و مدیریت بحران مشروعیت؟ این یادداشت با استفاده از چارچوب‌های نظری گفتمان سیاسی و سیاست تطبیقی، این دو احتمال را تحلیل کرده و پیامدهای آن را بررسی می‌کند.

چارچوب نظری
تحلیل گفتمان سیاسی، به‌ویژه رویکرد نورمن فرکلاف (Fairclough, 1992)، نشان می‌دهد که گفتمان‌ها ابزارهای قدرت هستند که برای شکل‌دهی به ادراک عمومی و حفظ هژمونی به کار می‌روند. در نظام‌های استبدادی و خودکامه نظیر رژیم ولایی، رهبران اغلب در زمان بحران به بازسازی گفتمانی روی می‌آورند تا مشروعیت خود را حفظ کنند (Levitsky and Way, 2010). چرخش گفتمانی به معنای تغییر واقعی در اولویت‌های سیاسی یا استراتژیک است، در حالی که فریب ولایی (به‌عنوان اصطلاحی متناسب با نظام ولایت فقیه) به استفاده تاکتیکی و موقتی از گفتمان‌های جذاب برای مدیریت بحران بدون تغییر در سیاست‌های کلان اشاره دارد (Wedeen, 1999). نظریه‌های سیاست تطبیقی نیز نشان می‌دهند که در نظام‌های استبدادی و خودکامه، بحران‌های خارجی (مانند جنگ) و داخلی (مانند نارضایتی عمومی) می‌توانند رهبران را به بازتعریف گفتمان وادار کنند، اما این تغییرات معمولاً تاکتیکی هستند مگر اینکه با اصلاحات ساختاری در عرصه حقوقی و حقیقی همراه شوند (Geddes, Bueno de Mesquita and Smith, 2018).

زمینه تاریخی و سیاسی
جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل (۲۳ خرداد تا ۴ تیر ۱۴۰۴) خسارات سنگینی برای ایران به همراه داشت، از جمله تخریب زیرساخت‌های نظامی و هسته‌ای، کشته شدن فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، و ناکامی‌های محور مقاومت ولایی، مانند فروپاشی حزب‌الله لبنان و سقوط بشار اسد در سوریه. غیبت ۲۲ روزه خامنه‌ای از انظار عمومی در طول این جنگ و پس از آن، که تنها با سه پیام ویدیویی از یک مکان نامعلوم (احتمالاً پناهگاه زیرزمینی) همراه بود، به شایعات درباره سلامت، امنیت، یا حتی کنار گذاشته شدن او دامن زد. ادعاهای غیرواقعی او مبنی بر پیروزی در برابر اسرائیل و آمریکا، با وجود شکست‌های آشکار نظامی، سیطره اسرائیل بر آسمان ایران، کشته شدن بسیاری از فرماندهان با واکنش‌های طنزآمیز و انتقادی گسترده در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد، که خامنه‌ای را به «مخفی شدن» یا «ترسو بودن» متهم کردند (Posts on X, 2025a). در این زمینه، تأکید بی‌سابقه خامنه‌ای بر «ایران» (۳۶ بار) و «ملت» (۲۰ بار) در پیام‌های ویدیویی و درخواست نوحه «ای ایران» در مراسم عاشورا، نشانه‌ای از یک تغییر گفتمانی استراتژیک است.

تحلیل فرضیه چرخش گفتمانی
چرخش گفتمانی به معنای بازتعریف واقعی اولویت‌های ایدئولوژیک یا استراتژیک نظام است. شواهد زیر از این فرضیه حمایت می‌کنند:

فشارهای داخلی و بحران مشروعیت
خسارات جنگ، از جمله تخریب زیرساخت‌ها و ناکامی‌های منطقه‌ای، به نارضایتی گسترده عمومی منجر شده است. کاربران شبکه‌های اجتماعی، به‌ویژه در پلتفرم X، نظام را به اولویت دادن به منافع فلسطین و لبنان بر منافع ملی ایران متهم کرده‌اند (Posts on X, 2025b). تأکید خامنه‌ای بر «ایران» و «ملت» در پیام‌های ویدیویی و حضور در مراسم عاشورا می‌تواند تلاشی برای هم‌راستا شدن با احساسات ملی‌گرایانه و کاهش انتقادات باشد.

