جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 17 May 2024
|
حسین کربلایی
سال ۱۳۷۲، کیلومترها دورتر از آستان مقدس امامزاده شاه عبدالعظیم، گروهی از همکاران آیتالله ریشهری در خیابان جردن تهران گردهم آمدند تا نهادی را برای حمایت از آستان مقدس امامزاده تأسیس کنند. آیتالله ریشهری از میان تیم همراهان سابق خود در نهادهای دولتی و امنیتی گروهی را به همکاری دعوت کرده بود که آشنایی بیشتری با اقتصاد داشتند. از میان آنان یکی رئیس دفتر سابق در دوران وزارت و دیگری هم معاون سابق اقتصادی وزارت اطلاعات و وزیر آینده بازرگانی بود. آنان باید مؤسسهای را تأسیس و هدایت میکردند که به توصیه آیتالله «فواد ری» نام گرفته بود. راهبران اصلی شرکت، همگی مسلمانانی متدین و مبارزین استوار در سالهای پیش از انقلاب بودند. آنان برای انتخاب نام مؤسسه هم آموختههای قدیمی را به کار بردند.
فواد در لغت معنای «قلب» میدهد و در معنای قرآنی «نفس انسانی» هم تعبیر میشود. گروه مؤسسان با حضور یکی دیگر از مبارزان قدیمی و همراهان آیتالله ریشهری تکمیل شد. محمود یاسینی هماندیش دیروز مصطفی تاجزاده، همایون خسروی، بهروز ماکویی و حسن واعظی بود. جملگی این گروه در کالیفرنیا ایالات متحده تشکیلاتی تحت عنوان «فلق» را تأسیس کرده بودند که بعدها به عنوان یکی از گروههای هفتگانه مبارز مسلمان، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را شکل داد. در میان جمع، محمود یاسینی سرگذشتی پیچیدهتر از دیگران داشت. او در روزهای پیش از انقلاب مدتی را در بازداشت پلیس لندن گذرانده بود. حسن واعظی از همسنگران گذشته او ماجرا را چنین شرح میدهد: «چون فعالیتهای سیاسی در خارج از کشور داشتیم، گویا خبر داده بودند که میخواهیم فعالیت تروریستی کنیم. به همین دلیل دو روز در بازداشت بودیم.»
محمود یاسینی و همراهان باز هم از لندن راهی کالیفرنیا میشوند ولی در آمریکا باز هم مدتی را در بازداشت میگذرانند. سرانجام آنان راه پاریس را پیش میگیرند و اینبار فرصت دیدار با امام مهیا میشود. خطمشیهای اصلی گروه در همان پاریس تعیین میشود. یاسینی و همراهان فرصت آشنایی با چهره بازاری مبارز شهید مهدی عراقی را در پاریس پیدا میکنند. ولی آنان راهی تازه پیدا کرده بودند. لبنان مقصد بعدی بود. از میان جمع دو تن راهی لبنان میشوند. یاسینی و حسن واعظی به توصیه مهدی عراقی به مبارزان لبنانی میپیوندند افزوده میشوند تا آموزشهای نظامی را فراگیرند. محمود از همین دوران آشنایانی تازه پیدا میکند. سرگذشت او در سالهای ابتدای انقلاب هم به همین آشنایان گره میخورد تا زمانی که خبر میرسد عدهای از «رفقای سابق» قصد کردهاند، شرکتی تجاری تأسیس کنند. محمود یاسینی، محمد شریعتمداری و شریفی همراه سابق آیتالله، هسته اولیه شرکت را پایهگذاری میکنند. همین جمع مدتی بعد گروهی سیاسی تحت عنوان «جمعیت دفاع از ارزشها» را برای حمایت آیتالله ریشهری در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۷۶ بنیان گذاشتند. در میان جمع، یاسینی بیش از دیگران سابقه فعالیتهای تشکیلاتی را در پرونده داشت و از همین رو جایگاهی ویژه پیدا کرد.
