پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ -
Thursday 12 June 2025
|
ايران امروز |
۱۴ خرداد روز سالگرد مرگ خمینی “ساده زیست” است. همه ساله در این روز، خامنهای و شماری از هوادارانش در “حرم” او که به برآورد روزنامه نیویورک تایمز ۲ میلیارد دلار برای برپایی آن از سفره مردم هزینه شده است گرد هم میآیند.
امسال (۱۴۰۴) خامنهای در یک سخنرانی دراز در تجلیل از انقلاب بنیادگرای اسلامی و نقش خمینی که ولایت وقیحی وی را نیز در پی داشت، سنگ تمام گذاشت.
اما واقعیت در این است که خمینی چه در گفتمان و چه در عمل، از جمله اعدام و کشتار را در دوران حیات این رژیم پایه گذاشت و نهادینه کرد:
- “اسلام با خون رشد پیدا کرد. [...] پیغمبر بزرگ اسلام با یک دست قرآن را داشت و با دست دیگر شمشیر؛ شمشیر برای سرکوب خیانتکاران و قرآن برای هدایت. آنها که قابل هدایت بودند قرآن راهنمای آنها بود. آنهایی که هدایت نمیشدند و توطئهگر بودند، شمشیر بر سر آنها. ما هراسی از خون نداریم”.[۱]
- “بله، ما مرتجع هستیم، شما روشنفکر هستید. شما روشنفکرها میخواهید که ما به هزار و چهار صد سال قبل برنگردیم. شما میترسید که اگر ما جوانان را مثل هزار و چهار صد سال قبل تربیت کنیم که با جمعیت کم، دو امپراتوری بزرگ را به باد داد. ما مرتجع هستیم؛ شمایی که میخواهید جوانان ما را به تعلیمات غربی بکشید، نه آن تعلیماتی که خودشان دارند، آن تعلیماتی که برای ممالک استعماری دارند، شما روشنفکر هستید!”[۲]
- «...اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و روسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبههای دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمیآمد. من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز عذر میخواهم. ما مردم انقلابی نبودیم ... اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمیدادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام میکردیم، تمام جبههها را ممنوع اعلام میکردیم، یک حزب! و آن حزبالله، حزب مستضعفین و من توبه میکنم از این اشتباهی که کردم. و من اعلام میکنم به این قشرهای فاسد در سرتاسر ایران که اگر سر جای خودشان ننشینند ما به طور انقلابی با آنها عمل میکنيم»[۳]
- یک روز پس از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن، یک طبقه از مدرسه رفاه به دادگاه انقلاب تبدیل و در ۲۴ بهمن «صادق خلخالی» با حکم خمینی به عنوان حاکم شرع دادگاههای انقلاب منصوب شد. خلخالی در خاطراتش در مورد حاکم شرع شدنش چنین مینویسد: ” خدا شاهد است که ما برای تصدی این مقام کوچکترین تلاشی نکردیم. آقا ... با شناختی که از روحیه انقلابی من داشتند عصر روز ۲۴ بهمن ۵۷ مرا به حضورشان احضار کردند و فرمودند: این حکم را به نام شما نوشتهام. حقیر پس از دیدن حکم به حضورشان عرض کردم که آقا این حکم سنگین است. فرمودند: برای شما سنگین نیست. گفتم مخالفین و وابستگان به طاغوتیان علیه من تبلیغ میکنند. آقا فرمودند: من پشتیبان شما هستم...”[۴]
خلخالی در مدت ۴۰ روز دستور اعدام صدها نفر از سیاستمداران و نظامیان رژیم گذشته از جمله هویدا را داد که با اعتراضهای گوناگون مانند مهندس بازرگان و طالقانی روبرو شد. گفته شده حکمهای او و پشتیبانی خمینی از وی یکی از دلایل استعفای بازرگان بوده است.
خلخالی که اين مخالفتها را مانعی بر سر راه خود میديد، به خمينی شکوه کرده و به گفته خودش اينگونه از خمينی پاسخ شنيد: “هرکس در مقابل شما ايستاد همينطور يقهاش را میگيری و کنارش میاندازی. من با اتکاء به همين حمايتهای جدی کار خودم را ادامه میدادم و به آنها میگفتم امام فهميده حکم را به چه کسی بدهد و من يک قدم از انجام وظيفهام عقبنشينی نمیکنم.”[۵]
بنا بر نوشته روزنامههای سال ۵۸، این “قاضی انقلابی” آرامگاه رضا شاه و ناصرالدین شاه را نیز تخریب نمود.
