سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ -
Tuesday 14 October 2025
|
امیر دبیریمهر / روزنامه لبنانی «النهار»
در طول نزدیک به یکصدوپنجاه سال، از دوران قاجار تاکنون، ۶۷ نفر بر کرسی وزارت امور خارجه ایران نشستهاند، اما تنها معدودی از آنان به دلیل دانش و عملکرد مؤثر خود توانستند جایگاه ماندگاری در تاریخ سیاسی کشور بیابند. چهرههایی چون مشیرالدوله پیرنیا، میرزا حسن مستوفیالممالک، محمد مصدق، احمد قوامالسلطنه، محمدعلی فروغی، علیاصغر حکمت، علیاکبر سیاسی و حسین فاطمی از این شمارند.
پس از انقلاب، تقریباً همه تحلیلگران حوزه سیاست خارجی ایران همداستانند که محمدجواد ظریف در میان وزیران خارجه جمهوری اسلامی، شناختهشدهترین، فعالترین و تأثیرگذارترین چهره در زمان مسئولیتش میان سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ بوده است. ویژگی برجستهی ظریف در دو امر خلاصه میشود: نخست آنکه او پژوهشگر و نظریهپرداز روابط بینالملل است و فعالیت علمیاش در این عرصه پیوسته ادامه دارد؛ دوم آنکه بر خلاف بسیاری از دیپلماتهای پیش از خود، تنها مدیر ادارهای اداری نبود، بلکه سیاستورزی پیشرو، خلاق و صاحب ایده به شمار میرفت. نمونه آشکار این رویکرد، توافق هستهای تیرماه ۱۳۹۴ (ژوئیه ۲۰۱۵) است؛ توافقی که ظریف هنوز هم با گذشت یک دهه از امضای آن و پایان رسمی دوران مسئولیتش در سال ۲۰۲۵، همچنان از آن دفاع میکند، هرچند زیر فشار انتقادهای سازمانیافته مخالفانش قرار دارد.
در زمانی که من برای هماهنگی گفتوگو با ظریف برای روزنامه «النهار» فعالیت میکردم، او از سمت خود یعنی معاونت ریاستجمهوری در امور راهبردی برکنار شد. به نظر میرسید مخالفانش در مجلس پیگیر برکناری او بودهاند. گفتوگو نشان داد که این ماجرا ابعاد سیاسی پیچیدهتری داشته است، اما نتیجه نهایی آن کاهش چشمگیر محبوبیت دولت مسعود پزشکیان بود؛ زیرا بسیاری بر این باور بودند که حمایت ظریف از پزشکیان عامل اصلی پذیرش عمومی دولت جدید محسوب میشود. با کنارهگیری ظریف، آشکار شد که این دولت با آنچه مردم انتظار داشتند تفاوت جدی دارد.
در ادامه وقوع جنگ ایران و اسرائیل مصاحبه بار دیگر به تعویق افتاد. چند ماه بعد اروپا سازوکار «ماشه» (Snapback) را فعال کرد و توافق هستهای عملاً از میان رفت. هرچند این رویدادها انجام گفتوگو را به تأخیر انداخت، اما موضوعات بحث را جذابتر ساخت. سرانجام دیدار در دو نشست جداگانه با ظریف در «مؤسسه اندیشه و قلم» و گروه «پایاب» که بهتازگی تأسیس کرده، انجام شد. گروه پایاب نام خود را از خاطرات عربیِ تازهمنتشرشده ظریف با عنوان «صمود الدبلوماسیة فی بیروت» گرفته است و هدفش «رهایی از زندان ذهنی پیروزیها و شکستهای گذشته برای بازتعریف ظرفیتهای ساخت آیندهای امیدوارکننده» عنوان شده است. ظریف در این گفتوگو که در مجموع پنج ساعت به طول انجامید، بیپردهتر از همیشه سخن گفت و برخلاف ادعاهای منتقدانش نشان داد که یک دیپلمات انقلابی است نه صرفاً یک فنسالار، و در بیان دیدگاههای خود هراسی ندارد. آرزو میکردم بتوان همه گفتههای او را منتشر کرد، اما همانگونه که بهرام بیضایی گفته است، «شاید در زمانی دیگر».
مذاکره واقعی؛ کلید رویارویی با چالشها
در آغاز از او پرسیدم: «بسیاری از منتقدان مذاکره با غرب و آمریکا میگویند حمله اسرائیل به ایران در حین گفتوگوهای ما با واشنگتن، بیفایده بودن مذاکره را نشان داد.» ظریف پاسخ داد: «باید به یادشان بیاوریم که همین مذاکرات، با وجود همه انتقاداتی که من به شیوه و مسیر آن دارم، باعث شد مردم در برابر دشمن صهیونیستی یکدل و متحد بایستند و نقشه آنان برای براندازی نظام به شکست بینجامد. اگر ما مذاکره را رها میکردیم، مردم تصور میکردند دولت با کنارهگیری خود، مسیر تهاجم دشمن متجاوز را باز کرده است.»