آبانماه سال ۱۳۷۲ به پایان نرسیده بود که شرکت «فواد ری» به صورت رسمی با شماره ۱۰۰۷۲۲ ثبت شد. در اساسنامه شرکت قید شده بود: «واردات و صادرات و بازرگانی علمی مواد غذایی، کشاورزی، دامداری، دامپروری، مواد اولیه ماشینآلات، تجهیزات، شرکت در مناقصههای دولتی و خصوصی و مشارکت با شرکتهای داخلی و خارجی اهم مسئولیتهای فواد ری است.» نطفه اولیه «فواد ری» به عنوان نماینده بخش خصوصی بسته شده بود. آیتالله ریشهری با سابقه هدایت وزارت اطلاعات، محمد شریعتمداری که اندکی بعد هدایت وزارت بازرگانی را برعهده گرفت، محمود یاسینی با سابقه همراهی آیتالله در وزارت و فعالیتهای انقلابی به عنوان راهبران اصلی شرکت انتخاب شدند. مدتی بعد سعیدیکیا وزیر سابق راه، مسکن و رئیس سابق بنیاد مسکن انقلاب اسلامی هم به جمع آنان افزوده شد. اندکی بعد غلامحسین نوذری وزیر نفت دولت نهم هم به جمع ملحق شد تا حلقه وزرای بازنشسته تکمیل شده باشد.
هسته اولیه مدیران شرکت هیچ اثری از مدیران بخش خصوصی را در خود نمیدید. اما حضور چنین جمع قدرتمندی سبب شد تا «فواد ری» پس از مدتی کوتاه به یکی از بزرگترین شرکتهای واردکننده کالاهای اساسی در ایران بدل شود. گزارشهای رسمی شرکت نمایان میسازد، فواد ری طی سه دهه، خوراک دام و طیور، جو دامی، گندم دامی، ذرت، کنجاله، سویا، مواد اولیه فولادی مانند شمش آهن، تیرآهن و همچنین گوشت منجمد را وارد بازار ایران کرده است. اصلیترین شایعات درباره فعالیتهای فواد ری هنگامی قوت گرفت که محمد شریعتمداری همزمان حضور در وزارت بازرگانی و شرکت را تجربه میکرد.
گروهی از منتقدان وزارت بازرگانی در دوره وزارت او نقل میکردند اطلاعاتی درباره نیازهای وارداتی کشور در اختیار شرکت «فواد ری» قرار میگیرد. سایت رسمی شرکت هم در گزارش سالانه خود به صراحت اشاره کردهاست: «شرکت طی سه سال با توجه به نیازهای بازار داخلی و در راستای تنظیم بازار اقدام به واردات اقلام مختلف کرده است.» گردانندگان شرکت جملگی عقبهای مشترک داشتند. آنان چندان علاقهای به نمایش سوابق خود ندارند.
از همین رو سایت رسمی شرکت تنها گزارشهای خبری مربوط به اقتصاد ایران را ارائه میدهد. صفحات مربوط به مدیران و سوابق آنها از سایت حذف شده است، صفحه مربوط به پرسش از مدیران به صورت کامل حذف شده است و صفحه مربوط به گزارشهای مالی مانند بخشهای قبلی از دسترس خارج شده است. حتی شماره تلفن رسمی شرکت نیز در سایت به اشتباه ثبت شده تا مراجعان پس از تماس با تلفن—-۲۲۰۲۷ با فردی در آنسوی خط تلفن مواجه شوند که هرگونه وابستگی به «فواد رای» را تکذیب میکند. مسئولین دفاتر مدیران فواد ری هم همگی شباهت به سوابق روسای خود بردهاند. آنان پاسخ صریحی را به هیچ پرسشی ارائه نمیدهند. روابط عمومی شرکت به صورت رسمی اعلام میکند دلیلی برای ارائه اطلاعات «چارت» تشکیلاتی نمیبیند. دفتر رئیس هیأتمدیره هم خبر میدهد که آقای رئیس «به هیچ عنوان درباره شرکت ری و سوابق آن اظهارنظر نخواهند کرد.» گردانندگان یکی از بزرگترین شرکتهای تجاری ایرانی نسبتی هم با جغرافیای نام خود ندارند.