عکس را جهانگیر رزمی از محاکمه صحرایی و اعدام در فرودگاه سنندج ثبت کرده است: این عکس برنده جایزه پولیزر شد
در ۲۸ مرداد ۵۸ خمینی دستور اعدامهای فلهای در کردستان را نیز صادر کرد: “اشداء علی الکفار رحما بینهم. این توطئهگرها در صف کفار واقع هستند. این توطئهگرها در کردستان و غیر آن در صف کفار هستند. با آنها باید به شدت رفتار کنند. دولت با شدت رفتار کند، ژاندارمری با شدت رفتار کند، ارتش با شدت رفتار کند. اگر با آنها با شدت رفتار نکنند، ما با آنها با شدت رفتار میکنیم. ما میخواهیم به امر خدا عمل کنیم و خواهیم کرد.”[۶]
به دنبال این فرمان، خلخالی برای “مدیریت” اعتراضها به کردستان رفت و حکم اعدام نزدیک به ۵۰ نفر از هواداران حزب دمکرات و کومله را نیز در شهرهای پاوه، سنندج و مریوان صادر کرد.
خلخالی چند سال بعد (حدود سال ۱۳۶۰) در قامت سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر به آدمکشی ادامه داد و موجی از اعدامهای غیر سیاسی نیز براه افتاد.
خمینی در اعدام گارگران جنسی، این قربانیان تهیدستی، نیز کوتاهی نکرد و پس از آمارگیریهای کمیتههای انقلاب در “شهر نو” شماری از آنان اعدام شدند! خمینی در مصاحبه با فالاچی روزنامهنگار ایتالیایی از تصمیم خود دفاع کرد و آن را “از بین بردن فساد” نامید.
در سال ۱۳۵۹ شماری روزنامهنگار و اعضای کانون نویسندگان پس از تصمیم خمینی مبنی بر ” شکستن قلمها” نیز اعدام و یا زیر شکنجه به قتل رسیدند.
بهاییان گروه دیگری در جمهوری اسلامی است که تا کنون صدها عضو آنان اعدام و یا به قتل رسیدهاند. تنها در سال ۱۳۵۹، ۳۷ شهروند بهایی به قتل رسیدند که تنها یک نفر آنان اعدام و دیگران قربانی ترورهای حکومتی و یا غیر حکومتی بودهاند. از جمله این قتلها میتوان به سوزاندن یک زوج بهایی به نام “محمد حسین” و “شکر نساء معصومی” در روستای نوک بیرجند و کشتن “میر اسدالله مختاری” با ضربات چوب و سنگ در روستای اندرون بیرجند اشاره کرد.[۷]
در پی تظاهرات به روایتی مسلحانه غیرمسئولانه مجاهدین خلق در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، و سرکوب وحشیانه اوباش خمینی، اعدامهای فلهای ادامه یافت که اعتراض منتظری را برانگیخت. او از راه نامهای “احکام صادره... حتی اعدام دختران سیزده چهارده ساله به صرف تند زبانی بدون اینکه اسلحه در دست گرفته یا در تظاهرات شرکت کرده باشند... [را] کاملا نارحت کننده و وحشناک”[۸] سنجید.
در بهمن ماه ۶۳ خمینی از رویکرد قضات گله کرد و گفت “شما آیات قتال را چرا نمیخوانید؟ هی آیات رحمت را میخوانید. قرآن با اشخاصی که مسلماند و معتقد به ایمان به خدا دارند، به برادری رفتار میکند؛ با اشخاصی که برخلاف این هستند آنها را میگوید بکشید، بزنید، حبس کنید.” در همین سال دستگیری، شکنجه و اعدامها در زندانهای جمهوری اعدام در ادامه مییافت.
سال ۶۷ تارک آدمکشیهای خمینی را به ثبت رساند که در پی حمله مجاهدین خلق از عراق به ایران صورت گرفت. ولی فقیه اول از راه فرمانی اعدام زندانیان سیاسی را که پیش از آن عفو کرده بود، به جرم “محارب” صادر کرد. هزاران نفر شامل شماری از چپگرایان، طی محاکمههای چند دقیقهای به دار آویخته شدند و پیکر آنان در گورهای دسته جمعی خاوران به خاک سپرده شند.
این اعدامها اعتراض شدید منتظری قائم مقام رهبری را برانگیخت بطوریکه در یکی از فایلهای صوتیاش با انتقاد از اعدامها میگوید “ولایت فقیه پیش مردم چندشآور شده، مردم از اینها ذله شدهاند.”[۹]
- خامنهای و ادامه اعدامها
خامنهای که در برابر منتظری مخالفت خود را با اعدام زندان سیاسی چپ در سال ۶۷ اعلام کرده بود و البته مورد تردید منتظری واقع شده بود، در کتاب خاطراتش از فرمان خمینی در این مورد دفاع کرده است.[۱۰]
در دوران ولایت وقیحی خامنهای اعدامها ادامه یافت که برخلاف دوران خمینی کمتر سیاسی و بیشتر مربوط به جرائم غیر سیاسی بوده است. در هدفهای اعدامها در دو دوره تفاوتهای چشمگیری دیده میشود. اگر هدف خمینی از اعدام و کشتن بیگناهان را اجرای دستورات شرع مقدس تشکیل میداد، اعدامها در دوران خامنهای مشروعیتباخته ابزاری برای ایجاد ترس در میان اکثریت ناراضی جامعه و خیزشهای مردمی احتمالی بوده است.
