يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Sunday 5 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 25.09.2022, 9:40

آنچه که غرب باید از اعتراضات در ایران بیاموزد


کریم سجادپور

منتشر شده در روزنامه واشنگتن‌پست
برگردان: جمشید خون‌جوش

(کریم سجادپور از اعضای ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی است)

قتل وحشیانه مهسا امینی ۲۲ ساله توسط رژیم ایران - که بنا بر گزارش ها، پس از بازداشت به دلیل نشان دادن بیش از اندازه موهای خود به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار گرفت - باعث اعتراضاتی سراسری شده، که توسط نوه ها بر علیه پدربزرگ‌هایی که بیش از چهار دهه است بر کشورشان حکومت می کنند، هدایت می شوند.

هنوز زود است ارزیابی کرد که آیا این اعتراضات به طوری معنادار سیاست ایران را تغییر خواهند داد، یا اینکه صرفاً شکاف دیگری خواهد بود در عمارت یک رژیم پوسیده، که تنها نشانه تنوع آن، سیاه یا سفید بودن ریش و عمامه مردان حاکم آن است. با این حال، از هم اکنون می توان یک نتیجه‌گیری کرد: قتل (مهسا) امینی، و واکنش جامعه ایران به آن، می‌باید نحوه تعامل دنیای خارج با مقامات ایرانی را به طوری همیشگی تغییر دهد. و همچنین، این جابجایی در ارزیابی می‌باید شامل یک تجدیدنظر اساسی از سوی دولت بایدن در سیاست خود در قبال ایران باشد.

مورد (مهسا) امینی یک پدیده منفرد نیست. به گفته گروه‌های حقوق بشری، سالانه میلیون‌ها زن در ایران به‌خاطر «حجاب نامناسب» توقیف و مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند و بسیاری از زنان ایرانی به دلیل امتناع از حجاب، به زندان‌های طولانی مدت دو رقمی محکوم می‌شوند. این سیستم خشونت نهادینه شده ارتباط چندانی با سنت‌های مذهبی شناخته شده ایرانیان ندارد. هنجارهای اصیل فرهنگی نیازی به تحمیل شدن از طریق تهدیدهای یک دولت پلیسی ندارند. حجاب اجباری در کنار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» یکی از سه رکن ایدئولوژیک موجود حکومت دینی ایران است.

این موضوع کمک می‌کند تا توضیح داد که چرا رژیم از اتخاذ یک موضع ملایم در مورد نحوه پوشش (زنان) به شدت بیزار است. رهبر ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای، به وضوح معتقد است که سازش بر روی ارکان ایدئولوژیک نظام - از جمله حجاب - تنها فروپاشی آن را تسریع خواهد کرد. خامنه‌ای گفته است: «اگر می‌خواهیم جامعه در فساد و آشوب فرو نرود، می‌باید زنان را با حجاب نگه داریم».  این محصول همان ذهنیتی است که زنان قربانی تجاوز جنسی را به دلیل پوشیدن لباس غیرمتعارف سرزنش می‌کند. چنین دیدگاه‌های کهنه‌شده‌‌ای شایسته هیچ احترامی نیستند، چه در تگزاس باشد، چه در توکیو یا تهران.

در همان هفته‌ای که مرگ (مهسا) امینی رخ داد، لسلی استال، خبرنگار سی‌بی‌اس نیوز با ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور تندرو, مصاحبه کرد. او (رئیسی) به گونه‌ای قابل پیش‌بینی در مورد هولوکاست تردیدهایی ایجاد کرد و نقش قابل اثبات خود به عنوان یک قاضی مرگ که هزاران مخالف را در تابستان ۱۹۸۸ به اعدام محکوم کرده بود، رد کرد. استال در طول مصاحبه روسری به سر داشت و اعتراف کرد: «به من گفته شد که چگونه لباس بپوشم، قبل از او ننشینم و حرف او را قطع نکنم.» این شیوه‌های منسوخ تعامل دیگر قابل‌قبول نیستند.

