سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ -
Tuesday 3 June 2025
|
ايران امروز |
رابرت مَنینگ: با وجودِ دونالد ترامپ، جهان روی بشکه باروت نشسته است
رابرت مَنینگ[۱]، پژوهشگر ارشد اندیشکده آمریکایی «استیمسون» ومتخصص چین و فناوریهای نوظهور با هفته نامه معروف فرانسوی اکسپرس گفتگو کرده است. در این گفتگو که در شماره این هفته این نشریه بازتاب یافته است، رابرت مَنینگ میگوید که ایالات متحده در شرف خروج از تمام نهادهای چندجانبه در جهان است که خود آنها را ایجاد کرده و یا به ایجاد آن کمک کرده است و این خروج، نظام بهره برداری اقتصادی در جهان را با مشکلات جدی روبرو میکند. اعمال تعرفههای سنگین تجاری ار سوی دونالد ترامپ خصوصاً برای چین و دیگر شرکای تجاری آسیایی چین، با محدودیتهای رشد اقتصادی در خود آمریکا و همه جهان همراه خواهد بود. رشد اقتصادی آمریکا در سه ماهه اول سال میلادی جاری بر اساس برآوردهای اداره تحلیلهای اقتصادی وزارت بازرگانی آمریکا[٢] در مقیاس سالانه به منفی ۰/۳ درصدی سقوط کرده است. این در حالی است که این کشور در سه سال گذشته رشد اقتصادی نسبتاً خوبی را تجربه کرده است. رشد اقتصادی آمریکا در سه سال گذشته به ترتیب ۵‚٢ درصد، ۹‚٢ درصد و ٨‚٢ در صد بوده است. رابرت مَنینگ در این گفتگو بر یک موضوع اساسی انگشت میگذارد که رفتار ترامپ در مقابله تجاری با چین و کشورهای آسیایی را تبیین میکند. او میگوید که اقتصاد، روند ادغام و یکپارچگی آسیا و چین را تقویت کرده است. این موضوع باعث شده که چین مبدل به قدرت برتر تجاری و اعتبار دهنده اصلی در جهان بشود. در همان حال این روند منجر به کاهش موقعیت اقتصادی نسبی ایالات متحده در منطقه آسیا شده است.
در زمانی که تاثیر قمار دونالد ترامپ بر نتایج اعمال تعرفهها بیش از پیش نامشخص به نظر میرسد، این کارشناس آسیا هشدار میدهد: برای درک مقیاس هرج و مرجی که در انتظار ماست، باید به فراتر از چین نگاه کنیم.
رابرت مَنینگ میگوید با اعمال تعرفههای بالاتر بر بسیاری از کشورهای آسیایی دیگر، دونالد ترامپ در واقع میتواند نتیجه معکوس آنچه را که در نظر داشت، بگیرد. یعنی آنها را به آغوش پکن سوق دهد.البته مشروط بر اینکه شی جین پینگ اصلاحاتی را در چین انجام دهد که تاکنون از انجام آنها امتناع کرده است.
ترامپ میخواست خود را از بقیه جهان جدا کند تا بهتر بر آن مسلط شود. او در حال خرابکاری در اقتصاد جهانی و به حاشیه راندن ایالات متحده در مقیاس جهانی است.
در زیر برگردان کامل مصاحبه رابرت مَنینگ با هفته نامه فرانسوی اکسپرس آمده است:
اکسپرس: به نظر شما، آیا دونالد ترامپ در حال «از دست دادن آسیا» است. چرا؟
رابرت مَنینگ: بر کسی پوشیده نیست که پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده خود را به عنوان ضامن نظام روابط چندجانبه در جهان تثبیت کرد. این رویکرد حمایت از صلح و رفاه را نه تنها در اروپا، بلکه در آسیا به دنبال داشته است. موقعیت مسلط آمریکا در عرصه امنیت و تجارت جهانی، تا کنون، با بازارهای نسبتاً باز، نیروی محرکه برای رشد سریع اقتصادی در منطقه آسیا همراه بوده است. آنچه به اصطلاح«معجزه آسیایی» نامیده میشود. اما، خروج دونالد ترامپ از این نظام چندجانبه بیش از هر زمان دیگری پس از جنگ جهانی دوم موجب ایجاد هرج و مرج و تردیدهای جدی میشود و نظام بهره برداری اقتصادی در آسیا را تضعیف میکند.
