يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Sunday 5 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 25.04.2024, 20:39

ای از مفهوم انسانیت بی‌خبران! / رحیم قمیشی

اعدام!

رژیم صدام بسیار وحشی بود.
اساساً هر نظامی که خود را حق مطلق، و مخالفانش را باطل بداند، خواسته یا ناخواسته به این وحشی‌گری و دَدمنشی سقوط می‌کند!
گاهی برخی بچه‌های آزاده در مجاورت عراقی‌های محکوم به اعدام همبند می‌شدیم. جرم غالب آن جوان‌ها فرار از سربازی بود.
به همین سادگی. نرفته بوده سربازی، یا از مرخصی‌اش بیشتر از سه روز گذشته، برنگشته بود به سر خدمت، ترس برش داشته از جبهه رفته بود عقب، می‌شد سرباز فراری و حکم اعدام!

اما حکایت روزها و شب‌های زندان‌ِ پیش از اعدام‌شان بسیار دردآور بود. چقدر دعا می‌کردند، چقدر راز و نیاز، برخی‌شان التماس به زندانبان‌ها، و البته برخی هم بسیار محکم و استوار.
آنجا هم موقع اذان صبح محکومین را صدا می‌کردند برای اجرای حکم تیرباران.
ساعت و انگشتر بود که هدیه می‌کردند، شاید روزی به‌دست خانواده‌شان برسد...
اما گاهی ده نفر را می‌بردند برای اجرای حکم و چهار نفرشان برمی‌گشتند.
پای جوخه اعدام، و پس از زدن چشم‌‌بند، و بستن به ستون و صدای شلیک، به آن چهار نفر می‌گفتند بخشیده شده‌اند!
از یک طرف خوشحال که زنده مانده‌اند.
ساعت‌ها و انگشترهایی که با خجالت پس می‌گرفتند. خدایی که شکر می‌کردند...
اما از طرف دیگر؛
دیگر هرگز آن آدم‌های سابق نمی‌شدند. آنها مرگ را در بغل گرفته بودند، نه برای یک لحظه، برای روزها، هفته‌ها یا ماه‌ها.
انگار ما را به سردخانه برده، کفن کرده تا پیش قبر برده، و آنجا گفته باشند انگار زنده است برش گردانیم!!
آن باقی زندگی مگر می‌شود خندید.
آن سربازهای بینوا دیگر زندگی نمی‌کردند!

به این کاری ندارم که زندگی امروز بسیاری از ما در فقر مطلق، کم از اعدام ندارد.
مستأجری که از الان دلهره دارد دو ماه دیگر چه خاکی باید بر سرش بریزد، حس می‌کند به جوخه اعدام نزدیک می‌شود.
شبی که می‌خوابی و نمی‌دانی فردا تهاجم نظامی می‌شود یا نه، در خیابان راه می‌روی، نمی‌دانی سرنشینان ون سفید رنگ منحوس، صدایت می‌کنند یا نه، پرواز می‌کنی نمی‌دانی به اشتباه هدفت قرار نمی‌دهند! نمی‌دانی بخاطر یک توئیت یا نظر در فضای مجازی، نیمه‌شب نمی‌ریزند به خانه‌ات، فرزندت می‌رود بیرون، نمی‌دانی برمی‌گردد یا نه، همه اینها نوعی اعدام است که ما هر روز با آن مواجهیم.
اما
وقتی بگویند حکم‌ات شد اعدام!
ولو اعدامت نکنند...

توماج صالحی را به‌خاطر چند توئیت یا خوانندگی، به اعدام محکوم کرده‌اید.
ما که می‌دانیم توان اعدامش را ندارید.
شما که می‌دانید دست از پا خطا کنید دودمانتان بر باد خواهد رفت.
می‌دانید مردم حتی برای اعدامیانی که می‌گویید قاچاقچی مواد مخدر بوده‌اند، هم اشک می‌ریزند.
می‌دانید ما ایرانی به مهربانی در جهان شناخته می‌شویم و باز اسم “اعدام” را می‌آورید!
یعنی نمی‌دانید چه بر سر زندگی او و خانواده‌اش می‌آورید؟
از عاطفه خالی شده‌اید! از حس انسانی تخلیه شده‌اید، زیبایی نمی‌شناسید، چشمانتان را خون گرفته، با کشتن آرام می‌گیرید، واقعاً نمی‌دانید چه حجمی از نفرت و کینه در دل مردم می‌کارید!؟

ما با وجود ده‌ها سال خشونت‌ورزی در کشور، هنوز دل‌مان به رنگ دل‌های شما نشده، قدمی در خیابان بزنید، ببینید گربه‌ها و سگ‌های ولگرد و خیابانی، چه محبت‌ها می‌بینند، ببینید چطور این نسل فهمیده، نوازش‌شان می‌کنند، دوست‌شان دارند، مواظب‌شان هستند، غذایشان می‌دهند. ببینید چقدر به فکر زمینند،، و هر چه در آنست.

ای از مفهوم انسانیت بی‌خبران!
اعدام که نمی‌توانید بکنید
اما شما زندگی‌هاست که می‌ستانید
همان زندگی که خدا، بی‌منت به ما داد.
همین که حکم اعدام می‌دهید هزاران دل است که می‌میرد، مثل دل من!
همینکه تهدید می‌کنید به دستگیری، صدها هزار جوان ناامید می‌شوند.
همینکه فقر را می‌گسترانید، با بی‌ارزش شدن پول ملی، با تورم، با قرار گرفتن در مصدر اموری که لیاقتش را ندارید، زندگی میلیون‌ها انسان شریف است که نابود می‌کنید.

نیازی نیست توماج صالحی جوان را به بالای دار ببرید، تا بخواهید ثابت کنید برای ادامه قدرت‌تان، نه وجدان دارید نه انسانیت.
ما سال‌هاست متوجه شده‌ایم؛
قدرت مسخ‌تان کرده
دنیاطلبی تهی‌تان کرده
نه ایران می‌شناسید، نه انسان
و سرنوشت بدی برای خود انتخاب کرده‌اید...
هر چقدر هم مردم مهربان باشند
هر چقدر هم ایرانی‌ها نازک‌دل باشند
هر چقدر هم فرصت بازگشت بدهند
نمی نشینند اعدام خودشان
و اعدام فرزندان‌شان را
تنها تماشا کنند!


تلگرام نویسنده




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024