جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Friday 17 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 27.01.2022, 12:00

بیانیه مشاوران موسوی در آستانه ۴۰۰۰مین روز حصر


به‌نام خدای عدالت‌گستر

در آستانه چهارهزارمین روز حصری غیرقانونی، غیراخلاقی و ظالمانه قرار داریم؛ چهارهزار روز حبس خانگی سه سرمایه ملی‌ و چهره شناخته‌شده این انقلاب و آب و خاک. غیرقانونی‌اش می‌دانیم چون بر پایه حکم هیچ دادگاه قانونی و عادلانه‌ای نیست؛ غیراخلاقی‌اش می‌دانیم چون حق دفاع از خود در مقابل هجمه تبلیغاتی یک‌سویه از آنان سلب شده؛ و ظالمانه‌اش می‌دانیم چون به انجام فعلی فرمان داده شده که بیش از آن که محصوران را آماج ستم قرار دهد، ظلمی آشکار بر اراده یک ملت است.

درخواست رفع حصر، درخواستی برای احقاق حقوق شخصی نیست؛ محصوران را روحی بس بلندتر از آن است که در دیوارهای خانه‌ای در بند بماند یا تمنایی شخصی داشته باشند. تداوم تراژدی بن‌بست اختر و بن‌بست ۱۱۰، نشانه بن‌بست سیاسی و حقوقی یک حاکمیت است. حصر محصوران، حصر یک ملت: محرومیت از حق تعیین سرنوشت؛ و چه ظلمی بالاتر از این می‌توان بر یک ملت روا داشت؟ حاصل حصر منتقدان مشفق، که بیش از یک دهه قبل با بصیرتی بی‌نظیر نسبت به وقوع وضعیت اسفبار کنونی کشور هشدار دادند و متأسفانه لجوجانه مورد توجه قرار نگرفت، سرزمینی است که نابسامانی جای‌جای آن را در بر گرفته و مردمانی که زیر بار تلاش برای زنده ماندن، از نفس افتاده‌اند. حصر و حذف منتقدان مشفق، راه را برای تاخت و تاز چاپلوسانی باز کرده و می‌کند که جبران ناشایستگی‌های خود را در تملق و ابراز وفاداری به هر قیمت جستجو می‌کنند.

این تجربه‌ای است که در این آب و خاک، سلطنت خودشیفتگانی که خود را محبوب‌ترین حاکمان سیاسی دنیا تصور می‌کردند، به شاهراه زوال و دره انهدام رهنمون ساخت. منتقدان دلسوز، حتی اگر انتقادهایشان به مذاق صاحبان قدرت خوش نیاید، چراغ فروزنده‌ای است که به‌کار اصلاح شیوه‌های غلط حکمرانی می‌آید، تصمیم‌گیرندگان را از اتخاذ تصمیماتی شتابزده و نسنجیده باز می‌دارد، و آنان را به تأمل و آینده‌نگری دعوت می‌کند. از همین روست که اقتدار یک نظام سیاسی را نه به بنیه نظامی و اندازه و ابعاد زرادخانه‌های آن و نه در پیمان‌های بلندمدت با قدرت‌های جهانی، که در بهره‌مندی از پشتوانه مردمش و حضور آگاهانه و مسئولانه یکایک شهروندانش باید جست.