سیاستهای تعرفهای ترامپ و تمایل او برای جدا کردن روابط تجاری و اقتصادی ایالات متحده از چین – که این دو کشور مجموعاً ٤۳ درصدِ کلُ تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهند – به سادگی موحب فروپاشی و انفجار نظام روابط چند جانبه در جهان و بیشتر در آسیا خواهد شد. چرا؟ اول از همه به این دلیل که چین بزرگ ترین شریک تجاری بسیاری از کشورهای منطقه آسیا است. تجارت بین منطقهای در حال حاضر نزدیک به ۶۰ درصد تجارت جهانی را تشکیل میدهد. اگر اقتصاد پکن تحت تأثیر قرار بگیرد، اقتصاد شرکای آسیایی آن نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. ما معمولا تمایل داریم بیش از حد روی چین تمرکز کنیم. اما برای درک مقیاس هرج و مرج پیش رو، باید به فراتر از چین نگاه کنیم.
اکسپرس: چگونه این کار را انجام میدهد؟
رابرت مَنینگ: از زمان اولین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ که با آغاز جنگ تجاری و اولین افزایش تعرفهها علیه چین همراه شد، کشورهایی مانند ویتنام، تایلند، اندونزی و مالزی مبدل به مقصد جابجایی فعالیتهای بسیاری از شرکتهای بین المللی شدند. به طور خلاصه: این شرکتها به جای فعالیت در چین، مراکز تولیدی دیگری در این کشورها ایجاد کردند که از قطعات و فناوری تولیدی چینی استفاده میکردند – آنچه به اصطلاح “چین + ۱” نامیده میشود، با اشاره به این واقعیت است که در این جابجایی ارتباط با پکن به طور کامل قطع نشده است.
حال آنکه، ترامپ اخیراً تعرفههای بیشتری را بر این کشورها اعمال کرد که به طور مثال شامل افزایش ٤۶ درصدی علیه ویتنام و ۳٤ درصدی علیه تایلند میشود. به گفته مقامات کاخ سفید، هدف ترامپ از این اقدام، تخریب مراکز تولید منطقهای در اسیا است که از قطعات و فناوری چینی استفاده میکنند. ترامپ بر این باور است که در نتیجه این اقدام، میتواند کشورهای مربوطه را مجبور به کاهش روابط (تجاری و اقتصادی ) با پکن در ازای کاهش تعرفهها کند. اما مشکل این است که ترامپ با این کار باعث ایجاد اضطراب وآشفتگی در آنها میشود. بسیاری از کشورهای آسیایی، سیاستهای تعرفهای ترامپ را به اعلام جنگ تجاری علیه خود تبیین میکنند. بنابراین آنها از خود میپرسند: آیا ایالات متحده هنوز میتواند یک شریک قابل اعتماد برای آنها باشد؟ آیا میتوان به سخنان رئیسجمهوری تکیه کرد که تصمیم خود را در مدتی کوتاه تغییر میدهد. همانگونه که در مورد توافقنامههای تجارت آزاد با استرالیا، کره جنوبی و سنگاپور چنین کرد؟ قمار ترامپ در آسیا ممکن است این کشورها را مجبور به انتخاب ... چین کند!
اکسپرس: پیامدهای این رویکرد در سطح منطقه چه خواهد بود؟
رابرت مَنینگ: اگر موضوع را فقط در چهارچوب منطقهای در نظر بگیریم، دچار اشتباه میشویم. ایالات متحده در شرف خروج از تمام نهادهای چندجانبهای است که خود آنها را ایجادکرده و یا به ایجاد آن کمک کرده است. تردیدی وجود ندارد که دونالد ترامپ به مسیر یکجانبه گرایی خود ادامه دهد. بنابراین پاسخ به سوال شما بستگی به این موضوع دارد که واکنش بقیه کشورهای جهان چه خواهد بود. آیا آنها تلاشهای خود را برای حفظ نظم کنونی اقتصاد جهانی مضاعف میکنند؟
کره جنوبی و ژاپن قبلاً با چین دیدار کردهاند، تا تلاشها برای توسعه یک توافق تجاری سه جانبه را تجدید کنند. اروپا همچنین در حال انعقاد قراردادهایی با هند، «مرکوسور»(بازار مشترک کشورهای آمریکای جنوبی )، و «آسه آن» (انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا) در همه زمینهها است. من همچنین گمان میکنم که اتحادیه اروپا در حال بررسی امکان ایجاد روابط اقتصادی جدید با پکن است. برای مثال، اروپا میتواند مجوزهایی را برای اسنقرار کارخانههای خودروهای الکتریکی و باطری به چین اعطا کند، همانطور که دو کشور اروپایی اسپانیا و مجارستان به صورت جداگانه در حال انجام آن هستند. ناگفته نماند که اروپا با توجه به نیازهای دفاعی خود و عدم اطمینان لازم در ادامه بهینه روابطش با ایالات متحده، در حال توسعه تولیدات صنعت دفاعی خود است و ممکن است به خوبی به دنبال جایگزینی تجهیزاتِ نظامی آمریکایی با تامین کنندگان دیگر باشد.
