جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 17 May 2024
|
خبرگزاری آناتولی
در پی تصمیم جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر خروج نیروهای نظامی این کشور و اعضای ناتو از افغانستان در ۱۴ آوریل ۲۰۲۱، فصل جدیدی در رویدادهای افغانستان آغاز شد. اتفاقی که چهار ماه پس از این تصمیم در افغانستان رخ داد، جامعه بینالمللی را بسیار نگران کرده است.
در آغاز سال ۲۰۲۱ طالبان تنها کنترل مناطق روستایی افغانستان را در دست داشت اما با خروج سربازان آمریکایی از این کشور، طالبان تصرف ولایات در مرزهای ایران، پاکستان و تاجیکستان را آغاز کرد. طالبان در هفته اول ماه اوت طی ۷۲ ساعت ۵ مرکز ولایت را تصرف کرد.
طالبان بدون تکرار اشتباهات اولین تسلط خود در سال ۱۹۹۶، با سرعت به سمت کسب قدرت حرکت میکند و فرصتی به تشکیل ائتلافی مانند ائتلاف شمال برای مقاومت در برابر آنان را نمیدهد. شبهنظامیان طالبان تا ۱۰ اوت جاری کنترل ۸۵ درصد از خاک افغانستان را به دست گرفتهاند.
در این شرایط این سوال پیش میآید که چگونه تصمیمگیرندگان سیاسی و نظامی ایالات متحده توانایی پیشروی طالبان در چنین مدت کوتاهی در برابر دولت افغانستان را پیشبینی نکردند؟ یا اینکه آمریکا که یک ابرقدرت است و تجربه سقوط سایگون توسط نیروهای کمونیست ویتنام شمالی در ۱۹۷۵ را داشت، چطور در مورد طالبان اشتباه کرد؟ یا در واقع اشتباه نکرده است؟
آیا میتوان وضعیت ایجاد شده توسط ایالات متحده در افغانستان را “مجموعهای از بیکفایتی و عدم آینده نگری” توصیف کرد؟ یا آیا ایالات متحده عمدا یک اسب تروا را در آسیای مرکزی، جنوب آسیا، اقیانوسیه و خاورمیانه به جا گذاشت؟
در حالی که جامعه بینالمللی تصور میکرد که اشغال در افغانستان به پایان میرسد و با خروج نیروهای ایالات متحده از افغانستان صلح به منطقه بازخواهد گشت، توپ آشوب مشکلات درهم تنیده را در آغوش خود یافت.
به تغییر ناگهانی گفتمان آمریکا توجه کنید
برای درک سوالات فوق نگاهی به اظهارات مقامات و سیاستمدران آمریکایی در ۶ تا ۹ اوت بیندازیم:
ایالات متحده که تا اوت معتقد بود با حمایت هوایی از دولت ملی افغانستان تعادل نظامی را در این کشور حفظ کرده و طالبان را برای مذاکره متقاعد میکند، با تغییر وضعیت به طور کلی زبان خود را تغییر داد.
جان کربی، سخنگوی وزارت دفاع ایالات متحده ۹ اوت در یک نشست خبری اظهار داشت: طالبان در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ دستاوردهایی داشت، پیشروی طالبان مستقیما با تصمیمات دولت بایدن ارتباط ندارد.
کربی برخلاف اظهارات مقامات آمریکایی که تا ده روز پیش ادعا میکردند طالبان قادر به تصرف مراکز ولایتها نیستند، گفت: این نگران کننده است که ۵ مرکز استان در ۷۲ ساعت به دست طالبان افتاده، مسئولیت حفاظت از شهرها بر عهده مردم و دولت افغانستان است.
یکی دیگر از اظهارات بحث برانگیز کربی در مورد حمایت هوایی آمریکا از ارتش افغانستان پس از ۳۱ اوت بود که پاسخ قاطع و مشخصی در این خصوص نداد. گرچه پشتیبانی هوایی ایالات متحده با استفاده از بمب افکنهای B-۵۲ خسارات سنگینی به طالبان وارد کرد، اما به دلیل هزینه گزاف عملیات نمیتواند طولانی مدت و پایدار باشد. آمریکا از قدرت مخرب B-۵۲ در ویتنام استفاده کرد و نتیجه آن این بود که ویتنام شمالی را پای میز مذاکره کشاند و آنها را برای مذاکره متقاعد کرد.
احتمال تأثیر استفاده از سلاح مشابه در برابر طالبان یک انتظار مبهم است.
دولت آمریکا در ۸ اوت بلافاصله زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه در امور افغانستان را به دوحه، پایتخت قطر فرستاد تا تاثیر جنگندههای B-۵۲ را بر طالبان ببیند و اشغال مراکز ایالتها را متوقف کند.
با این حال، تجربه نشان میدهد که نفوذ دفتر سیاسی و کمیسیون امور سیاسی طالبان در مذاکرات صلح محدود است. هیچ دستاورد مشخصی مبنی بر تأثیر نمایندگان طالبان در دوحه در “کمیسیون امور نظامی” وجود ندارد.
