جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Friday 26 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 04.01.2023, 17:17

گزارشی از قتل معترضان بر اثر شکنجه یا جلوگیری از دریافت درمان مناسب:

قتل معترضان زیر شکنجه در زندان‌های ایران


کمیته پیگیری بازداشت‌شدگان

بر اساس تحقیقات کمیته پیگیری بازداشت‌شدگان، از ابتدای اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ تاکنون، دستکم ۱۵ نفر در بازداشت بر اثر شکنجه برای اعتراف‌گیری و یا در نتیجه جلوگیری از دریافت درمان موثر بعد از زخمی شدن با گلوله، به قتل رسیدند.

اسامی برخی از این کشته‌شدگان عبارت است از؛ رامین فاتحی، یوسف رئیسی، محمد لطف‌الهی، حامد سلحشور، شادمان احمدی، شهریار عادلی، احمد گودرزی، امیرجواد اسعدزاده، هیمن آمان، اسماعیل دزوار، امید حسنی، محمد حاجی رسول‌پور، ایلیاد رحمانی‌پور، میلاد خوشکام، سامان قادرپور و مهدی زارع اشکذری.

تعداد دقیق بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر مشخص نیست، اما تخمین زده می‎شود که حداقل بیست‌هزار نفر در سه‎ماه و نیم گذشته در سراسر ایران دستگیر شده باشند. کمیته، گزارش‌های متعددی از شکنجه‌های جسمی و روحی بازداشت‌شدگان در زندان‌های سراسر کشور دریافت کرده و پیشتر در گزارش شماره سه خود به بخشی از آن پرداخته است. این در حالی است که تنها درباره بخش کوچکی از بازداشت‌ها و شکنجه‌ها خبررسانی صورت گرفته و نام تعداد زیادی از این افراد و شرایط‌شان همچنان ناگفته و ناشنیده باقی مانده‌است. در این شرایط بالطبع اطلاعات چندانی از کسانی در بازداشتگاه‌های رسمی و غیررسمی کشته می‌شوند، وجود ندارد.

از حقوق اولیه‌ی یک زندانی، داشتن امنیت جانی در مدت بازداشت و زندان است و بر اساس قوانین جمهوری اسلامی مسئولیت سلامتی زندانیان بر عهده دستگاه قضایی و سازمان زندان‌هاست. در «ماده ۹ بند ث» آیین‌نامه سازمان زندان‌ها در مورد وظایف و اختیارات این سازمان آمده «تأمین امنیت و محافظت از موسسه و زندانیان و اتخاذ تمهیدات لازم برای پیشگیری از وقوع تخلفات و جرائم در مؤسسه» بر عهده این سازمان است.

این مسئولیت، هرچند بر اساس شواهد و قرائن فراوانی که وجود دارد، به انجام نمی‌رسد، اما روی کاغذ هم تنها در مورد بازداشت‌گاه‌های رسمی وجود دارد. در صدها بازداشتگاه‌ غیررسمی موجود در سراسر کشور، که اساسا وجود آنان هم توسط منابع امنیتی و قضایی کتمان می‌شود، فرد بازداشت‌شده مطلقا بی‌دفاع و به شدت در خطر است.

پیش از این یکی از بازداشت‌شدگان این بازداشتگاه‌های غیررسمی به کمیته گفته بود که مدتی را در یک بازداشتگاه زیرزمینی در حوالی کلاهدوز تهران گذرانده و در تمام مدت، او و دیگر زندانیان را در صندوق عقب ماشین به مکان‌های مختلف انتقال می دادند. او گفته بود «حتی اگر انقلاب هم می‌‎شد شما نمی‌توانستید مکان ما را پیدا کنید.»

در ادامه شرحی مختصر از آنچه بر جانباختگان شکنجه، در زندان‌ها و بازداشت‌گا‌ه‌های رسمی ایران در بیشتر از سه ماه گذشته را می‌خوانید.

اسماعیل دزوار
اسماعیل دزوار شهروند اهل سقز، در تاریخ ۶ مهر در جریان اعتراضات مردمی در این شهر بازداشت شد. ۱۲روز بعد و در روز ۱۸ مهر پیکر او به بیمارستان این شهر منتقل شد. فعالان کرد مرگ او را به نقل از پرسنل بیمارستان بر اثر شکنجه در بازداشت می‌دانند. به شهادت این افراد آثار کبودی بر بدن و به ویژه کبودگی و شکستگی بر قفسه سینه وی کاملاً مشهود بوده است.