و بالاخره، واکنش ژاپن و استرالیا به درخواست چین برای پیوستن به «سی پی تی پی پی»[٣] (توافقنامه تجارت آزاد بین یازده کشور در منطقه آسیا و اقیانوسیه) میتواند نشانگر پروسه جهانی شدن بدون آمریکا باشد. برخی حتی پیشنهاد میکنند که اتحلدیه اروپا نیز میتواند به آن بپیوندد. اگر چین و اروپا موفق شوند به آن بپیوندد، میتوان گفت که ما شاهد تولد یک سیستم تجارت جهانی جدید و یا اصلاحات بسیار گسترده مورد نیاز در سازمان تجارت جهانی کنونی خواهیم بود. در چنین شرایطی، میتوان گفت که ترامپ در شاهکار خود برای به حاشیه راندن آمریکا در مقیاس جهانی و ایجاد دنیای چدید پسا آمریکایی موفق شده است.
اکسپرس: آغاز نزدیکی بین برخی از کشورهای آسیایی با چین پیش از بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در جریان بود... آیا میتوان مسئولیت کامل به حاشیه راندن آمریکا را به گردن او انداخت؟
رابرت مَنینگ: نه. تا کنون، ایالات متحده در تعادلی ظریف و شکننده زندگی کرده است. در آسیا، از دو دهه گذشته اقتصاد و امنیت در دو جهت مخالف قرار گرفتهاند – که در طول زمان ناپایدار است. از یک سو، رفتار قهرآمیز چین، در سالهای اخیر به ویژه در دریای چین جنوبی و شرقی، واکنشهای منفی را برانگیخته است. نظرسنجیها نشان میدهند که بسیاری از کشورهای آسیایی به طور فزایندهای نسبت به چین محتاط هستند... از طرف دیگر، اقتصاد، روند ادغام و یکپارچگی آسیا و چین را تقویت کرده است. این موضوع باعث شده که چین مبدل به قدرت تجاری پیشرو و اعتبار دهنده اصلی در جهان بشود. در همان حال این روند منجر به کاهش موقعیت اقتصادی نسبی ایالات متحده در منطقه آسیا شده است – ایالات متحده عضو «سی پی تی پی پی» و «آر سیای پی»[٤] نیست(دو توافقنامه تجارت آزاد که چندین کشور در آسیا و اقیانوسیه را در کنار هم قرار میدهد، این دو، توافق نامههای تجاری اصلی در منطقه آسیا و اقیانوسیه هستند).
از آنجایی که رشد اقتصادی آسیا [در دو دهه گذشته] بسیار سریعتر از ایالات متحده بوده است، این کشور از پیش در حال کاهش نسبی موقعیت خود در آسیا بوده است. بنابراین، ترامپ همه آنچه که در حال رخ دادن است ایجاد نکرده است، اما به طور غیرقابل انکاری میتوان گقت که در تسریع آن نقش داشته است. و این موضوع در باره وضعیت امنیتی نیز صدق میکند. تقاضاهای بسیار سنگین و فزاینده ترامپ از متحدان آسیاییاش در زمینه دفاعی باعث گسنرش تنش میشود. ترامپ به ویژه از اینکه ایالات متحده صدها میلیارد دلار برای دفاع از ژاپن هزینه میکند، شکایت دارد و اکنون از ژاپن میخواهد که ٣ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای دفاع هزینه کند. در مورد تایوان او اختصاص ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی را خواستار شده است.