گرچه اعدامها در دوران خامنهای بیشتر مربوط به مواد مخدر بوده است اما سرکوب مخالفین در خیزشهای ادواری که به کشتن و یا کوری شمار چشمگیری از معترظین میانجامید بیشباهت به اعدامهای صحرایی خلخالی در دوران “طلایی امام” نبوده است!
در سالهای اخیر که خامنهای چه در داخل و چه در خارج با بحرانهای امنیتی گوناگون روبروست و خطر فروپاشی جمهوری جهل و جنایت را تهدید میکند، اعدام تنها ابزار بازدارندگی داخلی در برابر خیزشهای احتمالی است که همواره رو به گسترش است.
خامنهای در سال ۱۴۰۱، و در جمع مقامها و رئیس قوه قضاییه بدون نام بردن از اعدامها گفته بود خدایی که جمهوری اسلامی را از دشواریهای دهه شصت عبور داد، این بار هم به آن کمک خواهد کرد.
بر پایه تازهترین گزارش سالانه “سازمان عفو بینالملل” جمهوری ولایی با شمار دستکم ۹۷۲ اعدام در سال ۲۰۲۴ بار دیگر در فهرست کشورهایی قرار گرفت که بیشترین استفاده از مجازات مرگ را داشتهاند. عفو بینالملل شمار اعدامها در جهان در سال ۲۰۲۴ را ۱۵۱۸ نفر اعلام کرد که بیش از ۹۰ در صد آنان در کشورهای ایران، عربستان و عراق سه کشور اسلامی انجام شده است. به شمار آنها باید ترورهای خارج کشور را نیز افزود.
اعدام که در بسیاری از کشورها لغو و یا اجرا نمیگردد مجازاتی مخالف منشور حقوق بشر است که مجرمان را از حق حیات محروم میکند. تجربه نشان داده است که اعدام نه تنها در کاهش جرائم نا کار آمد است بلکه میتواند به رواج خشونت در کشورهای مجری اعدام دامن زند. کشتهشدن الهه حسیننژاد، این دختر ۲۴ ساله در تهران نمونهای از این موارد است که جمهوری جهل و جنایت با توجه به اصرار در اجرای قوانین قرون و سطاییاش در پیشگیری از آن ناتوان بوده است.
خرداد ۱۴۰۴
mrowghani.com
———————————————
[۱] - اسلام دین خون است برای فجّار
[۲] - سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم، صحیفه امام خمینی از ص. ۳۴۰-۳۴۶، ۲ شهریور ۱۳۵۸
[۳] - خمینی: باید قلم تمام مطبوعات را میشکستیم
[۴] - بنیامین صدر، از بهمن تا نوروز ۵۸ در دادگاههای خلخالی چه گذشت؟ رادیو فردا، ۰۵ اسفند ۱۳۹۲
[۵] - آیت الله خلخالی؛ از انقلابی گری تا انزوا، بی بی سی فارسی ۲۷ نوامبر ۲۰۰۳
[۶] - آیدا قجر، امضاهای مرگ؛ آیتالله خمینی و فتواها و فرمانهای کشتار، ایران وایر، ۱۴ خرداد ۱۴۰۱
[۷] - اعدام و ترور بهاییان؛ پرونده ۳۵ ساله، رادیو زمانه، ۳۰ آذر ۱۳۹۲
[۸] - همان
[۹] - اختصاصی بیبیسی؛ انتشار فایل صوتی دومین جلسه ایت الله منتظری با هیئت اعدامهای ۱۳۶۷: ولایت فقی “چندشآور” شده است، بیبیسی فارسی، ۱۴ آوریل ۲۰۲۵
[۱۰] - همان
■ با درود به آقای روغنی. اعدام یکی از موضوعاتی است که ثابت میکند جمهوری بنیادگرای اسلامی ارزشی برای زندگی انسانها قائل نیست. پایههای این نظام بر ترس شهروندانش استوار شده است. حتما خواندهاید که سپاه اخیرا فضای جهنم را در کوشهای از کشور شبیه سازی کرده است. در این شبیه سازی مجرمان خیالی شلاق میخورند و یا در آتش میسوزاند! هدف تنها ایجاد رعب و وحشت در میان کسانی است که مخالف جمهوری ولاییاند. زنانیاند که حجاب اجباری را رعایت نمیکنند و فرامین خامنهای را زیر پا می گذارند. بر اینها باید باور خامنهای این رهبر دیکتاتور و خود شیفته را افزود که “اگر مردم به رفاه برسند، بی دین میشوند” بنابرین گرانی، تحریم، رانت خواری و فساد نعمت است. اژدهای بنیادگرایی اسلامی از استین خمینی بیرون آمد و تا زمانی که در قفس جای نگیرد، مردم ایران روی خوش نخواهند دید.
شاد باشید. مهری
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|