جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ - Friday 5 December 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 05.12.2025, 8:11

گوگوش از زندگی زیر نورافکن‌ها می‌گوید


جان گمبرل / آسوشیتدپرس / ۵ دسامبر ۲۰۲۵

برای گوگوش، مشهورترین خواننده ایران، زندگی همیشه نوعی تلاش برای حفظ تعادل بوده است.

این تلاش از دوران کودکی‌اش آغاز شد؛ زمانی که همراه پدر بندبازش روی صحنه می‌رفت و او را روی صندلی‌ای قرار می‌داد که خود روی صندلی دیگری قرار داشت و همه این‌ها فقط بر روی چانهٔ پدرش متکی بود. سال‌ها بعد، زمانی که او به عنوان نماد صحنه و سینما در سال‌های پایانی سلطنت شاه شناخته شد، ظاهر و مدل مویش چنان محبوب شد که زنان ایرانی آرایش و ظاهر «گوگوشی» را دنبال می‌کردند؛ صفتی که تنها به نام او گره خورده بود.

پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، دهه‌ها سکوت و ممنوعیت اجرا فرا رسید؛ اما او سال ۲۰۰۰ دوباره روی صحنه — این بار در خارج از کشور — بازگشت. اکنون که عازم تور خداحافظی خود است، نویسندگی را نیز به فهرست دگرگونی‌های زندگی‌اش افزوده، آن هم در زمانی که کشورش بار دیگر شاهد تغییرات اجتماعی است.

او در گفت‌وگو با آسوشیتدپرس می‌گوید: «اصلاً متوجه نبودم که همه این چالش‌ها و مبارزه‌ها نوعی تلاش برای حفظ تعادل محسوب می‌شود. اگر معنی‌اش این است، بله؛ من تمام عمرم را صرف تلاش برای ایجاد و حفظ تعادل میان زندگی شخصی و هنری‌ام کرده‌ام.»

«ما موفق شدیم!»

کتاب جدید گوگوش که با نام اصلی فائقه آتشین شناخته می‌شود، «گوگوش: صدایی گناه‌آلود» نام دارد. در این کتاب، او با همکاری تارا دِهلوی، هم‌نویسنده کتاب، زندگی‌ای را روایت می‌کند که هم تحت تأثیر تحولات سیاسی مدرن ایران بوده و هم فراز و فرودهای شخصی و پرآشوب خود او.

اما همه چیز از اجراهای دوران کودکی در کنار پدرش، صابر آتشین، آغاز شد؛ کسی که کتاب به او و مردم ایران تقدیم شده است. گوگوش می‌گوید تنها یک‌بار هنگام اجرا سقوط کرد که همان‌جا نیز پدرش او را گرفت. اما از همان نخستین اجرای روی صندلی، گویا سرنوشت او با صحنه گره خورده بود.

او می‌نویسد: «آن‌ها نفس‌شان را در سینه حبس کرده بودند و در سکوت کامل انتظار می‌کشیدند. هر ماهیچه‌ای در بدنم منقبض شده بود. ثانیه‌ها مانند ابدیت می‌گذشت. سرانجام، بابا آرام‌آرام شروع به پایین آوردن من کرد. وقتی پاهایم به زمین رسید، نفس راحتی از جمعیت بلند شد و سپس سالن از صدای تشویق انفجاری شد. من زنده مانده بودم. و ما موفق شده بودیم!»

گوگوش از همان سال‌های کودکی آواز می‌خواند و در فیلم‌ها بازی می‌کرد. او برای دربار محمدرضا شاه پهلوی هم اجرا کرده بود؛ شاهی که در نهایت بیمار شد و اندکی پیش از انقلاب ۵۷ از ایران گریخت.

گوگوش پیش از انقلاب نیز در صدر خبر های مجلات قرار داشت. او چهار بار ازدواج کرده و زندگی شخصی‌اش سال‌ها مورد توجه بوده است. در کتابش از تجربه سقط جنین‌ها و درگیری با مصرف مواد مخدر در دوران انقلاب و پس از آن پرده برمی‌دارد — از مصرف کراک تا کشیدن تریاک. او در مقطعی در نیویورک به فکر خودکشی می‌افتد اما تصمیم می‌گیرد به ایرانِ زیر سلطهٔ حکومت تازه بازگردد.

دهلوی، هم‌نویسنده کتاب، می‌گوید: «بارها به او می‌گفتم: “مطمئنی می‌خواهی این را هم بگویی؟” و او همیشه می‌گفت: “یا باید تمام داستانم را بگویم یا هیچ. باید همه‌چیز را بگویم.”»

