شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ -
Saturday 14 June 2025
|
جمعه ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵
تأملی بر استراتژی جمهوری اسلامی در آستانه بحران
در ورای هر تحلیل سیاسی، آنچه امروز بیش از هر چیز خود را نمایان میسازد، حقیقت تلخیست که جمهوری اسلامی در مواجهه با بحرانهای داخلی و بینالمللی، گزینه جنگ را نه بهعنوان تهدید، بلکه بهمثابه فرصتی برای بقا برگزیده است. وعده نابودی اسرائیل، که سالهاست از تریبونهای رسمی این حکومت بیان میشود، حالا با شتابزدگی خطرناکی در مسیر تحقق نظامی پیش میرود؛ جنگی که بیش از آنکه تحقق یک وعده باشد، تلاشیست برای فرار از سقوط قریبالوقوع.
جمهوری اسلامی در حالی بهسوی رویارویی نظامی گام برمیدارد که ساختار سیاسی و اقتصادی کشور در آستانه فروپاشی قرار دارد. بیکفایتی مدیریتی، فساد سیستماتیک، بحرانهای اقتصادی، و نارضایتی فزاینده مردمی، رژیم را به مرز انفجار داخلی رسانده است. در چنین شرایطی، جنگ میتواند ابزاری برای سرکوب بیشتر، بستن راههای اعتراض، و حتی تعویق پاسخگویی به فجایع داخلی تلقی شود.
اما این توهم است که جنگ را پایان کار این حکومت بدانیم. آنانی که با امید به مداخله نظامی خارجی، به سقوط حکومت چشم دوختهاند، غافلاند از آنکه خاکستر جنگ، نهتنها استبداد را خاموش نمیکند، بلکه بستری برای استمرار آن میسازد. و از سوی دیگر، آن گروه دیگر که در میان شعلههای جنگ به شکلی رومانتیک از صلح سخن میگویند، نیز از واقعیت فرسنگها فاصله دارند. چگونه میتوان از رژیمی که طناب دار همواره در میادین آن برای مردمش برپاست، انتظار صلح داشت؟
صلح واقعی تنها با حذف ریشه جنگ ممکن است؛ و ریشه جنگ در ساختار استبدادی و بحرانساز جمهوری اسلامی است. بنابراین، زمان آن رسیده که ابتکار عمل را از دستان این ماشین جنگطلب خارج کرده و به دستان مردم بازگردانیم. باید پیش از آنکه خرابیهای جنگ چهره نسلهای آینده را نیز زخمی کند، به خیزش عمومی علیه این رژیم شکل داد.
واقعیت آن است که میان این نظام و مردم، اکنون دریایی از خون فاصله افتاده است. چه در خیابانهای آبان، چه در زنجیره اعدامها و چه در سرکوب اعتراضات زن، زندگی، آزادی – این شکاف خونبار هیچگاه پرشدنی نیست. جناحهای درونی نظام، در نهایت، تنها خواهان بقای خود در شکل و شمایلی دیگر هستند؛ هیچکدام نماینده رهایی یا اصلاح نیستند. آرمان آزادی، کرامت انسانی و دموکراسی جز با پایان یافتن کامل این نظام تبهکار و بیکفایت محقق نخواهد شد.
نباید فراموش کرد که بیگانه، در هر لباس و پوشش، تنها در پی منافع خود است. آنان خواهان ایرانی ضعیف، ازهمگسیخته و وابسته هستند، نه کشوری آزاد و مستقل با مردمی آگاه. وظیفه ماست که برای رسیدن به آزادی، دمکراسی و کرامت انسانی، تنها بر نیروی مردم تکیه کنیم. باید از این فرصت تاریخی ملت بلازده، هوشمندانه بهره گرفت؛ بدون وابستگی به قدرتهای خارجی و بدون پذیرش جنگی که هزینهاش جز فقر، ویرانی و استبداد مضاعف نیست.
جنگ و بیگانه، هر دو – در کنار رژیم – تنها فشار مضاعفی را بر مردم، زندانیان سیاسی و جامعه مدنی تحمیل خواهند کرد. این همان مثلثی است که میخواهد مردم را بین مرگ و استبداد مخیر سازد. اگر امروز با سعهصدر و سازماندهی مؤثر، از ابزارهایی همچون اعتصاب، اعتراض، نافرمانی مدنی و مقاومت بهره بگیریم، میتوان با کمترین هزینه، سرنگونی این نظام را ممکن کرد.
توده مردم امروز چیزی برای از دست دادن ندارند؛ آنان همهچیز را از دست دادهاند. نه رفاه، نه امنیت، نه امید، نه آینده. اما همین مردمی که در خاکستر بیعدالتی سوختهاند، میتوانند به نیرویی برای تولد دوباره آزادی بدل شوند. رژیم جمهوری اسلامی برای بقای خود، از ویرانی وطن، از مرگ هزاران انسان، ابایی ندارد. بلکه حتی در توجیه آن میکوشد و مردم را به سپری برای ادامه حیات خود بدل میسازد.
از این رو، دیگر جای تردید و انفعال نیست. اکنون، این ما هستیم که باید برای یکبار هم که شده، بیهیچ تزلزل و دوگانگی، پایان این نظام ویرانگر را فریاد بزنیم. باید جنگی که میان مردم و رژیم جریان دارد را به دیگران وانگذاشت، بلکه با هوشمندی و اتحاد، آن را به سرانجام رساند.
اکنون زمان برخاستن است، نه نظاره. اکنون زمان عمل است، نه هورا کشیدن یا مرثیهسرایی. باید شعلهی خواست سرنگونی را از دل جامعه برافروخت، پیش از آنکه آتش جنگی دیگر، باز هم خرابهای بر سر نسلهای آینده برجای گذارد. جمهوری اسلامی تا هست، این چرخه مرگ و فقر پابرجاست. برای پایان آن، باید از
همین امروز ایستاد.
خلاصه:
رژیم برای بقای خود، از ویرانی وطن ابایی ندارد.
از کشتار هزاران انسان شرم ندارد.
بلکه آن را توجیه میکند،
و مردم را سپر بقای خود ساخته است.
از این رو،
امروز زمان تماشا نیست،
زمان عمل است.
ما نمیخواهیم تماشاگر غرش توپها باشیم،
نه فریب شعارهای پوچ را میخوریم،
نه دل به خیالی خوش میکنیم که بیگانه ناجی ماست.
نه،
نجات ما در دستان خود ماست.
در اتحاد ما،
در همبستگی ما،
و در فریاد رسا و بیوقفهمان:
مرگ بر استبداد،
آزادی برای مردم،
و سرنگونی برای رژیم!
تا وقتی جمهوری اسلامی هست،
فقر هست،
اعدام هست،
جنگ هست،
و زندگی نیست.
پس برخیزیم!
پیش از آنکه جنگ دیگری، ویرانی دیگری، نسل آیندهمان را درهم شکند.
امروز وقت آن است که بگوییم:
نه به جنگ،
نه به جمهوری اسلامی،
آری به مردم،
آری به زندگی،
و آری به آزادی.
زن زندگی آزادی
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|