جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 17 May 2024
|
یک زندانی کُردِ ۴۹ ساله و بیمار به نام کمال شریفی که از سال ۱۳۸۷ در حبس ناعادلانه به سر میبرد، به دلیل محروم شدن عامدانه و طولانی مدت از خدمات درمانی تخصصی صدماتی جبرانناپذیر به سلامتیاش وارد آمده و خطر مرگ او را تهدید میکند. او از عوارض بلندمدت یک سکته در سال ۱۳۹۰، بیماری قلبی، مشکلات گوارشی، درد مفاصل، تحلیل رفتن لثهها و از دست دادن دندانهایش رنج میبرد.
کمال شریفی در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ در زندان میناب در استان هرمزگان دچار سکته قلبی شد و به بیمارستان منتقل شد، اما پس از فقط چهار روز و بر خلاف توصیههای پزشکی زودتر از موعد به زندان بازگردانده شد. او در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ به بیمارستانی در بندرعباس منتقل شد و تحت عمل جراحی آنژیوپلاستی و استنتگذاری قرار گرفت. بار دیگر مقامات زندان و دادسرا با بیتوجهی به توصیههای پزشکی او را پس از گذشت فقط دو روز به زندان بازگرداندند. با وجود اینکه به گفته کمال شریفی، جراحش به او گفته بود به مدت دو سال باید هر ماه مرتب معاینه شود، او هیچ مراقبت درمانی تخصصی پس از عملش دریافت نکرده است. کمال شریفی همچنین به شدت نگران است که مقامات زندان، با امتناع از فراهمآوردن داروهای مورد نیاز برای جلوگیری از خطر حمله قلبی مجدد، قرار دادن او در یک اتاق پرازدحام در کنار زندانیان محکوم به جرائم خشن و محروم کردن وی از رژیم غذایی سالم ، جان او را در خطر قرار دادهاند. این شرایط، توصیههای پزشک وی مبنی بر کاهش استرس و پیروی از رژیم غذایی سالم را نقض میکند.
مقامات قضایی همچنین کمال شریفی را محکوم کردهاند که در حین گذراندن دورهی حبس «از مرخصی، ملاقات و مکاتبه با دیگران محروم بماند». این شرایط مصداق شکنجه یا سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی است. به این ترتیب، در نزدیک به 14 سال، کمال شریفی تنها یک بار با خانوادهاش ملاقات داشته است. کمال شریفی میگوید در پاسخ به شکایتهای مکرر وی در مورد بدرفتاری و محرومیت از مراقبتهای پزشکی، مسئولان زندان به او گفتهاند که نهادهای اطلاعاتی همچنان بر ادامهی ممنوعیت دسترسی وی به مرخصی و ملاقات با خانواده اصرار دارند و مقامات دادرسی نیز دستوری مبنی بر انتقال او به یک مرکز پزشکی خارج از زندان صادر نکردهاند. او در آذر 1387 پس از یک محاکمه به شدت ناعادلانه که فقط حدود پنج دقیقه به طول انجامید و بر اساس «اعترافات» به دستآمده از طریق شکنجه با اتهام «محاربه» به 30 سال زندان محکوم شد.
اقدام شما موثر است، با زبان و قلم خودتان یا با استفاده از متن پیشنهادی عفو بینالملل به مقامات ایران نامه بنویسید و از آنها بخواهید که
* کمال شریفی بهعنوان فردی با سابقهی بیماریهای جدی، در صورت ابتلا به کووید-۱۹ در زندان، بیشتر در معرض مرگ یا بیماری حاد قرار دارد. با توجه به این موضوع و نقض جدی حقوق مرتبط با دادرسی منصفانه که به حبس وی ماهیت خودسرانه میبخشد، او را آزاد کنند،
* تا زمان آزادی وی، فورا او را تحت مراقبتهای پزشکی تخصصی در خارج از زندان قرار دهند و همچنین امکان ملاقات منظم با خانوادهاش را فراهم آورند،
شکایات وی در مورد شکنجه و سایر بدرفتاریها، از جمله از طریق محروم شدن از مراقبتهای پزشکی مناسب، را مورد تحقیق قرار دهند و افراد مسئول را پاسخگو کنند،
* به نگرانیهای مربوط به مراقبتهای پزشکی، ازدحام بیش از حد، بهداشت و رژیم غذایی در زندان میناب مطابق با استانداردهای بینالمللی رسیدگی کنند و اجازه بازرسی توسط نهادهای مستقل بینالمللی را صادر کنند.