اکسپرس: آیا دونالد ترامپ خطرات «قماری» را که شما در رابطه با کشورهای آسیایی توصیف میکنید، نادیده گرفته است؟
رابرت مَنینگ: در شخصیت دونالد ترامپ یک عنصر اساسی ناسازگاری وجود دارد. او همچنین طعم خاصی برای هرج و مرج دارد... وقتی صحبت از تعرفهها میشود، دیدگاه او کاملاً موهوم و خیالی است. به نظر میرسد او فکر میکند میتواند از این راه هم به عنوان چوب و هم به عنوان هویج استفاده کند. اما، این هیچ معنایی ندارد. هر تصمیمی که او بگیرد، آشکارا پیامدهای گسترده اقتصادی هم در آسیا و هم در آمریکا خواهد داشت. بر اساس آخرین پیش بینیهای صندوق بین المللی پول در ماه آوریل، تقریباً یک درصد از تولید ناخالص داخلی مورد انتظار ایالات متحده در سال ٢۰٢۵ کاهش خواهد یافت. ارزش دلار بسیار پر نوسان است. در فضای تردید آمیز و عدم اطمینان، بسیاری از شرکتها سرمایه گذاری نمیکنند و ما میدانیم که اگر ترامپ تصمیم بگیرد برخلاف آنچه روز قبل گفته بود، توئیت کند، این عدم تعادل میتواند کار را بازهم بدتر کند. کاری که ترامپ انجام میدهد صرفاً بازی در برابر تیم خود است. آیا او از نتایج زیان آور آن آگاه است؟ نمیتوانم بگویم. واقعیت این است که شکاف عمیقی بین اهدف اعلام شده و راهبرد او وجود دارد. این موضوغ کاملاً قابل تشخیص است: رئیس جمهوری آمریکا میخواست خود را از بقیه جهان جدا کند، تا بهتر بر آن تسلط یابد، اما او در حال تخریب اقتصاد جهانی و به حاشیه راندن ایالات متحده در مقیاس جهانی است. انگار میخواهد آمریکا را در مقیاس جهانی تبدیل به یک مهره کند...: لارنس وانگ، نخست وزیر سنگاپور اخیراً در یک سخنرانی از یک جهان «پسا آمریکایی» صحبت کرد. اگر ترامپ دریابان کشتی سیاسی ایالات متحده باشد، چنین جهانی بسیار محتمل خواهد بود...
اکسپرس: شما یکی از کسانی هستید که حتا بر روی سناریوی دلارزدایی در اقتصاد جهانی تأکید میکنید... آیا این موضع گیری نوعی از فاجعهگرایی نیست؟
رابرت مَنینگ: انتظار میرود تعرفههای گمرکی بالاتر، تقاضا برای ارزهای خارجی را کاهش دهد و جریانهای پولی را به داراییهای ایالات متحده جذب کند. بنابراین، در تئوری، قاعدتاً ارزش دلار باید افزایش یابد. اما، در عمل درست عکس این روند دارد اتفاق میافتد. دلار و همچنین اوراق خزانه داری ایالات متحده دارد ارزش خود را از دست میدهد. سناریوی فاجعه بار دلارزدایی در بلند مدت امکان پذیراست، اما ترامپ ممکن است روند آن را تسریع کند. از آنجایی که چین تراکنشهای تجاری خود را به طور فزایندهای با «رنمینبی»[۵] (پول ملی جمهوری خلق چین) انجام میدهد؛ در همین حال، نقش یورو به عنوان یک ارز ذخیره میتواند به نحو چشم گیری افزایش یابد... و اگر کشورهای آسیایی اعتماد خود را به آمریکا از دست بدهند، میتوانند اقدام به فروش حدود ۳ تریلیون دلار اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده نمایند که فعلاً به تامین مالی کسری بودجه ۳۷ تریلیون دلاری این کشور کمک میکند. در مجموع، حدود یک سوم از ٢۹ تریلیون دلار اوراق خزانه داری آمریکا در بازار بدهیها، در اختیار سرمایه گذاران خارجی است! اگر آنها شروع به برداشت پول خود کنند و مردم طلا بخرند یا به بازارهای دیگر مانند یورو رو بیاورند، من فکر میکنم کل نظام بین المللی دلار به عنوان پول مرجع و ذخیره چهانی در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. بنابراین در پاسخ پرسش شما میتوان کفت: بله، دلارزدایی در دراز مدت ممکن است.