آمریکا از سال ۲۰۱۶ تاکنون امکان مذاکره مستقیم با مولوی هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان و ملا عبدالغنی برادر، معاون سیاسی وی را نداشته است. حتی ملا محمد یعقوب، مسئول شاخه نظامی طالبان نیز حاضر به مذاکره مستقیم با آمریکا نشده است. آمریکا و کشورهای منطقه تاکنون تنها موفق به ایجاد ارتباط و گفتوگو با شخصیتهای دسته چهارم گروه طالبان شدهاند. این وضعیت با توجه به تفاوت فاحش میان تحولات میدانی و محتوای مذاکرات مسکو، تهران و دوحه بیشتر به چشم میآید.
کشورهایی مانند انگلستان و چین انتظار داشتند که طالبان در ازای شناسایی بین المللی، رویکردی معتدل تر از خود نشان دهد اما با توجه به اقدامات طالبان در افغانستان، به نظر میرسد که رویکرد این گروه نسبت به سال ۱۹۹۶ تغییر چندانی نکرده است. طالبان طی ماههای اخیر شمار زیادی از ماموران دولتی، معلمان و روزنامه نگاران را ترور کرده است. تغییر رویکرد آمریکا نسبت به تحولات افغانستان یکبار دیگر خود را در نشست ششم اوت شورای امنیت سازمان ملل نشان داد. دبوراه لیونس، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور افغانستان با اشاره به نقض گسترده حقوق بشر از سوی گروه طالبان پس از تصرف مراکز چند ولایت، گفت که افغانستان در مرحله بسیار حساسی قرار دارد.
درگیری، اشغال و جنگ داخلی ۴۰ ساله در افغانستان باعث به وجود آمدن یک موج بزرگ مهاجرت از این کشور شده است. دو میلیون و ۸۰۰ هزار افغان هم اکنون به صورت رسمی یا غیر رسمی در پاکستان به سر میبرند. براساس آمار کمیساریای پناهندگان سازمان ملل متحد ۸۰۰ هزار پناهجوی افغان نیز در ایران زندگی میکنند. البته براساس داده های غیررسمی شمار افغانهای ساکن ایران نزدیک به سه میلیون نفر است. همچنین بر اساس دادههای کمیساریای پناهندگان سازمان ملل متحد ۲۰۰ هزار پناهجوی افغان نیز در ترکیه ساکن شده اندن. طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱ شمار ورود غیرقانونی افغانها به ترکیه بیش از ۵۰۰ هزار تن بوده است. به نظر میرسد در صورت تصرف تمامی افغانستان توسط گروه طالبان، موج بزرگی از پناهجویان این کشور راهی استرالیا، اروپا و کشورهای آسیای مرکزی شوند.
نزدیک به ۶۰ درصد جمعیت افغانستان به دلایل عقیدتی و قومیتی با رویکرد کشورداری طالبان مخالف هستند. از سوی دیگر ۴۳ درصد از جمعیت افغانستان را افراد زیر ۱۵ سال تشکیل میدهند و این مساله نیز بر پتانسیل مهاجرت این کشور افزوده است. شهروندان افغانستان در مسیر مهاجرت با سختیهای زیادی روبرو هستند اما یادآوری واقعه هواپیماربایی ششم فوریه ۲۰۰۰ نشانگر این مساله هست که بسیاری از افغانها به هر قیمتی حاضر به فرار از این کشور هستند. طی این هواپیماربایی ۹ افغان که میخواستند از دست طالبان فرار کنند، هواپیمایی بوئینگی که از کابل راهی مزار شریف بود را ربودند و مجبور به رفتن به انگلستان کردند. در شرایط کنونی نیز انتظار میرود شهروندان افغانستان دست به هر کاری برای فرار از کشورشان بزنند.
باید در نظر گرفت که هنوز موج اصلی مهاجرت افغانها از طریق خاک ایران به ترکیه آغاز نشده است. بیشتر مهاجران غیرقانونی افغان که طی ماههای اخیر وارد ترکیه شدهاند را اتباع افغانی تشکیل میدهند که پیشتر ساکن ایران بودهاند اما به دلیل شرایط بد اقتصادی این کشور و با استفاده از شرایط مساعد فصل تابستان خود را به ترکیه رساندهاند.
در صورت آغاز موج اصلی مهاجرت افغانها، شمار مهاجران احتمالا بیشتر از شمار سوریهای پناهجو خواهد بود. انتظار میرود موج اصلی مهاجرت افغانها به سمت استرالیا، کشورهای آسیای مرکزی و اروپا باشد. دولت ایران نیز که به دلیل فعالیتهای هستهای خود با اعمال تحریمهای جدید و حتی درگیری نظامی روبرو است، در صورت آغاز مهاجرت با مشکلات عدیدهای روبرو خواهد شد.