اطلاعات تکمیلی
در خرداد ماه ۱۳۹۰ کمال شریفی در اعتراض به محرومیت طولانی از حق ملاقات، دست به اعتصاب غذا زد. مقامات در چهل و هشتمین روز اعتصاب غذا، برای اولین بار پس از بازداشت به وی اجازه ملاقات با خانوادهاش را دادند. این ملاقات در حضور مأموران اطلاعاتی انجام شد که کمال شریفی را از صحبت با مادرش به زبان کردی منع کردند. او شش روز بعد یعنی در تیر ماه ۱۳۹۰ به اعتصاب غذای خود پایان داد. پس از مدت کوتاهی، او دچار سکته مغزی شد. از آن زمان تا کنون، کمال شریفی از عوارض طولانی مدت اعتصاب غذا و سکته مغزی رنج میبرد، از جمله عوارض گوارشی، بیحسی صورت، تحلیل لثه و ضعف عضلانی، که برای هیچکدام از آنها مراقبتهای پزشکی مناسب دریافت نکرده است.
کمال شریفی در نامهای از داخل زندان در تاریخ اول فروردین ۱۴۰۰ نوشت: ۱۳ سال است که ۲۰ مرتبه درخواست کتبی جهت مرخصی به دادستان، رئیس دادگستری و مسئولین قضایی استانهای هرمزگان و کُردستان دادهام، ولی بعد از پاسکاری زیاد بینتیجه و بیجواب مانده است. ۱۳ سال است با بیماری گوارشی و غذای بیکیفیت زندان کنار آمدهام... گذشته از ۱۳ سال حبس، تبعید، بیملاقاتی، سکته مغزی و قلبی، هماتاق شدن با اشخاصی با جرایم عادی، فشارهای روحی و روانی کنار آمدن با برخی دیگر مشکلات بسیار طاقت فرسا و سخت شده است.»
کمال شریفی در پنجم خردادماه ۱۳۸۷ در سقزِ استان کردستان در جریان یک درگیری مسلحانه که با یورش مأموران وزارت اطلاعات به مخفیگاه یک جمع، که باور میرفت به یک گروه مخالف مسلح کرد، حزب دمکرات کردستان - ایران وابسته بودند و اعضایش اندکی قبل از واقعه به طور مخفیانه از اقلیم کردستان عراق وارد ایران شده بودند دستگیر شد.
بر اساس رای صادرهی دادگاه برای کمال شریفی که توسط سازمان عفو بینالملل بررسی شده است، وی در جریان محاکمه تأکید کرد که در جریان این واقعه به کسی تیراندازی نکرده است.
کمال شریفی پس از دستگیری به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در سنندج منتقل شد و به مدت شش ماه بدون دسترسی به خانواده و وکیل در سلول انفرادی نگهداری شد. او گفته است که در این مدت، مأموران وزارت اطلاعات بارها او را در حالی که چشمبند به چشم داشت با ضرب و شتم، شوک الکتریکی، بستن دست و پا و وارد آوردن فشار و درد جسمانی از طریق نگه داشتن طولانی مدت در حالتهای مشخصی از ایستادن، نشستن یا تعلیق، شکنجه کردند تا او را مجبور کنند در مقابل دوربین فیلمبرداری «اعتراف» کند که در فعالیتهای مسلحانهی منتسب به حزب دمکرات کردستان دست داشته است.