سازمان حقوق بشر هه‌نگاو،  گزارش داده که بعد از انتقال پیکر آقای دزوار به بیمارستان نیروهای اطلاعات سپاه در سالن رادیولوژی بیمارستان پس از یک نشست کوتاه به مسئولین بیمارستان گفتند که دلیل مرگ وی را سانحه رانندگی اعلام کنند که این درخواست با مخالفت شدید سوپروایزر بیمارستان روبرو شد.

بر اساس همین گزارش نیروهای اطلاعات سپاه پس از مخالفت کادر پزشکی، ساعت ۳ بامداد جسد را بدون اجازه از بیمارستان ربوده و با همکاری نیروهای آتش‌نشانی وی را شبانه دفن کردند.

خانواده این شهروند کُرد هم تحت فشار نهادهای امنیتی علت مرگ فرزندشان را «سانحه رانندگی» اعلام کردند.

رامین فاتحی
رامین فاتحی، شهروند کرد ۴۹ ساله، در روز ۲۱ مهر برای حمل بار به سقز رفته بود که در آن‌جا بازداشت می‌شود. او راننده وانت بود. رامین به همراه برادرش، وریا فاتحی بازداشت شد. ماموران یک روز بعد خواهرش رادا فاتحی را نیز دستگیر کردند.

به گزارش شبکه‌حقوق بشر کردستان هشت روز بعد، در روز ۲۹ مهرماه، وزارت اطلاعات به خانواده رامین اعلام کرد که او در بازداشتگاه‌ خودکشی کرده است.

رامتین فاتحی فرزند او اما در گفتگو با رسانه‎ها مرگ پدرش را در اثر شکنجه‌های شدید دانست و گفت که در زمان شناسایی جسد به دایی او اجازه ندادند که پیکر پدرش را مشاهده کند.

پیکر رامین فاتحی در نهایت بدون اطلاع خانواده، به صورت مخفیانه در بهشت محمدی شهر سنندج دفن شد.

محمد لطف‌الهی
محمد لطف‌الهی، شهروند اهل سنندج در تاریخ ۴ آبان روز چهلم ژینا(مهسا) امینی ، در جریان اعتراضات در این شهر بر اثر تیراندازی نیروهای نظامی-امنیتی زخمی و در همان شرایط بازداشت می‌شود. به گفته نزدیکان محمد بازداشت او در محله «نایسر»، با وجود زخمی شدنش همراه با ضرب و جرح شدید او بوده‌است.

به گزارش کردپا او در حالی که به شدت مجروح شده بود توسط نیروهای سپاه به درون یک خودروی ون برده شده و به مکانی نامعلوم انتقال می‌یابد. صبح روز بعد، پنج‌شنبه ۵ آبان، پیکر محمد لطف‌اللهی به خانواده تحویل می‌شود و مراسم تشییع او با حضور تعدادی از اعضای خانواده و حضور چشمگیر نیروهای امنیتی برگزار می‌شود. نزدیکان می‌گویند در بدن او به جز جای تیر، آثار کبودی هم پیدا بود.

سامان قادرپور
سامان قادرپور ۳۷ ساله شهروند اهل اشنویه در جریان اعتراضات اخیر در تهران بازداشت شده و زیر شکنجه ماموران امنیتی جان باخت. به گزارش هه‌نگاو، سامان در روز شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱ کشته شده اما ماموران امنیتی روز دوشنبه از طریق تماس تلفنی خانواده قادرپور را مطلع کرده‌ و از آنان می‌خواهند برای شناسایی جسد فرزندشان به تهران بروند.  عموی سامان پس از مراجعه به سردخانه بهشت زهرا جسد وی را شناسایی می‌کند. بر اساس این گزارش نهادهای امنیتی به عموی سامان گفته‌اند که او در اثر ایست قلبی فوت شده، اما عمویش تاکید می‌کند که صورت سامان در اثر شکنجه کاملاً کبود و زخمی  شده بود.

پیکر سامان در بهشت زهرای تهران کفن شده و نهادهای امنیتی به خانواده قادرپور گفتند که مراسم خاکسپاری پیکر سامان قادرپور باید با هماهنگی اداره آگاهی اشنویه برگزار شود و هیچ‌کس حتی مادرش حق مشاهده پیکر وی را ندارد. پیکر سامان قادرپور ۱۱ آبان در شهر زادگاهش به خاک سپرده شد.