اکسپرس: شی جین پینگ چطور؟ آیا چین ابزار لازم برای جذب دائمی دیگر کشورهای آسیایی را به سوی خود دارد؟
رابرت مَنینگ: چین بدترین دشمن خود است. همانطور که پیش تر گفتم، اقدامات قهرآمیز این کشور در دریای چین جنوبی و شرقی باعث ترس کشورهای مجاور چین ازجمله کشورهای: هند، ویتنام، ژاپن، استرالیا و فیلیپین میشود و تمایل آنها به برقراری روابط بیشتر در زمینه امنیتی با ایالات متحده را افزایش داده است. مهمتر از همه، توسعه امنیت درون آسیایی است که قبلاً هرگز چنین نبوده است، این اولین مشکلی است که به رغم رفتارهای دوگانه ترامپ، میتواند در تصمیم گیری کشورهای آسیایی نقش داشته باشد.اما مهمترین مشکل در زمینه اقتصادی است: روند افزایش صادرات چین برای جبران کمبود تقاضای داخلی این کشور باعث نگرانی شرکای آسیایی و شرکای چین شده است. در این باره، تا کنون دهها شکایت در سازمان تجارت جهانی ثبت شده و همچنین تعرفههایی نیز از سوی برزیل، ویتنام و اندونزی بر پکن وضع شده است. برای اینکه چین بتواند بقیه کشورهای آسیایی را متقاعد کند که در زمینه تجاری و اقتصادی به وی بپیوندند و در نتیجه خلأ ایجاد شده توسط ایالات متحده را پر کند، باید اقدام به انجام اصلاحات مهمی در زمینه اقتصادی بکند.
اکسپرس: با این وجود در مقایسه با سال ٢٠۱٨، چین شرکای خود و سیستم صادرات خود را متنوع کرده است. دقیقاً منظور شما چه اصلاحاتی است؟
رابرت مَنینگ: نخست اینکه، وضعیت چین بدتر از آن چیزی است که برخی در باره آن میگویند. به این نظر میتوان از نحوه پاکسازیها در راس ارتش این کشور پی برد. اگر نیک نگاه کنیم، کلِ سیستم چین، به ویژه ارتش آن مملو از فساد مالی است. اگر شی جین پینگ نتواند به نظامیانِ ارشد خود اعتماد کند، چگونه میتواند یک جنگِ حیاتی را در عرصه تجاری و چه در عرصه نظامی به راه بیندازد؟ چین آسیب پذیریها و تضادهای خاص خود را دارد. حتی در اقتصاد! به عنوان مثال، این کشور هنوز راهی برای حل بحران بزرگ مسکن خود که موجب شد بخش مهمی از ثروت طبقه متوسط چین را از بین ببرد ، پیدا نکرده است. بدهیهای هنگفت استانها و مناطق چین همچنان در حال افزایش است. از سوی دیگر، چین در سال گذشته معادل ٤۳۹ میلیارد دلار به آمریکا کالا صادر کرده است. مبلغی که جابحایی و انتقال کامل آن به اروپا و یا کشورهای به اصطلاح جنوب به سادگی میسرنخواهد بود.
به همین دلیل است که بسیاری از اقتصاددانان، در چین و جاهای دیگر، از دهه گذشته استدلال کردهاند که پکن باید اصلاحاتی را انجام دهد که در نتیجه آن مصرف داخلیاش تحریک شده و افزایش یابد. اگر چنین اصلاحاتی انجام بگیرد، بخش زیادی از مازاد تولید شده میتواند در داخل مصرف شود و اقتصاد چین دیگر نیازی به صادرات نداشته باشند. مشکل این است که شی جین پینگ تا کنون سیاست کنترل اجتماعی را بر رشد اقتصادی[ ناشی از افزایش مصرف داخلی] ترجیح داده است. بنابراین، حل مشکل، آسان نخواهد بود. اما تعرفههای اعمال شده بر چین به خوبی میتواند رژیم را مجبور به انجام اصلاحاتی کند که تاکنون از انجام آن امتناع کرده است... به نوعی میتوان وضعیت فعلی( وضع تعرفههای سنگین گمرکی علیه چین) را به عنوان یک کمک ناخواسته، ولی بسیار بزرگ از سوی دونالد ترامپ به شی جین پینگ تلقی کرد.
اکسپرس: اینطور به نظر میرسد که دونالد ترامپ اکنون آماده عقب نشینی از تعرفههای بسیار بالایی است که بر چین وضع کرده است...