آمادگی برای همه سناریوها؛ تقویت دفاع و انسجام داخلی
در پاسخ به پرسش درباره احتمال حمله جدید اسرائیل به ایران و تحلیلهایی که از به تعویق افتادن آن برای دستکم شش ماه سخن میگویند و نیز اشاره به اظهارات اخیر ولادیمیر پوتین، ظریف گفت: «همه اینها گمانهزنی است و پیشبینی دقیق تحولات ممکن نیست. مسئله مهم آن است که کشور باید از موضع قدرت با چالشها روبهرو شود؛ با تقویت توان دفاعی، حفظ انسجام داخلی، آغاز گفتوگوهای جدی و آمادگی برای هر وضعیت غیرمنتظره.»
او باور دارد جمهوری اسلامی در شرایط کنونی باید راهبرد «مذاکره واقعی، مستقیم، چندوجهی و نتیجهمحور» را در پیش گیرد. در توضیح مفهوم مذاکره واقعی افزود: «مذاکره واقعی یعنی خروج از زندان گذشته و استفاده از همه ظرفیتها و توانمندیهایی که در قدرت ملی نهفته است.»
ظریف ادامه داد: «در جنگ دوازدهروزه، ایران نشان داد تنها کشوری است که شجاعت و توانایی ضربه زدن به اسرائیل را دارد. تخلیه پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه پیش از پاسخ ایران و پیام ترامپ مبنی بر پذیرش واکنش کشورمان، نشانه آن بود که حتی او هم اراده و توان ایران را پذیرفته است. این واقعیت فرصتی محدود اما مهم برای ایران پدید آورد تا از موضع قدرت وارد گفتوگوهای جدی با غرب و ایالات متحده درباره مسائل اختلافی شود. بر پایه تجربه چهار دهه فعالیت دیپلماتیک، میخواهم تأکید کنم که راهحل نهایی در گرو مذاکره مستقیم و چندجانبه بر سر اختلافات ایران و آمریکاست.»
مذاکره، نه تسلیم؛ هنر مبادله متوازن
ظریف برخلاف دیدگاه برخی محافل در ایالات متحده و ایران که مذاکره را مترادف با تسلیم میدانند، تأکید میکند که جمهوری اسلامی در مذاکرات برجامی هرگز تن به خواستههای طرف مقابل نداد، بلکه توانست بسیاری از مطالبات خود را به کرسی بنشاند. او معتقد است همین اصل باید در مذاکرات آینده نیز رعایت شود، چراکه گرفتن و دادن امتیاز بخشی طبیعی از فرایند گفتوگوست. کسانی که در ایران یا آمریکا انتظار دارند امتیاز بگیرند بیآنکه چیزی در برابرش ارائه دهند، در واقع قواعد بنیادین مذاکره را نمیشناسند.
به گفته ظریف، در مقابل، بزرگنمایی افراطی از موضع خودی در جریان مذاکره اشتباهی جدی است که کشور را نهایتاً به پرتگاه امتیازدهی میکشاند. او میافزاید: «برخلاف کسانی که میگویند نظام ناچار است امروز جام زهر را بنوشد، همانگونه که در سال ۱۹۸۹ رخ داد، باور دارم چنین چیزی نه ممکن است، نه ضروری و نه مطلوب. ما اکنون قادر هستیم با اتکا بر مردم، قدرت و اراده ملی وارد مذاکره شویم و با اطمینان از حقوق خود دفاع کنیم.»
زمان به سود ما نیست؛ هشدار نسبت به تأخیر
ظریف در ادامه هشدار داد: «گذشت زمان الزاماً به نفع ما نیست و ماههای آینده شاید موقعیتی بهتر از امروز برای مذاکره فراهم نکند.» او با اشاره به اشتباه دولت پیشین در احیای برجام در دوران جو بایدن گفت: «در آغاز دولت آقای رئیسی همهچیز برای بازگشت آمریکا به توافق آماده بود. حتی پیش از تصویب قانون اقدام راهبردی در مجلس، قرار بود این تصمیم همزمان با مراسم تحلیف بایدن اعلام شود. پس از تصویب قانون نیز، در مذاکرات ایران با اعضای باقیمانده برجام و با حضور غیرمستقیم آمریکا، زمینه بازگشت ایالات متحده کاملاً فراهم بود، اما به دلیل تصور نادرست در داخل ایران مبنی بر آنکه مذاکرات فرسایشی به سود ماست، و نیز بهدلیل خواستههای بیش از حد طرفهای غربی، فرصت مهمی از دست رفت و دولت نتوانست از آن برای تثبیت موفقیت خود بهره گیرد.»