کمال شریفی میگوید که در اثر شکنجههایی که متحمل شده، همچنان از درد مفاصل رنج میبرد. او برای صدمات مزمنی که به او وارد آمده هیچگونه مراقبت پزشکی دریافت نکرده و فقط برایش قرصهای مسکنِ معمولی تجویز کردهاند.
در آذرماه ۱۳۸۷ شعبه اول دادگاه انقلاب سقز او را به اتهام «قیام مسلحانه» از طریق «محاربه» علیه جمهوری اسلامی و عضویت در حزب دمکرات کردستان به ۳۰ سال حبس محکوم کرد. دادگاه حکم داد که او باید تمام دوران حبس را در «تبعید» در زندان میناب در جنوب ایران بگذراند که ۱۶۰۰ کیلومتر دورتر از سقز، شهر محل اقامت او و خانوادهاش است.
دادگاه همچنین با استناد به ماده ۱۹۳ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰ حکم داد که کمال شریفی، در مدت تحمل کیفر حق معاشرت و مراوده با دیگران را نداشته و از مزایای مرخصی و ملاقات و مکاتبه با دیگران محروم میباشد. مطابق این «محاربی که تبعید میشود باید تحت مراقبت قرار گیرد و با دیگران معاشرت و مراوده نداشته باشد.» محاکمه شریفی به شدت ناعادلانه و حدود پنج دقیقه بوده است. به گفته کمال شریفی، قاضی به او و وکیلش که برای اولین بار در جلسه دادگاه با او ملاقات کرده بود اجازهی تبادل کلام نداد.
زندانیان در زندان میناب از ازدحام بیش از حد و کمبود شدید تخت رنج میبرند و بسیاری از زندانیان مجبورند روی زمین، از جمله در راهروهای زندان، بخوابند. وعدههای غذایی ارائه شده توسط زندان کیفیت پایینی دارند و اصلا مقوی نیستند. بهداری زندان فقط یک تخت دارد و فاقد نیروی انسانی کافی و تجهیزات پزشکی ضروری است. فقط یک بهیار با دانش پزشکی محدود به صورت ۲۴ ساعته حضور دارد و یک پزشک عمومی هفتهای یکبار و به مدت چند ساعت در بهداری حاضر میشود.
رویه کلی بهداری زندان به این صورت است که برای زندانیان مسکنهای معمولی و آنتی بیوتیک تجویز میکند، بدون اینکه به علل و ریشههای دردها و مشکلات پزشکی آنها رسیدگی کند.
گزارشهای منتشر شده حاکی از آن است که در فاصله بین فروردین ۱۳۹۹ تا فروردین ۱۴۰۰، کووید۱۹ در زندان میناب شیوع پیدا کرده و چندین زندانی مشکوک به ابتلا به کووید، به دنبال امتناع مسئولان زندان از انتقال آنها به مراکز درمانی خارج از زندان جان خود را از دست دادند.
واکسیناسیون زندانیان از مرداد ماه ۱۴۰۰ آغاز شد و کمال شریفی و اکثر زندانیان از آن زمان تاکنون دو دوز از واکسن کووید۱۹ تولید داخلی دریافت کردهاند. با این حال، شواهد پزشکی فزایندهای نشان میدهد که دو دوز واکسن برای محافظت در برابر بیماری شدید با سویۀ جهشیافتۀ اومیکرون، به ویژه برای افراد آسیبپذیری مانند کمال شریفی که دارای مشکلات سلامت جدی هستند، کافی نیست.
مقامات دادستانی و زندان در ایران به طور معمول زندانیان را از دسترسی به مراقبتهای پزشکی کافی و مناسب محروم میکنند، که در بسیاری از موارد به عنوان یک اقدامِ بیرحمانه عمدی، با هدف ارعاب و مجازات مضاعف زندانیان انجام میشود. در سالهای اخیر، دهها مورد مرگ مشکوک در بازداشتگاه در ارتباط با محرومیت از مراقبتهای پزشکی گزارش شده است و بحران مصونیت از مجازات برای نقض حق حیات در ایران جاری است.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|