یوسف رئیسی
مولوی یوسف رئیسی، روحانی بلوچ پس از اعلام همبستگی با مولانا عبدالحمید بازداشت و کشته شد.

بنابر گزارش حال‌وش ماموران لباس شخصی سپاه، یوسف رئیسی، فرزند عبدالرشید امام جماعت روستای هریدوک شهرستان لاشار را در روز دوشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۱، زیر شکنجه کشتند.

مولوی رئیسی توسط افرادی از مسیر مسجد و منزلش ربوده می‌شود و پیکر بی جان او توسط سرنشینان یک خودرو پژو ۴۰۵ در مقابل درمانگاه اسپکه پیدا می‌شود.

آثار شکنجه و ضرب و جرح و اثراتی از بستن دست و پای وی با طناب روی پیکر او قابل مشاهده بود.

احمد گودرزی
احمد گودرزی، کشتی‌گیر لرستانی ساکن قلعه حسن‌خان بود که گفته شده در مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان بازداشت می‌شود و خانواده روزها از او بی‌خبر می‌ماند. در روز ۲۲ آذر خانواده جهت شناسایی پیکر او فراخوانده می‌شوند. ۴۰ روز بعد از بازداشت، پیکر بی‌جان این ورزشکار در حالی به خانواده تحویل می‌شود که شاهدان عینی از آثار شکنجه بر بدن او خبر می‌دهند و می‌گویند که قفسه سینه او شکسته بود. احمد در آرامستان دارالسلام روستای خشتیانک بخش اشترانکوه به خاک سپرده می‌شود و خانواده او تحت فشار نیروهای امنیتی مراسم تشییع را با تعدادی اندک از نزدیکان برگزار و در مورد نحوه مرگ او سکوت می‌کنند.

میلاد خوشکام
میلاد خوشکام، جوان ۲۷ ساله اهل شیراز روز ۱۶ آبان از خانه خارج می‌شود و دیگر بازنمی‌گردد.  ۶ روز بعد، در روز ۲۲ آبان، پیکر متلاشی شده او را به خانواده تحویل می‌دهند. 

میلاد در یک مغازه موبایل‌فروشی کار می‌کرده و با خواهر و مادر خود زندگی می‌کرد. ماموران با موبایل خود میلاد با خانواده تماس می‌گیرند و در ابتدا مدعی‌ می‌شوند او خود را از پلی خارج از شهر شیراز پرت کرده و خودکشی کرده است. از شرایط تحویل جسد این بود که خبر رسانه‌ای نشود.

نزدیکان بعد از تدفین میلاد شرح آنچه گذشت را در اختیار رسانه‌ها قرار دادند.

امید حسنی
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان امید حسنی، ۲۰ ساله در تاریخ ۲۶ آبان در حین بازگشت از مراسم چهلم جان‌باختگان سنندج در حد فاصل میدان محمدی و پایانه مسافربری این شهر توسط نیروی انتظامی و با خشونت شدید بازداشت می‌شود. او سپس به بازداشتگاه ناحیه نیروی انتظامی در میدان ۱۲ فروردین منتقل می‌شود.

همان شب ماموران نیروی انتظامی او را در حالی که بیهوش بوده به بیمارستان توحید سنندج منتقل می‌کنند اما پس از یک شب به دلیل شدت جراحات ناشی از ضربات باتوم و خونریزی مغزی و داخلی جان می‌بازد.

به گزارش هه‌نگاو، پیکر امید حسنی شامگاه جمعه ۲۷ آبان و تنها با حضور دو نفر از اعضای خانواده‌اش در آرامستان بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده می‌شود.

هیمن آمان
هیمن آمان، معروف به “هیمن رَش”، جوان ۲۶ ساله اهل بوکان در روز پنج‌شنبه بیست و ششم آبان‌ماه در جریان اعترضات در بوکان بر اثر شلیک نیروهای امنیتی و نظامی زخمی می‌شود. به گزارش کردپا، بامداد روز جمعه بیست و هفتم آبان‌ماه، ماموران به منزل پدری این شهروند یورش می‌برند و او را با ضرب و شتم شدید بازداشت می‌کنند. همین گزارش اضافه می‌کند که پس از بازداشت هیمن آمان، او  به یکی از بازداشتگاه‌های امنیتی بوکان منتقل و علاوه بر ضرب و شتم شدید،با شوکر برقی نیز شکنجه می‌شود.