روز پنج‌شنبه، قرار بود تا کریستین امان‌پور، خبرنگار سی‌ان‌ان، در نیویورک با رئیسی مصاحبه کند، اما وقتی او از پوشیدن حجاب خودداری کرد، رئیسی حاضر نشد. این پاسخی درست بود. اکنون دیگران نیز می‌باید از این رفتار پیروی کنند. تاریخ ثابت کرده است که ایران تنها زمانی سازش می‌کند که با یک جبهه متحد بین‌المللی مواجه شود. دولت‌های خارجی، خبرگزاری‌های بین‌المللی و سازمان‌های غیردولتی می‌باید از مشروعیت بخشیدن به تبعیض جنسیتی جمهوری اسلامی دست بردارند.

در حالی که تهران گهگاه در برابر فشارهای خارجی سر فرود آورده است، در طول تاریخ ۴۳ ساله خود، تنها پاسخ جمهوری اسلامی به بحران‌های داخلی، مضاعف کردن سرکوب بوده است. تنها این وحشی‌گری است که دولت را سرپا نگه داشته است. اما گسل‌های فزاینده‌ای در پایه‌های سیستم وجود دارند، آنهم در زمانی که کشور به دلیل وضعیت نامشخص (سلامتی) خامنه‌ای ۸۳ ساله، برای یک تغییر احتمالی رهبری آماده می‌شود. با وجود آنکه به نظر می‌رسد نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی فعلآ کنترل اوضاع را در دست دارند، امروز نشانه‌های بسیار بیشتری از ضعف رژیم ایران وجود دارند، در مقایسه با دولت‌های مصر و تونس هفته‌ها قبل از سرنگونی آنها در دسامبر ۲۰۱۰.

ناآرامی‌های ناشی از قتل (مهسا) امینی می‌باید دولت بایدن را وادارد تا در استراتژی خود در قبال ایران یک ارزیابی مجدد کند. تاکنون، تمرکز اصلی سیاست ایالات متحده در قبال ایران، تلاش بی‌ثمری جهت احیای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ بوده است که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد. تا زمانی که رهبران جمهوری اسلامی - که هویت آنها بر اساس ضدیت با ایالات متحده بنا شده - بر ایران حکومت می‌کنند، واشنگتن هرگز نمی‌تواند با تهران به توافق برسد. واشنگتن – و غرب – به جای پاسخ به سیمپتوم‌های ایدئولوژی ایران، باید روی علت اصلی آن یعنی خود رژیم تمرکز کنند.

ظهور یک دولت منتخب در ایران که منافع ملی کشور را برتر از ایدئولوژی انقلابی خود قرار دهد، می‌تواند برای ایالات متحده تغییر دهنده بازی ژئوپلیتیکی باشد. تهران در چهار پایتخت عربی - دمشق، بیروت، بغداد و صنعا - نفوذ زیادی دارد و به دیکتاتوری‌های ضد آمریکایی در کاراکاس و پیونگ‌یانگ کمک مالی و نظامی کرده است. دولت روسیه استفاده از پهپادهای کامی‌کازه(انتحاری) ایرانی علیه اوکراین را آغاز کرده است. سلاح‌های ایرانی به جنگ‌ها در آفریقا دامن می‌زنند. در جهان امروز، تقریباً در هر جنگ سرد یا گرمی، تهران در برابر ایالات متحده صف‌آرایی کرده است.

در طول جنگ سرد، ایالات متحده با اتحاد جماهیر شوروی درباره قراردادهای کنترل تسلیحات مذاکره می‌کرد، حتی در حالی که «امپراتوری شیطان» را محکوم می‌کرد و از میخائیل گورباچف، رهبر شوروی می‌خواست تا «این دیوار را خراب کند». زمان آن فرا رسیده است تا دولت بایدن استراتژی خود در قبال ایران را گسترش دهد، نه تنها برای مقابله با آرمان‌های مخرب رژیم ایران، بلکه برای حمایت از آرمان‌های مردم ایران برای زندگی در جامعه‌ای آزاد و در صلح با جهان.

گذار ایران از تئوکراسی به دموکراسی ممکن است به سادگی، مسالمت‌آمیز یا به زودی انجام نشود. اما این مهمترین کلید برای دگرگونی خاورمیانه است.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024