بازسازی همبستگی اجتماعی
غیبت طولانی‌مدت خامنه‌ای و عدم حضور او در مراسم خاکسپاری فرماندهان ارشد سپاه، اعتماد عمومی به نظام را کاهش داده است. تحلیل بی‌بی‌سی نشان می‌دهد که خامنه‌ای در پیام‌های ویدیویی نشانه‌هایی از ضعف جسمانی یا روانی (مانند کاهش سرعت تکلم) بروز داده است، که نیاز به نمایش اقتدار را تقویت می‌کند. استفاده از نمادهای ملی‌گرایانه، مانند نوحه «ای ایران»، تلاشی برای بازسازی همبستگی در میان حامیان و جلب حمایت اقشار میانه‌رو و منتقدانی است که از سیاست‌های منطقه‌ای نظام خسته شده‌اند.

پیام‌رسانی به بازیگران خارجی
تأکید بر ملی‌گرایی می‌تواند پیامی به بازیگران بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا و اسرائیل، باشد که ایران در حال بازنگری در استراتژی‌های خود از جهان‌وطنی اسلامی به تمرکز بر منافع ملی است. این می‌تواند به کاهش فشارهای خارجی پس از جنگ کمک کند (Hermann and Hermann, 1989).

فریب ولایی
فریب ولایی به استفاده تاکتیکی از گفتمان ملی‌گرایانه برای مدیریت بحران بدون تغییر در سیاست‌های کلان اشاره دارد. شواهد زیر از این فرضیه حمایت می‌کنند:

سابقه نظام در استفاده از گفتمان‌های مصلحتی
جمهوری اسلامی در گذشته نیز در مواقع بحران از گفتمان‌های مصلحتی استفاده کرده است. برای مثال، در جریان اعتراضات ۱۳۸۸، مقامات نظام به گفتمان‌های اصلاح‌طلبانه متوسل شدند تا معترضان را آرام کنند، بدون اینکه تغییرات ساختاری اعمال شود (Brumberg, 2001). تأکید کنونی بر ملی‌گرایی می‌تواند مشابه این استراتژی باشد، به‌ویژه با توجه به اینکه تعهد نظام به حمایت از گروه‌های نیابتی مانند حماس و حوثی‌ها تغییری نکرده است.

تناقض با سیاست‌های کلان نظام
گفتمان ملی‌گرایانه خامنه‌ای در تضاد با سیاست‌های تاریخی نظام، مانند اولویت دادن به «امت اسلامی» و حمایت از محور مقاومت، قرار دارد. ادعای پیروزی خامنه‌ای در جنگ، با وجود خسارات سنگین نظامی و هسته‌ای، نشان‌دهنده ادامه رویکردهای ایدئولوژیک و غیرواقع‌بینانه است (Iran International, 2025b). این تناقض احتمال فریب ولایی را تقویت می‌کند.

عدم شفافیت درباره غیبت و جنگ
خامنه‌ای و مقامات نظام هیچ توضیح رسمی درباره دلایل غیبت ۲۲ روزه یا جزئیات جنگ ارائه نکرده‌اند. این عدم شفافیت، همراه با ادعاهای غیرواقعی پیروزی، اعتماد عمومی را کاهش داده و شایعات درباره «مخفی شدن» یا «ضعف جسمانی» را تقویت کرده است (Posts on X, 2025a). تأکید ناگهانی بر ملی‌گرایی  تلاشی برای منحرف کردن توجه از این شایعات است.

مدیریت جنگ روانی با نمادسازی
حضور خامنه‌ای در مراسم عاشورا و درخواست نوحه «ای ایران» به‌گونه‌ای طراحی شده که احساسات ملی‌گرایانه را تحریک کند. بااین‌حال، واکنش‌های طنزآمیز و انتقادی در شبکه‌های اجتماعی، مانند اشاره به «مخفی شدن در سوراخ موش»، نشان‌دهنده پذیرش محدود این گفتمان در میان مردم است (Posts on X, 2025c). این موضوع احتمال فریب تاکتیکی را تقویت می‌کند.