رابرت مَنینگ: او وحشت زده است! اگر مردم اوراق قرضه خزانه را نخرند، ایالات متحده چگونه میتواند کسری بودجه ۳۷ تریلیون دلاری خود را تامین کند؟ آنهم در زمانی که ارزش دلار به طور مداوم در حال کاهش است، در حالی که طبق نقشه راه، قرار بود ارزش دلار افزایش یابد. باری، ترامپ واهمه دارد که اعتماد بازارهای مالی به ایالات متحده به عنوان یک پناهگاه امن کاهش یابد. خطرِ پیش رو، فقط سقوطِ بازار سهام اوراق بهادار نیست، بلکه کاهش ارزش اوراق خزانه ایالات متحده نیز هست. بنابراین من فکر میکنم که این مخاطراتِ احتمالی دولت او را به شدت میترساند. ترامپ به نوعی خود را به دام انداخته است. با این وجود، او نمیتواند به سهولت از تصمیم خود در باره وضع تعرفهها عقب نشینی کند، این موضوع تمام هویت سیاسی اوست. او سخت گیر کرده است.
اکسپرس: دونالد ترامپ ما را به چرخش در تصمیم گیریهایش عادت داده است... اگر او واقعاً افزایش تعرفهها را پس بگیرد، چه اتفاقی میافتد؟
رابرت مَنینگ: بیایید واقع بین باشیم: حتی اگر ترامپ تعرفههای گمرکی علیه چین را از ۱٤۵ درصد به ۵۰ درصد کاهش دهد، باز هم افزایش بسیار زیادی است. در این شرایط، شوک روانی به طور معجزه آسایی ناپدید نخواهد شد و روند منزوی شدن آمریکا متوقف نخواهد شد. این رویکرد، حداکثر میتواند سرعت آن را کند نماید. به هر صورت، با توجه به تیره گی روابط چین و آمریکا، پلید جلوه دادن چین در کنگره، و جاه طلبیهای ترامپ برای صنعتی کردن مجدد کشورش، رسیدن به یک توافق با چین بیش از پیش نامطمئن به نظر میرسد. به هر حال، اگر آمریکا به تولیدات چینی خاصی نیاز دارد – مانند مواد معدنی و فلزات کمیاب که خود نمیتواند تولید کند، بسیار بد است. همچنین، ٤۵ درصد از واردات ایالات متحده از چین، ورودیهایی است که کسب و کارها و تولیدکنندگان آمریکایی به آنها وابسته هستند. بنابراین پرسش اساسی این است که اگر شکاف بین ایالات متحده و آسیا که محتمل ترین سناریو است، بیشتر شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اکسپرس: پیش بینی شما چیست؟
رابرت مَنینگ: اجازه بدهید به یک شباهت تاریخی اشاره نمایم: در کنفرانس «یالتا» در سال ۱۹٤۵، رهبران سه کشورِ ایالات متحده، بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی با تقسیم جهان به “مناطق نفوذ” خود موافقت کردند. این همان منطق یکجانبه گرایی دونالد ترامپ و تمایل او به الحاق کانادا و گرینلند و تسلط بر نیمکره غربی است. ما ممکن است در دوران دونالد ترامپ «یالتای» خودمان را تجربه کنیم که قدرتهای بزرگ برای تسلط بر منطقه خود رقابت میکنند. به جز اینکه به خوبی میدانیم داستان چگونه به پایان میرسد: وقتی بین قدرتها بزرگ حوزههای نفوذ وجود دارد – آنچه در قلب شعار “آمریکا نخست” قرار دارد – رقابتی که به وجود میآید، ناگزیر به جنگ منجر خواهد شد.
اکسپرس: خطر تبدیل شدن تایوان به میدان جنگ نیابتی بین ایالات متحده و چین چقدر است؟
رابرت مَنینگ: پرسش پیچیدهای است. موضوع تایوان از تناقضات موجود در دولت ترامپ مصون نیست. برخی از اعضای دولت او رها کردن تایوان و تصاحب آن توسط پکن را غیرقابل تصور میدانند. اما دیگران این چنین فکر نمیکنند. و ترامپ به نوبه خود به تایوان فکر نمیکند و یا زیاد به آن فکر نمیکند. او «تایپه» را به «دزدیدن تراشههای نیمههادی» آمریکا متهم میکند. او پیش تر به نحو بسیار آشکاری ایده مداخله آمریکا در صورت حمله چین به تایوان را زیر پرسش برده است. ترامپ حتی ادعا میکند که تایوان باید برای دفاع خود هزینه آن را «پرداخت» کند...