در پاسخ به پرسشی درباره اظهارات رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله علی خامنهای، مبنی بر بیفایده بودن گفتوگو با آمریکا و چگونگی تداوم دفاع او از مذاکره، ظریف گفت: «رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند که کارشناسان میتوانند و باید نظرات خود را بیهیچ ملاحظهای بیان کنند. از اینرو من معتقدم کسانی که دل در گرو سرنوشت کشور دارند، نباید نظام و رهبری را از دیدگاهها و راهکارهای منطقی خود محروم کنند، با تصور اینکه ممکن است با نظر رهبری زاویه داشته باشد. طبعاً کشور سازوکارهای قانونی مشخصی برای تصمیمگیری دارد و آراء متفاوت در این فرایند در نظر گرفته میشود.»
بدون نیابت؛ حقیقت رابطه ایران با محور مقاومت
در تحلیل وضعیت جدید ایران پس از تحولات دو سال گذشته خاورمیانه و ادعای تضعیف نیروهای نیابتی تهران، ظریف گفت: «تمام شواهد چهار دهه گذشته نشان میدهد ایران هرگز نیروی نیابتی در منطقه نداشته است. هیچ بازیگری جز ایران اهدافش را در منطقه پیش نبرده؛ بلکه این ایران بوده که از جریان مقاومت برای تحقق اهداف خودش حمایت کرده است. مقاومت نیز به خاطر آرمانهای خود میجنگد، نه به نیابت از ایران. بنابراین حتی اگر فرض کنیم مقاومت ضعیفتر شده است – که جای بحث دارد – این امر تأثیری بر توان ایران ندارد، زیرا مقاومت طی چهل سال برای اهداف خاص خود جنگیده، نه برای منافع ایران.»
او افزود: «در شرایط کنونی، سیاستهای ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای عربی منطقه در قبال ایران یکسان نیست و باید از این تفاوت برای منافع ملی بهره گرفت. اسرائیل خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی و حتی فروپاشی ایران است. از پیش از انقلاب تاکنون، تلآویو قدرت ایران را مانعی در برابر رؤیای سلطه اقتصادی و فناورانه خود بر منطقه میدانسته است. اما آمریکا چنین هدفی ندارد؛ زیرا فروپاشی ایران، طبق محاسبات راهبردی واشنگتن، آن کشور را ناگزیر درگیر باتلاق غرب آسیا خواهد کرد و مانع تمرکز آن بر مقابله با چین و نظم جهانی نوظهور میشود. در سوی دیگر، کشورهای عربی همسایه، بهویژه پس از حملات و سیاستهای تهاجمی اسرائیل، دریافتهاند که بدون ایران قدرتمند، این رژیم میتواند کل منطقه را ببلعد. از اینرو اکنون آماده بهبود روابط راهبردی با تهراناند و ما نیز باید این موقعیت را جدی گرفته و با دیپلماسی فعال از آن بهره ببریم.»
ظریف در پایان، رویدادهای اخیر غزه را «بسیار مهم» ارزیابی کرد و گفت: «اسرائیل ناچار شد بدون دستیابی به اهداف سلطهجویانهاش، با توقف نسلکشی در غزه موافقت کند؛ رخدادی که شکست پیشروی خطرناک در مسیر رؤیای اسرائیل بزرگ بود. این واقعیت باید با احتیاط، درایت و تقویت وحدت جهان اسلام مورد استفاده قرار گیرد.»
پایان برجام؛ واقعیتها و اتهامها
در پاسخ به پرسشی درباره پایان توافق هستهای، فعال شدن سازوکار «ماشه» و بازگشت تحریمها، و نیز اتهامهایی که از سوی منتقدان علیه او و برجام مطرح شده است، ظریف با لبخندی تلخ گفت: «بسیاری از تخریبها و حملات سازمانیافته علیه من و برجام بیاساس است. البته درباره دلایل واقعی پایان توافق و بازگشت مکانیزم ماشه، فراتر از ماهیت سرکش آمریکا و اروپا، نکات فراوانی میتوان گفت که اکنون زمان طرح آن نیست. اما برای نمونه، سؤال سادهای دارم: اگر زنجیره رویدادها را از زمان امضای برجام در ژوئیه ۲۰۱۵ تا ژانویه ۲۰۲۵ مرور کنید، واقعیتهای بسیاری آشکار میشود.»