ارزیابی تطبیقی
فرضیه چرخش گفتمانی فرض می‌کند که نظام به دلیل فشارهای داخلی و خارجی در حال بازتعریف استراتژیک گفتمان خود است. بااین‌حال، این فرضیه نیازمند شواهدی از تغییرات سیاستی، مانند کاهش حمایت از گروه‌های نیابتی یا اصلاحات داخلی، است که در حال حاضر مشاهده نمی‌شود. فرضیه فریب ولایی با توجه به سابقه نظام در استفاده از گفتمان‌های مصلحتی، تناقض با سیاست‌های کلان، و عدم شفافیت درباره بحران‌های اخیر، محتمل‌تر به نظر می‌رسد. بر اساس تحلیل ویدین (Wedeen, 1999) درباره قدرت نمادین در رژیم‌های استبدادی ، تأکید خامنه‌ای بر ملی‌گرایی می‌تواند به‌عنوان یک «سیاست نمایش» (politics of spectacle) برای نمایش وحدت و اقتدار بدون رسیدگی به مسائل ساختاری تلقی شود. به‌طور مشابه، گدس و همکاران (2018) استدلال می‌کنند که رژیم‌های استبدادی  اغلب از تغییرات گفتمانی موقتی برای تثبیت قدرت در زمان بحران استفاده می‌کنند، اما این تغییرات بدون اصلاحات ساختاری پایدار نیستند.

پیامدها
داخلی: گفتمان ملی‌گرایانه ممکن است به‌طور موقت روحیه سرسپردگان نظام را تا حدی تقویت کند، اما بعید است شکاف عمیق بین مردم و حاکمیت را ترمیم کند. تنگناهای اقتصادی نظیر تورم، بیکاری، رکود و خسارات جنگ همچنان نارضایتی عمومی را تشدید می‌کنند و ممکن است غیبت‌های مکرر رهبر به عادی‌سازی نبود او منجر شود (Levitsky and Way, 2010).

خارجی: این گفتمان می‌تواند به بازیگران بین‌المللی سیگنال تغییر استراتژیک دهد، اما اعتبار آن به دلیل ادامه ستیزه جوئی ، تنش افزایی و ادعاهای غیرواقعی پیروزی زیر سوال است (Hermann and Hermann, 1989).

نتیجه‌گیری
تأکید  اخیر خامنه‌ای بر مفاهیم «ایران» و «ملت» به جای «اسلام» و «امت» پس از جنگ ایران و اسرائیل و غیبت ۲۲ روزه او، یک فریب ولایی است تا یک چرخش گفتمانی واقعی. این تاکتیک مبتنی بر خدعه و تقیه در پاسخ به بحران مشروعیت ناشی از شکست‌های نظامی، نارضایتی عمومی، و ناکامی‌های منطقه‌ای طراحی شده تا از طریق نمادهای ملی‌گرایانه، مانند نوحه «ای ایران»، همبستگی اجتماعی را بازسازی کند. بااین‌حال، تناقض با سیاست‌های کلان نظام، عدم شفافیت، و واکنش‌های انتقادی عمومی، به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی، نشان می‌دهند که این تغییر گفتمانی نمایشی و موقتی است.


منابع:

BBC News Persian (2025a) ‘جنگ ایران و اسرائیل: تأثیرات بر پویایی‌های منطقه‌ای’, ۲۷ خرداد. Available at: [URL] (Accessed: ۱۶ تیر ۱۴۰۴).
Brumberg, D. (2001) Reinventing Khomeini: The Struggle for Reform in Iran. Chicago: University of Chicago Press.
Fairclough, N. (1992) Discourse and Social Change. Cambridge: Polity Press.
Geddes, B., Bueno de Mesquita, B., and Smith, A. (2018) How Dictatorships Work: Power, Personalization, and Collapse. Cambridge: Cambridge University Press.
Hermann, M. G. and Hermann, C. F. (1989) ‘Who makes foreign policy decisions and how: An empirical inquiry’, International Studies Quarterly, 33(4), pp. 361–387.
Levitsky, S. and Way, L. A. (2010) Competitive Authoritarianism: Hybrid Regimes After the Cold War. Cambridge: Cambridge University Press.
Posts on X (2025a) ‘واکنش‌های عمومی به غیبت خامنه‌ای’, ۲۸ خرداد–۵ تیر. Available at: [URL] (Accessed: ۱۶ تیر ۱۴۰۴).
Posts on X (2025b) ‘انتقادات به سیاست‌های منطقه‌ای ایران’, ۲۹ خرداد–۴ تیر. Available at: [URL] (Accessed: ۱۶ تیر ۱۴۰۴).
Posts on X (2025c) ‘واکنش‌ها به حضور خامنه‌ای در مراسم عاشورا’, ۱۴ تیر. Available at: [URL] (Accessed: ۱۶ تیر ۱۴۰۴).
Wedeen, L. (1999) Ambiguities of Domination: Politics, Rhetoric, and Symbols in Contemporary Syria. Chicago: University of Chicago Press

 



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net