همچنین با پیشروی طالبان، نه تنها جابجایی مردم بلکه گردش کنترل نشده مقدار زیادی سلاحهای متعارف نیز در دستور کار قرار دارد. هنگام پیشروی غیرقابل جلوگیری طالبان، مقدار زیادی سلاح سبک و سنگینی که برای نیروهای امنیتی افغانستان از سوی کشورهای غربی تامین شده بود نیز ضبط شد. تصاویر مربوط به ضبط کانتینر مملو از گلولههای خمپاره در پایگاههایی که از سوی آمریکا ترک شده است، در شبکههای انگلیسی منتشر شد. به زودی شاهد این خواهیم بود که این مهمات که بیش از مورد نیاز طالبان است، به دست گروههای تروریستی مرتبط با داعش در فیلیپین، تایلند، ازبکستان، تاجیکستان، آفریقا و خاورمیانه خواهد رسید. همچنین تورم تسلیحاتی که از افغانستان سرچشمه میگیرد، منابعی را که جمهوری خلق چین و روسیه را به طور مستقیم تهدید میکند نیز تقویت خواهد کرد.
آمریکا مدعی شد عملیاتی که پس حملات ۱۱ سپتامبر علیه افغانستان آغاز کرد، یک اقدام اشغالگرانه نیست و قصد ساختن یک ملت را نداشتهاند بلکه هدف آنها مبارزه با القاعده بوده است. همچنین درباره انگیزه خروج خود از افغانستان نیز اعلام کرد که دیگر یک تهدید تروریستی در این کشور نمانده است. ولی طالبان و گروههایی مانند داعش آیا از افغانستان که آن را منطقه ایمن برای خود خواهند دانست، جهت تهدید آسیا و خاورمیانه استفاده نخواهند کرد؟ ظاهرا آمریکا تصمیم گرفته است بیش از یک تریلیون دلاری که طی ۲۰ سال گذشته برای تحت کنترل قرار دادن افغانستان هزینه کرده است دیگر تبدیل به مشکل کشورهای منطقه به ویژه روسیه و چین شود. دولت واشنگتن با وارد کردن فشار و هزینه خود بر دوش رقبای خود، اسب تروا را در آستانه آنها رها میکند که آنها را از نظر مالی و امنیتی مشغول خواهد کرد.
در صورتی که مهاجرت ناشی از افغانستان به سمت ازبکستان- تاجیکستان- ترکمنستان صورت گیرد، بیثباتی در این کشورها که درحال حاضر باهم بر سر منابع آبی درگیر هستند را افزایش خواهد یافت. درحالی که امنیت غذایی و آبی این کشورها تحت تهدید قرار خواهد گرفت، خطر تروریستی در کریدورهای جنوبی و مرکزی جاده ابریشم آهنی چین بزرگتر خواهد شد. رزمایشهای که روسیه برای مقابله با خطر احتمالی انجام میدهد، بار بر دوش بودجههای دفاعی هم کشورهای منطقه و هم روسیه را بیشتر میکند.
این تصور که در ۴ ماه گذشته پس از اعلام جو بایدن رئیس جمهور آمریکا مبنی بر خروج نیروهای این کشور از افغانستان در ۱۴ آوریل امسال شکل گرفت، حاکی از وجود تلاش واشنگتن برای ارائه انواع مختلف بحران به کشورهایی است که آنها را دشمن میبیند. درحالی که در ابتدا آمریکا برای مهاجرت غیرنظامیان افغان به ترکیه، ایران، تاجیکستان و پاکستان اشاره کرده است، روسیه و چین با تهدید تروریسم احتمالی مورد آزمایش قرار خواهند گرفت. همچنین انواع تهدیدات در دو سال آینده نیز افزایش خواهد یافت. مشکلات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی ناشی از مهاجرت و تروریسم از افغانستان، مشکلات سیاسی، اقتصادی و قومی جدیدی را از شمال آفریقا تا سواحل اقیانوس آرام آسیا ایجاد خواهد کرد.
درحالی که آمریکا جنگ سرد جدیدی با دو جبهه را که اخیرا طراحی کرده اجرا میکند، کشورهای آسیا، خاورمیانه و آفریقا نیز منابع خود را برای مبارزه با این بحران صرف خواهند کرد. هنوز زمان برای مواجهه با نتایج غیرقابل پیشبینی بحران ناشی از افغانستان، کشورهایی نخست که تحت تاثیر این بحران قرار خواهند گرفت، وجود دارد. تنها راه نجات تشکیل ائتلافی است که خلأ ناشی از خروج ایالات متحده و ناتو را نه تنها با نیروهای نظامی بلکه با ابعاد بشردوستانه و اقتصادیاش پر کند. در دورهای که سازمان ملل از کار افتاده و آمریکا بطور عمدی جامعه بینالمللی را دچار بحران کرده است، شرایط برای دراز کردن دست ترکیه به افغانستان با جمع کشورهای جغرافیای بزرگی از استرالیا گرفته تا اتحادیه اروپا، از چین تا هند علاوه بر کنترل فرودگاه کابل مناسب است. اقدامات پس از تصرف طالبان در تمام افغانستان با پرش از قاره به قاره مانند آتش سوزی جنگل که هنوز در نقطه آغاز شده خاموش نشده است، درهای بیش از ۱۰۰ کشور را خواهد زد.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|