بازداشت، آزار و یک گریز

پس از بازگشت به ایران، گوگوش با فشارهای حکومت جدید روبه‌رو شد؛ توقیف خانه، جلوگیری از صدور گذرنامه و ممنوعیت کامل اجرا و آواز. حتی زمانی نیز به زندان افتاد.

اما او می‌نویسد کهدر حالی که سعی می‌کرد هویت خود را در ملاء عام یا خصوصی پنهان کند، مردم همچنان از او می‌خواستند دوباره بخواند، دوباره صدایش را پیدا کند؛ با وجود ممنوعیت‌ها و تهدیدها.

گوگوش می‌گوید: «بعد از انقلاب، فشار بر من بیشتر شد. چون فارسی زبان مادری‌ام بود و در ایران بزرگ شده بودم، نتوانستم خودم را با زندگی در خارج وفق بدهم. آن زندگی را نمی‌خواستم. امید داشتم که بتوانم به نحوی به اجرای برنامه برای مردم خودم، در داخل کشور خودم، ادامه دهم.»

سرانجام در سال ۲۰۰۰ و در دوران ریاست‌جمهوری محمد خاتمی، توانست با دریافت قرارداد اجرا در خارج، پرداخت بدهی‌ها و گرفتن گذرنامه از ایران خارج شود. او هرگز بازنگشت، اما ۲۵ سال گذشته را در خارج از کشور برای ایرانیانی اجرا کرده که خود نیز دلتنگ وطن‌اند.

تندروهای مذهبی ایران هنوز هم او را محکوم می‌کنند؛ به‌ویژه پس از انتشار یک موزیک‌ویدئوی مربوط به عشق همجنس‌گرایانه در سال ۲۰۱۴ — موضوعی که در ایران مجازات مرگ دارد.

زنان ایران هرچه بیشتر حجاب را کنار می‌گذارند

کتاب جدید گوگوش و تور خداحافظی او در زمانی منتشر می‌شود که جامعه ایران در حال تغییر است. زنان ایرانی بیش از پیش پوشیدن حجاب اجباری را کنار می‌گذارند. مرگ مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ و اعتراضات سراسری پس از آن، زنان همه نسل‌ها و دیدگاه‌ها را در سطحی بی‌سابقه برانگیخت.

اما در همین زمان، اقتصاد ایران زیر فشار تحریم‌های بین‌المللی مرتبط با برنامه هسته‌ای به فرسایش ادامه می‌دهد. حکومت نیز پس از جنگ ۱۲روزه با اسرائیل، همچنان به اعدام‌ها ادامه می‌دهد و روشنفکران و دیگر اقشار را با موج جدید بازداشت‌ها هدف قرار می‌دهد.

گوگوش می‌گوید: «می‌بینیم که جوانان‌مان، به‌ویژه زنان، برای ابتدایی‌ترین حقوق خود می‌جنگند — از جمله اینکه چه بپوشند، اگر هنری دارند آزادانه آن را بیان کنند و زندگی عادی همچون مردم دیگر نقاط جهان داشته باشند.»

او ادامه می‌دهد: «مردم کشور من برای یک زندگی عادی برای خانواده‌هایشان در تلاش‌اند. برای آب پاک، هوای پاک و سرزمینی که بتوانند در آن زندگی کنند. جوانان ما پیر شدند بدون آنکه هرگز جوانی‌شان را زندگی کنند. مردم ما باید این چرخه دردناک را پایان دهند و آزادی‌هایی را به دست آورند که حق هر انسان است.»

وقتی از او سؤال شد برنامه بعدی‌الش پس از پایان تور چیست، گوگوش احتمال بازگشت دوباره به صحنه را رد نکرد.

او گفت: «در تمام زندگی‌ام تقریباً هیچ‌وقت نتوانسته‌ام آینده‌ام را برنامه‌ریزی کنم. همه چیز به‌سادگی برایم رخ داده است. ما ۴۷ سال است که زندگی خودمان را کنترل نکرده‌ایم. هرچه برنامه‌ریزی کردیم اتفاق نیفتاد، و هرچه اتفاق افتاد در برنامه ما نبود. من هم استثنا نیستم و فکر می‌کنم همین‌طور ادامه خواهد داشت.»

او افزود: «بااین‌حال، ترجیح می‌دهم کار هنری‌ام را بگذارم برای روزی که جمهوری اسلامی دیگر در کشورم وجود نداشته باشد.»



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net