هیمن آمان در ادامه به یک بازداشتگاه امنیتی در ارومیه منتقل می‌شود و در آنجا دست، پا، صورت و سرش را می‌شکنند. هیمن زیر شکنجه جان می‌بازد.

ماموران روز چهارشنبه دوم آذر ماه با پدر او تماس می‌گیرند و می‌گویند برای تحویل پیکر فرزندش به بازداشتگاه ارومیه مراجعه کند.

همزمان تهدید خانواده آغاز می‌شود و به آنان گفته می‌شود که باید مراسم خاکسپاری را در سکوت برگزار کنند و در مورد نحوه جان باختن فرزندشان هم با رسانه‌ها حرفی نزنند.

امیر جواد اسعدزاده
امیر جواد اسعدزاده، شهروند اهل مشهد، عصر روز شنبه ۲۸ آبان، از خانه بیرون می‌رود و دیگر به خانه برنمی‌گردد. خانواده در پی یافتن او شروع به گشتنِ بیمارستان‌ها و بازداشت‌گاه‌ها می‌کنند. در نهایت درمی‌یابند که به جرم دیوارنویسی بازداشت شده، بازپرس را پیدا می‌کنند او به آنان اطمینان می‌دهد که نگران نباشید، شوکر به دست فرزندتان خورده و او در بیمارستان بستری است. اما نمی‌گویند کدام بیمارستان. خانواده در پی یافتن او همه بیمارستان‌ها را زیر پا می‌گذارد و در نهایت در بیمارستان جوادالائمه نشانی از او می‌یابد. پرسنل بیمارستان می‌گویند که او را کتک خورده و نیمه‌جان در حالی که جای سالمی در بدن نداشت به بیمارستان آوردند و اجازه احیا داده نشد، وقتی جان باخت جسد را از بیمارستان بردند.

پیکر امیر جواد در دوم آذر ۱۴۰۱ در بهشت رضا مشهد و با تدابیر شدید امنیتی به خاک سپرده می‌شود.

محمد حاجی رسول‌پور
محمد حاجی رسول‌پور در روز ۲ آذر در بوکان بازداشت می‌شود و در بامداد دوشنبه ۲۸ آذرماه پس از یک هفته بستری در بخش آی‌سی‌یو بیمارستان قلیپور بوکان جان می‌بازد.

او  در روز ۲۲ آذر در حالی که به دلیل شدت شکنجه قدرت تکلم خود را از دست داده بود با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان بوکان آزاد و مستقیم به بیمارستان منتقل می‌شود، اما شدت جراحات ناشی از شکنجه به حدی بود که بیش از یک هفته دوام نمی‌آورد و در روز ۲۸ آذر ماه، کشته می‌شود. مراسم خاکسپاری او  همان روز دوشنبه ۲۸‌‌ آذر در روستای آلی‌کند بوکان برگزار شده و شرکت‌کنندگان،‌ به زبان کردی شعار می‌دادند «شهید نمی‌میرد».

حامد سلحشور
حامد سلحشور، جوان زیر ۲۲ سال اهل ایذه در پنجم آذر ماه بازداشت می‌شود. او در حالی که در مسیر اصفهان به سمت ایذه در حال حرکت بود، توسط ماموران اطلاعات سپاه دستگیر می‌شود و بعد از ۵ روز بی‌خبری در روز ۱۰ آذرماه کشته شده و ماموران امنیتی به سرعت پیکرش را دفن می‌کنند.

دفن مخفیانه پیکر حامد توسط ماموران در منطقه‌ای به نام «قلعه تل» در خارج از شهر ایذه انجام می‌شود اما زمانی که خانواده از محل دفن او باخبر می‌شوند پیکر او را از قبر خارج کرده و در «آرامگاه خانوادگی» خانواده سلحشور در ایذه دفن می‌کنند.

شهریار عادلی
شهریار عادلی، شهروند ٢٧ ساله اهل سردشت اول آذر به دلیل شرکت در اعتراضات سراسری بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقل می‌شود. به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، شهریار در زمان بازداشت توسط بازجویان این نهاد امنیتی مورد شکنجه شدید جسمی قرار می‌گیرد و بعد از مرگ هم عکس‌هایی از بدن شکنجه‌شده او منتشر شد.