در توضیح این موضوع، ظریف به نکتهای تازه اشاره کرد که تاکنون کمتر مطرح شده بود. او گفت ایالات متحده با پذیرش توافق هستهای در واقع قصد داشت زمینه اجرای سیاست «تمرکز بر آسیا و چین» را فراهم کند و حضور خود در خاورمیانه و خلیج فارس را کاهش دهد. با کاهش تنش با ایران، دیگر نیازی به ماندن در منطقهای نداشت که اهمیت راهبردی پیشین خود را برای واشنگتن از دست داده بود و میتوانست تمرکز خود را بر رقابت با چین بگذارد. اما اسرائیل و مخالفان خارجی برجام، همراه با خطاهای تحلیلی و ناآگاهی جمعی در داخل ایران، عملاً مسیر اجرای این استراتژی را منحرف کردند. بهتدریج امنیت منطقه به دست اسرائیل سپرده شد و در ادامه، تصمیمهای تند و خطرناکی همچون ترور دانشمندان هستهای و فرماندهان ایرانی اتخاذ گردید.
از سوی دیگر، با افزایش تنش میان اروپا و ایران، بهویژه پس از بحران اوکراین، وضعیت کاملاً دگرگون شد. اگر در سال ۲۰۲۱ سیزده کشور عضو شورای امنیت از موضع ایران حمایت کردند و تنها دو کشور در کنار آمریکا بودند، تا اکتبر ۲۰۲۵ این آرایش معکوس شد و اکنون تنها چهار کشور از ایران حمایت میکنند در حالیکه نه کشور بهطور رسمی با تمدید توافق مخالفت دارند.
اروپا و شورای امنیت؛ نفاق و سوءاستفاده
ظریف با انتقاد شدید از عملکرد اروپا گفت: «سه کشور اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام، همه تعهدات خود را نقض کردند و حتی در جریان جنگ دوازدهروزه برای پایان دادن به برنامه هستهای ایران، از راهحل نظامی مورد نظر اسرائیل استقبال کردند. اما وقتی آن تجاوز نتوانست به هدف برسد، اروپا با تکبر و دورویی به ابزارهای سیاسی متوسل شد و از شورای امنیت سوءاستفاده کرد.»
بهگفته او، رفتار اروپا در پرونده برجام و در کل سالهای اخیر، باعث افول چشمگیر جایگاه جهانی این قاره شده است. در حالیکه رقابت فناورانه میان آمریکا و چین، بهویژه در زمینه هوش مصنوعی، به سرعت روبهگسترش است، اروپا در حال از دست دادن نفوذ خود نهفقط در جهان، بلکه حتی در موضوعهای مربوط به خود قاره، مانند بحران اوکراین، است. ظریف پیشبینی میکند که در میانمدت، این روند باعث حذف بخش بزرگی از نقش سنتی اروپا در ساختار نظم جهانی آینده خواهد شد.
گزینههای ایران در برابر تحریمها؛ انسجام در اولویت
با بازگشت تحریمهای آمریکا، اروپا و شورای امنیت، ظریف پیشنهاد میکند که تقویت حاکمیت ملی و انسجام اجتماعی در اولویت نخست سیاست داخلی قرار گیرد و تأکید دارد که بزرگترین عامل قدرت ایران، همبستگی درونی جامعه است. به باور او، گام بعدی بازسازی توان دفاعی و گسترش روابط منطقهای است؛ مسیری که خود در مقالاتی در نشریات «اکونومیست»، «گاردین»، «الاخبار» و «فارن پالیسی» در سال گذشته بر آن تأکید کرده بود.
ظریف بهعنوان مرحله نهایی، راهحل را در آغاز «مذاکرات چندجانبه با ایالات متحده برای حل اختلافات» میبیند و یادآور میشود که رابطه دوستانه کامل با واشنگتن واقعبینانه نیست، اما گفتوگوی مؤثر میتواند منافع دو طرف را تأمین کند.
او همچنین معتقد است بهبود وضعیت اقتصادی کلید تقویت انسجام ملی است و در شرایط کنونیِ تحریم، این هدف تنها از رهگذر استفاده کارآمد و مولد از سرمایههای عظیم ایرانی در داخل و خارج کشور ممکن است. ظریف تأکید کرد: «هیچ سرمایهگذاری در محیطی آکنده از فساد و سوءاستفاده ریسک نمیکند. بنابراین دولت باید در بالاترین سطح، امنیت سرمایهگذاری داخلی را از راه احترام به حقوق و مطالبات مردم و مبارزه جدی با فساد تضمین کند؛ چراکه این امر مهمترین اولویت امنیت ملی است.»
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|