این موضوع از نگاه شما مخفی نمانده است که: ترامپ نگرش نسبتاً ساده لوحانهای از واقعیت دارد. اما از آنجایی که رفتار او غیرقابل پیش بینی است و با وجود نیروهای متضاد در دولت او، قضاوت در مورد آینده تایوان دشوار است. اما ما کاملاً میتوانیم تصور کنیم که دونالد ترامپ با چین بر سر تایوان معامله کند: تایوان را در ازای مبلغ زیادی دلار به چین تحویل دهد. البته، این فقط یک سناریو است، اما به شما میگوید که در این مرحله، گزینهها در باره آینده تایوان چقدر زیاد هستند. من فکر میکنم ما باید تمام پیش نگریهای قدیمی خود را در مورد تایوان فراموش کنیم: اکنون درباره تایوان، هر چیزی ممکن است.
اکسپرس: در آخرین گفتگویی که با هم داشتیم، شما گفتید که «کره شمالی به جرقهای شباهت دارد که میتواند باعث هرج و مرج جهانی شود.» آیا این گفته امروز هم عینیت دارد؟
رابرت مَنینگ: عقب نشینی تدریجی ایالات متحده از مواضع خود در منطقه آسیا، با ایجاد یک خلاء همراه خواهد بود. ترامپ مطمئناً تلاش خواهد کرد که در زمینه هستهای با کیم جونگ اون به توافقی دست یابد. اما چه توافقی ممکن است؟ رهبر کره شمالی برنامه هستهای و موشکی خود را چنان بهبود داده است که خلع سلاح هستهای این کشور دیگر نمیتواند گزینهای برای گفتگو باشد. مشارکت جدید کره شمالی با روسیه یکی از دلایلی دیگری است که کره شمالی علاقه کمتری به ایحاد روابط با ایالات متحده داشته باشد. اما درست در همسایگی جنوبی این کشور کره جنوبی قرار دارد، کشوری با یک بحران سیاسی، یک دولت موقت و انتخاباتی که تا ژوئن برگزار نخواهد شد. نتیجه انتخابات آینده ریاست جمهوری کره جنوبی احتمالاً با پیروزی حزب دموکرات و چپگرای این کشور همراه خواهد بود، حزبی که کمتر طرفدار آمریکاست، و در مورد چین مواضع مبهمی دارد، ولی بسیار ضد ژاپنی است.
در حال حاضر قضاوت در مورد اینکه این شرایط ما را به کجا خواهد برد، دشوار است. کره شمالی که اخیرا محتاطانه تر شده است، به نوعی مانند یک چاشنی انفجاری است که هنوز روشن نشده است. اما تهدید آن همواره وجود دارد. در صورتی که وضعیت موجود در آینده برای آنها مناسب نباشد، با سلاحهای هستهای، قابلیتهای جدید، زیردریاییها و ماهوارههای خود، میتوانند هر زمان که بخواهند قاره آمریکا را با موشکهای بالستیک قارهپیما مورد تهدید قرار دهند. کره شمالی میتواند مشکل ساز شود. اما در حال حاضر مسئله اقتصادی وضعیت را به همان اندازه ناخوانا و ناپایدار میکند. یک چیز مسلم است: با دونالد ترامپ، جهان روی یک بشکه باروت نشسته است.
———————————-
[۱] رابرت مَنینگ قبل از پیوستن به مرکز استیمسون، عضو ارشد در مرکز استراتژی و امنیت اسکوکرافت شورای آتلانتیک بوده است. آقای مَنینگ از سال ٢۰۰۵ تا ٢۰۰٨ در ستاد برنامه ریزی سیاست وزیر امور خارجه ایالات متحده و از سال ٢۰۰۱ تا ٢۰۰۵، مشاور ارشد انرژی، فناوری و سیاست علمی در وزارت امور خارجه ایالات متحده بوده است.
[2] Bureau of Economic Analysis (BEA)
[3] Comprehensive and progressive Agreement for Trans-Pacific Partnership (CPTPP)
[4] Regional Comprehensive Economic Partnership (RCEP)
[۵] رنمینبی (renminbi) یکای پول رسمی کشور چین است که یکای اصلی آن هم «یوآن» است. این پول از لحاظ قانونی در سرزمین اصلی چین رایج است اما در هنگ کنگ و ماکائو رایج نیست. معنای تحتاللفظیِ رنمینبی، پول رایج مردم است.
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|