رفع حصر، صرف برداشتن محدودیت‌های غیرعادلانه‌ای که بر زندگی شخصی چند نفر تحمیل شده نیست، بلکه پیامی است به شهروندان که حقوق‌شان زین پس محترم شناخته خواهد شد، و به جهان، که تحریم‌های ظالمانه‌ای که بر علیه مردمی مظلوم وضع شود، در هیچ جا به ثمر نخواهد نشست. اگر به‌ حق، خواستار رفع بی‌قید و شرط و کامل تحریم‌هایی هستیم که زندگی یکایک ما را تلخ کرده است، رفع بی‌قید و شرط و تمام‌عیار حصر منتخبان همین مردم نیز به حق است. اگر اعمال فشارهای اقتصادی که دامنه‌اش به نقض حقوق مرتبط با بهزیستی انسان‌ها از جمله برخورداری از حق بهداشت و درمان کشیده شده است مایه مباهات سیاست‌پیشگان نظام‌های قدرتمند جهان نمی‌شود، تداوم یکی از طولانی‌ترین حصرهای سیاسی تاریخ این مرز و بوم نیز افتخاری برای آمران و عاملان آن به ارمغان نخواهد آورد. رفع حصر نه حل یک مسئله شخصی، بلکه نشانه‌ای است که می‌تواند به گره‌گشایی از یک معضل ملی بینجامد: شکاف عمیق بی‌اعتمادی میان حاکمان و شهروندان، که باعث سلب امید از صندوق‌های رأی و پشت کردن به شرکت فعالانه اکثریت مردم در انتخابات و کاهش سرمایه اجتماعی شده؛ احساس بی‌ثباتی و عدم اطمینان به آینده که باعث فرار سرمایه‌های اقتصادی از میدان سرمایه‌گذاری‌های معطوف به رشد اقتصاد ملی شده؛ و نومیدی نسبت به داشتن یک زندگی آبرومندانه که باعث کناره‌گیری یا مهاجرت کرورکرور سرمایه‌های انسانی این آب و خاک شده است. و کدام کشور را سراغ می‌توان کرد که بدون سرمایه‌های اجتماعی، اقتصادی و انسانی، خواب پیشرفت ببیند؟

حاکمان خود نیز اعتراف دارند که بازسازی اعتماد از دست‌رفته مردم، بر هر کار دیگری اولویت دارد. ما خود را در غم همه مظلومان عالم شریک می‌دانیم، اما دیگر حنای ترفندهای تبلیغاتی فتنه‌گر خواندن منتقدان مشفق توسط کسانی که خود آغازگر فتنه بوده‌اند، تشبث به اقدامات نمایشی منتهی به اقتصاد صدقه‌ای که جز رشد نقدینگی و افزایش نرخ تورم ارمغانی در پی ندارد، ‌و در این حال سر دادن داعیه نجات مستضعفان جهان در حالی که بر لشکر زباله‌گردها و کارتن‌خواب‌های وطنی روز به روز افزوده می‌شود، رنگ باخته است.

اینک، زمانه سامان‌دادن به خانه است تا اهلش در آن آسودگی را تجربه کنند، از چرخه فلاکت و برطرف کردن نیازهای روزمره برهند و فرصتی برای رشد کمالات انسانی خود بیابند تا در پی آن، موجب برانگیختن تحسین مستضعفان سراسر دنیا شوند و آنان را به چاره‌اندیشی برای رهایی از توسعه‌نایافتگی خویش وادارند. آیا جز این می‌توان به پیشبرد اهداف بلند انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و شهدای گرانقدر آن اندیشید؟ مردم این کشور بیش از هر چیز به امید نیاز دارند، اما نه امیدی واهی: نه تن دادن به وعده‌های تحقق‌نایافتنی بی‌پایه و اساس تبلیغاتی بسیاری از دولتمردان، نه افتادن در دام افسوس بر گذشته‌هایی خیالی که تصویری بزک‌کرده از دیکتاتوری گذشته تحویل‌شان دهد، نه انگشت اتهام به سوی یکدیگر نشانه رفتن و آتش خصومت میان اقشار و اصناف مردم برافروختن برای طفره رفتن از تعهد و مسئولیت جمعی، نه طمع به کمک بیگانگان کردن، و نه چشم‌انتظار معجزه‌ای از سوی آفریدگار مدیر و مدبر (که پیامبر درونی (عقل) و پیامبر بیرونی (وحی) را ارزانی‌مان کرده تا سرنوشت خویش را به دست خویش تغییر دهیم) ماندن، هیچکدام درمان دردی نیست که این سرزمین نیک‌بنیاد را به همه‌گیری خود مبتلا کرده است. اینک، زمان اصلاح بنیادین و ساختاری این نابسامانی است؛ کوششی فراگیر که سخت نیازمند به فراگیرترین اجماع ممکن میان مردمان این سرزمین است.

اردشیر امیرارجمند، قربان بهزادیان‌نژاد، سیدعلیرضا بهشتی‌شیرازی، سیدعلیرضا حسینی‌بهشتی، سیدمحمدرضا حسینی‌بهشتی، علی عرب‌مازار‌ یزدی، ابوالفضل فاتح، فرشاد مؤمنی

منبع: کانال تلگرام کلمه



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024