او در روز ۱۲ آذر در حالی که به دلیل شکنجه در وضعیت وخیمی به‌سر می‌برد با قرار وثیقه آزاد و به دلیل خونریزی داخلی در بیمارستان سردشت بستری می‌شود. اما تنها ۵ روز بعد در روز ۱۷ آذر به دلیل شدت جراحات جان می‌بازد. در پی مرگ او خانواده تهدید می‌شوند که علت مرگ را ایست قلبی اعلام کنند.

ایلیاد رحمانی‌پور
پیکر بی‌جانِ ایلیاد رحمانی پور، نوجوان ۱۶ ساله اهل شهرستان فیروزآباد، در زمین خالیِ پشت ترمینال مسافربری این شهر پیدا شده و  روز دوشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۱ در آرامستان فیروزآباد به خاک سپرده می‌شود.

به گزارش ار.اف.ای (RFI) ایلیاد (امیر محمد) سه روز پیش از آن بازداشت شده بود و بعد از سه روز پیکر او را در این شهر کوچک در جنوب شیراز پیدا می‌کنند.

بر اساس این گزارش، نهادهای امنیتی، شایعه خودکشی این نوجوان را در شهر پخش کردند و شاهدان عینی می‌گویند، مأموران برای صحنه‌سازیِ خودکشی، چند ورقِ خالی قرص هم در کنار پیکر او گذاشته‌اند.

شادمان احمدی
شادمان احمدی، شهروند ۲۳ ساله اهل دهگلان در روز پنج‌شنبه ۱۷ آذرماه به اتهام شرکت در اعتراضات بازداشت می‌شود و به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان چند ساعت بعد به خانواده او اطلاع می‌دهند که در بازداشتگاه جان باخته است. خانواده شادمان می‌گویند که او پس از بازداشت در اثر شکنجه در بازداشتگاه کلانتری دهگلان جان خود را از دست داده است.

بر اساس همین گزارش یکی از کانال‌های تلگرامی وابستە بە سپاە پاسداران کردستان تلویحا بازداشت این شهروند بە اتهام «تخریب اموال عمومی، ایجاد ارعاب و اخلال در نظم عمومی» را در جریان اعتراضات مردمی دهگلان تایید می‌کند.

مهدی زارع اشکذری
مهدی زارع اشکذری، به دلیل شرکت در اعتراضات در ایران بازداشت می‌شود و به خاطر جراحات ناشی از شکنجه ساعاتی پس از آزادی موقت به کما می‌رود. مهدی ۲۰ روز بعد در  بیمارستان جان می‌بازد.

به گزارش بی‌بی‌سی فارسی نزدیکان مهدی زارع اشکذری می‌گویند که «دماغ و تعدادی از دندان‌های او در اثر ضربات شکسته شده بود و آثار کبودی در صورت و بدن او مشهود بوده است». 

به گزارش رادیو زمانه خانواده مهدی زارع به شدت تحت فشار بودند تا مرگ فرزندشان را «خودکشی» اعلام کنند و بعد از دو روز با پذیرفتن این شرط، جنازه مهدی در روز ۹ دی به خانواده‌اش تحویل داده می‎شود و مراسم خاکسپاری او شنبه ۱۰ دی در گورستان اشکذر یزد برگزار می‌شود.

او متولد سال ۱۳۷۰ بوده و مدتی نیز دانشجوی دانشگاه بولونیا در ایتالیا بوده است. مهدی یکسال‎ونیم پیش پس از مرگ مادرش به ایران برگشته بود.

به غیر از افرادی که شرح‌ آنان آمده از کشته‌شدگان دیگری از جمله؛ آیدا رستمی، دنیا فرهادی، کورش پاژخ، مصطفی مباشر، عاطفه نعامی، رضا شرفی، حسن ناصری‌خور، امین خانلو، مرتضی سلطانیان، محمد عبداللهی، عماد حیدری، مهدی کابلی کفشگیری نیز نام برده شده که مرگ‌های مشکوک و غیرقابل توضیح داشتند. این که این افراد در زمان کشته‌شدن در بازداشت بوده‌اند یا در خیابان و مانند سایر معترضان به شکل‌های دیگر جان باختند، هنوز در دست تحقیق است. به اینها باید افرادی را که نامشان هرگز رسانه‌ای نشده و ما هنوز در مورد آن‎ها چیزی نمی‎دانیم را نیز بیافزاییم.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024