شرکت برای تامین هزینههای آستان مقدس حضرت عبدالعظیم و دانشگاه علوم حدیث تأسیس شده ولی از مجموع ۲۲ شرکت وابسته، بیش از ۱۰ شرکت دفاتر رسمی خود را در خیابان جردن و میرداماد تهران سامان دادهاند تا بیشترین فاصله را با محل تأسیس داشته باشند. ساکنان خیابان جردن تهران طی سالها سعی میکردند از اخبار و حاشیهها دور باشند ولی چندینبار نام آنها در صدر اخبار رسانههای گروهی قرار گرفت. اولین حاشیه با نام بانک پارسیان گره خورده بود. «فواد ری» به عنوان خریدار سهام بانک پارسیان معرفی شد. اما براساس نوشتههای یک سایت خبری، متولیان بانک ترجیح دادند سهام بانک را به شرکتی که برخی چهرههای موثر آن سابقه فعالیتهای امنیتی داشته است، عرضه نکنند. مدتی بعد ماجراهای بانک پارسیان به عنوان اولین افشاگری اقتصادی رئیس دولت نهم مطرح شد و فواد ری هم قدم به اخبار رسمی کشور گذاشت. داستان بانک پارسیان به پایان نرسیده بود که ماجرایی دیگر در خیابان جردن تهران رخ داد.
خانواده نوریانی طی ۴ دهه به عنوان تنها نماینده انحصاری واردکننده خودرو «بی.ام.و» در ایران فعالیت میکردند. مرتضی نوریانی پدربزرگ خانواده نوریانی اولین واردکننده دستگاههای چاپ به ایران بود. فرزند او علی سالها بعد راه پدر را ادامه داد. هنگامی که واردات خودرو به کشور آزاد شد علی نوریانی قرارداد قدیمیاش با کمپانی بی.ام.و را تجدید کرد و ۳۰۰۰ دستگاه از مدلهای ۳۱۸، ۳۲۵، ۳۳۰ کوپه و کروکی ۵۲۰، ۵۲۵، ۵۳۰، ۷۳۰، ۷۴۰ X3 شاسی بلند و 4WD را وارد کشور کرد. براساس گفتههای علی نوریانی تنها در اولین سال، واردات زیانده بوده و سالهای بعدی شرکت به سود رسید. اما در میانه فعالیتهای شرکت نوریانی ناگهان اعلام شد، علی با شرکت فواد ری شریک شده است.
او خود در اینباره چنین توضیح میدهد: «میدانستیم که حفظ ویژگیها در ایران سختتر است، به همین علت ۵۰ درصد سرمایه کمپانی را با سرمایهگذاری مؤسسه «ری» که متعلق به آستان مطهر شاه عبدالعظیم حسنی است، شریک شدیم. ما به ادامه این همکاری با مؤسسه ری مفتخر و مصریم، زیرا در این صورت اطمینان خاطری هم برای طرفداران B.M.W ایجاد میشود که ۵۰ درصد سهام این کمپانی در زمان سوددهی، در ایران صرف امور خیریه میشود و همینطور برای آنها که خریدار این ماشین هستند.» علی نوریانی مدتی بعد از صحنه رسانهای محو شد.
او هنگامی که در سال ۱۹۹۳ اولین «بی.ام.و» را وارد ایران کرد به صورت مدام به گفتوگو با رسانههای گروهی میپرداخت ولی پس از شراکت تازه ترجیح داد، حاشیهنشین شود. مدت زمانی از این شراکت نگذشته بود که نام شرکت هم تغییر کرد. «پرشیاخودرو» به عنوان شرکت مادر واردکننده خودروهای آلمانی به ایران اعلام حضور رسمی کرد. سایت شرکت ری هم اعلام کرد: «پرشیاخودرو تنها نماینده واردکننده بی.ام.و به ایران است.» پرشیاخودرو به سرعت دو نمایشگاه در خیابان بهشتی و خیابان نیلوفر تهران تأسیس کرد. در آن دوره حتی شایعه شده بود که پرشیاخودرو برای پارک اتومبیلها در پیادهروی خیابان بهشتی روزانه ۵ میلیون تومان به شهرداری تهران اجاره میدهد. اما خودروهای وارداتی تنها محصول تازه «فواد ری» نبود. شرکت ری چنان گسترش یافته بود که نیازی تازه به تجدید سازمان احساس شد.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|